مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

arrow
خبرنامه سایت
فیسبوک صالحین
پرتال صالحین خیبری
خاکریز ما

codes and tools for blog

مربی محور - مسجد مدار

گام نخست در تربیت، طهارت است، همچنانکه گام نخست در عبادت طهارت است.

«طهارت شریعت به آب است و طهارت طریقت به تخلیه هوا و هوس و طهارت حقیقت خالی کردن قلب است از غیر حق تعالی»

عضویت در خبرنامه ایمیلی
امکانات سایت
دیگر پایگاه های ما
آخرین نظرات
دوستان صالحین
دفاتر مراجع عظام تقلید

۹۸ مطلب با موضوع «اصول کار تربیتی» ثبت شده است

گاهی برخی متربیان علاقه زیادی به حضور در جمع های بزرگتر از سن خود دارند و در فعالیت ها(مثلا در اردوها) بیشتر از اینکه با جمع هم سن خود باشند با بزرگترها حشر و نشر دارند و در رفتار و گفتار جوری عمل می کنند(یا وانمود می کنند) که بزرگتر از سن خودشان است. گاهی این متربیان توانایی برقراری ارتباط موثر با گروه همسالان را ندارند و از جمع های همسالان می گریزند.

آیا این مورد مشکلی برای متربی محسوب می شود و مربی باید فکری بیاندیشد؟

برای آگاهی‌یافتن مربی به این ویژگی متربی، می‌بایست در دو محور برنامه‌ریزی و اقدام نماید: 

۱ نظر ۳۰ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

ارتباط اعضای حلقه با کادر و مجموعه، مسئله‌ای است که به تناسب هر فرد و ویژگی‌های جسمی و روحی و خانوادگی وی متفاوت است؛ به‌عنوان مثال اگر فردی دارای خانواده‌ای است که نسبت به زمان رفت‌وآمد او حسّاسند یا فردی که جذابیّت چهره‌ای زیادی دارد، یا کسی که در درس‌هایش ضعیف است و...، در هریک از این موارد باز نسبت به آن نیروی کادر و اعتمادی که به او وجود دارد، مسئله اشکال مختلفی پیدا می‌کند. اما ما با یک تقسیم‌بندی معروف به این سؤال پاسخ می‌دهیم؛ 

۲ نظر ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

حضور در مسجد و دیگر مکان‌های مذهبی، زمینه ساز رشد معنوی کودکان است. مکان‌های مقدسی همچون مسجد،‌یادآور خدا می‌باشد؛ از این‌رو، در اسلام برای مسجد قداست و اهمیت ویژه‌ای بیان و مسلمانان به حضور در این مکان معنوی تشویق شده‌اند. همچنین در آموزه‌های دینی، فرهنگ ارتباط با مسجد، حتی در جزیی ترین مسائل آن مانند شیوه‌ی ورود به مسجد و خروج از آن، توصیه به معطر و آراسته بودن، تمیز نگهداشتن مسجد، توجه معنوی در مسجد و پرهیز از جلوه های دنیا‌خواهی، اقامه‌ی نماز در مسجد و... مطرح شده است.

۳ نظر ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

آنچه از قرآن و کتب روایی و همچنین کلام ائمه معصومین ع بدست می آید این است که هر شخصی از طریق راههای متعددی  میتواند محبت اهل بیت ع را در دل خود و فرزندان خود ایجاد کرده و آنرا برای همیشه حفظ نماید:

 

1- دوران پیش از کودکى

این مرحله، به مراقبتها و رفتارهاى والدین در دوران شیرخوارگى و نوزادى فرزندان مربوط مى‏شود.


امّا... اینک ماییم و کودکان و نوجوانان جامعه و ضرورت و اهمیّت تربیتِ ولایى و دینى آنان.

۰ نظر ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۱۷
م. انصاری

یک از مراحل فرآیند رشد، تعادل بخشی به عادات و روحیات مثبت موجود و رشد متعادل استعدادهای بالقوه فرد است، به گونه ای که فرد در مسیر رشد خود در دام افراط و تفریط نیفتد.

نگاهی به تاریخ، گویای این مطلب است که جبهه ی حق همواره از ناحیه افراط و تفریط دچار آسیب شده و چه بسیار افرادی که در ابتدا با نیتهای خیرگام برداشته، اما در ادامه رعایت نکردن جانب تعادل از سوی آنها موجب شده است تا سر از ناکجا آبادها پیدا کنند.

چه زیبا وصف می کند امیر سخن علی (ع) این گروه را آنجا که می فرماید:

«لا تَـرى الجاهـِلَ إلاّ مُفْرِطـا أو مُفَرِّطـا ». هرگز نادانى را نمى‏یابى جز آن که (در کارهایش) یا افراط مى‏کند یا تفریط.

حرکت در مسیر رشد و تعالی مستلزم مراقبت نسبت به این موضوع است که افراد با توجه به ملاک ها ومعیارهای تعادل به افراط و تفریط دچار نشوند.

شهید مطهری در این رابطه می فرمایند : «گفتیم ملاک این است که می گویند هر قوه ای که به انسان داده شده، برای یک غایت و هدفی است و آن هدف را می شود تشخیص داد. وقتی آن هدف را تشخیص دادیم، آنوقت می توانیم تعادلرا هم به دست آوریم، به عرف هم کار نداریم، می توانیم به دست بیاوریم که چه حدش افراط است، چه حدش تفریط مثلا قوه خشم و به اصطلاح قوه غضبیه برای این به انسان داده شده که از خودش در مقابل طبیعت و انسانهای دیگر دفاع کند، حال آن آدمی که درصف اتوبوس ایستاده، آیا واقعا حقش پایمال شد یا نشد؟ اگر پایمال شد آیا می تواند اعتراض کند یا نمی تواند؟ اگر می تواند، حال که حقش پایمال شده، پس باید اعتراض کند، می خواهد جامعه آن را خوب بداند، می خواهد بد بداند. این دفاع ازحق است.

۱ نظر ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

برخی از روش های تربیت دینی عبارتند از:

1. تقلیدی

2. تلقینی

3. تدریجی

4. غیرمستقیم

5. الگویی

6. عملی

۲ نظر ۱۱ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

در دبیرستانی بودم، یکی سؤال قابل تأملی مطرح کرد، وی پرسید؛ چرا برخی از دخترخانم‌ها تا دوران جوانی، با حجاب و دارای پوششی مناسب هستند، ولی همین که از شهر خود مهاجرت می‌کنند و وارد شهری بزرگ همچون؛ تهران می‌شوند، به تدریج نوع پوشش و حجابشان تغییر می‌کند؛ به طوری که حتّی در رفتارشان این نوع تغییرات مشهود است؟

من پرسیدم، که اگر از دو دختر خانم باحجاب، به طور جداگانه سوال شود که علّت پوشش شما چیست؟ و یکی از آن دو در جواب بگوید: به خاطر خدا؛ زیرا خداوند از ما خواسته است که پوشش و حجابمان را رعایت کنیم و دیگری بگوید؛ پوشش نامناسب، در منظر مردم زشت و ناپسند است، به طوری‌که مردم تصور بدی نسبت به فردی که پوشش نامناسب دارد، پیدا می‌کنند.

آیا به نظرشما این دو نگاه به حجاب، مثل هم هستند؟ اینکه فردی محوریّت با حجاب بودنش، خواست خدای متعال باشد و دیگری محوریّت با حجاب بودنش، نگاه و تصور مردم باشد، آیا این دو با هم یکی هستند؟

۰ نظر ۰۵ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

گزیده‌ای از مقاله‌ی "نقش متربی در تربیت" نوشته‌ی سید موسی صدر:

نویسنده‌‌ی این مقاله سعی نموده ‌است با بررسی رویکردهای متفکران غربی و هم‌چنین مبانی قرآن عزیز، پاسخ این سوال را استخراج نماید.
پرسش بحث
نقش مربی و متربی (در تربیت) به تناسب زوایای مسئله متفاوت است. در این نوشتار مقصود از تربیت، تزکیه و رشد روحی و اخلاقی است، نه پرورش جسمی، و منظور از متربی گروه جوانان است، یعنی مقطعی که انسان از یک سو نیروی فکری و عقلانی‌اش در حال شکوفایی است، از سوی دیگر نیروها و کشش‌های نفسانی‌اش در حال شدت یافتن و قوت گرفتن است و از جهت سوم در افق نگاهش پرسش‌ها و شبهات و ابهامات فراوانی وجود دارد و از جهت چهارم به خاطر بلوغش، تکلیف و مسئولیت نیز متوجه اوست. در چنین وضعیتی این سؤال مطرح می‌شود که آیا مربی نقش اصلی دارد یا متربی؟

۰ نظر ۲۶ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

تربیت آنی ودفعی صورت نمی‌پذیرد وانسان شدن یک انسان در طول پروسه حیات وطی چندین دهه سعی وتلاش وآموختن وعمل‌کردن بی‌وقفه ومداوم‌، محقق خواهد شد. اما همانطور که شاهد هستید هنوز در مرحله آموزش متوقف مانده‌ایم چرا؟ چون آموزش خشت اول تربیت وسنگ بنای تغییر رفتار در آدمی است.
قبلا هم یادآور شدیم که اصلا بدون آموزش وفراگیری این که چه کاری بد است وچه کاری خوب؟ نمی توان از کسی انتظار داشت از بدی‌ها جدا شود وبه خوبی ونیکی گرایش پیدا کند.عمده‌ترین ضعف‌های آموزشی که در آموزش‌های دینی غیر رسمی ودر حلقه‌های تربیتی وجود دارند عبارتند از‌:
1- آموزش‌ها سیر مشخصی ندارند وچون کسی میزان یادگیری دقیق مخاطب را نمی‌داند سال‌های متمادی تکرار می‌شوند.
2- روحیه دانش‌آموزی وآموزش‌پذیری در فضای غیر رسمی ودر نظام حلقه‌ای وجود ندارد.
3- سهم معارف روبنایی وزیر‌بنایی در آموزش حلقه‌های تربیتی مشخص نیست.
4- آموزش‌ها کاربردی نیستند واز پرداختن به نیاز وخواست مخاطب غفلت می‌شود.
5- محتواهای آموزشی کلی‌، سنگین‌، سخت وبیش از توان وظرفیت اعضای حلقه می‌باشند.
6- آموزش‌ها غیر فعال‌، مرده‌، یکنواخت وتهی از اقناع وپذیرش مخاطب انجام می‌شوند.

۳ نظر ۱۳ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰


به یقین بر طبق روایات اسلامی حضور مدیر تشکیلاتی در هر مجموعه ای ضروری است، چرا که در بعضی روایات سفارش شده است که حتی در هنگام سفرهای کوتاه دو نفره نیز یکی از خود را به عنوان تصمیم‌گیرنده انتخاب کنید. به این معنا که در هر مجموعه‌ای حضور یک نفر مدیر به منظور اتخاذ تصمیمات نهایی ضروری است.از طرفی ضرورت حضور حجت خدا بر زمین نیز این دیدگاه را تائید می‌کند که مدیر نمی‌تواند وجود نداشته باشد.البته مدیر یک تشکل باید از ویژگیهای خاصی هم برخوردار باشد به این معنا که علاوه بر علم مدیریت، چگونگی اتصال به خدا را نیز بلد باشد و بیشتر از دیگران خود را ملزم به ارتباط باعالم معنا بداند، همان‌گونه که نماز شب برای رسول الله (ص) واجب بود. چون حضرت وظیفه تربیتی داشتند. 

۱ نظر ۱۱ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

هرگاه مربی تربیتی در بهره‌گیری از عوامل معنوی کوتاهی به خرج دهد، گروه با مشکل عدم تعادل در بهره‌گیری معنوی مواجه خواهد بود. اتفاقی که عواقب ناگواری را در قدم اول متوجه گروه و در قدم بعدی متوجه اجتماع خواهد ساخت، چرا که رشد ناهمگون همواره و در هر فضایی آسیب‌های خاص خود را به همراه داشته است.

خطرناک‌ترین آسیبی که در این زمینه در قدم اول متوجه مربی و متربی گروه نامتعادل خواهد بود بزرگ شدن غیر واقعی انسان‌هاست. اتفاقی که منجر به تاریکی باطنی است. باد شدن بادکنک‌وار انسان که از آن به عنوان استدراج نام برده می‌شود. استدراج یکی از خطرنا‌ک‌تریت اتفاقاتی است که بندگان خدا ممکن است به آن مبتلا شوند و به این معناست که انسان مبتلا به استدراج، چنان غرق در نعمت‌های الهی خواهد شد که متوجه رذایل اخلاقی خود نمی‌شود. مانند کسی که به صورت مداوم به فکر پرکردن انبار خود باشد،غافل از این‌که موش‌های زیادی در انبار لانه دارند.
مراد و مرید بازی در تشکیلات‌، غرور، عُجب، بی‌حیایی، روشن‌فکر مآبی و حتی محصور شدن در حُریت از دیگر آثار خطرناکی است که در صورت برهم خوردن تعادل معنوی متوجه گروه و اعضای آن خواهد بود. نگاهی دقیق به تاریخ نیز بیان‌گر این است که همواره عدم تعادل معنوی، نتایج خطرناکی را در پی داشته، چنان که ایجاد جریان بیمار وهابیت یا زایش دیگر نحله‌های انحرافی که از تهدیدهای جدی در سیستم‌های تربیتی به حساب می‌آید نیز محصول این جریان است.

۴ نظر ۲۸ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

یکی از آفت‌هایی که برنامه‌ریزی و اجرای فعالیت‌های تربیتی را تهدید می‌کند، تک گویی مربی، معلم، تشکل و هر مدعی دیگر تربیت از این قسم است.
این تک گویی یا منولوگ از کجا آمده است؟ این سخن که تربیت در گذشته مربی محور بوده و اکنون باید شاگرد محور باشد، حاصل جمع دو اشتباه است. نه تربیتِ گذشته – دست کم در این مرز و بوم- مطلقا مربی محور بوده و نه شاگرد محوری افراطیِ امروزی رواست. لکن آنچه باید مورد توجه قرار گیرد اینکه اگر در گذشته مربی، مبلغ، خطیب، بیشتر متکلم وحده بوده‌اند و مستمع، مستمع! اکنون زمانه، زمانه دیگری است. اصلا خودِ دوگانه‌ی خطیب- مستمع دارد به صورت زیرپوستی می‌گوید که من باید حرف بزنم و تو باید بشنوی؛ سکوت کنی و بشنوی! و اگر سخن در تو نافذ نمی‌افتد مشکل از گیرنده است! رو دفع شر موش کن، بعد بیا و اندر جمع گندم کوش کن! و قص علی هذه...
تک گویی یا منولوگ شاید در جامعه سنتی‌ای که تک‌صدایی اگر بازرترین ویژگی‌اش نباشد، یکی از ویژگی‌های بارزش هست، چالش چندانی بوجود نیاورد، اما در جامعه امروز که منابع اطلاعات وسیع، بی شمار، متنوع و دردسترس‌اند، موفقیتش بعید به نظر می‌رسد. انسان 50 سال پیش در خانواده و مسجد و بازار همان را می‌شنید که در کوچه و کتاب و کاروان، اما امروز خانواده و مسجد و بازار هر کدام حرف خودشان را که می‌زنند هیچ؛ کوچه و کتاب و کاروان هم جایشان را داده اند به، گوگل و دانشگاه و ماهواره.
بی شک فرهنگی که ریشه‌ی هزار ساله دارد دست‌های نامرئی‌اش را روی سر ما هم کشیده است و طبیعی است که در سایه این گرایش به بالا نشینی، تفاوت عصر و تغییر نسل، را نبینیم و بر همان مشی برانیم که رانده‌اند؛ حال آنکه صداها و نواها و فریاد‌ها در جامعه امروز بی‌شمارند، و هر لحظه به رنگی بت عیار در می‌آید. در چنین زمانه‌ای آیا همان تک‌گویی و منولوگ جواب می‌دهد؟

 امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که شیخ برای اینکه حرفش به گوش نوجوان فیس بوک باز و گیم نت‌برو، برسد باید از منبرش بیاید پایین.

۳ نظر ۲۴ آذر ۹۲ ، ۱۴:۵۶
م. انصاری

ما خیال می‌کنیم که داشتن یک تشکیلات اسلامی کار آسانی است و کار ندارد که ده تا آدم دور هم جمع شوند و یک اسم و اساسنامه و یک نمودار تشکیلاتی و … تمام شود. خیر، این جور نیست. اگر به تجربه‌های شخصی خود بنگرید می‌بینید که مشکل بزرگ، داشتن یک تشکیلات در درون یک یک ماست. زیرا که ما به این آسانی‌ها آدم نمی‌شویم. بر سر راه انسان شدنمان صدها عقبه صدها تنگه وجوددارد که اولاً باید تنگه‌ها را بشناسیم. ثانیاً باید توانائیش را داشته باشیم و تازه از یک تنگه عبور می‌کنیم. خیال‌می‌کنیم تمام‌شد‏. می‌بینیم عجب! تنگه‌های سخت‌تر بر سر راهمان است و این، لحظه‌ی مرگ انسان است.
شما می‌دانید زمانی تشکیلات سازمان مجاهدین خلق، به‌عنوان یک آرزو بود که‌ ای‌کاش حزب جمهوری اسلامی از نظر تشکیلاتی مثل سازمان مجاهدین خلق می‌بود. زیرا آن تشکیلات به تعبیر خودشان هم تشکیلات آهنین بود. آن‌ها در نامه‌ای که به امام یا رئیس جمهور نوشته ‌بودند، سخت مغرور شده ‌بودند که ما با تشیکلات آهنین خود چنین و چنان خواهیم کرد! البته این نوع تشکیلات بوجود آوردنش هنر می‌خواهد ولی این آرمان شماها نیست.
مهم این است که در داخل یک تشکیلات، آن آزادی‌های انسان‌ساز حفظ شود. تشکیلاتی که طبق نامه‌ی آن خانم در مجله‌ی راه‌زینب می‌نویسد که برایم شوهر تشکیلاتی انتخاب کردند و هر چه گفتم نمی‌خواهم، گفتند نمی‌شود، دست تشکیلات است!
ما وقتی می‌خواستیم حزب جمهوری اسلامی را بوجود بیاوریم هرگز در پی ایجاد یک چنین تشکیلاتی نبودیم، ما مؤسسین هرگز نمی‌خواستیم یک چنین چیزی بوجود آوریم مثل یک سربازخانه و یک اردوی کار اجباری. ما از اول گفته بودیم که امتیاز بزرگ اسلام این است که می‌خواهد با حفظ آزادی‌های انسان، انسان‌ها را بسازد. تشکیلاتی اسلامی است که می‌کوشد تا انسان‌ها را همسو کند نه این‌که انسان را قالبی بسازد. کی ما اصلاً در اسلام می‌خواسته‌ایم انسان قالبی بسازیم تا پی آن باشیم که تشکیلاتمان هم قالبهای آهن باشد؟

 

یادداشت شفاهی حاصل تدوین بخشی از سخنان آیه الله بهشتی پیرامون تشکل

۲ نظر ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۹:۲۹
م. انصاری

یکی از اصولی که مربی باید در تربیت به آن توجه کند، اصل تفاوت های فردی است. در قرآن کریم آیاتی وجود دارند که تفاوت ها و برتری بین افراد را تشریح می کند؛ تفاوت های در خلقت و در عمل و در محیط های گوناگون، و شکی نیست که این تفاوت های بین افراد ناشی از حکمت الهی است زیرا همین تفاوت است که آنان و اجتماع را به سوی تکامل مستمر سوق می دهد؛ به طوری که اگر بشر مانند زنبور عسل، یکنواخت خلق شده بود، حسّ ترقی طلبی و بلندپروازی انسانی در نهاد او وجود نداشت و آن صورت تکامل ترقی برای انسان نبوده علی(ع) می فرمایند: «خیر مردم در تفاوت آنهاست و اگر همه مساوی باشند هلاک می شوند». در قرآن کریم نیز آمده است:
«ما لکم لا ترجون لله وقاراً2... و قد خلقکم أطواراً؛ چرا در برابر خدایی که شما را گوناگون و مختلف آفریده است تعظیم نمی کنید». یا در حدیث شریف از رسول خدا(ص) نقل شده است که ما گروه انبیا مأموریت داریم که با مردم در حدود عقلشان سخن بگوییم. مربی شایسته باید به این اصل تفاوت های فردی توجه کند و بر اساس توانایی و توانمندی مربی خود از او توقع داشته باشد. خصوصاً اگر والدین به این اصل توجه نکنند، مجبور خواهند بود، فرزندان را با هم مقایسه کنند. این امر، حسّ حسادت و کینه ورزی را در فرزندان شعله ور می نماید.
تفاوت های فردی سه بخش دارد: تفاوت های جسمانی، تفاوت های نفسانی، تفاوت های عاطفی و اخلاقی.

۷ نظر ۱۵ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

تربیت کردن و راهنمایی کردن این نیست که متربی را به آنچه که خود تعیین کرده‌ایم و آن مسیری که خود انتخاب کرده‌ایم هدایت کنیم؛ بلکه تربیت طبیعی و فطری و هدایت تکوینی و درونی، یعنی همراهی کردن و راه رفتن در کنار کودکی که به سبک خود و با نیاز و اقتضای سن خویش، در حال شناسایی و کشف جهان خویشتن است.

هیچ یک از مراحلی که در زنجیره‌های تربیت غیرکلامی هستند، از طریق شیوه‌های کلامی و پند و اندرزهای زبانی قابل انتقال نیستند و همه آن‌ها در ابعاد عملی، حسی، ذوقی و عاطفی تجلی می‌یابند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «العلم علمان علم مطبوع و علم مسموع و لا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع» اگر علم مطبوع نباشد، علم مسموع فایده‌ای ندارد.

تفاوت تربیت کلامی و غیرکلامی

باید اذعان داشت تربیت کلامی و غیرکلامی، هر دو تأثیرگذاری مناسب و در خور و در امر تربیت را دارا هستند و نمی‌توان تأثیر یکی را دیده و دیگری را نادیده انگاشت؛ ولی باید گفت تربیت غیرکلامی در تأثیرگذاری، تفاوت‌هایی با تربیت کلامی دارد که همیشه مورد توجه ائمه اطهار (عج)، علما و بزرگان بوده و به آن توصیه شده است. امام (ع) می‌فرماید: «کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم» مردم را با رفتار خود ارشاد و تربیت کنید نه (فقط) با زبان‌های خود.

البته این به معنای عدم تأثیر کلام در تربیت نیست؛ چرا که تربیت کلامی نیز تأثیرات شگرف خود را دارد. باید بدانیم چنانچه مربیان بخواهند صرفاً از طریق کلام و نصیحت، معنای زندگی را به متربیان آموزش دهند، بدون تردید ریشه و بنیاد زندگی معنادار را از همان ابتدا سست و ناپایدار کرده‌اند.

 

۱ نظر ۳۰ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

برای  طرح ریزی تربیتی در گروه، از قبل باید زمینه‌های لازم را فراهم کرد، زمینه‌هایی همچون تأمین حداقل امکانات فرهنگی و آموزشی مورد نیاز، گزینش مربیان واجد شرایط و عضوگیری از بین مخاطبانی که حداقل آمادگی‌های لازم را برای رشد و شکوفایی در خود دارند. البته بیان این نکته دراینجا به معنای لزوم غربال گری در گزینش مخاطب نیست زیرا که در واقع، هنر اصلی یک مربی تربیتی در کار فرهنگی، رساندن و ایصال متربّیان از راه مانده به مسیر هدایت است.

چنانچه در این باره امام علی (ع)، در نامه‌ای تربیتی خطاب به فرزندش امام مجتبی(ع) می‌نویسند:« دل جوان همچون زمین ناکاشته است، هر چه در آن افکنند بپذیرد».

  هر چند مربی فرهنگی باید بداند که در این راه، رسالتی  انبیاء  گونه را بر دوش می‌کشدو نمی‌تواند و نباید در آغاز کار، برای عضو گیری از مخاطبان جوان و نوجوان، وسواس زیاد به خرج دهد و با غربالگری از بین آنان گزینش کند اما در عین حال به زعم مؤلف، مربی  باید توجه داشته باشد که در مقابل زمین کشت نشده قلب جوان ، تلاش او ممکن است به پنج شکل مختلف صورت بپذیرد که تنها یکی از این اشکال پنج‌گانه صحیح و ارزشمند است . این پنج شکل عکس‌العمل مربی نسبت به ضمیر خالی و بدون کشت متربّی عبارتند از :

۱ نظر ۲۹ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

 باید توجه داشته باشیم که هیچکدام از ما رفیق متربی نیستیم بلکه مربی دلسوز و ناصحی هستیم که برای هدایت از در دوستی با او وارد می شویم و درست به همین دلیل است که باید مواظب باشیم هیچگاه رابطه عاطفی ما و متربی به مرحله وابستگی عاطفی تنزل پیدا نکند.

نوجوان تا وقتی در عالم فیلم های هندی سیر می کند، کل رفاقت را در این می داند که "یک دوست" حتی حاضر باشد جانش را فدای دیگری نماید.
اما کار تربیت یعنی خروج از دنیای تخیل و آرزوهای بی پایه و اساس و ورود به دنیای واقعیت ها.
در دنیای تربیت، دوستی برای دوستی معنا ندارد بلکه در این وادی، هدف از دوستی رشد، تعالی و هدایت انسان هاست.
مربی باید در دایره ارتباط کلامی خود با متربی به مرور زمان، انتظارات، هنجارها و ارزش های گروه را به متربی انتقال دهد تا او را از سردرگمی و بلاتکلیفی خارج نموده و با اهداف گروه آشنا نماید.

در ارتباط شناختی هم هنر مربی به آن است که در روح و روان متربی  نفوذ کند و ضعف ها و توانمندی های او را بشناسد تا بتواند برای هرکس نسخه ای منحصر به فرد و مناسب روحیات وتوانمندی های او را تدوین کند.
وبالاخره از آنجا که تشویق، تقویت کننده رفتار مثبت در متربی است مربی به ناچار با اعضای گروه ارتباط تشویقی و تنبیهی نیز دارد.
تشویق می تواند در گروه با بذل توجه به فرد صورت پذیرد. اما یادمان باشد که مرز ارتباط تشویقی با افراد آن است که آنان را دچار توهم خود برتر بینی نسبت به سایرین نکند. برای امور پیش پا افتاده، ابتدایی و تکراری صورت نپذیرد و به گفتار و رفتار متربی نسبت داده شود و نه شخصیت او.

همچنین برای موفقیت در بکارگیری ابزار تشویق باید مراقب بود که در دام "خطای هاله ای" گرفتار نشویم یعنی دلیل ما برای تشویق فرد، داشتن صدای خوب، صورت نیکو، هوش سرشار، خانواده متدین و موفق و توان مالی و از این دست نباشد.
به هر حال اگر تاکنون نتوانسته اید رفتار مورد نظر خاصی را در فرد نهادینه نمایید و در رفتار سازی موفق نبوده اید حتماً برای یک بار هم که شده تشویق فرد در حضور جمع را تجربه کنید.

۳ نظر ۲۸ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

2-2-6- معیاردوم: بخشبندی بر اساس معرفت و شناخت مخاطب
این شاخص بعد معرفتی و شناختی مخاطب از مقوله فرهنگی را در نظر میگیرد. این الگو دارای بخشبندی کلی و فراگیر بوده و برای برنامه‌ریزی فرهنگی در سایر موضوعات کاربردی است. در خصوص موضوع نماز این الگو برای دسته‌بندی مخاطبان نوع معرفت و شناخت آنان از موضوع نماز و ابعاد آن را در نظر می‌گیرد.

شکل 3 نمای کلی این دسته‌بندی را نشان می‌دهد.

 

۲ نظر ۲۷ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

عدم وجود طرحی جامع و هدفمند یکی از مسائل تربیتی است. برای تدوین طرح تربیتی باید شرایط و وضعیت مخاطب سنجیده شده و فاصله آن تا وضعیت مطلوب در نظر گرفته شود. لذا یکی از موضوعات مهمی که در فعالیت‌های تربیتی باید به دقت مورد توجه واقع شود، شناخت مخاطب و مسئله اوست.

در مواجهه با افراد، شناخت وضعیت موجود او و ایجاد آگاهی و درک درست از مسئله فرد برای مربیان تربیتی ضروری است. بنابراین اگر چه هدف غایی و نهایی تربیت یکسان است، اما هر کس در مسیر تکامل انسانی خود در سطح و مرحله‌ای است که می‌بایست متناسب با آن اقدام شود. در خصوص اقدامات تربیتی برای جلب افراد به موضوع نماز و مسجد این موضوع نیز باید مد نظر قرار گیرد. یعنی برنامه‌های تربیتی باید متناسب با نیاز مخاطب باشد.
در این نوشتار ایده اصلی موضوع بخش‌بندی و دسته‌بندی در برنامه‌ریزی فرهنگی است که از تکنیک‌های رشته مدیریت بازاریابی گرفته شده است. در بخش بندی بازار، مدیران بازاریابی سعی می‌کنند مشتریان خود را به دسته‌ها و بخش‌های همگون و متشابهی تقسیم کرده و متناسب با نیاز هر بخش برای محصول مورد نیاز را ارائه کنند. این بخش بندی اساسا به این علت است که «خریداران دارای خواسته‌ها و نیاز‌های متفاوتی هستند.» این تقسیم‌بندی و بخش‌بندی بازار می‌تواند بر اساس عوامل متفاوتی باشد. در بخش‌بندی مخاطبان تربیتی نماز آنان به دسته‌ها و بخش‌های مشابه و همگونی تقسیم شده و برای هر بخش هدف گذاری لازم صورت می‌گیرد. مهم‌ترین هدف از بخش‌بندی مخاطب در برنامه‌ریزی فرهنگی نماز و مسجد عبارت است از:

۱ نظر ۲۶ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری


فعالیتهای تربیتی از جمله فعالیتهای اساسی است که در حیات فردی و جمعی انسان، تاثیری انکارناپذیر دارد. این فعالیتها برای تحقق اهداف مورد نظر، تابع اصل یا اصولی است. مشخص‏کردن اصول تربیت از جمله اقدامات اساسی است که باید قبل از هر کاری انجام پذیرد.

در این نوشته پس از بررسی بخشی از تعاریف و بحثهای ارائه شده توسط صاحبنظران تربیت و کتابهای موجود درباره تربیت اسلامی، اصول تربیتی به عنوان "ریشه و بنیانهایی تعریف شده که در جریان تربیت لازم‏الاتباع بوده است و بسان دستورالعملی کلی، تمامی جریان تربیت را تحت سیطره و نفوذ خویش دارد" به‏گونه‏ای که در صورت تخطی از آنها، رسیدن جریان تربیت به هدف نهایی خودش دستخوش مخاطره می‏شود.


۱ نظر ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

آیا باید پوشش و شوخی‌ها و رفتارهای خاص نوجوان ها و جوان ها را در گروه کنترل کرد؟

کدام هایش را آری و کدام هایش را نه؟ چرا ؟

امضای یک رفتار توسط تشکل به چه معناست؟

تفاوت اثر رفتار مربی با سایر مسوولین گروه در قبال این رفتارها چیست؟ اگر مربی سکوت و بی توجهی کند، تایید کند یا برخورد کند در هر حالتی چه می شود؟ آیا تایید یک تیپ پوشش، به معنی تایید رفتارهای تبعی منطبق با آن تیپ هم هست؟
اساسا علت این رفتارها در نوجوان چیست؟ آیا اینها طبیعی‌اند یا غیرطبیعی ؟ این نشانه ها پایدارند یا موقتی؟ آیا هویت یابی نوجوان به معنای تمایزیابی از همین طریق صورت می گیرد؟ واکنش ما برای نوجوان چقدر اهمیت دارد؟
اگر این نشانه ها در سایر محیط های اجتماعی، باعث هویت یابی و کسب رضایت و مقبولیت نوجوان بوده و در محیط تشکل اینگونه نباشند چه می‌شود؟ این تاثیری در انتخاب گروه مرجع نوجوان دارد؟ ممکن است تضادی ایجاد کند؟

۴ نظر ۰۷ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

مربیان تربیتی همواره برای طرح مباحث آموزشی در گروه ، با دو سؤال اساسی مواجه اند:

اول آنکه "چه بگویند؟ "

دوم آنکه "چگونه بگویند؟"

در علوم حوزوی از سرفصل های، احکام، اخلاق و اعتقادات با عناوین فقه اصغر، فقه اوسط و فقه اکبر نیز یاد می شود. این سه مقوله در واقع سه شاخه اصلی آموزش شریعت آسمانی اسلام می باشند که بدون شناخت آن، التزام عملی به اسلام ممکن نخواهد بود.

بر این اساس تأمل اول پیرامون انتخاب موضوع برای طرح در گروه های تربیتی آن است که بسته پیشنهادی شما برای گروه، حتماً شامل احکام، اخلاق و اعتقادات باشد، اما میزان و نوع آن بستگی دارد به جنسیت، رده سنی و سطوح مختلف متربیان.
تأمل دوم در این خصوص به این نکته اشاره دارد که هر چند نظرسنجی و نیاز سنجی از مخاطب یکی از راه های صحیح انتخاب موضوع در جلسات گروه می باشد اما به چند دلیل نمی توان تنها با استناد به آراء متربیان، موضوع جلسه را تعیین کرد.

۲ نظر ۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

تذکری در باره کار فرهنگی

امروز به لطف خدا همه فهمیده‌اند که نیاز به کار فرهنگی بیداد می‌کند.و الحمدلله همه هم می‌خواهند کار فرهنگی کنند و این کم نعمتی نیست، اما اولین کار در این مسیر کدام است؟

بارها در سال‌های گذشته با کسانی مواجه شده‌ام که می‌خواهند کار فرهنگی کنند، مثلا دوست عزیزی از شهرستانی تماس گرفته بود و سوال می‌کرد که برای معرفی شاعران انقلاب چه باید بکند؟ از ایشان پرسیدم که آیا خودت شاعران انقلاب را می‌شناسی؟ متاسفانه پاسخ منفی بود و جوابشان این بود که: خب! با شما تماس گرفته‌ام که از شما اسم برجسته ترین‌ها را بپرسم و برای معرفی شان در محیط‌هایی که می‌توانم اقدام کنم. جواب من به این بنده عزیز خدا این بود که شما اول برو و سعی کن خودت با این جماعت آشنا شوی و به تعبیری خودت نسبت به این موضوع معرفت پیدا کنی، بعد اگر دیدی که برای خودت جذاب است و به نظرت ارزش دارد که دیگران هم با شعر یا ادبیات انقلاب آشنا شوند، آن وقت فعالیت تبلیغی ات را شروع کن، چرا که اولین شرط معرفی این است که معرف باید معرفت نسبت به موضوع معرفی داشته باشد! من فرهنگی هستم پس کارفرهنگی می‌کنم، نه این که من فکر می‌کنم فرهنگی هستم، پس کار فرهنگی می‌کنم. اولین مخاطب کار فرهنگی من خود من هستم و اگر واقعا کار فرهنگی من بر من تاثیر بگذارد، آن گاه بر دیگری نیز تاثیر تواند گذاشت!

                                                         “فلیبداء بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره”

۰ نظر ۰۵ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

                                        


دروغگویی یکی از صفات بسیار زشت و یکی از گناهان بزرگ است. تمام اقوام و ملل جهان، از دروغگویی مذمت میکنند و صاحبش را پست و فرومایه میشمارند. شخص دروغگو نزد مردم اعتبار و آبرو ندارد. آدم شریف وبزرگوار دروغ نمیگوید. اسلام نیز از این صفت زشت مذمت نموده آن را گناهی بزرگ و حرام شمرده است.
حضرت علی علیه السلام فرمود : هیچ کار زشتی بدتر از دروغ نیست .
همه پیامبران الهی و پیشوایان دینی، مردم را به راستگویی دعوت نمودهاند. راستی یک امر طبیعی و فطری است و از نهاد انسان مایه میگیرد.
پرورش راستگویی را نمیتوان نادیده گرفت یا آن را به زمان دیگری حواله داد.
افرادی که در گروه به تربیت اعضاء علاقمند هستند و احساس مسولیت میکنند باید به مطالب زیر توجه نمایند:

۱ نظر ۰۳ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
بنابر درخواست شما، کتاب‌های زیر جهت شناخت روحیه دوره نوجوانی و جوانی معرفی می‌گردد:
1.شیوه‌های برخورد با نوجوانان 
نویسنده: سادات، محمّدعلی،
ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

2.بررسی مسائل تربیتی جوانان در روایات
نویسنده: سید علی حسنی زاده؛ محمد علی حاجی ده آبادی
ناشر: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
چکیده:
در متون اسلامی، روایات فراوانی دربارة مسائل تربیتی جوانان وجود دارد که تاکنون کمتر به صورت تحلیلی به آن پرداخته شده است. آنچه در این کتاب ارائه می‌شود، علاوه بر ذکر روایات و برداشت‌های محتمل از آنها، تحلیلی بر روایات ناظر به مسائل تربیتی جوانان است که فراتر از دلالت تطابقی آنها و در نگاهی مجموعی مورد بررسی قرارگرفته است. این تحلیل در سه ‌محور:
 1. شخصیت‌ جوان از منظر روایات؛
 2. اصول و روش‌های ناظر به تربیت جوانان؛
 3. محتوای تربیت شایسته جوانان، ارائه شده است.

۰ نظر ۲۵ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۴
م. انصاری
شجره طیبه صالحین

1- کشمکش بین استقلال و وابستگی:

با توجه به اینکه این دوره، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایت‌های بی‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همان‌طور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر، همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می‌کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود می‌آورد. بعضاً خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند، گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او می‌نگرند که این خود به کشمکش‌های درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو می‌سازد.  


2- طغیان علیه مراجع قدرت:

نوجوان برای کسب استقلال علیه همه‌ی مراجع قدرت من جمله والدین و کادر مدرسه طغیان می‌کند. گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان می‌دهد، درگیری‌هایی ایجاد می‌نماید و به اعمالی دست می‌زند که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره می‌کند، مثلاً بگومگو می‌کند، بحث و مجادله‌ی طولانی انجام می‌دهد، بر خلاف خواسته‌ی والدین دیر به خانه می‌آید، از انجام تکالیف درسی خودداری می‌کند، سیگار می‌کشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه هم بزند. این مورد در خانواده‌های با محدودیت زیاد و یا مدارسی که مقررات سخت و خشک را بدون نظرخواهی و مشورت با نوجوان اجرا می‌کنند از شدت بالاتری برخوردار است.  


۳ نظر ۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

در کار فرهنگی اصیل با رویکرد تربیتی، تعیین اهداف در واقع به منزلة مشخص کردن جهت‌گیری‌های مختلف تشکّل، در زمینه‌های مرتبط با رشد و پرورش انسان‌هاست.
با مشخص کردن اهداف کار فرهنگی در تشکّل‌ها می‌توان نقطه شروع فعالیت‌ها را تعیین کرد، جهت حرکت گروه را ترسیم نمود و جریان رشد و تعالی افراد را تسریع کرد.
انتخاب اهداف عالی و متعالی در کار فرهنگی، بزرگترین عامل انگیزشی اعضای گروه، برای فعال بودن است و به عبارت دیگر با در نظر گرفتن هدف است که عضو تشکّل بصورت تکلیف محور و دغدغه‌مند مسئولیتش را در گروه انجام می‌دهد و نگاهش به امور از حالت احساسی صرف خارج می‌شود.
برخی از اهداف ارزشمند کار فرهنگی عبارتند از:
1) تربیت انسان مکتبی نمونه و یا همان انسان کامل که در واقع هدف اصلی آفرینش و خلقت انسان‌ها نیز می‌باشد.
استاد مطهری در خصوص تعریف انسان کامل می‌گوید: «علی (ع) انسان کامل است، برای اینکه همه ارزش‌های انسانی، «در حد اعلی» و «بطور کامل» در او رشد کرده است؛ یعنی هر سه شرط را داراست .

۲ نظر ۱۰ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

                                  تنبیه نوجوان   

آنچه مسلم است این است که بخش عمده ای از شخصیت یک فرد که سهمی بارز و عمده در زندگی دارد در آن دسته از رفتارهایی شکل می گیرد که به صورت «غیر کلامی» پنهان و خاموش به او ارائه می شود. تنها بخش اندکی از اثرگذاری های تربیتی آن هم در سطح بسیار ناپایدار و گذرا از طریق زبان و در قالب نصیحت و پند و اندرز حاصل می شود.

۱ نظر ۱۶ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

هنگامى که مى خواهیم با متربی ارتباط برقرار کنیم ، باید بدانیم او در چه حالى است و در چه موقعیتى از جهت روحى و روانى قرار دارد؟ آیا در وضعیت هیجانى است ، در حال خشم و غضب است ، در غم و اندوه به سر مى برد و یا در حالت سرور و شادى و سرشار از خوشحالى است ؟

شناخت موقعیت فعلى متربی کمک بزرگى در نحوه برقرارى ارتباط با وى مى کند. اگر توجهى به این حالتها نداشته باشیم و یا به آن دقت نکنیم در برخورد اولیه و ارتباط با نوجوان در اوج هیجانات و احساسات شدید خود به سر مى برد و با سرعت از کنار ما مى گذرد، گوش به حرف کسى نمى دهد و به هیچ وجه حرفهاى ما را نمى پذیرد؛ در این حالت ما به سادگى نمى توانیم با وى ارتباط برقرار کنیم .


۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

چگونه آداب معاشرت متربیان را با سرگروه و بزرگترها اصلاح کنیم؟


آداب معاشرت


یکی از شیوه‌های مناسب برای این مهم، اصلاح انگیزه‌های متربیان است؛ برای این مهم، موارد زیر توصیه می‌شود:

ابتدا باید ارزش و اهمیت و جایگاه بزرگ‌ترها و سرگروه و مربی را برای آنها بگویید، البته نه با زبان سخنرانی خشک، بلکه با روش‌های جذّاب و نوین؛ مانند شعر، فیلم، نمایش و... و پس از آنکه ارزش و جایگاه آنها به‌خوبی برای آنها جا افتاد، از خود آنها بخواهید بگویند کسی که در چنین جایگاهی قرار دارد چه برخوردی باید با او کرد؛ یعنی وقتی شما انگیزه را با روش‌های خوب اصلاح کنید، خودبه‌خود نتیجه مطلوب شما أخذ خواهد شد.


۰ نظر ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۰۹
م. انصاری

                                              شجره طیبه صالحین


یک مربی، می تواند با خوب شنیدن و کمتر حرف زدن، به دو دلیل تاثیر کلام خویش را افزایش داده، بر محبوبیت خود بیفزاید؛

اول: آنیکه هرچه انسان کمتر سخن بگوید، از آفات  بد زبانی نظیر: مسخره کردن، دروغ، تهمت، غیبت و… که همگی از بین برنده شخصیت حقیقی انسان باعث بدبینی اجتماع و کم شدن اعتماد دیگران به انسان می شود، دوری نموده است. همانطور که هر سال اداره راهنمایی و رانندگی نتیجه آمار خویش پیروامون خطر سازترین وسیله نقلیه سال را اعلام کرده و به مردم هشدار می دهند، وجود مقدس ائمه معصومین (علیه السلام) نیز در موقعیت های گوناگون و با بیان های متفاوت هشدار داده اند که خطرسازترین و گناه ساز ترین عضو از اعضای بدن انسان زبان اوست.

پیامبر گرامی اسلا(ص) در این باره می فرمایند:

«بیشتری خطا ها و گناهان آدمیزاد در زبان اوست.»


۱ نظر ۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

در ارتباطات اجتماعی، افکار، اخلاق، استعدادهاو رفتار انسان‌ها تغییر وتحول می یابد.در روایات مابسیار بر اهمیّت دوست و انتخاب درست آن تأکید شده است. 


پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید: «انسان بر دین دوست خود است».

امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «کسی که دوست نداشته باشد، سرمایه ای ندارد.»

اهمیّت دوست خوب و تأثیر آن بر اخلاق و میزان دین داری، همین بس که امام علی (ع) می‌فرماید: «هرگاه وضعیت شخصی بر شما نامعلوم شد و دین و آیین او را نشناختید، به دوستانش بنگرید، اگر اهل دین و آیین الهی اند، بدانید که او نیز پیرو آیین خداست.»

امام صادق (ع) فرمود: «صداقت و دوستی دارای حدود است، هر کس همه یا بعضی از آنها را دارا بود، او را دوست بدان و اگر کسی هیچ یک از شرایط دوستی را نداشت، اورا دوست ندان و حدود رفاقت و دوستی پنج چیز است:
 1- ظاهر و باطنش یکی باشد (یعنی یک دل و یک زبان باشد).
 2- زینت تو را زینت خود و خفت تورا خفت و خواری خود ببیند.
3- حکومت و مال، نظر اورا دربارة تو برنگرداند.
 4- آن چه را می‌تواند به تو بدهد، از تو دریغ نکند.
 5- بهتر از همة این خصلت‌ها این که تو را در تنگ دستی و مصیبت ترک نکند.»

امام علی (ع) نیز در نهج البلاغه می‌فرماید: «دوست، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جای گاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاری، آن هنگام که حضور ندارد، و پس از مرگ».

۰ نظر ۱۷ تیر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری


مسئول گروه باید بداند که متربی به‌تنهایی مشمول کار تربیتی او در شجره طیبه صالحین نمی‌باشد و نباید توقّع داشته باشد که همه متربیان در یک سطح و با خانواده‌های فرهنگی، هم‌سو و هم‌عقیده با مسئول گروه باشند، بلکه او وقتی به این مسئولیت خطیر وارد می‌شود، باید مشورت‌خواستن و مشورت‌دادن به خانواده متربیان را وظیفه خود بداند و هر جا احساس می‌کند که ضعفی دارد، با کمک مربی و یا سرمربی آن را برطرف نماید.

بنابراین اصل ارتباط با خانواده متربی، امری مهم و ضروری است که در قالب نامه، پیامک، تماس تلفنی و یا به صورت حضوری محقّق می‌شود و هرکدام از این شیوه‌ها در شرایط خاصّی استفاده می‌شود. در ارتباط حضوری لازم است که گاهی سرگروه به منزل فرد برود و گاهی هم باید خانواده در فضای مسجد و پایگاه حاضر شوند. رعایت نحوه ارتباط سرگروه پسران با پدر و سرگروه دختران با مادر از ملزومات رابطه با خانواده است. مقدار ارتباط هم باید به اندازه‌ای باشد که حدود شرعی رعایت شده (افراط و تجسّس بی‌جا در زندگی شخصی رخ ندهد) و به تربیت متربی کمک کند.

علاوه بر این، فضای کار تربیتی مسجد در خانواده هم تأثیر گذاشته و سرعت پیشرفت کار را افزایش ‌دهد.

با توضیحات فوق روشن می‌شود که ورود سرگروه به مشکلات خانوادگی اعضا صحیح نیست، مگر در مواردی که خود اعضا یا خانواده آنها مشاوره طلب کنند و سرگروه هم از عهده کار براید و توانایی مشورت دادن در آن مسأله را داشته باشد که در این صورت می‌تواند در حد نیاز و با احتیاط کامل ورود کند. البته در این موارد استفاده از ظرفیت مربی و سرمربی و یا مشاور متخصّص می‌تواند به او کمک کند.

همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفه ایم نه مامور به نتیجه
۰ نظر ۱۷ تیر ۹۲ ، ۱۰:۱۸
م. انصاری


کسی(به‌ویژه، جوان) چیزی را می‌داند ولی، به آن عمل نمی‌کند، معمولاً دو عامل اساسی و کلّی در آن نقش دارد.

یکی این‌که، دانسته‌های او تبدیل به باور و اعتقاد برای او نشده است و در همان پوستۀ ظاهری باقی مانده است و غلبۀ احساسات و امیال بر نظام باور و اعتقادات و یا باور غلط دیگری در وجود او نقش بسته است.

دوم این‌که، جوّ محیط و اطرافیان او برخلاف دانسته‌های او عمل می‌کنند. یعنی، مثلاً می‌داند حجاب خوب است ولی، چون اکثر افراد و دوستان او رعایت نمی‌کنند، او هم در جو بی‌حجابی و بدحجابی قرار می‌گیرد و تأثیر می‌پذیرد.

برای برطرف کردن چنین مشکلاتی باید سعی کنیم که این دو عامل اساسی را اصلاح کنیم:

در مورد اوّل باید گفت که برای تبدیل یک علم به اعتقاد و در نهایت عمل، راه‌کارهای عملی مختلفی وجود دارد که برای شروع کار، باید شخص را به دانسته‌های خود توجّه دهیم و غفلت او را نسبت به آن موضوع برطرف کنیم. بعد از این مرحله می‌توانیم با او درباره آن موضوع وارد بحث شویم و در فضایی صمیمی و به دور از تنش از او بخواهیم که اگر واقعاً به آن موضوع اعتقاد دارد، آن را اثبات وگرنه رد کند و یا به هر روش دیگری که بتوانیم درباره آن مسأله از او صحبت بگیریم. مثلاً؛‌ درباره مضرات و آسیب‌های بدحجابی صحبت کند یا از فواید حجاب بگوید.

۱ نظر ۱۶ تیر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

امروزه روان‌شناسان اسلامی ثابت کرده اند چنان چه چشم و گوش فرد به گناه آلوده نشود، در انجام کارهای عبادی و نیز زندگی با دیگران موفق تر خواهد بود.
دکتر مرتضی آقا تهرانی می‌فرماید:
 گاه درمان و از بین بردن این خواطر ذهنی اگر محال نباشد، پانزده سال به طول انجامد.بنابراین خودسازی بر دیگر سازی مقدم است و باید از خود شروع کنیم تا بتوانیم بر دیگران تأثیر گذار باشیم.

فیلم و عکس

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

وقتی متربی دچار اشتباه می شود آنها را تشویق کنید که به رفتار خود بیندیشند و در صورتی که اشتباه کرده بودند، به خطای خود پی ببرند ولی مجبورشان نکنید که از شما عذر خواهی کنند. عذر خواهی بر اثر فشار بی ارزش است زیرا از پشیمان شدن ناشی نشده است. پشیمان شدن از یک رفتار نادرست، بر عذرخواهی برتری دارد.



نکات کلیدی در مورد عذرخواهی


** متربی باید بیاموزند که تنها عذرخواهی کردن به خاطر رفتار ناشایست کافی نیست . بلکه باید رفتار ناشایست خود را نیز اصلاح کنند.

** متربی باید بیاموزند که عذر خواهی معمولی ، مثلا هنگامی که بطور نا خواسته به کسی برخورد می کنند با آن نوع عذر خواهی که نشانه تصمیم آنها در تغییر رفتاری ناپسند است، تفاوت دارد. درک کردن این تفاوت به زمان نیاز دارد.

** عذر خواهی کردن کافی نیست. مربی باید درباره این که چه اتفاقی افتاده است با متربی حرف بزند. صحبت کردن،از تنش های احتمالی در آینده جلوگیری می کند و نتایجی سودمند به ارمغان می آورد.
 
** عذرخواهی متربی را که نشانه حسن نیت اوست بپذیرید. وبا خشونت از او نپرسید چرا این کار را کردی؟ یا چطور توانستی این کار را بکنی؟ چون اغلب نمی توانند علت رفتار خود را بیان کنند .ولی توانایی خودداری از آن را دارند.

۰ نظر ۰۹ تیر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

معذرت خواهی و ابراز ناراحتی از اینکه شاید دیگران را ناراحت کرده باشیم؛ هنر و در واقع مهارتی است که کسب کردنی می باشد و با تمرین می توان آنرا تقویت کرد.

موقعیتی را در نظر بگیرید که به دلیل یک اشتباه که از جانب مربی سر زده است، یکی از اعضای حلقه  ناراحت شده است. در این حالت چند انتخاب وجود دارد :

۱ – ابتدا اینکه با خود بگویید “چرا غرورم را بشکنم و عذرخواهی کنم؟ انسان جایزالخطاست…، شده که شده…” و  امثال این نوع جملات که در سر می پرورانیم که کاملا غلط و مردود است و کاری دور از انسانیت است.

۲ – انتخاب دوم این است که در همان لحظه عذرخواهی نمی کنید این کار را به بعد و موقعیتی دیگر واگذار می کنید. مثلا با خود می گویید “تا شب از او عذرخواهی می کنم” و یا اینکه “در میهمانی بعدی از دلش در خواهم آورد…” که راه درستی نیست.

3 – انتخاب آخر، همانی است که حدس زده اید: عذرخواهی در همان لحظه. دقیقا چند ثانیه و یا حداکثر چند دقیقه پس از اینکه به اشتباه خود پی بردیم، عذرخواهیم می کنیم و موضوع را تمام می کنیم. این روش بسیار کار ساز است.

بزرگترها  معمولا تمایلی به عذر خواهی از کوچکترها ندارند؛ زیرا فکر می کنند که عذر خواهی نشانه ضعف است.

۰ نظر ۰۸ تیر ۹۲ ، ۱۰:۲۹
م. انصاری

        کم‌رویی در بین کودکان بسیار شایع است و بسیاری از والدین را نگران می‌کند که چه‌طور با این مسأله کنار بیایند به همین دلیل، برای حل این مشکل، قدم اوّل، شناسایی علّت یا عوامل آن است، به همین منظور، ما در ابتدا علل کم‌رویی را ذکر می‌کنیم. 


متخصّصانی که در این زمینه کار می‌کنند، علّت کم‌رویی را عواملی مانند؛ ژنتیک، پیوند نه‌چندان محکم عاطفی بین والدین و کودک و فراگیری ضعیف مهارت‌های اجتماعــی و انتقاد یا تمسخر مدام اولیا و اطرافیان مانند خواهر و برادر و دیگران می‌دانند. 

شجره طیبه صالحین


کم‌رویی و گوشه‌گیری در کودکان، غالباً با کناره‌گیری از موقعیت‌های اجتماعی مثل؛ مدرسه، میهمانی‌ها یا حضور در جمع دوستان همراه است. این کودکان سعی می‌کنند که محیط اجتماعی خود را به کسانی که خوب می‌شناسند، محدود سازند. آن‌ها معمولاً در خانه با این مشکل مواجه نیستند و یا حتی بالعکس، در خانه شلوغ و پر سر و صدا نیز، هستند.
این کودکان به علّت تماس‌های اجتماعی محدود، مهارت‌های متناسب با سنّ خود را یاد نمی‌گیرند و همین مسأله در سنین بالاتر، مشکلات بزرگ‌تری را برای کودک ایجاد می‌کند. 

۱ نظر ۰۴ تیر ۹۲ ، ۲۰:۲۰
م. انصاری

مربی باید در تربیت، صبر و حوصله داشته باشد وگرنه به هدف تربیت نمی رسد. با بی صبری و کم صبری نمی توان امر تربیتی انجام داد. کار تربیت همانند کار باغبان و زارع است. همان گونه که باغبان باید صبر و حوصله داشته باشد، مربی هم باید صبر و حوصله داشته باشد، چون تربیت در ظرف زمان مشخصی به نتیجه می رسد. شما اگر عجله کنید نه تنها به نتیجه نمی رسید بلکه محصول زحمات  شما از بین خواهند رفت.

شجره طیبه صالحین


صبر و سعة صدر یکی از ارزش های اخلاقی یک مسلمان است. یک مربی مسلمان باید آراسته به صبر و سعة صدر باشد.

حضرت موسی (ع) وقتی می خواهد رسالت بزرگ خود را شروع کند از خدا سعة صدر درخواست می نماید: «ربّ اشرح لی صدری؛ 1پروردگارا سینه ام را گشاده کن». علی(ع) نیز می فرمایند: «ابزار ریاست سعة صدر است». خداوند در قرآن بیشتر ارزش های معنوی را در کنار صبر ذکر کرده است که به چند نمونة آن اشاره می کنیم:

۲ نظر ۰۳ تیر ۹۲ ، ۲۰:۰۶
م. انصاری

شجره طیبه صالحین

رسول خدا(ص) فرمودند: «به کودکانتان محبت کنید، بر آنان رحمت آورید و هر گاه به آنان وعده دادید، به وعده خود وفا کنید، زیرا به گمان آنان، شما به آنان روزی می رسانید».


امام صادق(ع) نیز فرمودند: «رسول خدا(ص) فرمودند: کسی که فرزند خود را ببوسد برای او حسنه نوشته می شود». همان حضرت فرمودند: «فرزندان را زیاد ببوسید، زیرا به ازای هر بوسه، برای شما در بهشت، درجه ای هست که میان هر درجه با درجة دیگر پانصد سال راه است».


راه های ابراز محبت: 

۱ نظر ۰۲ تیر ۹۲ ، ۱۱:۵۶
م. انصاری

شجره طیبه صالحین

مهم ترین اصل تربیت اسلامی، اصل کرامت انسانی است. توجه مربی ـ در امر تربیت ـ به این واقعیت که انسان در مقایسه با سایر موجودات از بهره های وجودی افزون تری برخوردار است و می تواند با بهره گیری درست از استعدادها و بهره های وجودی خود، کامل تر شود و از همة موجودات فراتر رود، سنگ بنای تربیت است.
باید کوشش مربی به این نکته معطوف باشد که مربی به اعتلای روحی دست یابد و در پرتو علم، ایمان و عمل صالح به کرامت انسانی نایل گردد. زیرا هرچند آدمی از کرامت تکوینی برخوردار می باشد، امّا در حال نوسان است به گونه ای که اگر از کرامت تشریعی ـ که از طریق تلاش و کوشش و در نتیجة افعال اختیاری برای آدمی حاصل می شود ـ برخوردار نگردد، از همة موجودات پست تر می شود.


۲ نظر ۰۱ تیر ۹۲ ، ۱۰:۴۶
م. انصاری

در پژوهش حاضر با روش تحلیل اسنادی، مبانی، اصول و روش های تربیت از منظر پیامبر اکرم(ص) مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه ی آماری، کلیه ی احادیث و روایات موجود در منابع معتبر منسوب به آن حضرت بوده اند. بنابراین، نمونه گیری انجام نشده است. ابزار پژوهش، فهرست وارسی بوده که روایی صوری آن به وسیله ی تأمین نظریات صاحب نظران و پایایی آن نیز طی محاسبه ی ضریب همبستگی داده های حاصل از تحلیل اولیه با تحلیل مجزای دیگر برابربا 87 بوده است. داده های حاصل از تحلیل اسنادی، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته و در نهایت، شش مبنای تربیتی، شانزده اصل تربیتی به علاوه ی سی و هشت روش تربیتی مربوط به آنها به دست آمدند.


مقدمه

پیامبر اکرم(ص) وجود عینی قرآن کریم است که با رفتار و گفتار خود، آیات الهی را به منصه ی ظهور رسانده است. لذا سنت نبوی، هم سنگ قرآن عظیم، اولین بنا در بنیان رفیع فرهنگ و نظام تربیت اسلامی به شمار می رود. خداوند در سوره ی احزاب، پیامبر اسلام(ص) را به عنوان الگوی مناسبی برای انسان ها معرفی کرده است: «لَقَد کانَ لَکُم فی رسُول اللّه أُسوَه حَسَنه...» (احزاب،21)؛ و این معرفی "در واقع بیان بزرگ ترین تفاوت مکتب انبیا و غیر آن است، چرا که مکتب انبیا از خصوصیت عملی بودن و توجه به عینیت داشتن برخوردار است" (دلشاد تهرانی،1372 ،17). همچنین برانگیخته شدن وی به پیامبری از سوی خداوند، دلیلی برای هدایت انسان ها بود، چرا که قاعده ی لطف پروردگار بر این امر حکم می کرده است. به نص صریح قرآن، اگر تربیت الهی پروردگار توسط مربیان برگزیده صورت نمی گرفت، هدایت آنها میسر نمی شد و آنها در گمراهی و ضلالت باقی می ماندند: «هُوَ الّذی بَعثَ فی اْلأمِّیِّینَ رَسُولاً مِنهُم یَتلُوا عَلیهِم آیاته وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَه وَ إن کانُوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ» (جمعه، 2). طبق این آیه ی شریفه، تزکیه و تقوا و تعلیم کتاب و حکمت از اهداف بعثت انبیا به شمار می رود (نصری،1376). تربیت پیامبر اسلام(ص) بود که در عصر جاهلیت از انسان هایی که قرن ها از تمدن و فرهنگ دور بودند زاهدان ودلاورانی ساخت که پس از گذشت نیم قرن از طلوع اسلام، فرمانروای نیمی از جهان شدند(الصفار، 1383).
۰ نظر ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۷
م. انصاری


شجره طیبه صالحین

یکی از بهترین صفات و خصلت هایی که باید یک مربی لایق در حد وسیعی از آن برخوردار باشد ،مهر ومحبت به متربی است تا بدینوسیله متقابلاً محبت آن ها را به خود  و نیز به درس خویش جلب نماید. مربی سختگیر از نظر اخلاق ، حس گریز متربی را برمی انگیزد وموجب می گردد که او ازاصل تربیت و آموزش نیز گریزان گردند.

۰ نظر ۲۱ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۰۲
م. انصاری

انواع سائق های تربیتی :

1-   تحسین:

یعنی پسندیده شمردن رفتاروعملکردفرد و واداشتن اوبه انجام اعمالی که باموازین اخلاقی واجتماعی همخوانی دارد.متزبی در برابر  اعمالی که انجام می دهد نیاز دارد از مربیان و والدین خود بازخورد دریافت نماید.نیاز دارد بداند،آیا رفتارش درست بوده است یا نه. ستودن رفتارهای درست وشایسته، شاگرد را به تکرار آن عمل وامی دارد و تقبیح رفتار، مانع از ارتکاب مجدد آن می شود.

2-   تقدیر :

زمانی که از شاگرد رفتاری می بینیم که انتظار و توقع انجام آن را از نظر سن و توانایی از او نداریم ، درچنین شرایطی از تلاش و کوشش او تقدیر وزحمات او را ارج نهاده وعملش را قدردانی می کنیم. البته تقدیر باید متناسب با تلاش وکار متربی باشد تا او با نگرش مثبت به آن رفتار بنگرد و آن را تکرار کند. این قدردانی در مقابل کارهای نیک فرد و کارهایی که ما خواهان تداوم آن هستیم باید صورت بگیرد. تشویق نمادی از تحسین و قدردانی  از رفتارشایسته شاگرد است که او از آن احساس شوق ونشاط می کند." علما، ایجاد شوق وسرور در قلب انسان رادر سازندگی شخصیت اوتایید کردند.


3-   پاداش:
"گروهی از مربیان و دانشمندان تعلیم وتربیت معتقدند که پاداش دادن به یک فرد وظیفه شناس بخاطر انجام وظیفه ، عوارض نا مطلوبی را بثمر می رساند بنابراین پاداش باید به گونه ای باشد که در متربی حالتی ایجاد نکند که منجربه عجب وغرور او گردد.
۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۲
م. انصاری

اهداف تربیتی

یکی از نیاز های مهم مربیان و سرگروه ها این است که باید بدانند در سنین مختلف، متربیان زا با چه مفاهیمی آشنا کنند.

لازم به ذکر است که این بخش ها بر اساس تجربه شخصی نوشته و انتشار داده شده است .


    سنین ۱۱ تا ۱۴ ساله ها:    

۱- از نظر اعتقادی باید:

  • خداوند را همه جا ناظر و حاضر بداند.
  • ملاک انجام یا عدم انجام اعمال و رفتار و کردارش را خشنودی یا عدم رضایت امام زمانش بداند.
  • با سر فصل های سیر مطالعاتی عقائد شیعه آشنا باشد.
  • با مفهوم تولی و تبری آشنایی داشته و به آنها معتقد باشد.
  • پاسخ برخی از مهم ترین شبهات اعتقادی در بحث خداشناسی و توحید را بداند.
  • تفاوت اصلی مکتب خویش را با سایر مکاتب دانسته، قادر به بیان آنها باشد.

۲ نظر ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۵۶
م. انصاری

تنبیه نوجوان

در مواقع نیاز، وظیفه تنبیه و برخورد با نوجوان خاطی بر عهده مربی است و مراحل تنبیه از این قرار است:

الف) تذکر:

در تنهایی باشد.

بدون شوخی باشد.

صمیمی باشد.

با لحن دلسوزانه صورت گیرد.

امیرالمومنان علی(ع) می فرمایند: «نصیحت کردن در حضور جمع، سرکوفت است.»

۰ نظر ۱۵ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۵۹
م. انصاری

یک وقتی، حیوانات تصمیم گرفتند در یک مدرسه آموزش مهارتهای حیوانات شرکت کنند. برنامه آموزش آنها شامل دویدن، بالا رفتن، شنا کردن و پرواز کردن بود. همه حیوانات همه درس ها را انتخاب کردند. اردک که در شناکردن عالی بود و از معلم خود بهتر شنا می کرد در پرواز نمره قبولی نیاورد و در دویدن ضعیف بود. چون در دویدن بسیار کند بود، ناچار شد شنا را از درس خود حذف کند و پس از تعطیلی ساعات درسی، در مدرسه می ماند و دویدن تمرین می کرد. این تمرین باعث شد که پاهای پرده دار او کاملا پوستمال شوند و به همین دلیل کسی ناراحت نشد مگر خود اردک.

خرگوش در دویدن در راس کلاس خود بود. اما عصب های ماهیچه هایش به علت تمرین شنا کشیده شدند و در دویدن هم کم آورد و مثل سابق نمی توانسد بدود. سنجاب در بالا رفتن عالی بود اما در کلاس پرواز بیچاره شده بود. زیرا معلم او را وادار کرده بود از زمین به بالا برود نه اینکه از درخت پایین بیاید. سنجاب به دلیل فشار زیاد دچار گرفتگی عضلات شد. از این رو در بالا رفتن نمره «ج» و در دویدن «د» گرفت و مردود شد. عقاب یک بچه مساله دار بود و به خاطر بی انضباطی به سختی تنبیه شد. در کلاس های پرواز از همه جلو تر بود واصرار داشت روش خود را در بالا رفتن به کار گیرد.

شرح حکایت:

آدم های موفق جای مناسب خود را کشف کرده اند. سرگروه موفق به متربیان خود کمک می کند که جای مناسب خود را بیابند. معلم هها و پدران و مادران و مربیان موفق، شاگردان و فرزندان خود را با توجه به تواناییشان تعلیم می دهند و از آنها توقع بیجا ندارند.

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۵۷
م. انصاری

قطع ارتباط با متربی اگر به‌عنوان یک قهر تربیتی باشد خوب است و الّا خود می‌تواند آسیب و آفتی باشد. قهر تربیتی چند ویژگی دارد که ما به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

1. متربی دلیل این بی‌مهری را بداند.

2. بی مهری مربی برای او سنگین باشد و حاضر باشد به‌خاطر برقراری ارتباط دوباره، از آنچه موجب قهر مربی گشته است دوری کند و رضایت مربی را به‌دست آورد.

3. مدت‌زمان آن طولانی نباشد.


قابل ذکر است که این اهرم و ابزار تربیتی نباید به یک ابزار دم دستی (معمول) تبدیل شود، بلکه باید آخرین تیر ترکش مربی باشد؛ چراکه اگر مربی به محض به‌وجود آمدن یک مشکل، با متربی قهر کند، این قهر، کمترین اثری نخواهد داشت و در مواقع لزوم (که نیاز واقعی به آن داریم)، نمی‌توان از آن بهره برد.

۲ نظر ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۲
م. انصاری
Susa Web Tools