مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

arrow
خبرنامه سایت
فیسبوک صالحین
پرتال صالحین خیبری
خاکریز ما

codes and tools for blog

مربی محور - مسجد مدار

گام نخست در تربیت، طهارت است، همچنانکه گام نخست در عبادت طهارت است.

«طهارت شریعت به آب است و طهارت طریقت به تخلیه هوا و هوس و طهارت حقیقت خالی کردن قلب است از غیر حق تعالی»

عضویت در خبرنامه ایمیلی
امکانات سایت
دیگر پایگاه های ما
آخرین نظرات
دوستان صالحین
دفاتر مراجع عظام تقلید

۱۶۳ مطلب با موضوع «گنـجینه صالحــین» ثبت شده است

تربیت کردن و راهنمایی کردن این نیست که متربی را به آنچه که خود تعیین کرده‌ایم و آن مسیری که خود انتخاب کرده‌ایم هدایت کنیم؛ بلکه تربیت طبیعی و فطری و هدایت تکوینی و درونی، یعنی همراهی کردن و راه رفتن در کنار کودکی که به سبک خود و با نیاز و اقتضای سن خویش، در حال شناسایی و کشف جهان خویشتن است.

هیچ یک از مراحلی که در زنجیره‌های تربیت غیرکلامی هستند، از طریق شیوه‌های کلامی و پند و اندرزهای زبانی قابل انتقال نیستند و همه آن‌ها در ابعاد عملی، حسی، ذوقی و عاطفی تجلی می‌یابند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «العلم علمان علم مطبوع و علم مسموع و لا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع» اگر علم مطبوع نباشد، علم مسموع فایده‌ای ندارد.

تفاوت تربیت کلامی و غیرکلامی

باید اذعان داشت تربیت کلامی و غیرکلامی، هر دو تأثیرگذاری مناسب و در خور و در امر تربیت را دارا هستند و نمی‌توان تأثیر یکی را دیده و دیگری را نادیده انگاشت؛ ولی باید گفت تربیت غیرکلامی در تأثیرگذاری، تفاوت‌هایی با تربیت کلامی دارد که همیشه مورد توجه ائمه اطهار (عج)، علما و بزرگان بوده و به آن توصیه شده است. امام (ع) می‌فرماید: «کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم» مردم را با رفتار خود ارشاد و تربیت کنید نه (فقط) با زبان‌های خود.

البته این به معنای عدم تأثیر کلام در تربیت نیست؛ چرا که تربیت کلامی نیز تأثیرات شگرف خود را دارد. باید بدانیم چنانچه مربیان بخواهند صرفاً از طریق کلام و نصیحت، معنای زندگی را به متربیان آموزش دهند، بدون تردید ریشه و بنیاد زندگی معنادار را از همان ابتدا سست و ناپایدار کرده‌اند.

 

۱ نظر ۳۰ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

 باید توجه داشته باشیم که هیچکدام از ما رفیق متربی نیستیم بلکه مربی دلسوز و ناصحی هستیم که برای هدایت از در دوستی با او وارد می شویم و درست به همین دلیل است که باید مواظب باشیم هیچگاه رابطه عاطفی ما و متربی به مرحله وابستگی عاطفی تنزل پیدا نکند.

نوجوان تا وقتی در عالم فیلم های هندی سیر می کند، کل رفاقت را در این می داند که "یک دوست" حتی حاضر باشد جانش را فدای دیگری نماید.
اما کار تربیت یعنی خروج از دنیای تخیل و آرزوهای بی پایه و اساس و ورود به دنیای واقعیت ها.
در دنیای تربیت، دوستی برای دوستی معنا ندارد بلکه در این وادی، هدف از دوستی رشد، تعالی و هدایت انسان هاست.
مربی باید در دایره ارتباط کلامی خود با متربی به مرور زمان، انتظارات، هنجارها و ارزش های گروه را به متربی انتقال دهد تا او را از سردرگمی و بلاتکلیفی خارج نموده و با اهداف گروه آشنا نماید.

در ارتباط شناختی هم هنر مربی به آن است که در روح و روان متربی  نفوذ کند و ضعف ها و توانمندی های او را بشناسد تا بتواند برای هرکس نسخه ای منحصر به فرد و مناسب روحیات وتوانمندی های او را تدوین کند.
وبالاخره از آنجا که تشویق، تقویت کننده رفتار مثبت در متربی است مربی به ناچار با اعضای گروه ارتباط تشویقی و تنبیهی نیز دارد.
تشویق می تواند در گروه با بذل توجه به فرد صورت پذیرد. اما یادمان باشد که مرز ارتباط تشویقی با افراد آن است که آنان را دچار توهم خود برتر بینی نسبت به سایرین نکند. برای امور پیش پا افتاده، ابتدایی و تکراری صورت نپذیرد و به گفتار و رفتار متربی نسبت داده شود و نه شخصیت او.

همچنین برای موفقیت در بکارگیری ابزار تشویق باید مراقب بود که در دام "خطای هاله ای" گرفتار نشویم یعنی دلیل ما برای تشویق فرد، داشتن صدای خوب، صورت نیکو، هوش سرشار، خانواده متدین و موفق و توان مالی و از این دست نباشد.
به هر حال اگر تاکنون نتوانسته اید رفتار مورد نظر خاصی را در فرد نهادینه نمایید و در رفتار سازی موفق نبوده اید حتماً برای یک بار هم که شده تشویق فرد در حضور جمع را تجربه کنید.

۳ نظر ۲۸ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
یکی از بهترین فاکتورهای کنترل و افزایش بهره‌وری در تشکل‌ها ایجاد فضای محبت و دوستی بین اعضاست‌، ساده و شیرین ولی با برنامه‌‌.

وجود دوست حقیقی در این جهان پر تلاطم یکی از احتیاجات هر انسانی است. کسی که از نعمت دوست مهربان محروم باشد احساس غربت و تنهایی می‌کند و یار و غمخواری ندارد تا در مشکلات زندگی به او پناه ببرد و از یاریش برخوردار گردد‌. یکی از بهترین خوشیهای زندگی رفت و آمد و گفتگو‌های دوستانه است‌، که غم ها را می‌زداید و به انسان نیرو می‌بخشد.
علت و انگیزه اصلی دوستی‌ها خیلی روشن نیست‌. شاید یک نوع تناسب و سنخیت روحی‌، دو دوست را به سوی هم جذب کند .

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

 
شجره طیبه صالحین

لازم است که یک مربی نمونه در شجره طیبه صالحین، برای ایجاد حلقه‌های استاندارد و کیفی، به این امور توجه کند: (این موارد برای جایگاه یک مربی به معنای اصطلاحی در تشکیلات صالحین ذکر می‌شود که البته بعضی از آنها برای سرگروه هم قابل فرض است.)

1. بداند که کیفیت، یعنی ایجاد بستری مناسب جهت تربیت انسان‌های صالح؛

2. باید خودش با کیفیت و اثرگذار باشد؛ پس برای رشد و تعالی معنوی و تربیتی و بصیرتی خودش، برنامه‌ریزی و همّت کند؛

3. باید آن‌قدر معنویت خود را زیاد کند که معنویت او به سرگروه‌ها و متربیان سرایت کند؛

4. هر روز، بعد از نماز دعا کند که خداوند و اهل‌بیت علیهم‌السّلام، او را در این امر خطیر؛ یعنی تربیت انسان‌های صالح، یاری فرمایند؛

5. بداند که تا وقتی سرگروه‌ها از لحاظ علمی و تقوایی ارتقا نیابند، حلقه‌هایشان باکیفیت نمی‌شود؛ پس سعی و تلاشش را جهت برنامه‌ریزی برای حلقه سرگروه‌ها بیشتر کند؛


۱ نظر ۲۲ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

در فرآیند پیاده سازی جریان صالحین، تربیت؛ سه مرحله اساسی دارد که شامل: "جذب، تثبیت و رشد" می باشد اما متأسفانه در این میان گاه مشاهده می شود که در برخی از مساجد و پایگاه های کشور، طی این فرآیند اصیل تربیتی به اشتباه در قالب سیکلی معیوب صورت می پذیرد و به جای مراحل؛ جذب، تثبیت و رشد. فرآیند غیرصحیح و غیراصولی "جمع، تفریح و دفع" جانشین، سه مرحله اصلی شده است که به دلیل طی این مسیر اشتباه و نادرست، چه بسا دیده می شود در برخی مواقع خواسته ها، توقعات، انتظارات و اهداف غایی برخی مربیان و سرگروه های صالحین در این باره، متفاوت از نیاز واقعی یک مربی تربیتی دینی از نوع مسجدی گردیده است.

 

توضیحات لازم: از آنجا که جریان صالحین، یک جریان تربیتی و زیربنایی است و با هدف رشد و تعالی انسان ها صورت می پذیرد پس جذب در جریان صالحین، جذب به معنویت و اخلاق است، جذب به سلوک رفتاری مربی است و از همه مهمتر جذب به خوبی ها و پاکی هاست.

جذبی که جوان و نوجوان فطرتاً به آن گرایش دارد و از درون تشنه آن است.

چنانکه در دوران دفاع مقدس و در جبهه هم درست همین طور بوده است که مثلاً رزمندگان اسلام در فلان محور عملیاتی و یا فلان دسته و گروهان و گردان فقط جذب نماز شب فرمانده شان می شدند و یا تحت تأثیر اخلاق و مرام او قرار می گرفتند بنابراین و با این توضیحات؛ کسی که می گوید، بدون جایزه دادن، بدون شام و ناهار دادن و یا بدون پول خرج کردن، نمی توان افراد را جذب حلقه های تربیتی کرد، مسلماً چنین فردی دارد اشتباه می کند و در واقع او دارد افراد را جمع می کند نه جذب.

در هر حال، نتیجه قرار گرفتن در این سیکل معیوب تربیتی آن است که اگر سر گروه های صالحین به اشتباه افراد را به جای جذب کردن، جمع کنند و پس از آن نیز بجای تثبیت مدام آنها را تفریح ببرند تا پرانده نشوند و به بهانه ی فوتبال و امثال آن، حضورشان در حلقه تربیتی ادامه پیدا کند مسلماً حاصل نهایی این فرآیند؛ مطمئناً بجای "رشد"، "دفع" خواهد شد. زیرا وقتی در یک حلقه تربیتی صالحین، جذب درست و مؤثری صورت نپذیرد، بطور قطع و یقین حضور افراد در آن مسجد و پایگاه تثبیت نخواهد شد و در نهایت در پایان کار نیز جوانان و نوجوانان، بجای طی دوره رشد در حلقه صالحین از گروه دفع خواهند شد بگونه ای که کم کم نیازهای کاذب آنان جایگزین نیازهای واقعی خواهد شد نیازهایی که معمولاً بیشتر در محیط خارج از مسجد و پایگاه برآورده می شود.

۲ نظر ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰

محیط برخی دانشگاهها از جهت فرهنگی و اسلامی مناسب نیست،چگونه می توان دانشجویان را از تأثیرپذیری از محیط حفظ کرد؟

برای تأثیر نپذیرفتن از محیط‌های ناسالم عواملی چند مؤثر می‌باشند:

از جمله تربیت صحیح اسلامی و استحکام مبانی دینی و اجتماعی می‌باشد و باید مبانی فکری و اخلاقی اسلامی را در جوانان تحکیم کرد که این کار از راه آموزش صحیح مبانی اسلامی و پاسخ صحیح دادن به شبهات آنها و راهنمایی نمودن آنها در مورد خطراتی که آنها را در زمینه‌های فکری تهدید می‌کند. البته این کار فرهنگی و آماده کردن جوانان برای ورود به چنین محیطهایی را می‌طلبد که آنها را از سنین جوانی و دوره‌های دبیرستان آماده کرد و درحقیقت آنها را در مقابل عوامل مخرب محیطی واکسینه نمود.

۱ نظر ۱۹ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

شجره طیبه صالحین

1-تن صدا در هنگام صحبت

از تن صدا وطرز بیان افراد می توان مفاهیمی را استنباط نمود.به عنوان مثال گاهی گفتن بله معنی فراتر از نه را دارد وگاهی تحسین وتمجید از دیگران ،تنبیه وسرزنشی را در بردارد وبالعکس.روی همین اصل ،طرز گفتار وحرکات فرد به هنگام ارایه مطلب در یادگیری تاثیر به سزایی دارد.


۲ نظر ۱۸ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

تجارب تربیتی

یک مربی فعال مسجدی می‌گفت: در راستای افزایش عشق به وطن، میهن، شیعه و شهادت و امثال آن، کادرهایی مقوایی شبیه به نقشه ایران تهیه کردیم و به بچه‌های گروه دادیم تا با موضوعاتی مشابه این قبیل موضوعات که گفته‌شد روزنامه دیواری تهیه کنند و در گروه ارائه نمایند. وی همچنین می‌گفت: ما تمام جلسات حلقه تربیتی خود را، با همخوانی سرود ملی به صورت ایستاده و منظم آغاز می‌کنیم. البته در این روش، علاوه بر این می‌توان در آغاز جلسات گروه و پس از اتمام سرود ملی، نیایش‌های گروهی و دعاهای دسته‌جمعی آموزنده‌ای را همخوانی کرد تا بچه‌ها با مفهوم یاری خواستن از خداوند متعال آشنا شوند. از جمله این قبیل دعاهای دسته‌جمعی و نیایش‌ها که به شکل سرود و با آهنگ اجرا می‌شوند نیایش "خداوندا خداوندا خدایا" است که متن کامل آن تقدیم حضورتان می‌گردد:

۲ نظر ۱۳ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

به تعبیر شهید باهنر: « اول از جایی که مخاطب می خواهد شروع کنید اما آخر کار به جایی که خودتان می خواهید برسید.»

درست است که جذب امری درونی است، به صفای باطنی افراد بر می گردد و قرار نیست کسی برای جذب مخاطب به خود؛ برنامه ریزی قبلی داشته باشد. اما برای جذب به گروه تربیتی و دعوت به هدایت که نمی توان دست روی دست گذاشت و منتظر ماند بچه های محله ، مثل بازی فوتبال بیایند و در تیم شما مشتاقانه ثبت نام کنند.

برای جذب، بهترین جا مدرسه است آن هم زنگ تفریح، در مراسم صبحگاه، موقع ورزش و یا همزمان با کلاس پرورشی، اردو ، مراسم جشن و امثال آن.

کافی است به شما ده دقیقه وقت بدهند تا در جمع بچه ها ظاهر شوید. باور کنید این کار معجزه می کند به شرط آنکه برای معرفی گروه، شناسایی افراد زمینه دار و قرار دادن خودتان در مدار مغناطیس دل های تماشاچیان طرح و برنامه داشته باشید و به قوانین جذب کم و بیش مسلط باشید.

۱ نظر ۰۸ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری


حضرت امام می‌گویند اگر می‌‌خواهید ببینید کار شما خالص است یا نه، ببینید اگر همین کار به اسم شخص دیگری تمام می‌‌شد، باز هم مثل الان خوشحال می‌‌شدید؟ از این جهت که بالاخره اصل انجام کار برایتان مهم بوده است. اگر این‌گونه نیست، بدانید که خالص نبوده.
علمای اخلاق بحثی دارند که شرک دو گونه است: جلی و آشکار، شرک خفی و پنهان.
شرک خفی دو نوع است. یکی اینکه دنبال این باشیم که رضایت کسی دیگر غیر از خدا را به دست بیاوریم که همان ریا می‌شود و نافی صحّت عمل خواهد بود.
نوع دوم اینکه دنبال رضایت خودت هستی. این دیگر عمل را باطل نمی‌‌کند اما معلوم هم نیست که قبول بشود. صحت عمل با قبول آن فرق دارد. خیلی مواقع نمازهای ما صحیح هست ولی مقبول نیست. این همان اخلاصی است که به دست آوردن آن بسیار سخت است.

اخلاص از ریا خیلی راحت ‌تر است. اما رهایی از این نوع شرک خفی زحمت دارد. گاهی اوقات اعمال ما در جهت حبّ ریاست یا حبّ جاه و شهرت است؛ می‌خواهیم محبوب و صاحب منزلت شویم، استیلا طلبی داریم و می‌خواهیم بر دیگران غلبه کنیم و خودمان را برتر نشان بدهیم، حرف خودمان را به کرسی بنشانیم و این تبدیل به شاکله و نفسانیت ما شده است. جزو رذایل وجودی ما است و باطن ما را شکل داده. وقتی باطن ما شد، هرکس بر طبق شاکلة باطنی خودش عمل می‌کند،

(قل کلّ یعمل علی شاکلته)

۳ نظر ۰۴ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

تعریف کار فرهنگی
کار فرهنگی در مفهوم خاص و به معنای متداول آن که امروزه در کشور ما به مجموعه فعالیت های برنامه ریزی شده در تشکل های جوان فرهنگی و غالباً دارای گرایش های دینی و مذهبی اطلاق می گردد یکی از دستاوردهای بی بدیل نظام مقدس جمهوری اسلامی است که بعد از انقلاب ابتدا در فضای شبستانی مساجد و کم کم به تدریج در قالب ngoهای همجوار مسجد طراحی و به مرحله اجرا درآمد.

البته در این خصوص باید اذعان داشت که کار فرهنگی به این معنا در قبل از انقلاب نیز در مساجد معدودی صورت می پذیرفت اما الگوی کم و بیش ایده آل تنها در بعضی از حوزه های علمیه وجود داشته که مهره های کلیدی و موثر در جریان انقلاب اسلامی در این حوزه ها تربیت شده بودند. بیان این مقدمه از آن رو ضرورت داشت که بدانیم کار فرهنگی به این معنا که مورد بحث ماست مفهومی متعلق به مکتب تربیتی اسلام و بویژه مذهب ارزشمند اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است و نمی توان مبانی معرفتی بیگانه و تعاریف اقتباسی، ترجمه ای و تقلیدی برای آن درنظر گرفت بر این اساس لازم است که مفاهیمی همچون کار فرهنگی، جذب، نگهداری و امثال آن را از لابه لای سیره عملی اهل بیت(ع) و مذهب شیعه جعفری بیرون کشید.

۱ نظر ۲۹ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

این مطلب را، یک مربی مسجدی، در شروع اجرای طرحی در گروه عنوان کرده بود که اسم آن را"یا رفیقَ مَن لا رفیق له" یعنی: ای دوست کسی که دوستی ندارد، گذاشته بود. 

شرح تجربه

«بچه‌ها می‌دونید رفیق فابریکه همه ما تو زندگی کیه، یار و یاور همه کسانی که یار و یاوری ندارند، دوست واقعی آدم‌های تنها و بدون دوست، همراه لحظه‌های تنهایی ما، خدای مهربون، دوست همه بچه‌های خوب و باصفا».

در این طرح، بچه‌ها به دوستشان نامه می‌نویسند، از او یاری می‌طلبند و با او قول و قرارهای صمیمی و محرمانه می‌گذارند. در این روش تأکید بر عظمت خالق هستی، بیان داستان‌ها و حکایتهایی با موضوع رابطه انسان با خدا و اجرای شیوه‌های رفتاری ارتباط با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و پروردگار متعال، بطور قطع و یقین بر میزان اثرگذاری آن می‌افزاید.

بعنوان مثال در انجام این تجربه می‌توان به بچه‌ها تکه‌کلام‌هایی همچون: "یاخدا"، "خدایا کمکم کن"، "ای خدای مهربون تنهام نذار"، "خدایا به امید تو"، "به خدا می‌سپارمت"، "خدا نگهدارت باشد"، "خدا قوّت" و امثال آن را در موقعیت‌های خاص رفتاری آموزش داد و یا از آنها خواست موقع بلند شدن در جلسات"یا علی مدد" بگویند و در شداید و گرفتاریها و امثال آن نام مقدس امام عصر(عج)، سایر ائمه اطهار(ع) و یا ابوالفضل العباس(ع) و مانند آن را به زبان جاری کنند.

هدف از اجرای تجربه

تمرین یاد خدا و آشنایی عملی با مفاهیم توسل، توکل و استغاثه

۲ نظر ۲۸ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

علّت گریز جوانان از چنین فضاهایی می‌تواند عوامل گوناگونی باشد که شما با شناخت آن موانع و رفع آن‌ها می‌توانید جوان را به مسجد جذب نمایید، عواملی مثل دوست و رفیقی که او را به سمتی دیگر سوق می‌دهد، مخالفت خانواده‌ها، عدم جذابیت برنامه‌های مسجد، آشنا نبودن مسئولان امور مسجد با روحیات جوانان و برخوردهای نادرست با آنان، عدم توجه به نیازهای متفاوت انسان در این سن، دیدن رفتارهای متناقض با دین از انسان‌هایی که در مسجد رفت و آمد دارند و... . 

مسجد و جوانان

حال، برای جذب جوانان باید عامل را شناخت و رفتار متناسب را انجام دارد امّا، به‌طور کلی برخی موارد بیان می‌شود که مربی می‌تواند با رعایت آن‌ها متناسب با موارد و موانع مختلف در جذب جوان به مسجد موفق باشد.

مهم‌ترین و کلیدی‌ترین راه ایجاد ارتباط عاطفى بین مسجد و جوان است. چراکه جوان، موجودى است عاطفى، زودرنج و شکننده. اگر با جوانان با صداقت و احترام برخورد شود، به سهولت مى‌‌توان در این دوره از حیات در عمق دل و صفاى قلب او نفوذ کرد.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) این‌گونه توصیه فرموده‏‌‌اند:

«بر شما باد به جوانان که قلب آنان رقیق‌تر و آمادۀ پذیرش خیر است. وقتى خداوند مرا براى انذار و بشارت مردم مبعوث کرد، سال‌خورده‌ها با من مخالفت کردند امّا، جوانان با من پیمان بستند.»

توجه کنیم که لازم نیست شعائر دینى و تکالیف شرعى را بر جوانان تحمیل کرد که این کار عکس‌العمل منفى دارد بلکه، کافى است کانون مذهبى را به صورت جذاب، عرضه نمود و فضاى صمیمى و خوشایندى را فراهم کرد و در کنار هدایت، بر هم‌دلى تأکید ورزید. براى توفیق در ارتباط بین مسجد و جوان باید به هم‌دلى برسیم. وقتى جوان احساس کند که تنها از او گوش انتظار داریم، چیزى به نام پذیرش اتفاق نمی‌افتد. هم‌دلى نیازمند چند مسأله است:

۱ نظر ۲۷ مهر ۹۲ ، ۱۱:۱۱
م. انصاری

عشق به زیبایی و جمال ظاهری، یکی از تمایلات و خواسته‌های فطری بشر است. تمام طبقات مردم به زیبایی ارج می‌نهند و یکی از مهم‌ترین علل و دل‌بستگی خود را به هر چیز و هر کسی جمال و زیبایی آن به حساب می‌آورند.

این علاقه در دوران حساس بلوغ بیشتر خود را نشان داده و نوجوانانی که قدم به این دوران مهم می‌گذارند، حساسیت زیادی نسبت به ظاهر خود و دیگران دارند. آنان دوست دارند زیبایی خود را به رخ دیگران بکشند و به هر چه می‌نگرند زیبا باشد. این امر حتی در نوع لباس و پوشاک و وسایل شخصی آنان نیز، تأثیر گذاشته و هر چه را انتخاب می‌کنند، قبل از هر چیز، دوست دارند ظاهری خیره کننده داشته باشد.

آن‌چه در این قسمت قابل تذکر است، و باید مورد توجه نوجوانان قرار گیرد، این است که آراستگی و رسیدن به وضع ظاهر و عشق و علاقه به جمال، از نظر اسلام نیز، مورد توجه قرار گرفته است. معصومان( علیهم السّلام) که به عنوان بزرگ‌ترین مربیان و الگوهای تربیتی معرف حضورند، در سخنان ارزشمند خود این مسأله را مورد تأکید قرار داده‎اند.

به روایاتی در این مورد توجه کنید:

۰ نظر ۲۶ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
بنابر درخواست شما، کتاب‌های زیر جهت شناخت روحیه دوره نوجوانی و جوانی معرفی می‌گردد:
1.شیوه‌های برخورد با نوجوانان 
نویسنده: سادات، محمّدعلی،
ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

2.بررسی مسائل تربیتی جوانان در روایات
نویسنده: سید علی حسنی زاده؛ محمد علی حاجی ده آبادی
ناشر: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
چکیده:
در متون اسلامی، روایات فراوانی دربارة مسائل تربیتی جوانان وجود دارد که تاکنون کمتر به صورت تحلیلی به آن پرداخته شده است. آنچه در این کتاب ارائه می‌شود، علاوه بر ذکر روایات و برداشت‌های محتمل از آنها، تحلیلی بر روایات ناظر به مسائل تربیتی جوانان است که فراتر از دلالت تطابقی آنها و در نگاهی مجموعی مورد بررسی قرارگرفته است. این تحلیل در سه ‌محور:
 1. شخصیت‌ جوان از منظر روایات؛
 2. اصول و روش‌های ناظر به تربیت جوانان؛
 3. محتوای تربیت شایسته جوانان، ارائه شده است.

۰ نظر ۲۵ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۴
م. انصاری

آنچه امروز سبب شده ما در ارتباط با نسل آینده دچار حیرت وسرگردانی شویم این است که پاسخ هایی که ما را قانع میکرد برای این نسل قانع کننده نیست.

میزان زیاد اطلاعات هرچند ناقص شیوه پذیرش آنها را تغییر داده است وعدم درک این موضوع سبب شده است تا بین دو نسل زبان مشترکی که بتواند تجربیات را منتقل کند وجود نداشته باشد.
فرزندانتان را برآداب خود مجبور  نکنید؛ چرا که آنها برای– آینده و – زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند .
امیرالمومنین  علی (ع)

در روزگار ما عوامل متعددی سبب شده است تا تغییر نسلها با سرعت بیشتری صورت پذیرد وتفاوت بین آنها نیز معنادار شده باشد به گونهای که عدهای آن را چشم یک بحران نگاه می‌کنند و بسیاری دیگر اگرچه آن را بحران نمی‌خوانند اما هراس زیادی از آن دارند.
به راستی آیا در همه روزگاران تغییر نسل همین اندازه مردم جامعه را دچار مخاطره میکرده است؟ از حدیث بالا برداشت میشود که در روزگار امیرالمومنین نیز رفتارهایی وجود داشته که نشان میداده انسانهایی که "امروز" حاصل زندگی آنان است از" فردا"یی که به دست جوانان ساخته خواهد شد در هراس بودهاند وسعی بر آن داشتهاند که نسل بعد را به گونهای تربیت کنند که باورهایی شبیه خودشان داشته باشند.
۲ نظر ۲۴ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
مهمترین روش اصلاح جوان و نوجوان



دریافت
۳ نظر ۱۵ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
شجره طیبه صالحین

1- کشمکش بین استقلال و وابستگی:

با توجه به اینکه این دوره، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایت‌های بی‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همان‌طور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر، همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می‌کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود می‌آورد. بعضاً خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند، گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او می‌نگرند که این خود به کشمکش‌های درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو می‌سازد.  


2- طغیان علیه مراجع قدرت:

نوجوان برای کسب استقلال علیه همه‌ی مراجع قدرت من جمله والدین و کادر مدرسه طغیان می‌کند. گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان می‌دهد، درگیری‌هایی ایجاد می‌نماید و به اعمالی دست می‌زند که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره می‌کند، مثلاً بگومگو می‌کند، بحث و مجادله‌ی طولانی انجام می‌دهد، بر خلاف خواسته‌ی والدین دیر به خانه می‌آید، از انجام تکالیف درسی خودداری می‌کند، سیگار می‌کشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه هم بزند. این مورد در خانواده‌های با محدودیت زیاد و یا مدارسی که مقررات سخت و خشک را بدون نظرخواهی و مشورت با نوجوان اجرا می‌کنند از شدت بالاتری برخوردار است.  


۳ نظر ۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

از ویژگیهای عمده نوجوانی کسب شخصیت ( تشخص طلبی ) است . بطور کلی شخصیت جنبه بیرونی و اکتسابی دارد ، در حالیکه منش جنبه ذاتی و درونی دارد .

« نوجوان دوستدار کسب شخصیت است »

برای رسیدن به مرحله کسب شخصیت باید دو اصل حاصل شود :

۱) انجام مهارتها و دارا بودن توانمندیهای خاص در برخورد با دیگران
۲) پذیرفته شدن این مهارتها از سوی اطرافیان

برخی نوجوانان مرحله اول را طی می کنند ولی اگر اطرافیان و مراجع قدرت او را نپذیرفتند ، دچار عدم تعادل روانی می شود .
در جهت کسب شخصیت باید از دو راه به نوجوان کمک کرد :
* روش کسب مهارتها و توانائیها را بیاموزد .
* به زبان و رفتار به او بفمهمانیم که او را پذیرفته و درک کرده ایم و شخصیت او قابل پذیرش و احترام است و ما او را به عنوان یک انسان در حال کمال قبول داریم .

    در انتقاد از نوجوان دقت کنیم که تمام شخصیت آنها را مورد حمله قرار ندهیم و تنها آن قسمتی را مورد سئوال قرار دهیم که نتوانسته وظیفه اش را درست انجام دهد . هرگز نباید به نوجوان یا هر شخص دیگر بگوئیم : تو لیاقت نداری و به درد هیچ کاری نمی خوری زیرا با این جمله تمام حیطه وسیع شخصیت او را مورد حمله قرار داده ایم . روی هم رفته هر انسان دارای نقاط مثبت و منفی شخصیتی است و برای مطرح کردن انتقاد بهتر است نخست چند نقطه مثبت او را متذکر شویم سپس اشاره به نقطه منفی نمائیم .
۳ نظر ۱۱ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

چرا برخی جوانان دین گریز هستند؟


قبل از بیان جواب، توجه به این نکته لازم است که دین گریزی عده ای از جوانان نباید ما را نسبت به قشر جوان بدبین کند و این حقیقت که نسل جوان امروز ما در طول تاریخ، بی نظیر است را از نظر بیندازد. در حال حاضر، جوانان ما از درک بسیار بالایی در امور دینی برخوردار هستند و گرایش بسیار زیادی به معنویت دارند و شاهد بر این مدعا آمار روزافزون ورود به حوزه های علمیه، استقبال روبه رشد از مراسم اعتکاف و... است. در سخنان مقام معظم رهبری حفظه الله هم ما شاهد هستیم که نسل جوان را امید و آینده ی این مملکت می دانند و همین جوانان را عامل شکست فتنه های دشمنان اسلام بیان می کنند.

دین گریزی، در طول تاریخ همواره جزو دغدغه های بزرگان دین بوده و این مسأله به جوانان اختصاص ندارد؛ بلکه به همه اقشار و سنین مربوط می شود وعلل زیادی می تواند داشته باشد. در ایجا به تعدادی از این عوامل اشاره می شود:

۱ نظر ۰۴ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری


تعدادی سوال تستی پیرامون موضوع احکام برای برگزاری مسابقات احکام که به همت سایت طریق الصالحین تهیه شده است.


دریافت
عنوان: سوالات احکام تستی
حجم: 17.6 کیلوبایت

۲ نظر ۰۱ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

هر استادی در تدریس خویش، دست کم باید از دو ویژگی مهم برخوردار باشد:

1ـ ویژگی عملی .

2ـ ویژگی اخلاقی.


ویژگی های «علمی» و «اخلاقی» هر استادی لازم و ملزوم یکدیگرند و هر یک بدون دیگری عقیم است و البته برخورداری توأمان از این دو ویژگی نیز بس دشوار است.

بدین منظور، بر آن شدیم تا روش تدریس شهید مطهری (قدس سره) را به نظاره نشینیم و در این زمینه، نکته هایی را گردآوری کنیم و از ویژگی های «علمی» و «اخلاقیِ» آن استاد شهید، در هنگام تدریس، مستفیض شویم. امید است که به خواست خدای سبحان و عنایات امام زمان (علیه السلام) و توجهات کوثر قرآن (علیهاالسلام)، این نکته ها مقبولتان افتد و در تدریس و کلاسداری به کارتان آید.


۰ نظر ۲۴ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

مربیان حلقه های تربیتی وظایفی به عهده دارند که بسیار مهم و قابل توجه است و موفقیت طرح در گرو توجه مربیان به این رسالت هاست. مهمترین این وظایف به این شرح است:


1-برقراری رابطه عاطفی بین خود و هریک از اعضای حلقه به طوری که فردِ مخاطب مربی را نزدیک ترین دوست و محرم ترین فرد بداند.


2-تلاش برای ایجاد جوی صمیمی و عاطفی بین اعضای حلقه، به طوری که دیگر 10 انسان جدا از هم نباشد بلکه چنان به هم متصل شده باشند که با یکدیگر انس و الفت گرفته و به آسانی حاضر به جدایی نباشند.

۳ نظر ۲۰ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
برای رسیدن به اهداف تربیتی، اگر می‌خواهید سریعاً به مقصودتان نائل آیید، آهسته و تدریجی حرکت کنید.
 
آموزش راه‌های رسیدن به حقیقت مهم‌تر از خود حقیقت است. این راه‌ها را به متربی نشان دهید.

مهارت سکوت غالباً بیش از مهارت حرف زدن ارزش اثر گذاری دارد. با مهارت سکوت، پیام خود را به متربی برسانید.

در روش تربیت فعال، مربی می‌کوشدتا خود را از نظر ذهنی و عاطفی در موقعیت متربی قرار دهد، در حالی که در روش تربیت انفعالی، مربی، کودک را در موقیعت خود قرار می‌دهد.
۱ نظر ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

   متربی با اعتنا به جزئیات شکل می‌گیرد و شناخته می‌شود و نه با اتکا بر کلیات؛ در رفتارهای جزئی، پنهان و به ظاهر بی‌اهمیت او باید دقت بیشتری کرد.

oف    فرق است بین عادت و ملکه؛ در تربیت، عادت مانع آگاهی و رشد است و ملکه عامل پایداری و ثبات و تداوم خصائص اخلاقی است. در ملکه شدن استمرار نیت وجود دارد ولی در عادت صرف، تکرار افعال و اعمال مکانیکی و قالبی وجود دارد.

در هنگام طرح مسائل دینی با نوجوانان، تعصبات شخصی خود را کنترل کنید و در مباحث متقابل، وقار و آرامش خود را حفظ نمایید.

۰ نظر ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۲۵
م. انصاری

ابتدا لازم است که مربی اطلاعاتی کلی دربارۀ جوانان و نوجوانان داشته باشد تا درک صحیحی از احساسات و عواطف آن‌ها داشته و بتوانید تعاملی درست با آن‌ها داشته باشد. اطلاعاتی همانند؛

* خصوصیات عاطفی دورۀ نوجوانی و جوانی،

* روحیۀ پرسش‌گری و نقد نسبت به عقاید و خلط نکردن آن با مخالفت با دین(که پاسخ‌گویی نامناسب در این دوره یا متهم کردن فرد به انحراف دینی یا بی دینی موجب انحراف واقعی جوان یا نوجوان خواهد شد.)

* نیاز به استقلال،

*نیازهای دوره نوجوانی و جوانی،

* احساس غرور به خاطر داشته‌ها و قابلیت‌ها،

* احساس بروز و جلوگیری از قابلیت‌های خود،

* نیاز به مهربانی و محبت،

* نیاز به امنیت و آسایش خاطر،

* نیاز به قابلیت و احترام،

* نیاز به تشخیص و قدردانی،

* نیاز به معنویت و مسائل عرفانی،

* احساس کنجکاوی دربارۀ عقاید و آراء دیگر ادیان و احیاناً مخالفان دین و مذهب،

* توجه به مشکلات روحی و احیاناً خانوادگی نوجوان،

* تاثیرپذیری بسیار زیاد از دوستان و هم‌سالان،


۰ نظر ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۲۰
م. انصاری

شجره طیبه صالحین

تحصیل متربیان یکی از نکات جدی مورد توجه در بحث شجره طیبه صالحین است. به همین جهت و با توجه به نزدیکی بازگشایی مدارس و دانشگاه ها برگزاری جلسات مشاوره تحصیلی ویژه متربیان(با توجه به مقاطع مختلف) و همچنین اولیاء آنها(به طور جداگانه) می تواند یکی از برنامه های پیش روی حلقه های تربیتی باشد.استفاده از مشاوران متخصص و انتشار جزوات مشاوره ای ویژه اولیاء باید مد نظر مربیان و سرگروه های صالحین قرار گیرد.

در ادمه برخی موضوعات مناسب برای استفاده در جلسات مشاوره و جزوات مشاوره ای در اختیار مربیان محترم قرار داده می شود.

1.عوامل موفقیت در تحصیل

2.عوامل مؤثر در یادگیری

3.تقویت حافظه و تمرکز حواس

4.نظم و برنامه ریزی

5.راهبردهایی مفید درباره یادگیری


1.عوامل موفقیت در تحصیل

راه های دست یابی به موفقیت تحصیلی
1ـ توجه به پیش نیازهای یادگیری: برای دست یابی به پیشرفت تحصیلی ابتدا لازم است پیش نیازهای یادگیری مورد توجه قرار گیرند:
الف ـ وجود هدف برای یادگیری
ب ـ وجود انگیزه کافی برای یادگیری
ج ـ وجود توجه و دقت کافی نسبت به مطلب آموختنی 

۱ نظر ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

متاسفانه گاهی پیش می آید که خانواده یک متربی به  دلایلی نسبت به بسیج و حضور فرزندشان در حلقه های تربیتی دید خوبی ندارند.

بهترین راهکار، استفاده از خود خانواده‌ها جهت تربیت و راهنمایی فرزندان آنها است. در اینگونه موارد، مربی با تماس (چه حضوری و چه تلفنی) با افراد خانواده متربی، آنها را در ادامه راه متربی در حلقه سهیم می‌کند و آنها نیز به صورت مستقیم در جریان کار حلقه‌ها قرار گرفته که این کار، خود بیشتر موانع و مخالفت‌های خانواده‌ها را برطرف می‌کند و درجهت شناخت بهتر متربی تأثیرگذار خواهد بود؛

مثلاً اگر علّت مخالفت رفتار خود متربی است مشخص می‌شود و مربی با برنامه‌ریزی و تربیت صحیح و هماهنگ با خانواده متربی در جهت اصلاح رفتار متربی حرکت می‌کند و اگر علت مخالفت، خود خانواده باشند، آنها نیز با در جریان قرار گرفتن در مورد برنامه‌های حلقه و پی بردن به این مطلب که حلقه در جهت پیشرفت فرزند آنها مؤثر است، مخالفت،‌ جای خود را به موافقت و حتی کمک به حلقه می‌دهد و باعث تغییر جوّ حاکم در خانواده‌ها می‌شود.

۲ نظر ۰۷ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
 این روزها بسیاری از متولیان نظام آموزشی یا دست اندر کاران امور جوانان از بحرانی نام می برند که جوانان در مواجهه با اجتماع با آن دست به گریبانند بحران هویت که برخی آنرا ریشه مهمترین انحرافات جوانان می دانند.
روانشناسی اجتماعی بر این نکته تاکید دارد که هنگامی که جامعه و جوان در توقعاتی که از هم دارند دچار عدم اطمینان و تزلزلند فرد دچار رفتارهایی دور از ذات و تربیت اجتماعی اش می شود که در حالت کلی تر به بحران هویت می انجامد.

شجره طیبه صالحین

" تعریف هویت"
در میان تعاریف متنوعی که در باب هویت فرد ذکر شده اظهار نظر " جان گاردنر" از صراحت وجامعیت بیشتری برخوردار است . او می نویسد:" یک فرد جوان باید بیاموزد که بیش از هر چیز خودش باشد ، در جایی که بیشترین ارزش را برای دیگران دارد - دیگرانی که مطمئنا برای او نیز عزیزتر از هر چیز دیگر هستند مراد از اصطلاح " هویت " چنین رابطه متقابلی است که متضمن یکی بودن با خویشتن و در عین حال به نوعی سهیم شدن با زندگی درونی دیگران است."

۰ نظر ۰۵ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری


شجره طیبه صالحین

1)ریسک پذیری بالا:

در دوران نوجوانی اغلب نوجوانان می خواهند بسیاری از چیز ها را خودشان تجربه کنند ، در برخی موارد هم بعضی از نوجوانان دست به کارهایی می زنند که خطر زیادی دارد ویک انسان بالغ از چنین کارهایی اجتناب می ورزد.

2) کشمکش بین استقلال و وابستگی:

با توجه به اینکه این دوره، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایت‌های بی‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و موردپشتیبانی قرار گرفتن توسط آنها و همانطور کودک و بدون زحمت و دردسر ماندن و همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می‌کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود می‌آورد.
بعضاً خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند، گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او می‌نگرند که این خود به کشمکش‌های درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو می‌سازد.


۲ نظر ۰۴ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

شجره طیبه صالحین

1- بلوغ یک دوره ی بحرانی است که طی آن تغییرات زیادی را تجربه می‌کنم. بسیاری از رفتارهای من برای سال‌های نوجوانی طبیعی است. اگر شما بتوانید این واقعیت‌ها را درک کنید و برخوردی متناسب با سنی که دارم با من داشته باشید، با موفقیت خواهم توانست این مرحله ی بحرانی را سپری کنم.

 

2- من در حال تغییر هستم و نباید مرا یک کودک به شمار آورد. من در حال بالغ شدن هستم و شما باید برخوردی را که در دوران کودکی با من داشتید، تغییر دهید. سعی کنید همان گونه که با دوستان خود و سایر افراد بالغ رفتار می‌کنید، با من برخورد نمایید.

3- مخالفت، سماجت، یکدندگی، سرکشی و علاقه به استقلال، قسمت‌هایی از وضعیت طبیعی یک نوجوان هستند .اگر در زمینه ای با شما مخالفت کردم ، ناراحت نشوید. بیش از اینکه درباره محتوای نظرم نگران شوید، در مورد نحوه ی ابراز داشتن آن نگران باشید.

۱ نظر ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

یک نکته‌اى که در ضمن مطالب این دوستان هم بود، ذهن بنده هم همواره خیلى متوجه به آن است، این است که ما در درجه‌ى اول باید به ساختن و پرداختن شکل روحى کودکانمان اهتمام بورزیم. اگر توانستیم هویت انسانى این کودک را از آغاز کودکى شکل بدهیم و خلقیاتى را در آن به وجود بیاوریم، این براى همیشه به درد خواهد خورد. عوارضى وجود دارد، معمولاً این عوارض اخلاقیات را تحت تأثیر قرار میدهد؛ اما اگر چنانچه شخصیت کودک از آغاز ساخته شد و شکل گرفت، تأثیرات عوارض کمتر خواهد بود و عوامل کمک کننده هم در بین راه کمک خواهد کرد.
این خانم به تعبیر «فلسفیدن» اشاره کردند؛ این بسیار تعبیر درستى است. امروز در کشورهاى پیشرفته‌ى مادى دنیا، یکى از کارهاى اساسى و یک رشته‌ى مهم، تدریس فلسفه براى کودکان است. خیلى‌ها در جامعه‌ى ما اصلاً تصور نمیکنند که براى کودک هم فلسفه لازم است. برخى تصور میکنند فلسفه به معناى یک چیزِ قلمبه سلمبه‌اى است که یک عده‌اى در سنین بالا به آن توجه میکنند؛ این نیست. فلسفه شکل دادن فکر است، یاد دادنِ فهم کردن است، ذهن را به فهمیدن و تفکر کردن عادت دادن است؛ این از اول باید به وجود بیاید. قالب مهم است. اگرچه محتوا هم در همین فلسفه‌ى کودکان حائز اهمیت است، اما عمده شیوه است؛ یعنى کودک از اول کودکى عادت کند به فکر کردن، عادت کند به خردورزى؛ این خیلى مهم است. من خوشحال شدم از این که دیدم در خلال حرفها این را متذکر شدند.

«بیانات در دیدار معلمان و اساتید دانشگاه‌های خراسان شمالى‌ ۱۳۹۱/۰۷/۲۰»



۰ نظر ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

 شجره طیبه صالحین

1-بالا بردن سطح آگاهی  وشناخت آن ها درباره ی نماز؛ این کار می تواند با استفاده از شیوه های تشوشق ،اهدای کتاب های مناسب،برگزاری مسابقاتوجلسات اموزشی-تفریحی و.......انجام شود.


2-ارائه الگوی مناسب از سوی والدین،مربیان ودوستان؛ این الگو می تواند اهمیت دادن به نماز اول وقت ،حضور نماز های جماعت،وکار های این چنینی باشد.یکی از الگو های بسیار قابل توجه، «عمل کردن» به آن است؛چنان که امام صادق (ع) می فرماید:«کونوادُعاةَالناس بغیر اَلسِنَتِکُم»؛    با رفتار کردن وکردارتان دین را تبلیغ کنید، نه فقط با زبانتان.


3-مشاوره با کارکنان دینی و تبلیغی؛ نا آگاهی از حقیقت نماز و فلسفه آن و  برخورد های نامناسب والدین و برخی مربیان از عوامل مهم بی میلی برخی از جوانان به نماز است.نادانی نسبت به اهمیت نماز ،بستر مناسبی را انحرافات بعدی به وجود می آورد.تحقیر و برخورد های نامناسب با جوانان در بی رغبتی آن ها به نماز دخالت بسیاری دارد.

۰ نظر ۲۵ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

سال گذشته در یک برنامه‌ی زنده تلویزیونی، مسئول یکی از بزرگترین هیأت‌های عزاداری شهر اصفهان که بالغ بر دوازده هزار عضو دارد می‌گفت: 

کمیته تحقیق و پژوهش هیأت به این نتیجه رسیده است که بهترین راه تأثیر گذاری در مخاطبان جوان و نوجوان، برقراری ارتباط چهره به چهره، نفس به نفس و بالمشافهه می‌باشد که ما به این منظور، افرادی را مأمور کرده‌ایم تا این کار را در هیات عزاداری عملیاتی نمایند. 

وی همچنین با تأکید بر اهمیت موضوع سخنرانی، توسط سخنرانان میهمان گفت: مسئولان هیات ما از دو ماه قبل، موضوع سخنرانی را با سخنرانان هماهنگ می‌کنند و اگر سخنران در جلسه خارج از موضوع صحبت کند به او تذکر می‌دهند. 

علاوه بر این نوآوری مسئولان برنامه ریزی این هیات عزاداری در نامگذاری مراسمات ویژه مذهبی طول سال نیز از دیگر نکات جالب توجهی بود که ذکر آن در اینجا خالی از لطف نیست، بعنوان مثال: نامگذاری مراسم نیمه شعبان با عنوان “یه روز می‌بینمت”، و دهه اول محرم به عنوان “عشق علیه السلام” و نیز جشن میلاد ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) با عنوان “مادر ستارگان”.

منبع:www.salehintehran.ir


تجارب موفق تربیتی خود را جهت انتشار برای ما ارسال فرمایید.

info@kheibar.net

۱ نظر ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

چه ترفند جالبی! برای اداره بچه‌ها به آن‌ها مسوولیت می‌دهیم. مثلا آن کس که زیاد شلوغ می‌کند را مسوول نظم می‌کنیم و به این وسیله ساکتش می‌نماییم؛ یا آن کس که دیر به جلسه می‌آید را مسوول تاخیر و حضور و غیاب می‌کنیم تا رفت و آمدش را کنترل نماییم. چه روش خوب و زودبازدهی! اما تا به حال فکر کرده‌ایم که چرا مسوولیت دادن این قدر جادو می‌کند و این چه اکسیری است که شلوغ‌ترین را به آرام‌ترین؛ و بی‌نظم‌ترین را به منظم‌ترین تبدیل می‌نماید؟

بچه‌تر که بودیم، وقتی مسوولیتی را به دوش‌مان می‌گذاشتند، همه تلاش‌مان را می‌کردیم که به بهترین نحو از عهده‌اش برآییم؛ طوری که مثلا اگر در مراسمی مسوولیت نداشتیم، ممکن بود اصلا در آن شرکت نکنیم اما وقتی که سمتی می‌یافتیم و وظیفه‌ای، از جان و دل مایه می‌گذاشتیم و خود را فدا می‌کردیم.
حالا که بزرگ‌تر شده‌ایم، از همین ترفند استفاده می‌کنیم و برای اداره بچه‌ها به آن‌ها مسوولیت می‌دهیم. مثلا آن کس که زیاد شلوغ می‌کند را مسوول نظم می‌کنیم و به این وسیله ساکتش می‌نماییم؛ یا آن کس که دیر به جلسه می‌آید را مسوول تاخیر و حضور و غیاب می‌کنیم تا رفت و آمدش را کنترل نماییم. چه روش خوب و زودبازدهی! اما تا به حال فکر کرده‌ایم که چرا مسوولیت دادن این قدر جادو می‌کند و این چه اکسیری است که شلوغ‌ترین را به آرام‌ترین؛ و بی‌نظم‌ترین را به منظم‌ترین تبدیل می‌نماید؟

۰ نظر ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

یکی از بچه‌های قدیم جبهه و جنگ می‌گفت: وقتی تصمیم گرفتیم کار فرهنگی را در مسجد شروع کنیم ابتدا با ترکیب اعضای هیأت امناء مشکل داشتیم چون اکثر آن‌ها مسن، کم تحرک و بی‌سواد بودند. 

در بدو امر هم نمی‌شد جلوی آن‌ها مقاومت کرد زیرا آن‌ها جزء قدیمی ترهای مسجد به شمار می‌آمدند و تأمین بخش عمده‌ای از منابع مالی مسجد را برعهده داشتند، گروهی از جوانان محل برنامه ریزی کردیم و در دراز مدت در اداره‌ی امور مسجد نقش پررنگ‌تری ایفا نمودیم، بتدریج حامیان جدید مالی برای اداره امور مسجد پیدا کردیم، حضورمان را در نمازها و سایر برنامه‌های عبادی مسجد پررنگ نمودیم و سرانجام بعد از چهار سال و اندی، مقاومت و صبوری توانستیم همه اعضای هیأت امناء را تغییر داده و جوان ترها را به عضویت در آن در آوردیم. 

در این تجربه ارزشمند، همانطور که گفتیم سه عامل اثرگذار در تغییر تدریجی ترکیب هیات امناء، از جمعیت غالب مسن ترها به جوانان وجود دارد که به ترتیب به شرح ذیل می‌باشند: 

* اول: حضور پررنگ و مستمر جوانان در نمازهای جماعت و سایر اعمال عبادی مسجد. 

* دوم: ایفای نقش مؤثر آنان در اداره‌ی امور مسجد و جلب اعتماد نمازگزاران و اهالی محل 

* و سوم: برنامه ریزی برای تغییر ترکیب هیات امناء و مقاومت و صبوری تا رسیدن به نقطه هدف مطلوب

منبع:www.salehintehran.ir


تجربیات موفق تربیتی خود را جهت انتشار برای ما ارسال فرمایید.

info@kheibar.net

۰ نظر ۲۰ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری

گروه سنی: کودک و نوجوان


در این کتاب می‌خوانید: « زمانی که کودکان و نوجوانان نزد ما می‌آیند و سوال‌هایی درباره مفاهیم دینی می‌پرسند فرصتی فراهم می‌شود که با استفاده از میل درونی‌شان آنان را یک گام به هدف زندگی و قدمی به قله کمال نزدیک کنیم...» این کتاب در قالب پاسخ به 40 پرسش کودکان و نوجوانان درباره خدا، مفاهیم تربیتی و آموزشی دینی را به آن‌ها می‌آموزد.

۰ نظر ۱۸ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

در یک گردهمایی مربیان و سرگروه‌های صالحین کشور در مشهد مقدس یک جوان با ذوق کرمانشاهی نقل می‌کرد: یک روز با هماهنگی خانواده‌ها پنجاه کودک زیر پنج سال را در سالن بزرگی جمع کردیم و در قالب یک برنامه تفریحی مسجدی به آن‌ها اجازه دادیم تا ظهر، با زغال روی دیوارها نقاشی بکشند. این فعال فرهنگی در ادامه متذکر شد که بعدها، اکثر این بچه‌ها مسجدی شدند و معتقد بودند که شیرین‌ترین خاطره عمرشان تا آنموقع همان نصف روز دیوار نویسی با زغال بوده است که مربی مسجد برایشان ترتیب داده بود. 

براین اساس چنانچه مشاهده می‌شود در این تجربه موفق نیر نوآوری، ابتکار و خلاقیت مربی مسجدی و همچنین توانمندی او در موضوع مخاطب شناسی کودکان و نونهالان، در کنار برگزاری برنامه‌ای پرنشاط و پرشور و هیجان انگیز، ویژه این گروه سنی خاص موجب شده است تا پیوستن به جمع بچه‌های مسجد، برای تک تک مخاطبان این طرح، شیرین، دوست داشتنی و خاطره انگیز شود. 

منبع:www.salehintehran.ir


تجارب موفق تربیتی خود را برای انتشار برای ما ارسال فرمایید.

ارسال مطلب توسط شما

۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۳۳
م. انصاری

شاخصه های مدیریت حلقه های صالحین(قسمت اول)


الف : تلاش همه جانبه
معیار ارزش گذاری در موفقیت افراد، میزان تلاش آنان است.

ب : نظارت بر کار حلقه های صالحین
سرگروهها و مربیان باید بر کارها و عملکرد اعضای گروه نظارت داشته باشند.     

      
ج : قاطعیت
سرگروه یا مربی شجره طیبه صالحین در عین نرمخویی و ملاطفت باید از قاطعیت و یقین برخوردار باشد .

۲ نظر ۱۴ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

یکی از اصلی ترین و ابتدایی ترین نکته ها در پاسخ گویی آن است که شنوندۀ خوبی برای سؤال ها باشیم .

یکی از اصلی ترین و ابتدایی ترین نکته ها در پاسخ گویی آن است که شنوندۀ خوبی برای سؤال ها باشیم . گاهی به جهت آن که در میان پرسش، تمام آنچه را که مخاطب می خواهد بگوید، دریافته و می فهمیم، میدان سخن را از مخاطب گرفته و اجازۀ ادامه به او نمی دهیم . گاهی هم سازگار نبودن پرسش با عقاید ما و یا دور شدن مخاطب از ساحت ادب، ما را بر آشفته ، به همین جهت اجازه نمی دهیم که سخنش را به پایان رسانده و کلامش را قطع می کنیم . پاسخ دادن پیش از آن که پرسش به انتها برسد نشان از نادانی پاسخ دهنده دارد  .


۳ نظر ۱۴ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۵۲
م. انصاری

راه‌اندازی مهد کودک شبستانی 

یکی از مشکلات موجود دراکثر قریب به اتفاق مساجد کشور، حساسیت بالای افراد مسن و پیرمردها و پیرزن‌های مسجدی نسبت به حضور کودکان و نونهالان در برنامه‌های عبادی شبستان مسجد است به گونه‌ای که این امر باعث شده بسیاری از مادران جوان از فیض حضور در نماز جماعت و سایر برنامه‌های عبادی آن محروم بمانند. 

در یکی از دوره‌های آموزشی کشور، که برای سخنرانی با موضوع “آسیب شناسی که فرهنگی در مسجد” دعوت شده بودم، یک خواهر مسجدی از یکی از استان‌های جنوبی کشور می‌گفت: ما این مشکل را با اختصاص یک اتاق پراز اسباب بازی و کتاب داستان به کودکان، درست جنب در ورودی خواهران به شبستان مسجد حل کرده‌ایم. 

وی در ادامه عنوان کرد: با راه‌اندازی این “مهد کودک شبستانی”، اکنون تعداد نمازگزاران خواهر مسجد محله ما چند برابر شده است و بچه‌ها هم به این روش، تحت تربیت مربیان دلسوز و با انگیزه قرار می‌گیرند. 

در این تجربه ارزشمند، در واقع خواهران مسجدی، مشکل موجود را ابتدا به مثابه یک علامت سوال تلقی کردند و سپس با برنامه ریزی عملی، به دنبال یافتن پاسخ مناسبی برای آن برآمدند مشکلی که با ارائه یک راه کار عملی ساده و پیش پا افتاده، به آسانی و سهولت از میان برداشته شد.

منبع:www.salehintehran.ir


تجارب موفق تربیتی خود را جهت انتشار برای ما ارسال فرمایید.

info@kheibar.net

۰ نظر ۱۲ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

بزرگی و عظمت مربی ثمره تواضع و خلوص اوست، از این رو:

1 - هرگز کودکان و نوجوانان را خدمت کار خود ندانید .
2 - طوری سخت گیری نکنید که مجبور شوید آن را کاهش دهید .
3 - به شاگردان خود اجازه سخن گفتن و سؤال کردن بدهید .
4 - سخن شاگردان خود را بی مورد قطع نکنید .
5 - انتظار نداشته باشید که شاگردان از شما اطاعت کورکورانه داشته باشند .
6 - با کودکان و نوجوانان برخوردی متواضعانه و مناسب داشته باشید .
7 - تجربیات تدریسی خود را در اختیار دوستان خود قرار دهید .
8 - اوقات استراحت و زنگ تفریح دانش آموزان را نگیرید .
9 - تا آنجا که امکان دارد شاگردان را از کلاس محروم نکنید .
10 - کودکان و نوجوانان را طوری هدایت کنید که خودشان اعمال و کردارشان را کنترل نمایند .
11 - بیش از اندازه در کار شاگردان دخالت نکنید .
12 - به حرف شاگردان خود گوش دهید و حتی به تذکرات آنان توجه کنید .
13 - برای کودکان و نوجوانان کلمه «ساکت » ، «هیس » و مانند آن را زیاد بکار نبرید .
14 - از شاگردان خود نخواهید که همواره سکوت باشند و هیچ حرفی نزنند و هیچ حرکتی از خود نشان ندهند .

۱ نظر ۱۱ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

چند نکته کوتاه ولی مهم برای مربی


عمل به وعده‌ها

به وعده‌های خود عمل کنید. در این صورت:

o   جاذبه ودافعه‌ای قوی از خود به نمایش می‌گذارید.

o   الگویی خوبی در عمل به تعهدات در موعد مقرر هستید.

o   برای متربیان جهت انجام وظایفشان ایجاد انگیزه کرد‌ه‌اید.


رعایت عدالت

بدترین مربّی از نظر فراگیران مربّیی است، که بین آنها تبعیض قایل می شود.

  عدالت را در برابر همه رعایت کنید .مثلاً در هنگام سپردن وظایف به متربیان در فعّالیّت ها و یا جمع آوری نظرات قطع نظر از پیشینه ای که دارند، با آنها رفتار نابرابرانه نداشته باشید و به صورت چرخشی عمل کنید .


توجه به قربانیان بی عدالتی

متربیانی را که ممکن است، قربانی بی عدالتی شده باشند، دریابید. در این موارد اگر خدا بخواهد، شما برای همیشه در قلبشان لانه خواهید کرد چرا که در لحظه ای حساس به عنوان فرشته ی نجاتشان از راه رسیده اید.

۰ نظر ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

در یک سمینار سراسری کشوری، که با موضوع “مسجد، نماز و کار تربیتی” برگزار شده بود، امام جماعت یکی از مساجد پر رونق تهران بزرگ می‌گفت: در بدو ورود به مسجد و پذیرفتن منصب امام جماعتی، به نزدیکترین مدارس راهنمایی و دبیرستان محل رفتن و نام و آدرس دویست نوجوان منطقه را از مسؤلان مدرسه گرفتم، سپس کارت‌های دعوت نامه شکیل و زیبایی تهیه نمودم و به خانه همه آن‌ها فرستادم؛ متن دعوت نامه این گونه بود:

دوست خوبم آقای ...  ...  ...  ... . . سلام علیکم

اینجانب روحانی جدید مسجد محله شما هستم و خیلی دوست دارم نظرات ارزشمند شما را درباره برنامه‌های آینده این مسجد بدانم و به آن عمل کنم لذا خواهشمندم در مراسمی که به همین مناسبت ترتیب داده شده است حتما شرکت نمایید. 

این امام جماعت با ذوق و خوش قریحه می‌گفت: با این کار 187 نفر از دویست میهمان دعوت شده نوجوان به مراسم، در آن شرکت کردند و بعدها 180 نفرشان مسجدی شده و به عضویت در برنامه‌های پایگاه در آمدند. 

اهم دلایل موفقیت این تجربه عبارتند از: 

1- ابتکار عمل و نوآوری امام جماعت در طراحی مراسم معارفه 

2- ابتدا به سراغ نوجوانان محله رفتن که آمادگی بیشتری برای پذیرش این گونه دعوت‌ها دارند. 

3- به مخاطبان نوجوان و جوان شخصیت دادن از طریق ارسال دعوت نامه برای تک تک آن‌ها

4- مهم دانستن نظرات مخاطبان و شریک نمودن آن‌ها در اجرای برنامه‌ها 

5- زمینه‌سازی مناسب برای جذب مخاطبان در همان جلسه معارفه یا دیدار اولیه

منبع:www.salehintehran.ir


تجارب موفق خود را برای انتشار در سایت برای ما ارسال نمایید.

info@kheibar.net

۰ نظر ۰۹ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری


عنوان: کتب شهید مطهری
حجم: 13 مگابایت


۷ نظر ۰۸ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۰
م. انصاری

 


دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر می دهند...
اما دوتکه سنگ هیچ گاه با هم یکی نمی شوند !
پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم، فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد...
آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ، به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود لجوج تر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد. اما آب... راه خود را به سمت دریا می یابد.
در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی...
گاهی نمی توان بخشید و گذشت...اما می توان چشمان را بست و عبور کرد
گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...
گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوز که نبینی....
ولی با آگاهی و شناخت

۰ نظر ۰۷ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۳۱
م. انصاری

جای هیچ شک و شبهه نیست که انسان به دنبال مدل، الگو است و این مسئله از گرایش‏های فطری انسان است و نمی‏توان با آن مبارزه کرد. قرآن کریم با تقلید و پیروی آگاهانه از الگوها موافق است. آن چه ممنوع است تقلید ناآگاهانه و کورکورانه است.
قهرمان‏جویی یا قهرمان پرستی یکی از جلوه‏های روانی است که در سرشت اولیه‏ ی بشر نهاده شده است. بشر همواره در تکاپو و جست و جوی گمشده‏ ی خویش است. در جست و جوی قهرمانی پر شکوه و جلال و پیشوایی در خور ستایش. "قهرمان پرستی" را اصولاً یکی از تجلیات اصیل روانی انسان دانسته‏اند که در فطرت و نهاد انسان حضوری بارز دارد".
با نگاهی گذرا به قرآن، الگوهای فراوانی را پیدا می‏کنیم:

حضرت یوسف ‏علیه السلام اسوه ‏ی ایستادگی در برابر شهوات، حضرت ابراهیم ‏علیه السلام قهرمان توحید، حضرت نوح ‏علیه السلام اسوه‏ی مقاومت و پایداری، حضرت یعقوب‏ علیه السلام اسوه‏ی صبر و تحمل و حضرت اسماعیل‏ علیه السلام الگوی ایثار و حضرت خاتم ‏صلی الله علیه وآله اسوه‏ ی حسنة و مقتدای همه.
"عملی‏ترین و پیروزمندانه‏ترین وسیله‏ ی تربیت، تربیت کردن با یک نمونه‏ ی عملی و سرمشق زنده است. الگو به مردم عرضه می‏شود تا هر کس به اندازه‏ ی ظرفیت و استعدادش از آن شعله‏ ی فروزان نور بر گیرد. اسلام سرمشق دادن را بزرگ‏ترین وسیله‏ ی تربیت می‏داند.

حال با توجه به آن چه بیان شد، برای پاسداری از الگوهای مناسب و مطلوب و مبارزه با مدل‏های نامطلوب دو کار ضروری به نظر می‏رسد: 

۰ نظر ۰۷ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

تربیت یعنی امر به معروف و نهی از منکر. امر به معروف ونهی از منکر آداب و احکام خاص خودشو داره که برای شناخت آنها حتما باید به رساله رجوع کرد.

اما نکاتی که در اینجا به اون اشاره میشه صرفا تجربیات شخصی بوده والبته  پشتوانه ی روایی و حدیثی هم دارند.


در  امر به معروف شخص باید حتما خوش اخلاق باشه - حوصله به خرج بده و عجله نکنه - و بیشتر با عملش نشون بده که کار درست چیه. باید توجه کنیم که قرار نیست که همه ی حقایق رو به زبون بیاریم بلکه بهترین راه بیان حقیقت از طریق عمل است یعنی مثلا با اصرار و مداومت در نماز اول وقت خوندن- درستی این کار رو متذکر بشیم. این نکته خیلی مهم را باید در نظر داشت که همه ی ما انسان ها داری یک فطرت مشترک هستیم.

برخی خیلی ناشیانه همه چیز را به زبان میارن و فکر می کنن که همیشه باید با سر و صدا کردن حقیقت رو بیان کرد یا اینکه با عصبانی شدن و داد و فریاد و ...میشه  امر به معروف کرد که انصافا خیلی وقتها اینجور کارها نتیجه ی عکس هم داره و باعث دلسردی و دلزدگی دیگران نسبت به دین و دیندار میشه در امر به معروف  آدم باید خیلی صبور باشه و همیشه لبخند به صورت داشته باشه

و اما نهی از منکر


۰ نظر ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

شجره طیبه صالحین

مربی در تربیت افراد مانند باغبان در پرورش گل است. همانطور که باغبان نمی تواند رنگ طبیعی، نوع و شاخ و برگ گل را تغییر دهد و تنها با ایجاد فضا، آب، خاک مناسب و ... در پرورش گل تأثیر خواهد داشت، مربی نیز با ایجاد زمینه ها و شرایط لازم، انگیزه حرکت در جهت رشد و تعالی را برای متربی ایجاد می کند.

۳ نظر ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
Susa Web Tools