مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

arrow
خبرنامه سایت
فیسبوک صالحین
پرتال صالحین خیبری
خاکریز ما

codes and tools for blog

مربی محور - مسجد مدار

گام نخست در تربیت، طهارت است، همچنانکه گام نخست در عبادت طهارت است.

«طهارت شریعت به آب است و طهارت طریقت به تخلیه هوا و هوس و طهارت حقیقت خالی کردن قلب است از غیر حق تعالی»

عضویت در خبرنامه ایمیلی
امکانات سایت
دیگر پایگاه های ما
آخرین نظرات
دوستان صالحین
دفاتر مراجع عظام تقلید

۱ . دوستی اهل‌بیت(ع) و خواندن قرآن

«فرزندان خود را بر سه خصلت تربیت کنید؛ دوست داشتن پیامبرتان، دوست داشتن اهل‌بیت او و قرآن خواندن».

کنزالعمّال: 45409 منتخب میزان‌الحکمة: 614

2. دعای خیر در حق فرزند

«خدا رحمت کند کسی را که فرزندش را بر نیکی کردن به خود یاری رساند، بدین گونه که از خطا و گناه او درگذرد و به درگاه خدا برایش دعا کند».

الحدیث جلد 3 صفحه 369

۷ نظر ۱۹ دی ۹۲ ، ۱۳:۴۵
م. انصاری

گاهی با خود می اندیشیدم که جوانان و نوجوانانی که در حلقه های صالحین تحت تربیت و آموزش قرار می گیرند چند درصد از جوانان و نوجوانان این مملکت هستند و واقعا کار کردن روی بخش کوچکی از اجتماع ما چه تاثیری در فرهنگ این مملکت دارد.


در سال 1952 دانشمندان ژاپنی درباره رفتار میمون‌های وحشی در یک جزیره تحقیق می‌کردند.

غذای اصلی میمون‌ها سیب‌زمینی شیرین بود. میمون‌ها سیب‌زمینی را خاک‌آلوده می‌خوردند.

یک روز پژوهشگران متوجه شدند، میمونی کاری جدیدی می کند:

او سیب زمینی را قبل از خوردن شست! شاید اتفاقی یادگرفته بود مثلا سیب‌زمینی از دستش به آب افتاده و بدون خاک مزه بهتری داشته. به هرحال او این رفتار را روزهای بعد هم تکرار کرد، و به‌تدریج میمون‌های دیگراین کار را یاد گرفتند. 

در سال 1958، زمانی که صدمین میمون به این رفتار جدید روی آورد، دانشمندان جزیره‌ای در سیصد مایلی نیز گزارش دادند که میمون‌های آن جزیره نیز شروع به شستن سیب‌زمینی‌ها کرده‌اند. 

هیچ ارتباطی میان این جزایر نبود و کسی میمونی را از جزیره‌ای به جزیره ی دیگر نبرده بود!

تعمیم نتایج این تحقیق می‌گوید زمانی که سطح جدید آگاهی میان تعداد معینی از افراد ایجاد شود و به طور چشمگیر و معنی‌دار رفتارشان تغییر کند، آگاهی بدون ارتباط مستقیم به دیگران منتقل می شود. هر آگاهی فردی به آگاهی جمعی مرتبط است

گاهی با خود می اندیشیدم که جوانان و نوجوانانی که در حلقه های صالحین تحت تربیت و آموزش قرار می گیرند چند درصد از جوانان و نوجوانان این مملکت هستند و واقعا کار کردن روی بخش کوچکی از اجتماع ما چه تاثیری در فرهنگ این مملکت دارد. به دنیای اطراف نگاه می‌کنم و از این که نمی‌توانم تاثیر مثبت و چشمگیری در بهبود آن داشته باشم، احساس کوچکی می‌کنم. 

اما اگر اعضای گونه‌ خاصی از حیوانات به طریقی با هم در ارتباط باشند، به احتمال زیاد انسان‌ها نیز می‌توانند به وسیله همین نیرو با هم ارتباط پیدا کنند. تفکر همسو و مشترک، نیروی بزرگی دارد و می‌توان آن در مسیر مثبت و سازنده استفاده نمود.

شعور جمعی از یک سو، انسان را از یک سو، متوجه قدرت شگفت انگیز و میزان تاثیرگذاری وی بر کل جهان هستی می کند و از دیگرسو مسوولیت بزرگ او را در قبال خانواده بزرگ بشری نمایان می سازد. زیرا دایره نفوذ افکار و اعمال انسان فقط محدود به زندگی شخصی او نمی شود و بر شرایط و اتفاقاتی که زاییده شعور جمعی است اثر می گذارد.

۲ نظر ۱۸ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

مربی باید انسان را به طور کامل بشناسد. شناخت کامل از انسان ناظر به چنین پرسش هایی است انسان چیست؟ از کجا آمده است؟ برای چه خلق شده است؟ پایان زندگی او چیست؟ کمال او کدام است؟ رابطه او با نظام هستی چگونه است؟ هر کسی برای این سوال ها پاسخ صحیح و روشن داشته باشد، انسان را شناخته، و بر ابعاد وجودی او احاطه علمی پیدا کرده است. شناخت ابعاد وجودی انسان، در تربیت، امری ضروری و حیاتی است. 


۰ نظر ۱۷ دی ۹۲ ، ۱۳:۳۶
م. انصاری


موسسه خدمات مشاوره‌ای، جوانان و پژوهش‌های اجتماعی آستان قدس رضوی کتاب "مهندسی ارتباط با جوانان"، گردآوری سیدمرتضی حسینی هرندی، را در قطع وزیری و شمارگان 2 هزار نسخه منتشر کرد.
این اثر از سری تولیدات مهارت و توانایی، با هدف عمق بخشیدن و معرفت‌افزایی در سطح فعالان فرهنگی و رشد فعالیت‌های فرهنگی از سوی موسسه خدمات مشاوره‌ای، جوانان و پژوهش‌های اجتماعی منتشر شده است.
در مقدمه این کتاب آمده است، در شرایطی که تنوع و فراوانی محصولات فکری فاسد در پوسته‌ها و زر ورق‌های دلپذیر و هوس‌انگیز، غیرقابل کنترل است، نوجوان یا جوان چگونه توان مقاومت خواهد داشت؟ به راستی در دورانی که به سوی صنعتی شدن تولید فکر و اندیشه پیش می‌رود، چگونه می‌توان از ناکامی‌های فرهنگ خودی جلو گیری کرد؟واقعیت این است که برای مقابله با طرح و برنامه‌های دشمن غیر از تولید فکر، سازماندهی اندیشه، تکثیر هدفمند فرهنگ، روش‌های زندگی دلپذیر و روشنگری در برابر اندیشه‌های ناسالم، راهی وجود ندارد این کتاب بخشی از اصلی‌ترین مفاهیم مهندسی ارتباط با جوان را با هدف مقاوم‌سازی این قشر در جبهه فرهنگی بیان می‌کند.


شماره تماس: 8539171-0511

۴ نظر ۱۵ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
انتشارات کوله بار فرهنگی با کوله باری از تجربه کار فرهنگی و تربیتی شروع به فعالیت کرده و برای غنی سازی محتوایی مجموعه‌های فرهنگی - تربیتی تلاش خواهد نمود.

نویسندگان انتشارات اشخاصی هستند که سالیان سال در عرصه کار فرهنگی چه در مدیریت و چه در مربی گری فعالیت کرده و می خواهند این تجربه را به صورت علمی در اختیار علاقه مندان قرار دهند.

آثار منتشر شده

۱ نظر ۱۴ دی ۹۲ ، ۱۲:۲۰
م. انصاری

تربیت آنی ودفعی صورت نمی‌پذیرد وانسان شدن یک انسان در طول پروسه حیات وطی چندین دهه سعی وتلاش وآموختن وعمل‌کردن بی‌وقفه ومداوم‌، محقق خواهد شد. اما همانطور که شاهد هستید هنوز در مرحله آموزش متوقف مانده‌ایم چرا؟ چون آموزش خشت اول تربیت وسنگ بنای تغییر رفتار در آدمی است.
قبلا هم یادآور شدیم که اصلا بدون آموزش وفراگیری این که چه کاری بد است وچه کاری خوب؟ نمی توان از کسی انتظار داشت از بدی‌ها جدا شود وبه خوبی ونیکی گرایش پیدا کند.عمده‌ترین ضعف‌های آموزشی که در آموزش‌های دینی غیر رسمی ودر حلقه‌های تربیتی وجود دارند عبارتند از‌:
1- آموزش‌ها سیر مشخصی ندارند وچون کسی میزان یادگیری دقیق مخاطب را نمی‌داند سال‌های متمادی تکرار می‌شوند.
2- روحیه دانش‌آموزی وآموزش‌پذیری در فضای غیر رسمی ودر نظام حلقه‌ای وجود ندارد.
3- سهم معارف روبنایی وزیر‌بنایی در آموزش حلقه‌های تربیتی مشخص نیست.
4- آموزش‌ها کاربردی نیستند واز پرداختن به نیاز وخواست مخاطب غفلت می‌شود.
5- محتواهای آموزشی کلی‌، سنگین‌، سخت وبیش از توان وظرفیت اعضای حلقه می‌باشند.
6- آموزش‌ها غیر فعال‌، مرده‌، یکنواخت وتهی از اقناع وپذیرش مخاطب انجام می‌شوند.

۳ نظر ۱۳ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰


به یقین بر طبق روایات اسلامی حضور مدیر تشکیلاتی در هر مجموعه ای ضروری است، چرا که در بعضی روایات سفارش شده است که حتی در هنگام سفرهای کوتاه دو نفره نیز یکی از خود را به عنوان تصمیم‌گیرنده انتخاب کنید. به این معنا که در هر مجموعه‌ای حضور یک نفر مدیر به منظور اتخاذ تصمیمات نهایی ضروری است.از طرفی ضرورت حضور حجت خدا بر زمین نیز این دیدگاه را تائید می‌کند که مدیر نمی‌تواند وجود نداشته باشد.البته مدیر یک تشکل باید از ویژگیهای خاصی هم برخوردار باشد به این معنا که علاوه بر علم مدیریت، چگونگی اتصال به خدا را نیز بلد باشد و بیشتر از دیگران خود را ملزم به ارتباط باعالم معنا بداند، همان‌گونه که نماز شب برای رسول الله (ص) واجب بود. چون حضرت وظیفه تربیتی داشتند. 

۱ نظر ۱۱ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

متن کامل سخنان حجت‌الاسلام قرائتی در تاریخ ۱۵ ‌دی‌ماه ۱۳۹۰

با موضوع «اصول کار فرهنگی در جامعه»

بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در خدمت برادرانی هستیم که مسؤولین کارهای فرهنگی و اجتماعی هستند در شهرداری. خوب یک شرح وظایفی را برای شما تعیین کردند که باید طبق آن عمل کنید. من نه شما را می‌شناسم و نه شرح وظایف شما را می‌دانم و نه می‌دانم شما به شرح وظیفه عمل می‌کنید یا نمی‌کنید. آنجا بازرس دارد، ناظر دارد، حساب و کتاب دارد خودتان در برنامه‌های خودتان هرچه وظیفه‌تان است انجام بدهید.

من به عنوان معلم قرآن می‌خواهم بگویم در کار فرهنگی چند تا اصل را رعایت کنید. توجه به چند اصل در کار فرهنگی و اجتماعی. یکی اینکه کارهایی باشد که ارزان باشد. حالا یک نمونه برای طراحی‌های غلط بگویم.

۵ نظر ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۲:۰۹
م. انصاری

امام صادق علیه‌الصلوه و السلام می‌فرمایند:

«اِذا لَم تَجتَمِعِ القَرابَةُ علی ثلاثةِ اشیاءٍ تَعرَّضوا لِدُخولِ الوَهمِ علیهم و شماتةِ الاعداءِ بهم؛و هیَ ترکُ الحَسَدِ فیما بینهَم لئلّا یَتَحَزَّبوا فَیَتَشَتّتَ أمرُهُم؛وَ التَّواصُلُ لِیَکونَ ذلک حادیاً لَهم علی الأُلفة؛و التَّعاوُنُ لِتَشمِلَهُمُ العزّة  -
تحف العقول/ صفحه322


یعنی در میان یک جمع، اگر سه خصوصیت نباشد، دچار وهم و سستی و شماتت و ملامت دشمنان خواهند شد. آن سه خصوصیت که در هر جمعی باید باشد این‌ها است :

اول اینکه به یکدیگر حسد نورزند زیرا حسد آنها را دسته دسته می‌کند و کار آنها پراکنده می‌شود.

دوم اینکه با یکدیگر ارتباط و رفت و آمد داشته باشند زیرا این کار آنها را به هم نزدیک‌تر می‌کند و میان آنان الفت برقرار می‌کند.

سوم اینکه با یکدیگر همکاری داشته باشند زیرا این موجب می‌شود که عزت همه آنها را در بر بگیرد.

اگر به حافظه تاریخی خودمان رجوع کنیم می‌بینیم که منشأ بسیاری از کدورت‌ها و تلخ کامی‌ها و احیانا اختلاف‌ها و افتراق‌ها در جمع‌های مختلف، فقدان یکی از همین موارد ذکر شده در حدیث فوق است. البته بنده در این نوشتار به هر جمعی کار ندارم و بیشتر می‌خواهم درباره جمع‌های ایمانی و الهی و یا به عبارتی جمع بچه حزب اللهی‌ها صحبت کنم از حلقه های صالحین گرفته تا کانون و مجمع و هیئت و ... و با الهام از این حدیث شریف دغدغه‌ای را مطرح نمایم.

۱ نظر ۰۷ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

مربیان کودک در خانه ، پدر، مادر، خواهر و برادر نام دارند، در مدرسه به آنها معلم، مدیر ،ناظم، عوامل اجرایی آموزشی و بابای مدرسه گفته می شود و در جامعه، گروه های همسالان، شخصیت های مطرح و برجسته و دوستان و همسایگان و هم محله ای ها هستند. رسانه هم که تا دلتان بخواهد مربی دارد از "عمو قناد" گرفته تا"عادل فردوسی پور" و "حاجی گیرینوف".

تربیت ، رایج ترین واژه متداول در زندگی انسانی ما آدم هاست که زوایای پنهان و پیچیده ای دارد و به تعبیر افلاطون مفهومی است "راز آلود".

خانواده، خانه اول تربیت است. مدرسه، ایستگاه دوم و جامعه، بستر سیال، پویا و جاری سوم تربیت آدم هاست.
در کنار این سه کانون اثرگذار در تربیت و شکل گیری شخصیت کودک و نوجوان ، امروزه، رسانه نیز از سنین کمتر از یک سال درست روبروی گهواره کودک مثل قارچ از زمین سر در می آورد و تا واپسین لحظات عمر، سایه به سایه او را تعقیب می کند.
حال با این همه مربی شما چه می توانید بکنید؟!

۱ نظر ۰۴ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

میوه ها هر کدام فصلی دارند و به آب و هوای خاصی تعلق دارند یکی میوه سردسیر است و دیگری گرم سیر.
باغبان خوب، اول باید بذر، قابلیت و ویژگی های آنها را بشناسد و با مراحل سه گانه کاشت، داشت و برداشت آشنا باشد و همراه با خود ابزار و تکنیک های لازم و مناسب رشد و نمو هر دانه و بذری را به همراه داشته باشد.

مربی مثل باغبان است باید قابلیت های متربی را بشناسد، استعدادهای آن را در یابد، با روحیات فرد آشنا باشد و نوع ، فضای خانوادگی او را تا حد نیاز ارزیابی و رصد کند.

در این باره رعایت نکات ذیل لازم و ضروری است:

۲ نظر ۰۲ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

هرگاه مربی تربیتی در بهره‌گیری از عوامل معنوی کوتاهی به خرج دهد، گروه با مشکل عدم تعادل در بهره‌گیری معنوی مواجه خواهد بود. اتفاقی که عواقب ناگواری را در قدم اول متوجه گروه و در قدم بعدی متوجه اجتماع خواهد ساخت، چرا که رشد ناهمگون همواره و در هر فضایی آسیب‌های خاص خود را به همراه داشته است.

خطرناک‌ترین آسیبی که در این زمینه در قدم اول متوجه مربی و متربی گروه نامتعادل خواهد بود بزرگ شدن غیر واقعی انسان‌هاست. اتفاقی که منجر به تاریکی باطنی است. باد شدن بادکنک‌وار انسان که از آن به عنوان استدراج نام برده می‌شود. استدراج یکی از خطرنا‌ک‌تریت اتفاقاتی است که بندگان خدا ممکن است به آن مبتلا شوند و به این معناست که انسان مبتلا به استدراج، چنان غرق در نعمت‌های الهی خواهد شد که متوجه رذایل اخلاقی خود نمی‌شود. مانند کسی که به صورت مداوم به فکر پرکردن انبار خود باشد،غافل از این‌که موش‌های زیادی در انبار لانه دارند.
مراد و مرید بازی در تشکیلات‌، غرور، عُجب، بی‌حیایی، روشن‌فکر مآبی و حتی محصور شدن در حُریت از دیگر آثار خطرناکی است که در صورت برهم خوردن تعادل معنوی متوجه گروه و اعضای آن خواهد بود. نگاهی دقیق به تاریخ نیز بیان‌گر این است که همواره عدم تعادل معنوی، نتایج خطرناکی را در پی داشته، چنان که ایجاد جریان بیمار وهابیت یا زایش دیگر نحله‌های انحرافی که از تهدیدهای جدی در سیستم‌های تربیتی به حساب می‌آید نیز محصول این جریان است.

۴ نظر ۲۸ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

یکی از موضوعات بسیار مهمی که اعضای حلقه ها و مخصوصا مربیان باید توجه داشته باشند ، استفاده از محبت اهل بیت و مخصوصا حضرت ارباب بی کفن امام حسین(ع) میباشد.لذا حلقه های ابتدایی پایگاه شهدای بیت الله شهرستان فسا ، این ابتکار و ایده جدید رو به کار برده است.

برگزاری هیات امام حسین توسط خود اعضای ابتدایی حتی سخنران و مداح و کار های جانبی دیگر.

در حال حاضر چندین جلسه مراسمات جشن ( عید بزرگ شیعه یعنی عیدغدیر ) و عزاداری امام حسین برگزار شده است که واقعا ثمرات و برکات خوبی داشته است.

لذا توصیه میشود برای پیوند نیرو با اهل بیت از این جور برنامه ها استفاده گردد.

برای اطلاعات بیشتر به وبسایت مسجد بیت الله به نشانی http://beytolah.ir مراجعه نمایید

۳ نظر ۲۷ آذر ۹۲ ، ۱۰:۵۸
م. انصاری

چند ماه پیش مطلبی را با عنوان "گام به گام عملی و مستند دوستی و انس با روح یک شهید" در سایت mirzabeigi.com دیدم که راهکاری برای دوستی و انس با شهدا ارائه کرده بود که به نظر عملی و قابل اجرا آمد. از چند ماه پیش این طرح رو به صورت آزمایشی در یکی از حلقه های صالحین دوره راهنمایی اجرا کردیم و الحمدالله الان برکات اجرای این طرح در اعضای این حلقه کاملا مشخص شده است و برنامه ریزی های لازم برای اجرا در تمام حلقه ها در حال انجام است.

لازم دیدم این طرح خوب رو برای معرفی خدمت همه مربیان و سرگروه ها منتشر کنم.

نکته اینکه برای اجرای این طرح در میان حلقه ها:

برای ارتباط بیشتر با شهید ؛ شهدایی برای انتخاب به عنوان دوست با اولویت هایی معرفی شدند:

1. شهدای پایگاه و محل و یا شهید خانواده و فامیل

2.شهدایی که خانواده آنها در قید حیات بوده و در محل ساکن هستند.

3.شهدایی که وصیت نامه و زندگی نامه ای از آنان در دست رس باشد.

4.شهدای نوجوان و دانش آموز(برای حلقه نوجوانان)

۹ نظر ۲۵ آذر ۹۲ ، ۱۷:۲۰
م. انصاری

یکی از آفت‌هایی که برنامه‌ریزی و اجرای فعالیت‌های تربیتی را تهدید می‌کند، تک گویی مربی، معلم، تشکل و هر مدعی دیگر تربیت از این قسم است.
این تک گویی یا منولوگ از کجا آمده است؟ این سخن که تربیت در گذشته مربی محور بوده و اکنون باید شاگرد محور باشد، حاصل جمع دو اشتباه است. نه تربیتِ گذشته – دست کم در این مرز و بوم- مطلقا مربی محور بوده و نه شاگرد محوری افراطیِ امروزی رواست. لکن آنچه باید مورد توجه قرار گیرد اینکه اگر در گذشته مربی، مبلغ، خطیب، بیشتر متکلم وحده بوده‌اند و مستمع، مستمع! اکنون زمانه، زمانه دیگری است. اصلا خودِ دوگانه‌ی خطیب- مستمع دارد به صورت زیرپوستی می‌گوید که من باید حرف بزنم و تو باید بشنوی؛ سکوت کنی و بشنوی! و اگر سخن در تو نافذ نمی‌افتد مشکل از گیرنده است! رو دفع شر موش کن، بعد بیا و اندر جمع گندم کوش کن! و قص علی هذه...
تک گویی یا منولوگ شاید در جامعه سنتی‌ای که تک‌صدایی اگر بازرترین ویژگی‌اش نباشد، یکی از ویژگی‌های بارزش هست، چالش چندانی بوجود نیاورد، اما در جامعه امروز که منابع اطلاعات وسیع، بی شمار، متنوع و دردسترس‌اند، موفقیتش بعید به نظر می‌رسد. انسان 50 سال پیش در خانواده و مسجد و بازار همان را می‌شنید که در کوچه و کتاب و کاروان، اما امروز خانواده و مسجد و بازار هر کدام حرف خودشان را که می‌زنند هیچ؛ کوچه و کتاب و کاروان هم جایشان را داده اند به، گوگل و دانشگاه و ماهواره.
بی شک فرهنگی که ریشه‌ی هزار ساله دارد دست‌های نامرئی‌اش را روی سر ما هم کشیده است و طبیعی است که در سایه این گرایش به بالا نشینی، تفاوت عصر و تغییر نسل، را نبینیم و بر همان مشی برانیم که رانده‌اند؛ حال آنکه صداها و نواها و فریاد‌ها در جامعه امروز بی‌شمارند، و هر لحظه به رنگی بت عیار در می‌آید. در چنین زمانه‌ای آیا همان تک‌گویی و منولوگ جواب می‌دهد؟

 امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که شیخ برای اینکه حرفش به گوش نوجوان فیس بوک باز و گیم نت‌برو، برسد باید از منبرش بیاید پایین.

۳ نظر ۲۴ آذر ۹۲ ، ۱۴:۵۶
م. انصاری

فرقه‌گرایی، استفاده نادرست از فناوری‌های روز و ماهواره، ارتباط نامتعارف با جنس مخالف، اعتیاد و فعالیت‌های هرمی در صدر تهدیدات خطر آفرین در حوزه دانش‌آموزی کشور هستند.

همیشه رودست خوردن دردناک‌تر از ضربه رو در رو است؛ ضربه از جایی که فکرش را نمی‌کنی یا اصلاً جبهه‌ای برایش تعریف نکرده ای. عدم هوشیاری یعنی همان عدم تعریف جبهه که گاه خسران غیرقابل جبرانی عاید کشور می‌کند. قطعاً هر چه مقصد این خسارت حساس‌تر و کلیدی‌تر باشد، سرمایه‌گذاری طرف مقابل بیشتر و البته که ضریب آسیب‌پذیری در آن حوزه بالاتر می‌رود.

با در نظر گرفتن حساسیت داشتن و تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد برای یک کشور حوزه دانش‌آموزی از جمله عرصه‌های در معرض خطر است که نادیده گرفتن انگیزه دشمن برای وارد ساختن ضربه از این ناحیه جز ساده انگاری نابخشودنی نیست. به عبارتی انکار وجود این تهدید پاک کردن صورت مسئله است که گهگاه از سوی مقامات آموزش و پروش مطرح می‌شود.

در این بین، به تازگی سردار محمد صالح جوکار، رئیس سازمان بسیج دانش‌آموزی، از وجود 15 نوع تهدید و آسیب در حوزه دانش‌آموزی خبر داد و گفت: «از جمله این تهدیدها ترویج فرقه‌های کاذب اعم از شیطان‌پرستی و دیگر نحله‌های منحرف فکری است.»

رشد 100 درصدی بزهکاری کودکان و نوجوانان:

طبق آخرین آماری که از سوی کانون اصلاح و تربیت اعلام شد، سال گذشته آمار مددجویان این مرکز رشد 100 درصدی داشته که بر این اساس 13 درصد آنها را افراد بی‌سواد، 40 درصد را با سواد تا مقطع ابتدایی، 43 درصد را با مدرک سیکل و 4 درصد را مقطع دبیرستان تشکیل می‌دهند.

۱ نظر ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۲:۵۱
م. انصاری

سامانه پاسخگویی شجره طیبه صالحین (pasokhgooi.ir) مرکز تولید اندیشه تنها پل ارتباطی فعالان صالحین با این مرکز است که مربیان و سرگروه ها می توانستند از این طریق با کارشناسان و اساتید صالحین ارتباط داشته و سوالات خود را مطرح نمایند. اما مدتی است که این سامانه دیگر پاسخگوی سوالات مطرح شده نیست و تماس با شماره این مرکز نتیجه ای جز "این شماره در شبکه موجود نمی باشد" در پی ندارد.

این در حالیست که پرتال صالحین(salehin.ir) نیز قسمتی را با عنوان ثبت نام در این پرتال قرار داده و تاکید نموده به محض وارد کردن رایانامه پیامی را در صندوق دریافت خود مشاهده خواهید کرد که با انجام مراحل آن می توانید به صورت هم زمان و به سادگی  از امکاناتی از قبیل ایجاد سایت، استفاده از دوره های آموزشی، شرکت در آزمون ها آنلاین، طرح پرسش مسائل دینی، تولید محتوای تربیتی، بصیرتی، معرفتی و مهارتی، عضویت در انجمن ها و تالارهای گفتگو و شبکه های مجازی استفاده نمایید که البته بارها تلاش ما برای عضویت تاکنون بی نتیجه مانده است و هرگز پیامی در صندوق دریافت ما از این سایت دیده نشد.

۲ نظر ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۳:۲۱
م. انصاری

ما خیال می‌کنیم که داشتن یک تشکیلات اسلامی کار آسانی است و کار ندارد که ده تا آدم دور هم جمع شوند و یک اسم و اساسنامه و یک نمودار تشکیلاتی و … تمام شود. خیر، این جور نیست. اگر به تجربه‌های شخصی خود بنگرید می‌بینید که مشکل بزرگ، داشتن یک تشکیلات در درون یک یک ماست. زیرا که ما به این آسانی‌ها آدم نمی‌شویم. بر سر راه انسان شدنمان صدها عقبه صدها تنگه وجوددارد که اولاً باید تنگه‌ها را بشناسیم. ثانیاً باید توانائیش را داشته باشیم و تازه از یک تنگه عبور می‌کنیم. خیال‌می‌کنیم تمام‌شد‏. می‌بینیم عجب! تنگه‌های سخت‌تر بر سر راهمان است و این، لحظه‌ی مرگ انسان است.
شما می‌دانید زمانی تشکیلات سازمان مجاهدین خلق، به‌عنوان یک آرزو بود که‌ ای‌کاش حزب جمهوری اسلامی از نظر تشکیلاتی مثل سازمان مجاهدین خلق می‌بود. زیرا آن تشکیلات به تعبیر خودشان هم تشکیلات آهنین بود. آن‌ها در نامه‌ای که به امام یا رئیس جمهور نوشته ‌بودند، سخت مغرور شده ‌بودند که ما با تشیکلات آهنین خود چنین و چنان خواهیم کرد! البته این نوع تشکیلات بوجود آوردنش هنر می‌خواهد ولی این آرمان شماها نیست.
مهم این است که در داخل یک تشکیلات، آن آزادی‌های انسان‌ساز حفظ شود. تشکیلاتی که طبق نامه‌ی آن خانم در مجله‌ی راه‌زینب می‌نویسد که برایم شوهر تشکیلاتی انتخاب کردند و هر چه گفتم نمی‌خواهم، گفتند نمی‌شود، دست تشکیلات است!
ما وقتی می‌خواستیم حزب جمهوری اسلامی را بوجود بیاوریم هرگز در پی ایجاد یک چنین تشکیلاتی نبودیم، ما مؤسسین هرگز نمی‌خواستیم یک چنین چیزی بوجود آوریم مثل یک سربازخانه و یک اردوی کار اجباری. ما از اول گفته بودیم که امتیاز بزرگ اسلام این است که می‌خواهد با حفظ آزادی‌های انسان، انسان‌ها را بسازد. تشکیلاتی اسلامی است که می‌کوشد تا انسان‌ها را همسو کند نه این‌که انسان را قالبی بسازد. کی ما اصلاً در اسلام می‌خواسته‌ایم انسان قالبی بسازیم تا پی آن باشیم که تشکیلاتمان هم قالبهای آهن باشد؟

 

یادداشت شفاهی حاصل تدوین بخشی از سخنان آیه الله بهشتی پیرامون تشکل

۲ نظر ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۹:۲۹
م. انصاری

یکی از اصولی که مربی باید در تربیت به آن توجه کند، اصل تفاوت های فردی است. در قرآن کریم آیاتی وجود دارند که تفاوت ها و برتری بین افراد را تشریح می کند؛ تفاوت های در خلقت و در عمل و در محیط های گوناگون، و شکی نیست که این تفاوت های بین افراد ناشی از حکمت الهی است زیرا همین تفاوت است که آنان و اجتماع را به سوی تکامل مستمر سوق می دهد؛ به طوری که اگر بشر مانند زنبور عسل، یکنواخت خلق شده بود، حسّ ترقی طلبی و بلندپروازی انسانی در نهاد او وجود نداشت و آن صورت تکامل ترقی برای انسان نبوده علی(ع) می فرمایند: «خیر مردم در تفاوت آنهاست و اگر همه مساوی باشند هلاک می شوند». در قرآن کریم نیز آمده است:
«ما لکم لا ترجون لله وقاراً2... و قد خلقکم أطواراً؛ چرا در برابر خدایی که شما را گوناگون و مختلف آفریده است تعظیم نمی کنید». یا در حدیث شریف از رسول خدا(ص) نقل شده است که ما گروه انبیا مأموریت داریم که با مردم در حدود عقلشان سخن بگوییم. مربی شایسته باید به این اصل تفاوت های فردی توجه کند و بر اساس توانایی و توانمندی مربی خود از او توقع داشته باشد. خصوصاً اگر والدین به این اصل توجه نکنند، مجبور خواهند بود، فرزندان را با هم مقایسه کنند. این امر، حسّ حسادت و کینه ورزی را در فرزندان شعله ور می نماید.
تفاوت های فردی سه بخش دارد: تفاوت های جسمانی، تفاوت های نفسانی، تفاوت های عاطفی و اخلاقی.

۷ نظر ۱۵ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

کسانی که در مصدر و بستر تربیت قرار می گیرند بایستی ابتدا به تربیت خود بپردازند. یک انسان تربیت شده قادر خواهد بود که بعنوان مربی نقش خود را خوب ایفا کند. در بیماری های ویروسی و واگیردار، معمولاً ما شخصی را که مبتلا به بیماری می باشد، از استفادة مشترک از وسایل منع می کنیم زیرا انتقال میکروب باعث بیمار شدن افرادی است که در آن محیط زندگی می کنند. در خانواده ای که پدری عصبانی، پرخاشگر، بدزبان یا مادری مضطرب، وسواسی و افسرده وجود دارد، مسلماً در روحیه فرزندان اثر منفی می گذارد. علی(ع) می فرمایند: «هر کس در مصدر تربیت قرار می گیرد قبل از پرداختن به تربیت دیگران ابتدا باید به تربیت خود بپردازد». خداوند در سوره تحریم فرموده است:
«یا أیها الّذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً؛ ای کسانی که ایمان آورده اید خودتان و خانواده تان را از آتش دوزخ حفظ کنید».


رسول خدا(ص) می فرمایند: «بهترین شما کسی است که نسبت به خانواده اش نیک رفتارتر باشد و من نسبت به خانواده ام نیک رفتار تر هستم».

۲ نظر ۱۴ آذر ۹۲ ، ۱۱:۰۳
م. انصاری

برای انتقال ارزش‌های دفاع مقدس نباید کودکان و نوجوانان را فراموش کرد.

زنده نگه داشتن یاد و خاطره ایثارگران و سلحشوران هشت سال دفاع مقدس وظیفه‌ای مهم و همگانی است که در راستای آشنا کردن نسل‌های آینده با فرهنگ دفاع مقدس و انتقال روحیه پایداری در برابر تجاوز و حماسه‌آفرینی در تقابل نابرابر با دشمنان دین مبین اسلام و در نتیجه سرافرازی میهن اسلامی به نوجوانان این مرز و بوم نقش موثری را ایفا می‌کند.

قطعا یکی از وظایف اصلی حلقه های صالحین انتقال ارزشهای دفاع مقدس به جوانان و به خصوص نوجوانانی است که در بعد زمانی فاصله زیادی با این موضوع دارند و متاسفانه در حوزه ادبیات دفاع مقدس نیز چندان جدی گرفته نشده اند.

مصداق سازی یکی از راه های آشنایی و توجه نوجوانان به مقوله دفاع مقدس است.شرح زندگی و مجاهدت نوجوانانی که در طول هشت سال دفاع مقدس کم هم نبوده اند از حسین فهمیده تا حکایت آن 23 نفر

شهید مهرداد عزیزاللهی شهیدی که امام خمینی(ره) بر بازویش بوسه زد از آن دست نوجوانان غیوری بود که در سن 14 سالگی در جبهه حضور یافت و همزمان با حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، در سنگر علم و دانش و تا قبل از شهادت درس خود را تا سال سوم هنرستان در رشته برق الکترونیک ادامه داد.
شهید «مهرداد عزیز اللهی» در سال 1364و در سن بیست سالگی درعملیات کربلای 4 در جزیره «ام الرصاص» در حال غواصی به شهادت رسید و جاودانه شد.

اوایل جنگ که مهرداد تازه به جبهه رفته بود مصاحبه ای با وی انجام و از تلویزیون پخش می شود. امام خمینی(ره) هم آن فیلم را دیده بود و خواسته بودند تا مهرداد را ببرند پیش ایشان. امام مهرداد را می‌بینند و بازوی او را بوسه می‌زنند و او هم دست امام را می‌بوسد.



۵ نظر ۱۰ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

سه نمونه (موردکاوی) عجیب در کربلا (الهام‌بخش در بحث نقش‌ها و نیز جایگاه تشکیلاتی حضور فرد):

نمونه اول: چرا بر سیاهى لشکرشان افزودى؟ (داستانی از عطاء بن ابى رباح [مفتى اهل مکّه، وفات یافته سال 114 ه. ق‏] مى‏گوید: مردی را دیدم کور شده بود، او در سپاه عمر سعد در کربلا حضور داشت، از او پرسیدم: «چرا چشمانت کور شده است؟» گفت: من در کربلا در روز عاشورا (در میان لشکر عمر سعد) حاضر بودم، ولى نه نیزه‏اى انداختم، و نه شمشیر زدم و نه تیرى افکندم‏...)

نمونه دوم و سوم: تماشا ممنوع! (داستان هرثمةبن سلیم و عبیدالله‌بن‌حر)

تبیین و توضیح:

۲ نظر ۰۹ آذر ۹۲ ، ۰۰:۱۰
م. انصاری

تقریری مدیریتی از لعن‌های زیارت عاشورا

همه نیروها بسیج شدند، همه منابع انسانی دست به دست هم دادند، هر کس یک گوشه کار را گرفت تا کاری زمین نماند...

یکی رفت پی تهیه شمشیر، یکی سپر، یکی نیزه، یکی تیر و کمان...کارها خوب تقسیم شده بود.

برای این‌که همه در این کار سهیم باشند خیلی دقت کردند، 30 هزار نفر با دقت چیده شدند، حتی عده‌ای برای این‌که نقشی داشته باشند و از دیگران عقب نیفتند گونه دیگری خدمت کردند: عده‌ای مسؤول تجهیز زین اسب‌ها شدند، عده‌ای مسؤول بستن لجام بر دهنه اسب‌ها شدند، حتی بر روی جزئیات هم دقت می‌کردند تا اشتیاهی صورت نگیرد...عجب صحنه رقابتی شده بود!

عده‌ای هم فقط آمده بودند که "آمده باشند"، چون اثر "سیاهی لشکر" را در جنگ روانی می‌دانستند، می‌دانستند "نفْس حضور" می‌تواند دل‌ها را خالی کند و یا دل بچه‌ها را بهتر بلرزاند.

فلذا همه شمر و سنان و خولی و عمر سعد نبودند، اما همه مشمول لعن قرار گرفتند؛ همه سنگ تمام گذاشتند تا حسین بهتر کشته شود...لااله الا الله...لعنت بر تمامشان

لعن الله امة اسرجت/ الجمت/ تنقبت/ تهیات/ شایعت/ بایعت/ تابعت/.../اللهم العنهم جمیعا

حاشیه: در این‌جا سیاهی لشکر هم حساب است، پس خوشا به حال سیاهی لشکر امام، خوشا بر چای‌ریز و کفش جفت‌کن‌هایش!


کاش ما هم برای امام‌مان این قدر تشکیلاتی باشیم!


۰ نظر ۰۷ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

نکته‌ى دیگر، کار جمعى، تعاون و همکارى با یکدیگر و همت بلند است. کودکان و همچنین جوانان را از آغاز عادت بدهیم که با همتِ بلند نگاه کنند. مسائل گوناگونى وجود دارد که اینها را باید در سطح دنیا دید، در سطح جهانى باید مشاهده کرد، نه در سطح منطقه‌اى، چه برسد به این که انسان بخواهد آنها را در سطح کشورى یا در سطح ولایتى و استانى ببیند.

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار معلمان و اساتید دانشگاه‌های خراسان شمالى‌ 1391/07/20

۰ نظر ۰۴ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

متن زیر سخنان امام موسی صدر در باب ضرورت بازنگری در شیوه‌های تبلیغ دین است که در جمع شمار زیادی از روحانیون بویژه شیخ مرتضی حائری، سید محمد باقر سلطانی، مرتضی مطهری، کاظم شریعتمداری و ... بیان شده است. بطور کلی می توان این مطالب را به عنوان فلسفه کار تشکیلاتی بیان نمود.

توصیه این است که عزیزانی که تمایل دارند در مورد چرایی کار تشکیلاتی و اهمیت آن در جامعه دینی بیشتر بدانند حتما این مطلب را مطالعه کنند.

 

بسم اللَّه الرحمن الرحیم. الرحمن، علّم القرآن، خلق الانسان، علّمه البیان، الشمس و القمر بحسبان، و النجم و الشجر یسجدان، و السماء رفعها و وضع المیزان، ألّا تطغوا فى المیزان (55: 1-8)

۰ نظر ۰۳ آذر ۹۲ ، ۱۱:۴۷
م. انصاری

یادداشت:

کمیل نقی پور*: با گسترده شدن فعالیت گروه های صالحین و لزوم استاندارد سازی جلقه ها ، تصمیم گرفته شد تا نیروهای مستعد حلقه های دیگر در یک حلقه صالحین جدید گرد هم جمع شوند تا پس از طی آموزش هایی در اینده نزدیک به عنوان کمک مربی به حلقه های صالحین دیگر تزریق شوند.

نام حلقه صالجین جدید که برگرفته از عبارت نورانی امام علی (ع)  وبا استناد به فرمایشات رهبر معظم انقلاب حلقه “اهل البصر” یا همان یاران ولایت انتخاب شد.

دوره اول آموزشی حلقه اهل البصر مهر ماه سال گذشته و به استعداد ۳۰ نفر برگزار شد. کتاب محوری این دوره حماسه حسینی شهید مطهری ئ استاد طرح برادر حسن پارسا بود . پس ازگذشت یک سال ، تعداد ۱۶ نفر توانستند امتیازهای لازم را برای کمک مربیگری در رده نوجوانان به دست آوردند. در سال جدید آموزشی نیز ۳۰ نفر از اعضای فعال و مستعد حلقه های دیگر توانستند اواخر تابستان امتیازهای لازم را برای ورد به حلقه صالحین اهل البصر کسب کنند.

در دوره آموزشی جدید کتاب محوری ، کتاب انسان و ایمان شهید مطهری انتخاب شده اند و مربی های آموزشی این دوره نیز برادر سید حسن مرتضوی می باشد.

۱ نظر ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۱:۲۰
م. انصاری

تربیت کردن و راهنمایی کردن این نیست که متربی را به آنچه که خود تعیین کرده‌ایم و آن مسیری که خود انتخاب کرده‌ایم هدایت کنیم؛ بلکه تربیت طبیعی و فطری و هدایت تکوینی و درونی، یعنی همراهی کردن و راه رفتن در کنار کودکی که به سبک خود و با نیاز و اقتضای سن خویش، در حال شناسایی و کشف جهان خویشتن است.

هیچ یک از مراحلی که در زنجیره‌های تربیت غیرکلامی هستند، از طریق شیوه‌های کلامی و پند و اندرزهای زبانی قابل انتقال نیستند و همه آن‌ها در ابعاد عملی، حسی، ذوقی و عاطفی تجلی می‌یابند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «العلم علمان علم مطبوع و علم مسموع و لا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع» اگر علم مطبوع نباشد، علم مسموع فایده‌ای ندارد.

تفاوت تربیت کلامی و غیرکلامی

باید اذعان داشت تربیت کلامی و غیرکلامی، هر دو تأثیرگذاری مناسب و در خور و در امر تربیت را دارا هستند و نمی‌توان تأثیر یکی را دیده و دیگری را نادیده انگاشت؛ ولی باید گفت تربیت غیرکلامی در تأثیرگذاری، تفاوت‌هایی با تربیت کلامی دارد که همیشه مورد توجه ائمه اطهار (عج)، علما و بزرگان بوده و به آن توصیه شده است. امام (ع) می‌فرماید: «کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم» مردم را با رفتار خود ارشاد و تربیت کنید نه (فقط) با زبان‌های خود.

البته این به معنای عدم تأثیر کلام در تربیت نیست؛ چرا که تربیت کلامی نیز تأثیرات شگرف خود را دارد. باید بدانیم چنانچه مربیان بخواهند صرفاً از طریق کلام و نصیحت، معنای زندگی را به متربیان آموزش دهند، بدون تردید ریشه و بنیاد زندگی معنادار را از همان ابتدا سست و ناپایدار کرده‌اند.

 

۱ نظر ۳۰ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

برای  طرح ریزی تربیتی در گروه، از قبل باید زمینه‌های لازم را فراهم کرد، زمینه‌هایی همچون تأمین حداقل امکانات فرهنگی و آموزشی مورد نیاز، گزینش مربیان واجد شرایط و عضوگیری از بین مخاطبانی که حداقل آمادگی‌های لازم را برای رشد و شکوفایی در خود دارند. البته بیان این نکته دراینجا به معنای لزوم غربال گری در گزینش مخاطب نیست زیرا که در واقع، هنر اصلی یک مربی تربیتی در کار فرهنگی، رساندن و ایصال متربّیان از راه مانده به مسیر هدایت است.

چنانچه در این باره امام علی (ع)، در نامه‌ای تربیتی خطاب به فرزندش امام مجتبی(ع) می‌نویسند:« دل جوان همچون زمین ناکاشته است، هر چه در آن افکنند بپذیرد».

  هر چند مربی فرهنگی باید بداند که در این راه، رسالتی  انبیاء  گونه را بر دوش می‌کشدو نمی‌تواند و نباید در آغاز کار، برای عضو گیری از مخاطبان جوان و نوجوان، وسواس زیاد به خرج دهد و با غربالگری از بین آنان گزینش کند اما در عین حال به زعم مؤلف، مربی  باید توجه داشته باشد که در مقابل زمین کشت نشده قلب جوان ، تلاش او ممکن است به پنج شکل مختلف صورت بپذیرد که تنها یکی از این اشکال پنج‌گانه صحیح و ارزشمند است . این پنج شکل عکس‌العمل مربی نسبت به ضمیر خالی و بدون کشت متربّی عبارتند از :

۱ نظر ۲۹ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

 باید توجه داشته باشیم که هیچکدام از ما رفیق متربی نیستیم بلکه مربی دلسوز و ناصحی هستیم که برای هدایت از در دوستی با او وارد می شویم و درست به همین دلیل است که باید مواظب باشیم هیچگاه رابطه عاطفی ما و متربی به مرحله وابستگی عاطفی تنزل پیدا نکند.

نوجوان تا وقتی در عالم فیلم های هندی سیر می کند، کل رفاقت را در این می داند که "یک دوست" حتی حاضر باشد جانش را فدای دیگری نماید.
اما کار تربیت یعنی خروج از دنیای تخیل و آرزوهای بی پایه و اساس و ورود به دنیای واقعیت ها.
در دنیای تربیت، دوستی برای دوستی معنا ندارد بلکه در این وادی، هدف از دوستی رشد، تعالی و هدایت انسان هاست.
مربی باید در دایره ارتباط کلامی خود با متربی به مرور زمان، انتظارات، هنجارها و ارزش های گروه را به متربی انتقال دهد تا او را از سردرگمی و بلاتکلیفی خارج نموده و با اهداف گروه آشنا نماید.

در ارتباط شناختی هم هنر مربی به آن است که در روح و روان متربی  نفوذ کند و ضعف ها و توانمندی های او را بشناسد تا بتواند برای هرکس نسخه ای منحصر به فرد و مناسب روحیات وتوانمندی های او را تدوین کند.
وبالاخره از آنجا که تشویق، تقویت کننده رفتار مثبت در متربی است مربی به ناچار با اعضای گروه ارتباط تشویقی و تنبیهی نیز دارد.
تشویق می تواند در گروه با بذل توجه به فرد صورت پذیرد. اما یادمان باشد که مرز ارتباط تشویقی با افراد آن است که آنان را دچار توهم خود برتر بینی نسبت به سایرین نکند. برای امور پیش پا افتاده، ابتدایی و تکراری صورت نپذیرد و به گفتار و رفتار متربی نسبت داده شود و نه شخصیت او.

همچنین برای موفقیت در بکارگیری ابزار تشویق باید مراقب بود که در دام "خطای هاله ای" گرفتار نشویم یعنی دلیل ما برای تشویق فرد، داشتن صدای خوب، صورت نیکو، هوش سرشار، خانواده متدین و موفق و توان مالی و از این دست نباشد.
به هر حال اگر تاکنون نتوانسته اید رفتار مورد نظر خاصی را در فرد نهادینه نمایید و در رفتار سازی موفق نبوده اید حتماً برای یک بار هم که شده تشویق فرد در حضور جمع را تجربه کنید.

۳ نظر ۲۸ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

2-2-6- معیاردوم: بخشبندی بر اساس معرفت و شناخت مخاطب
این شاخص بعد معرفتی و شناختی مخاطب از مقوله فرهنگی را در نظر میگیرد. این الگو دارای بخشبندی کلی و فراگیر بوده و برای برنامه‌ریزی فرهنگی در سایر موضوعات کاربردی است. در خصوص موضوع نماز این الگو برای دسته‌بندی مخاطبان نوع معرفت و شناخت آنان از موضوع نماز و ابعاد آن را در نظر می‌گیرد.

شکل 3 نمای کلی این دسته‌بندی را نشان می‌دهد.

 

۲ نظر ۲۷ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

عدم وجود طرحی جامع و هدفمند یکی از مسائل تربیتی است. برای تدوین طرح تربیتی باید شرایط و وضعیت مخاطب سنجیده شده و فاصله آن تا وضعیت مطلوب در نظر گرفته شود. لذا یکی از موضوعات مهمی که در فعالیت‌های تربیتی باید به دقت مورد توجه واقع شود، شناخت مخاطب و مسئله اوست.

در مواجهه با افراد، شناخت وضعیت موجود او و ایجاد آگاهی و درک درست از مسئله فرد برای مربیان تربیتی ضروری است. بنابراین اگر چه هدف غایی و نهایی تربیت یکسان است، اما هر کس در مسیر تکامل انسانی خود در سطح و مرحله‌ای است که می‌بایست متناسب با آن اقدام شود. در خصوص اقدامات تربیتی برای جلب افراد به موضوع نماز و مسجد این موضوع نیز باید مد نظر قرار گیرد. یعنی برنامه‌های تربیتی باید متناسب با نیاز مخاطب باشد.
در این نوشتار ایده اصلی موضوع بخش‌بندی و دسته‌بندی در برنامه‌ریزی فرهنگی است که از تکنیک‌های رشته مدیریت بازاریابی گرفته شده است. در بخش بندی بازار، مدیران بازاریابی سعی می‌کنند مشتریان خود را به دسته‌ها و بخش‌های همگون و متشابهی تقسیم کرده و متناسب با نیاز هر بخش برای محصول مورد نیاز را ارائه کنند. این بخش بندی اساسا به این علت است که «خریداران دارای خواسته‌ها و نیاز‌های متفاوتی هستند.» این تقسیم‌بندی و بخش‌بندی بازار می‌تواند بر اساس عوامل متفاوتی باشد. در بخش‌بندی مخاطبان تربیتی نماز آنان به دسته‌ها و بخش‌های مشابه و همگونی تقسیم شده و برای هر بخش هدف گذاری لازم صورت می‌گیرد. مهم‌ترین هدف از بخش‌بندی مخاطب در برنامه‌ریزی فرهنگی نماز و مسجد عبارت است از:

۱ نظر ۲۶ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
یکی از بهترین فاکتورهای کنترل و افزایش بهره‌وری در تشکل‌ها ایجاد فضای محبت و دوستی بین اعضاست‌، ساده و شیرین ولی با برنامه‌‌.

وجود دوست حقیقی در این جهان پر تلاطم یکی از احتیاجات هر انسانی است. کسی که از نعمت دوست مهربان محروم باشد احساس غربت و تنهایی می‌کند و یار و غمخواری ندارد تا در مشکلات زندگی به او پناه ببرد و از یاریش برخوردار گردد‌. یکی از بهترین خوشیهای زندگی رفت و آمد و گفتگو‌های دوستانه است‌، که غم ها را می‌زداید و به انسان نیرو می‌بخشد.
علت و انگیزه اصلی دوستی‌ها خیلی روشن نیست‌. شاید یک نوع تناسب و سنخیت روحی‌، دو دوست را به سوی هم جذب کند .

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

 
شجره طیبه صالحین

لازم است که یک مربی نمونه در شجره طیبه صالحین، برای ایجاد حلقه‌های استاندارد و کیفی، به این امور توجه کند: (این موارد برای جایگاه یک مربی به معنای اصطلاحی در تشکیلات صالحین ذکر می‌شود که البته بعضی از آنها برای سرگروه هم قابل فرض است.)

1. بداند که کیفیت، یعنی ایجاد بستری مناسب جهت تربیت انسان‌های صالح؛

2. باید خودش با کیفیت و اثرگذار باشد؛ پس برای رشد و تعالی معنوی و تربیتی و بصیرتی خودش، برنامه‌ریزی و همّت کند؛

3. باید آن‌قدر معنویت خود را زیاد کند که معنویت او به سرگروه‌ها و متربیان سرایت کند؛

4. هر روز، بعد از نماز دعا کند که خداوند و اهل‌بیت علیهم‌السّلام، او را در این امر خطیر؛ یعنی تربیت انسان‌های صالح، یاری فرمایند؛

5. بداند که تا وقتی سرگروه‌ها از لحاظ علمی و تقوایی ارتقا نیابند، حلقه‌هایشان باکیفیت نمی‌شود؛ پس سعی و تلاشش را جهت برنامه‌ریزی برای حلقه سرگروه‌ها بیشتر کند؛


۱ نظر ۲۲ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

در فرآیند پیاده سازی جریان صالحین، تربیت؛ سه مرحله اساسی دارد که شامل: "جذب، تثبیت و رشد" می باشد اما متأسفانه در این میان گاه مشاهده می شود که در برخی از مساجد و پایگاه های کشور، طی این فرآیند اصیل تربیتی به اشتباه در قالب سیکلی معیوب صورت می پذیرد و به جای مراحل؛ جذب، تثبیت و رشد. فرآیند غیرصحیح و غیراصولی "جمع، تفریح و دفع" جانشین، سه مرحله اصلی شده است که به دلیل طی این مسیر اشتباه و نادرست، چه بسا دیده می شود در برخی مواقع خواسته ها، توقعات، انتظارات و اهداف غایی برخی مربیان و سرگروه های صالحین در این باره، متفاوت از نیاز واقعی یک مربی تربیتی دینی از نوع مسجدی گردیده است.

 

توضیحات لازم: از آنجا که جریان صالحین، یک جریان تربیتی و زیربنایی است و با هدف رشد و تعالی انسان ها صورت می پذیرد پس جذب در جریان صالحین، جذب به معنویت و اخلاق است، جذب به سلوک رفتاری مربی است و از همه مهمتر جذب به خوبی ها و پاکی هاست.

جذبی که جوان و نوجوان فطرتاً به آن گرایش دارد و از درون تشنه آن است.

چنانکه در دوران دفاع مقدس و در جبهه هم درست همین طور بوده است که مثلاً رزمندگان اسلام در فلان محور عملیاتی و یا فلان دسته و گروهان و گردان فقط جذب نماز شب فرمانده شان می شدند و یا تحت تأثیر اخلاق و مرام او قرار می گرفتند بنابراین و با این توضیحات؛ کسی که می گوید، بدون جایزه دادن، بدون شام و ناهار دادن و یا بدون پول خرج کردن، نمی توان افراد را جذب حلقه های تربیتی کرد، مسلماً چنین فردی دارد اشتباه می کند و در واقع او دارد افراد را جمع می کند نه جذب.

در هر حال، نتیجه قرار گرفتن در این سیکل معیوب تربیتی آن است که اگر سر گروه های صالحین به اشتباه افراد را به جای جذب کردن، جمع کنند و پس از آن نیز بجای تثبیت مدام آنها را تفریح ببرند تا پرانده نشوند و به بهانه ی فوتبال و امثال آن، حضورشان در حلقه تربیتی ادامه پیدا کند مسلماً حاصل نهایی این فرآیند؛ مطمئناً بجای "رشد"، "دفع" خواهد شد. زیرا وقتی در یک حلقه تربیتی صالحین، جذب درست و مؤثری صورت نپذیرد، بطور قطع و یقین حضور افراد در آن مسجد و پایگاه تثبیت نخواهد شد و در نهایت در پایان کار نیز جوانان و نوجوانان، بجای طی دوره رشد در حلقه صالحین از گروه دفع خواهند شد بگونه ای که کم کم نیازهای کاذب آنان جایگزین نیازهای واقعی خواهد شد نیازهایی که معمولاً بیشتر در محیط خارج از مسجد و پایگاه برآورده می شود.

۲ نظر ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰

• چگونه بک طرح فرهنگی بنویسیم؟
• آسیب‌های کار فرهنگی مساجد از کجا ریشه می‌گیرد؟
• چرا باید فرهنگ را مدیریت کنیم؟
• مهندسی فرهنگی چیست؟
• رسانه‌ی دینی چه ویژگی و کارکردی دارد؟


پاسخ به سؤالات و ده‌ها نکته‌ی فرهنگی دیگر از مطالب نرم‌افزار پلکان است.

برای تهیه این اثر با شماره تلفن 0511-8513580 (مؤسسه خدمات مشاوره ای، جوانان و پژوهش های اجتماعی آستان قدس رضوی ) تماس حاصل نمائید.

۲ نظر ۲۰ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

محیط برخی دانشگاهها از جهت فرهنگی و اسلامی مناسب نیست،چگونه می توان دانشجویان را از تأثیرپذیری از محیط حفظ کرد؟

برای تأثیر نپذیرفتن از محیط‌های ناسالم عواملی چند مؤثر می‌باشند:

از جمله تربیت صحیح اسلامی و استحکام مبانی دینی و اجتماعی می‌باشد و باید مبانی فکری و اخلاقی اسلامی را در جوانان تحکیم کرد که این کار از راه آموزش صحیح مبانی اسلامی و پاسخ صحیح دادن به شبهات آنها و راهنمایی نمودن آنها در مورد خطراتی که آنها را در زمینه‌های فکری تهدید می‌کند. البته این کار فرهنگی و آماده کردن جوانان برای ورود به چنین محیطهایی را می‌طلبد که آنها را از سنین جوانی و دوره‌های دبیرستان آماده کرد و درحقیقت آنها را در مقابل عوامل مخرب محیطی واکسینه نمود.

۱ نظر ۱۹ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

شجره طیبه صالحین

1-تن صدا در هنگام صحبت

از تن صدا وطرز بیان افراد می توان مفاهیمی را استنباط نمود.به عنوان مثال گاهی گفتن بله معنی فراتر از نه را دارد وگاهی تحسین وتمجید از دیگران ،تنبیه وسرزنشی را در بردارد وبالعکس.روی همین اصل ،طرز گفتار وحرکات فرد به هنگام ارایه مطلب در یادگیری تاثیر به سزایی دارد.


۲ نظر ۱۸ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری
«بیان مطالب به صورت کلامی»، یکی از مهم‌ترین شیوه‌های رساندن پیام و تربیت دیگران در کار فرهنگی و آموزشی است. سرگروه یا مربی که نتواند آموخته‌ها، اندوخته‌ها و اندیشه‌های خود را به صورت مطلوب، به دیگران منتقل کند، آن دانسته و اندوخته، بی ثمر می‌ماند.
کلام، بر دیگران تأثیر می‌گذارد. اگر سخن سرگروه یا مربی ، از ویژگی‌های فنّی و مهارت‌های لازم که در «فنّ خطابه» مطرح است، برخوردار باشد، تأثیر سخن را چند برابر می‌کند، هر کس بتواند سخن خویش را به طور مؤثّر و نافذ، در دل و جان مخاطبان بیشتری بنشاند، موفق‌تر است.
در حدیثی، از علی علیه السلام نقل است که:
«احسَنُ الْکَلامِ ما زانَهُ حُسْنُ النِّظامِ وَفَهِمَهُ الخاصُّ والعامُّ؛بهترین سخن آن است که نظام نیکو آن را آراسته باشد و خواص و عامه مردم آن را بفهمند.»شناخت این «حسن نظام»، چیزی است که در علم بلاغت و فن خطابه روشن می‌گردد.
۱ نظر ۱۶ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری


فعالیتهای تربیتی از جمله فعالیتهای اساسی است که در حیات فردی و جمعی انسان، تاثیری انکارناپذیر دارد. این فعالیتها برای تحقق اهداف مورد نظر، تابع اصل یا اصولی است. مشخص‏کردن اصول تربیت از جمله اقدامات اساسی است که باید قبل از هر کاری انجام پذیرد.

در این نوشته پس از بررسی بخشی از تعاریف و بحثهای ارائه شده توسط صاحبنظران تربیت و کتابهای موجود درباره تربیت اسلامی، اصول تربیتی به عنوان "ریشه و بنیانهایی تعریف شده که در جریان تربیت لازم‏الاتباع بوده است و بسان دستورالعملی کلی، تمامی جریان تربیت را تحت سیطره و نفوذ خویش دارد" به‏گونه‏ای که در صورت تخطی از آنها، رسیدن جریان تربیت به هدف نهایی خودش دستخوش مخاطره می‏شود.


۱ نظر ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

تجارب تربیتی

یک مربی فعال مسجدی می‌گفت: در راستای افزایش عشق به وطن، میهن، شیعه و شهادت و امثال آن، کادرهایی مقوایی شبیه به نقشه ایران تهیه کردیم و به بچه‌های گروه دادیم تا با موضوعاتی مشابه این قبیل موضوعات که گفته‌شد روزنامه دیواری تهیه کنند و در گروه ارائه نمایند. وی همچنین می‌گفت: ما تمام جلسات حلقه تربیتی خود را، با همخوانی سرود ملی به صورت ایستاده و منظم آغاز می‌کنیم. البته در این روش، علاوه بر این می‌توان در آغاز جلسات گروه و پس از اتمام سرود ملی، نیایش‌های گروهی و دعاهای دسته‌جمعی آموزنده‌ای را همخوانی کرد تا بچه‌ها با مفهوم یاری خواستن از خداوند متعال آشنا شوند. از جمله این قبیل دعاهای دسته‌جمعی و نیایش‌ها که به شکل سرود و با آهنگ اجرا می‌شوند نیایش "خداوندا خداوندا خدایا" است که متن کامل آن تقدیم حضورتان می‌گردد:

۲ نظر ۱۳ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

کی از مشکلات عمده طرح مسائل دینی و اخلاقی در گروه های تربیتی آن است که مخاطبان نوعاً گمان می کنند این مباحث را قبلاً شنیده اند و به قول معروف" گوش شان از این حرف ها پر است".
اگر شما به عنوان یک مربی تربیتی با این مشکل روبرو هستید و اعضای گروه، میل و رغبت کافی برای شنیدن حرف های شما را ندارند نکات ذیل را به دقت مطالعه بفرمایید:

اول آنکه بدانید نوجوانان و جوانان  به طور فطری و بر اساس یک گرایش درونی به آموزه های دینی و اخلاقی علاقه مندند اما حوصله شنیدن مباحث تکراری، خشک، بی روح و کلیشه ای را ندارند، پس مباحث شان را به گونه ای در جمع مطرح کنید که با نیازهای فطری و درونی جمع گره بخورد.
دوم آنکه در مسیر تربیت دینی، مربی باید لزوماً به انجام سه مرحله مهم و اساسی توجه داشته باشد: اول بسترسازی، دوم آموزش و سوم عمل به تکلیف یا همان رفتارسازی.

۱ نظر ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

به قلم ( عبدالعظیم کریمی )

(انتشارات تربیت, چاپ اول, 1376, چاپ‌ دوم‌، 1380, 232 صفحه‌)

“تربیت‌ چه‌ چیز نیست‌؟" با نگاهی‌ سلبی‌ به‌ مفهوم‌ و جایگاه‌ تربیت‌ سعی‌ دارد آنچه‌ را که‌ در جامعة‌ کنونی‌ به‌ نام‌ تربیت‌ انجام‌ می‌گیرد از بنیاد واژگون‌ نشان‌ داده‌ و پیامدهای‌ منفی‌ آن‌ را برملا سازد. در این‌ کتاب‌ می‌خوانیم‌:
“همان‌گونه‌ که‌ انسان‌، مشکل‌ انسان‌ است‌، تربیت‌ نیز مشکل‌ اصلی‌ تربیت‌ است‌ و "تربیت‌ کردن‌" ، مانع‌ اصلی‌ "تربیت‌ شدن‌" است‌. در واقع‌، بنا نیست‌ ما به‌ کودکان‌ را راست‌گویی‌ و صداقت‌ بیاموزیم‌ بلکه‌ بناست‌ کاری‌ نکنیم‌ که‌ صداقت‌ و راستگویی‌ آنها تبدیل‌ به‌ ریاکاری‌ و دروغ‌ گویی‌ شود. بنا نیست‌ کودکان‌ را دین‌ دهی‌ کنیم‌ بلکه‌ باید کاری‌ نکنیم‌ که‌ فطرت‌ دینی‌ و انگیزه‌ خداپرستی‌ و حقیقت‌ جویی‌ آنها به‌ خاطر روشهای‌ غلط‌ تربیتی‌ بزرگسالان‌ تضعیف‌ شود... .

معرفی فصل های کتاب با مثال:

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۲ ، ۱۰:۲۸
م. انصاری

پاسخگویی به سئوالات و شبهات اعضای گروه یکی از وظایف مربی و سرگروه است . کسی که قرار است پاسخگو باشد، باید مهارت هایی داشته باشد، از جمله آن ها، توان بیان و توان تحمل است.

توان تحمل
باید بتواند سخن مخالف را تحمل کند و آن را بشنود. گاهی اوقات سخن طولانی است و باید تحمل داشته باشد، گاهی اوقات باید تحمل شنیدن سخنان ساده را نیز داشت. گاهی سوال را تکرار می کنند، انسان باید تحمل آن را هم داشته باشد، در مقابل بی ادبی پرسش گر که گاهی عمدی و گاهی سهوی انجام می گیرد- نیز باید تحمل داشت. گاهی اشتباه لفظی دارد، نیاز نیست سریع اشتباهات لفظی اش را درست کنید.


قدرت بیان
-پرهیز از پاسخ شعاری؛ یعنی می گوید این شبهه بر می گردد به این نکته و  جوابش هم این است.

- پرهیز از لفاظی و مقدمات بیهوده
مثلا یک سوال پرسیده بود که امام علی (ع) که در نماز واجب بودند و ضربت خوردند، از بدنشان خون آمد، نمازشان را چه کار کردند؟ پاسخگو که انسان بزرگی بود تصور کرده بود شبهه ی مهمی است. گفت اولا حضرت علی در نماز مستحب بودند، ثانیا حضرت علی (ع) اصلا در نماز نبودند. یعنی برای یک پاسخ فضیلت را از بین می برد.

-استفاده از تمثیل در پاسخ
اگر کسی پرسید ما چرا به طرف قبله نماز می خوانیم، آیا خدا به نماز ما احتیاج دارد یک مثال برایش می آوریم؛ مثلا ما خانه ی مان را به سمت آفتاب می سازیم آیا آفتاب به ما نیاز دارد؟ حالا ما رو به قبله می ایستیم و برای خدا عبادت می کنیم، او که به عبادت ما نیازی ندارد. تمثیل های آقای مطهری ، حائری شیرازی و... را بخوانید، زیرا به کار می آیند.


-نباید هیچ گاه عصبانی شوم؛ صمیمیت همراه ادب و احترام؛ "لعلی هدی او فی ضلال مبین" هدایت شده ایم و یا گمراه هستیم. یک کدام از ما حق می گوییم. شما می گویید قیامت نیست من می گویم هست. حالا یک کدام از ما راست می گوییم.
-فارسی گفتن؛ عربی شبیه فارسی کمتر استفاده شود، بهتر است. فارسی بتواند حرف بزند بهتر است.

۳ نظر ۱۰ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

همه برادر بودند. برادر ارتشی برادر پاسدار برادر بسیجی؛ کوچک و بزرگ ، فرمانده و سرباز، عالی رتبه ترین مدیران و خدمه های ساده، همه با هم برادر بودند.

برادرانی که اخوت و برادری با ایثار و از خود گذشتگی آمیخته بودند. برادر رجایی(نخست وزیر)، برادر تندگویان (وزیر)، برادر صیاد (فرمانده ارتشی)، برادر کلاهدوز(فرمانده سپاهی)، برادر همت، برادر خرازی، برادر کاظمی، برادر عاصی، برادر زفاک، برادر خیرخواه و برادر…

از عناوین دیگر چون تیمسار، امیر، سردار و جناب یا سرکار و … خبری نبود و خوشایند ترین عنوان این عنوان بود “برادر” 

پرشمارترین واژه، واژه برادر بود. برادرها همیشه درکنارهم بودند و فقط در ایثار از هم سبقت می گرفتند.

برادر امدادگر برادر بیسیم چی برادر تعاون برادرهای … این برادران همه برای خدا آمده بودند. چون مؤمن بودند و به مصداق “انما المؤمنین اخوه”

برادرهای تبریزی برادرهای اهوازی و خراسانی و … با یک هدف و پیرو یک مکتب و یک رهبر بودند.

آهای برادرهای دیروزی خسته نباشید. آهای برادرهای امروزی بیاین کمک، به خدا کار خیلی سخته، بار سنگینه، اگه همه ما برادرها دوباره دست به دست هم بدیم در سال حماسه ها کارهای خیلی بزرگ انجام می دیم. اگه می خواهی آن برادرهای رفته پیش خدا خوشحال بشن بیاین برادری کنین برادرا

۲ نظر ۰۹ آبان ۹۲ ، ۱۴:۴۲
م. انصاری

کتب مهندسی اشک در دو جلد توسط نویسنده کتب فرهنگی محمد مهدی نجاتی منتشر شده است.در جلد اول نویسنده به اصول کار تشکیلاتی در هیات های مذهبی و در جلد دوم به آسیب شناسی هیات های مذهبی پرداخته است.

جهت تهیه این کتب و دریافت اطلاعات بیشتر با شماره های 09157591573 و یا 09354427578 تماس حاصل فرمائید.


۰ نظر ۰۹ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

1) طرح "صالحین با شهدا"

در ادامه اجرای کلاسهای شجره طیبه صالحین پایگاه مقاومت شهید مطهری کهره امروز اعضاء شجره طیبه صالحین پایگاه مقاومت - مهمان خانواده محترم شهید لطفی در کهره بودند . پس از اهدا گل به مقام شهید لطفی و تشکیل حلقه -مادر شهید لطفی از خاطرات و اخلاقیات و روحیات شهید لطفی گفتند همچنین در ادامه پدر بزرگوار شهید لطفی و خواهر محترم شهید لطفی خاطراتی زیبا - برای اعضاء شرکت کننده بیان نمودند..

پس از ذکر خاطرات شهید توسط اعضاء محترم خانواده شهید - کلاس با موضوع شهدا و مبارزه با فتنه توسط حاج آقا رحیم پور -امام جماعت مستقر در بخش هلیلان ادامه پیدا کرد - در پایان از حاضران پذیرایی بعمل آمد. .


۱ نظر ۰۸ آبان ۹۲ ، ۱۴:۰۳
م. انصاری

به تعبیر شهید باهنر: « اول از جایی که مخاطب می خواهد شروع کنید اما آخر کار به جایی که خودتان می خواهید برسید.»

درست است که جذب امری درونی است، به صفای باطنی افراد بر می گردد و قرار نیست کسی برای جذب مخاطب به خود؛ برنامه ریزی قبلی داشته باشد. اما برای جذب به گروه تربیتی و دعوت به هدایت که نمی توان دست روی دست گذاشت و منتظر ماند بچه های محله ، مثل بازی فوتبال بیایند و در تیم شما مشتاقانه ثبت نام کنند.

برای جذب، بهترین جا مدرسه است آن هم زنگ تفریح، در مراسم صبحگاه، موقع ورزش و یا همزمان با کلاس پرورشی، اردو ، مراسم جشن و امثال آن.

کافی است به شما ده دقیقه وقت بدهند تا در جمع بچه ها ظاهر شوید. باور کنید این کار معجزه می کند به شرط آنکه برای معرفی گروه، شناسایی افراد زمینه دار و قرار دادن خودتان در مدار مغناطیس دل های تماشاچیان طرح و برنامه داشته باشید و به قوانین جذب کم و بیش مسلط باشید.

۱ نظر ۰۸ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

آیا باید پوشش و شوخی‌ها و رفتارهای خاص نوجوان ها و جوان ها را در گروه کنترل کرد؟

کدام هایش را آری و کدام هایش را نه؟ چرا ؟

امضای یک رفتار توسط تشکل به چه معناست؟

تفاوت اثر رفتار مربی با سایر مسوولین گروه در قبال این رفتارها چیست؟ اگر مربی سکوت و بی توجهی کند، تایید کند یا برخورد کند در هر حالتی چه می شود؟ آیا تایید یک تیپ پوشش، به معنی تایید رفتارهای تبعی منطبق با آن تیپ هم هست؟
اساسا علت این رفتارها در نوجوان چیست؟ آیا اینها طبیعی‌اند یا غیرطبیعی ؟ این نشانه ها پایدارند یا موقتی؟ آیا هویت یابی نوجوان به معنای تمایزیابی از همین طریق صورت می گیرد؟ واکنش ما برای نوجوان چقدر اهمیت دارد؟
اگر این نشانه ها در سایر محیط های اجتماعی، باعث هویت یابی و کسب رضایت و مقبولیت نوجوان بوده و در محیط تشکل اینگونه نباشند چه می‌شود؟ این تاثیری در انتخاب گروه مرجع نوجوان دارد؟ ممکن است تضادی ایجاد کند؟

۴ نظر ۰۷ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

مربیان تربیتی همواره برای طرح مباحث آموزشی در گروه ، با دو سؤال اساسی مواجه اند:

اول آنکه "چه بگویند؟ "

دوم آنکه "چگونه بگویند؟"

در علوم حوزوی از سرفصل های، احکام، اخلاق و اعتقادات با عناوین فقه اصغر، فقه اوسط و فقه اکبر نیز یاد می شود. این سه مقوله در واقع سه شاخه اصلی آموزش شریعت آسمانی اسلام می باشند که بدون شناخت آن، التزام عملی به اسلام ممکن نخواهد بود.

بر این اساس تأمل اول پیرامون انتخاب موضوع برای طرح در گروه های تربیتی آن است که بسته پیشنهادی شما برای گروه، حتماً شامل احکام، اخلاق و اعتقادات باشد، اما میزان و نوع آن بستگی دارد به جنسیت، رده سنی و سطوح مختلف متربیان.
تأمل دوم در این خصوص به این نکته اشاره دارد که هر چند نظرسنجی و نیاز سنجی از مخاطب یکی از راه های صحیح انتخاب موضوع در جلسات گروه می باشد اما به چند دلیل نمی توان تنها با استناد به آراء متربیان، موضوع جلسه را تعیین کرد.

۲ نظر ۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۰
م. انصاری

وبلاک راه روشن (شجره طیبه صالحین پایگاه مقاومت حضرت ولی عصر(عج)  آبپخش) مسابقه جالبی را با عنوان تحلیل پوستر برگزار کرده است. در این مسابقه از بازدید کنندگان خواسته شده تحلیل خود را از پوستر زیر بیان کنند.

برای رفتن به وبلاگ راه روشن و شرکت در این مسابقه کلیک کنید.

۲ نظر ۰۵ آبان ۹۲ ، ۱۱:۵۹
م. انصاری
Susa Web Tools