تربیت کلامی و غیرکلامی
تربیت
کردن و راهنمایی کردن این نیست که متربی را به آنچه که خود تعیین کردهایم
و آن مسیری که خود انتخاب کردهایم هدایت کنیم؛ بلکه تربیت طبیعی و فطری و
هدایت تکوینی و درونی، یعنی همراهی کردن و راه رفتن در کنار کودکی که به
سبک خود و با نیاز و اقتضای سن خویش، در حال شناسایی و کشف جهان خویشتن
است. هیچ یک از مراحلی که در
زنجیرههای تربیت غیرکلامی هستند، از طریق شیوههای کلامی و پند و
اندرزهای زبانی قابل انتقال نیستند و همه آنها در ابعاد عملی، حسی، ذوقی و
عاطفی تجلی مییابند. امام علی (ع) میفرمایند: «العلم علمان علم مطبوع و
علم مسموع و لا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع» اگر علم مطبوع نباشد، علم
مسموع فایدهای ندارد. تفاوت تربیت کلامی و غیرکلامی باید
اذعان داشت تربیت کلامی و غیرکلامی، هر دو تأثیرگذاری مناسب و در خور و در
امر تربیت را دارا هستند و نمیتوان تأثیر یکی را دیده و دیگری را نادیده
انگاشت؛ ولی باید گفت تربیت غیرکلامی در تأثیرگذاری، تفاوتهایی با تربیت
کلامی دارد که همیشه مورد توجه ائمه اطهار (عج)، علما و بزرگان بوده و به
آن توصیه شده است. امام (ع) میفرماید: «کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا
تکونوا دعاه بالسنتکم» مردم را با رفتار خود ارشاد و تربیت کنید نه (فقط)
با زبانهای خود. البته این
به معنای عدم تأثیر کلام در تربیت نیست؛ چرا که تربیت کلامی نیز تأثیرات
شگرف خود را دارد. باید بدانیم چنانچه مربیان بخواهند صرفاً از طریق کلام و
نصیحت، معنای زندگی را به متربیان آموزش دهند، بدون تردید ریشه و بنیاد
زندگی معنادار را از همان ابتدا سست و ناپایدار کردهاند.
ریخت از دیده بسی بر ورق چهره گلابم
گفت رویت ز چه نیلی شده زهرای سه ساله
مگر از باغ فدک بوده به دست تو قباله
ایام شهادت ام البکاء بی بی رقیه خاتون تسلیت باد!