مربیان و سرگروههای صالحین اول باید به اصلاح نفس خویش و تحصیل علوم دینی به اندازه ضرورت و نیاز بپردازند. سپس شرایط لازم برای راه اندازی حلقه های تربیتی صالحین را فراهم کرده و موانع را حتی الامکان از پیش رو بردارند و در مرحله بعد، به بصیرت دهی و هدایت افراد و نیز رشد و ارتقاء سطح آنان بپردازند.
تأثیر باور دینی در تربیت
بچهتر که بودیم، وقتی مسوولیتی را به دوشمان میگذاشتند، همه تلاشمان
را میکردیم که به بهترین نحو از عهدهاش برآییم؛ طوری که مثلا اگر در
مراسمی مسوولیت نداشتیم، ممکن بود اصلا در آن شرکت نکنیم اما وقتی که سمتی
مییافتیم و وظیفهای، از جان و دل مایه میگذاشتیم و خود را فدا میکردیم.
حالا
که بزرگتر شدهایم، از همین ترفند استفاده میکنیم و برای اداره بچهها
به آنها مسوولیت میدهیم. مثلا آن کس که زیاد شلوغ میکند را مسوول نظم
میکنیم و به این وسیله ساکتش مینماییم؛ یا آن کس که دیر به جلسه میآید
را مسوول تاخیر و حضور و غیاب میکنیم تا رفت و آمدش را کنترل نماییم. چه
روش خوب و زودبازدهی! اما تا به حال فکر کردهایم که چرا مسوولیت دادن این
قدر جادو میکند و این چه اکسیری است که شلوغترین را به آرامترین؛ و
بینظمترین را به منظمترین تبدیل مینماید؟
حلقههای تربیتی، محل رشد افراد است، از آن جهت که گروه ظرفی است برای
شکوفایی استعدادها و توانمندیها تا سرگروه ضمن ارتباط با اعضا آن را در
حرکت بهسوی رشد و بالندگی یاری نماید؛ لذا نوجوان در این مرحله باید احساس
نیاز و بعد از آن احساس رشد نماید. برای تحقّق این مهم، لازم است که مربی
به موارد زیر ملتزم شود:
1. ایجاد جزم نسبت به موضوعات مورد نیاز؛ یعنی ارائه شناخت و تشخیص
درست نسبت به مولّفههای تربیتی و سپس تعمیق این شناخت و رساندن آن به
باورهای قلبی.
2. فراهمنمودن مقدمات عمل؛ یعنی عزم بر آن فعل را در فرد ایجاد نماید
و با بهوجود آوردن انگیزه، تقویت آن و تبدیل به اراده، وی را به سمت عمل
رهنمون سازد.
به صورت خلاصه، مراحل رشد به ترتیب ذیل است:
در کار فرهنگی اصیل با رویکرد تربیتی، تعیین اهداف در واقع به منزلة مشخص
کردن جهتگیریهای مختلف تشکّل، در زمینههای مرتبط با رشد و پرورش
انسانهاست.
با مشخص کردن اهداف کار فرهنگی در تشکّلها میتوان نقطه شروع فعالیتها را
تعیین کرد، جهت حرکت گروه را ترسیم نمود و جریان رشد و تعالی افراد را
تسریع کرد.
انتخاب اهداف عالی و متعالی در کار فرهنگی، بزرگترین عامل انگیزشی اعضای
گروه، برای فعال بودن است و به عبارت دیگر با در نظر گرفتن هدف است که عضو
تشکّل بصورت تکلیف محور و دغدغهمند مسئولیتش را در گروه انجام میدهد و
نگاهش به امور از حالت احساسی صرف خارج میشود.
برخی از اهداف ارزشمند کار فرهنگی عبارتند از:
امام على علیه السلام در تمام دوران زندگى پربار و نورانى خود سعى در هدایت
دلها و مغزها به سوى حقیقت راه روشن الهى داشت. حضرت از هر فرصت مناسبى،
با سخنرانی هاى اخلاقى، سیاسى، با نوشتن نامه هاى ضرورى و یا کلمات حکمت
آمیز، به تمام ارزشهاى اخلاقى، انسانى اشاره مى فرمود و راه و رسم زندگى
سالم و صحیح انسانى را در این کتاب به بشریت سرگشته، معرفى نمود و با
هرگونه جهل و جهالت و نادانى مبارزه کرد و روش رسیدن به سعادت و تکامل
جاویدان را به همگان نشان داد. این است که نهج البلاغه کتاب زندگى، کتاب
اخلاق و رستگارى، کتاب سیاست و کشوردارى، کتاب تکامل و بالندگى است.
برخی رهنمودهای امیر المومنین به نوجوانان
در دیدگاه سنتی، عموماً برداشت از تربیت عبارت بود از رام کردن، عادت دادن، مطیع بی چون و چرا بار آوردن، بردن ، و شکوفا کردن استعدادها ؛ ولی در دیدگاه مطلوب امروزی، تربیت به منزله رها کردن آگاهانه، ترک عادت دادن، رفتن و زمینه سازی شکوفایی استعدادهاست.
دوره نوجوانی دوره شکل گیری اعتقادات است و در این سنین، نوجوان با کنجکاوی و خواست درونی، به دنبال دست یافتن به هویت ایدئولوژیک (عقیدتی) است به نحوی که بتواند در پرتو آن به «فلسفه زندگی » روشنی دست یابد
اولین و مهمترین اصل دین چیست؟ توحید؟ معاد؟ نبوت؟ برای تربیت کدام یک مهمتر است؟ اگر بگویید توحید، می گویم انتزاعی و غیرقابل درک است؛ اگر بگویید معاد، میگویم باورکردنی نیست، چون که نقد نیست؛ و اگر بگویید نبوت، میگویم وقتی خدا و قیامتی را نپذیرفتند، نبوت دیگر معنی ندارد. امامت و عدل و همه چیزهای دیگری که بگویید، از این مشکلها دارند. پس ما چه چیزی را باید یاد بدهیم؟ اصلا چگونه باید یاد بدهیم؟ وقتی که هر یک مشکلی دارند، بهترین شروع کدام است؟
سرود باکلام میلاد حضرت علی (ع)
یک مربی، می تواند با خوب شنیدن و کمتر حرف زدن، به دو دلیل تاثیر کلام خویش را افزایش داده، بر محبوبیت خود بیفزاید؛
اول: آنیکه هرچه انسان کمتر سخن بگوید، از آفات بد زبانی نظیر: مسخره کردن، دروغ، تهمت، غیبت و… که همگی از بین برنده شخصیت حقیقی انسان باعث بدبینی اجتماع و کم شدن اعتماد دیگران به انسان می شود، دوری نموده است. همانطور که هر سال اداره راهنمایی و رانندگی نتیجه آمار خویش پیروامون خطر سازترین وسیله نقلیه سال را اعلام کرده و به مردم هشدار می دهند، وجود مقدس ائمه معصومین (علیه السلام) نیز در موقعیت های گوناگون و با بیان های متفاوت هشدار داده اند که خطرسازترین و گناه ساز ترین عضو از اعضای بدن انسان زبان اوست.