وقتی پا به عرصه انسانسازی و تربیت و آموزش میگذاری اولین چیزی که باید بیاموزی این است که تو در مقام یک مربی چه ویژگیهای را باید در خود داشته باشی. آنوقت دیگر فرقی نخواهد کرد که در پایگاه فرهنگی باشی یا مدرسه یا دانشگاه یا ...
شنیدن بعضی از این ویژگیها از زبان استاد راه رفتهای که خود به آنچه میگفت عمل میکرد خالی از لطف نیست؛ استاد مرحوم علی صفایی حائری که همه چیزش را وقف خدا و خلق او کرده بود...
میوه ها هر کدام فصلی دارند و به آب و هوای خاصی تعلق دارند یکی میوه سردسیر است و دیگری گرم سیر. مربی
مثل باغبان است باید قابلیت های متربی را بشناسد، استعدادهای آن را در
یابد، با روحیات فرد آشنا باشد و نوع ، فضای خانوادگی او را تا حد نیاز
ارزیابی و رصد کند. در این باره رعایت نکات ذیل لازم و ضروری است:
باغبان خوب، اول باید بذر، قابلیت و ویژگی های آنها را بشناسد و با مراحل
سه گانه کاشت، داشت و برداشت آشنا باشد و همراه با خود ابزار و تکنیک های
لازم و مناسب رشد و نمو هر دانه و بذری را به همراه داشته باشد.
حضرت امام میگویند اگر
میخواهید ببینید کار شما خالص است یا نه، ببینید اگر همین کار به اسم شخص
دیگری تمام میشد، باز هم مثل الان خوشحال میشدید؟ از این جهت که
بالاخره اصل انجام کار برایتان مهم بوده است. اگر اینگونه نیست، بدانید که
خالص نبوده.
علمای اخلاق بحثی دارند که شرک دو گونه است: جلی و آشکار، شرک خفی و پنهان.
شرک خفی دو نوع است. یکی اینکه دنبال این باشیم که رضایت کسی دیگر غیر از
خدا را به دست بیاوریم که همان ریا میشود و نافی صحّت عمل خواهد بود.
نوع دوم اینکه دنبال رضایت خودت هستی. این دیگر عمل را باطل نمیکند اما
معلوم هم نیست که قبول بشود. صحت عمل با قبول آن فرق دارد. خیلی مواقع
نمازهای ما صحیح هست ولی مقبول نیست. این همان اخلاصی است که به دست آوردن
آن بسیار سخت است.
اخلاص از ریا خیلی راحت تر است. اما رهایی از این نوع
شرک خفی زحمت دارد. گاهی اوقات اعمال ما در جهت حبّ ریاست یا حبّ جاه و
شهرت است؛ میخواهیم محبوب و صاحب منزلت شویم، استیلا طلبی داریم و
میخواهیم بر دیگران غلبه کنیم و خودمان را برتر نشان بدهیم، حرف خودمان را
به کرسی بنشانیم و این تبدیل به شاکله و نفسانیت ما شده است. جزو رذایل
وجودی ما است و باطن ما را شکل داده. وقتی باطن ما شد، هرکس بر طبق شاکلة
باطنی خودش عمل میکند،
آنچه مسلم است این است که بخش عمده ای از شخصیت یک فرد که سهمی بارز و عمده در زندگی دارد در آن دسته از رفتارهایی شکل می گیرد که به صورت «غیر کلامی» پنهان و خاموش به او ارائه می شود. تنها بخش اندکی از اثرگذاری های تربیتی آن هم در سطح بسیار ناپایدار و گذرا از طریق زبان و در قالب نصیحت و پند و اندرز حاصل می شود.
هر سرگروه برای این که بتواند موفق باشید باید سه اصل دانش ، بینش و روش را رعایت کند .
دانش یعنی با اطلاعات زیاد وکامل وارد حلقه شود .
بینش یعنی شناخت درست ازاطلاعات و مسائل روز داشته باشد و بتواند مطالب را به درستی تحلیل کند.
روش یعنی اطلاعات خود رابا روشی مناسب به افراد گروه منتقل کند.
میزان ارتباط اعضا با کادر مجموعه و کنتل این ارتباط
ارتباط اعضای حلقه با کادر و مجموعه، مسئلهای است که به تناسب هر فرد و
ویژگیهای جسمی و روحی و خانوادگی وی متفاوت است؛ بهعنوان مثال اگر فردی
دارای خانوادهای است که نسبت به زمان رفتوآمد او حسّاسند یا فردی که
جذابیّت چهرهای زیادی دارد، یا کسی که در درسهایش ضعیف است و...، در هریک
از این موارد باز نسبت به آن نیروی کادر و اعتمادی که به او وجود دارد،
مسئله اشکال مختلفی پیدا میکند. اما ما با یک تقسیمبندی معروف به این
سؤال پاسخ میدهیم؛
در سال 1361 در عملیات بیتالمقدس گروهی از رزمندگان به اسارت درمیآیند رژیم عراق 23 نفر از اسیران کم سن و سال را جدا میکند تا مورد بهرهبرداری تبلیغاتی قرار میدهد. اما این گروه که نوجوانانی 13 تا18 ساله بودند خالق حماسه هایی جاوید در تاریخ دوران دفاع مقدس میشوند.
بیان شجاعت و رشادت این گروه،که هشت سال و نیم در اسارت بودند ؛ می تواند در حلقه های نوجوانان بسیار موثر باشد.
کسی(بهویژه، جوان) چیزی را میداند ولی، به آن عمل نمیکند، معمولاً دو عامل اساسی و کلّی در آن نقش دارد.
یکی اینکه، دانستههای او تبدیل به باور و اعتقاد برای او نشده است و در
همان پوستۀ ظاهری باقی مانده است و غلبۀ احساسات و امیال بر نظام باور و
اعتقادات و یا باور غلط دیگری در وجود او نقش بسته است.
دوم اینکه، جوّ
محیط و اطرافیان او برخلاف دانستههای او عمل میکنند. یعنی، مثلاً میداند
حجاب خوب است ولی، چون اکثر افراد و دوستان او رعایت نمیکنند، او هم در
جو بیحجابی و بدحجابی قرار میگیرد و تأثیر میپذیرد.
برای برطرف کردن چنین مشکلاتی باید سعی کنیم که این دو عامل اساسی را اصلاح
کنیم:
در مورد اوّل باید گفت که برای تبدیل یک علم به اعتقاد و در نهایت عمل، راهکارهای عملی مختلفی وجود دارد که برای شروع کار، باید شخص را به دانستههای خود توجّه دهیم و غفلت او را نسبت به آن موضوع برطرف کنیم. بعد از این مرحله میتوانیم با او درباره آن موضوع وارد بحث شویم و در فضایی صمیمی و به دور از تنش از او بخواهیم که اگر واقعاً به آن موضوع اعتقاد دارد، آن را اثبات وگرنه رد کند و یا به هر روش دیگری که بتوانیم درباره آن مسأله از او صحبت بگیریم. مثلاً؛ درباره مضرات و آسیبهای بدحجابی صحبت کند یا از فواید حجاب بگوید.
اعضای حلقه ابتدایی به شدت به بنده علاقه دارند به طوری که اگر یک شب در نماز جماعت ویا مسجد حاضر نشوم آنها هم در مسجد نمی ایند ، چه راه حلی برای این قضیه دارید ؟
این موضوع که ایشان به شما علاقهمند می باشند بسیار فرصت خوبی است برای امر به معروف وشما می توانید از این فرصت استفاده کرده و برای آنها بیان کنید که فرد خاص اهمیت ندارد بلکه آنچه موجب محبت ایشان به شما شده است محبت شما به خداست و آنها نیز باید از طریق نماز جماعت و امثال آن ارتباط با خدا پیدا کنند. وهمچنین اهمیت حضور در مسجد وثواب آن را بیان کنید
با توجه به اینکه گاها برخی پایگاه ها اقدام به برگزاری مسابقات شطرنج و یا استفاده از آن به عنوان یک سرگرمی برای حلقه ها می کنند در اینجا استفاده از آن را با توجه به نظر مراجع بررسی می کنیم:
آیات عظام امام، تبریزی، خامنهای، فاضل، مکارم، نوری: اگر در نظر عرف از آلات قمار بودن خارج شده باشد، بازی با آن اشکال ندارد.
آیات عظام بهجت و وحید: اگر بدون برد و باخت باشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست و این احتیاط بسیار شدید است.
آیات عظام سیستانی و صافی: بازی با شطرنج حرام است و انگیزۀ یاد شده
هیچ تأثیری در حکم ندارد و باعث جواز آن نمیگردد.(رسالۀ دانشجویی پرسش
521و522)
اگر برای مقلد ثابت شود در حال حاضر از نظر عرف نوعی ورزش است و از
حالات قمار نیست، اشکال ندارد.(به جز مقلدین آیات عظام بهجت که احتیاط واجب
دارند و صافی که در هر حال حرام میدانند.
به نظر میرسد با وجود ورزشهای مفید و مطلوبی که همۀ فقها دربارۀ حلیت یا حتی استحباب آنها تأکید دارند، نیازی به برگزاری چنین بازیای در سطح بسیج که خود، الگو هستند، نباشد.
وقتی متربی دچار اشتباه می شود آنها را تشویق کنید که به رفتار خود بیندیشند و در صورتی که اشتباه کرده بودند، به خطای خود پی ببرند ولی مجبورشان نکنید که از شما عذر خواهی کنند. عذر خواهی بر اثر فشار بی ارزش است زیرا از پشیمان شدن ناشی نشده است. پشیمان شدن از یک رفتار نادرست، بر عذرخواهی برتری دارد.
نکات کلیدی در مورد عذرخواهی
** متربی باید بیاموزند که تنها عذرخواهی کردن به خاطر رفتار ناشایست کافی نیست . بلکه باید رفتار ناشایست خود را نیز اصلاح کنند.
**
متربی باید بیاموزند که عذر خواهی معمولی ، مثلا هنگامی که بطور نا
خواسته به کسی برخورد می کنند با آن نوع عذر خواهی که نشانه تصمیم آنها در
تغییر رفتاری ناپسند است، تفاوت دارد. درک کردن این تفاوت به زمان نیاز
دارد.
**
عذر خواهی کردن کافی نیست. مربی باید درباره این که چه اتفاقی افتاده
است با متربی حرف بزند. صحبت کردن،از تنش های احتمالی در آینده جلوگیری
می کند و نتایجی سودمند به ارمغان می آورد.
**
عذرخواهی متربی را که نشانه حسن نیت اوست بپذیرید. وبا خشونت از او
نپرسید چرا این کار را کردی؟ یا چطور توانستی این کار را بکنی؟ چون اغلب
نمی توانند علت رفتار خود را بیان کنند .ولی توانایی خودداری از آن را
دارند.
معذرت خواهی و ابراز ناراحتی از اینکه شاید دیگران را ناراحت کرده باشیم؛ هنر و در واقع مهارتی است که کسب کردنی می باشد و با تمرین می توان آنرا تقویت کرد.
موقعیتی را در نظر بگیرید که به دلیل یک اشتباه که از جانب مربی سر زده است، یکی از اعضای حلقه ناراحت شده است. در این حالت چند انتخاب وجود دارد :
۱ – ابتدا اینکه با خود بگویید “چرا غرورم را بشکنم و عذرخواهی کنم؟ انسان جایزالخطاست…، شده که شده…” و امثال این نوع جملات که در سر می پرورانیم که کاملا غلط و مردود است و کاری دور از انسانیت است.
۲ – انتخاب دوم این است که در همان لحظه عذرخواهی نمی کنید این کار را به بعد و موقعیتی دیگر واگذار می کنید. مثلا با خود می گویید “تا شب از او عذرخواهی می کنم” و یا اینکه “در میهمانی بعدی از دلش در خواهم آورد…” که راه درستی نیست.
بزرگترها معمولا تمایلی به عذر خواهی از کوچکترها ندارند؛ زیرا فکر می کنند که عذر خواهی نشانه ضعف است.
با متربیان که دچار افت تحصیلی شده اند چگونه برخورد کنیم؟
قبل از هر کاری با انواع هوش و استعدادها آشنا شوید تا در ادامه راه، راهکارهای بهتری را در نظر بگیرد، ولی علاوه بر شناسایی استعدادهای افراد، عوامل دیگری نیز در جهت مشکل افت تحصیلی متربیان دخالت دارد که از آن جمله بیبرنامه بودن افراد در محیط خانه، مدرسه و مسجد میباشد؛ مثلاً اگر متربی برنامه و هدفی برای زندگی آینده خود نداشته باشد، دچار نوعی سستی میشود که این سستی، در ادامه راه، او را دچار نوعی بیهودهگرایی و پوچگرایی میکند و نیروی محرکه حرکت در جهت موفقیت را از دست میدهد و مبتلا به تنبلی و افسردگی شده و عواقب بدتری به دنبال خواهد داشت.
اگر مربی یا سرگروه به مشکلات جنسی یکی از اعضای حلقه آگاهی پیدا کرد چگونه میتواند به او کمک کند؟
اگر شما به عنوان سرگروه یا مربی حلقه هستید، در چنین مواردی ابتدا باید سعی کنید که با کمتوجهی و کنایهوار، او را متوجّه اشتباه خود کنید و تا جایی که امکان دارد بهطور مستقیم با او در این مورد مواجه نشوید؛ زیرا باید حریم مطرح شدن چنین گناهانی تا حدّ امکان، بین مربی و اعضای حلقه شکسته نشود و حتی به همین اندازه نیز برای متربّی عادی نشود. البته اگر این مرحله تأثیری نداشت و نتیجه مطلوب حاصل نشد، باید به مرحله بعد روی آورید؛ یعنی سراغ صحبتهای خصوصی و مشاورهای بروید، یعنی از موضع نرم و خیرخواهانه با او صحبت کنید و از آسیبها و پیامدهای مخرّب این گناه در دنیا و آخرت، برای او بگویید. باید مواظب بود که در این مرحله هرگونه برخورد تند و خشن میتواند تأثیر معکوس داشته باشد؛ یعنی باعث لجاجت و سرسختی بیشتر فرد شود.
در پژوهش
حاضر با روش تحلیل اسنادی، مبانی، اصول و روش های تربیت از منظر پیامبر
اکرم(ص) مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه ی آماری، کلیه ی احادیث و روایات
موجود در منابع معتبر منسوب به آن حضرت بوده اند. بنابراین، نمونه گیری
انجام نشده است. ابزار پژوهش، فهرست وارسی بوده که روایی صوری آن به وسیله ی
تأمین نظریات صاحب نظران و پایایی آن نیز طی محاسبه ی ضریب همبستگی داده
های حاصل از تحلیل اولیه با تحلیل مجزای دیگر برابربا 87 بوده است. داده
های حاصل از تحلیل اسنادی، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته و در نهایت،
شش مبنای تربیتی، شانزده اصل تربیتی به علاوه ی سی و هشت روش تربیتی مربوط
به آنها به دست آمدند.
مقدمه
یکی از نیاز های مهم مربیان و سرگروه ها این است که باید بدانند در سنین مختلف، متربیان زا با چه مفاهیمی آشنا کنند.
لازم به ذکر است که این بخش ها بر اساس تجربه شخصی نوشته و انتشار داده شده است .
سنین ۱۱ تا ۱۴ ساله ها:
۱- از نظر اعتقادی باید:
چند کتاب برای ایجاد تنوع و جذابیت از قبیل معما، بازی و... برای سطح ششم ابتدایی
در این زمینه کتبی که توسط دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با نام «رهتوشه راهیان نور» تدوین گردیده است، میتواند بسیار کمککار شما باشد، علاوه برآن کتب معمای قرآنی ـ اسلامی انتشارات بوستان کتاب و همینطور کتاب جذابسازی کلاسهای دینی کودکان و نوجوانان از انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم نیز در این مسیر یکی از کتابهای بسیار مفید است. در فضای مجازی هم سایت www.moammahaye-qorani.ir بسیاری از معماهای قرآنی را در خود جای داده است. علاوه برآن سیدیهای کلاسهای استاد راستگو، استاد اسماعیلی و بقیه اساتید صاحبفن و صاحبسبک نیز به شما ماهیگیری یاد میدهد.
یک سرگروه با چه اعمالی می تواند یک سرگروه مورد اطمینان برای اعضای گروه بشود؟
اطمینان و اعتماد متقابل میان متربی و مربی و یا متربی و سرگروه،
اساسیترین و مهمترین و در عین حال اولیترین مسئله در تربیت است و بدون
آن، ارتباطی که بخواهد در ضمن آن، هدایت رخ دهد، اتّفاق نمیافتد. برای این
مهم، چند نکته میتواند به سرگروه کمک کند:
1. احترام و محبّت، همراه با دلسوزی دلسوزی و محبّت، کارسازترین روش در کسب اعتماد متربیان است. در کار تربیتیِ خردمندانه، بیشترین نقش، به محبّت اختصاص مییابد. امیرمؤمنان علیهالسّلام، در حکمتی والا فرمودهاند: «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ؛ دوستی ورزیدن نیمی از خرد است.» محبّت جاذبه مىآفریند، انگیزه خلق مىکند، انسانهاى پرتلاطم و مضطرب را آرامش مىبخشد و از آنجایی که با فطرت و سرشت آدمى بسیار سازگار است، در جان متربی نفوذ کرده و اثر میگذارد. البته نباید در اثر افراط در محبّت، حد و حدودها کمرنگ شده و از مسیر اصلی (تربیت) غفلت شود. دلسوزی و محبّت بیش از حد به متربی، گاهی باعث میشود که سرگروه نتواند عیوب او را تذکر دهد و از او انتقاد کند، پس قادر نیست آنطور که باید، او را اصلاح کند. بنابراین محبّت صرفاً یک ابزار در راستای امر تربیت است، ابزاری مهم و اثرگذار که هم اطمینانبخش است و هم خود در مسیر تربیت بهکار میآید.
نقش سرگروه
در شجره طیبین صالحین مهمترین بلکه اساسی ترین نقش تربیتی را جناب سرگروه
داره. سرگروه صفر تا صد مطالب تربیتی را باید مدیریت بکنه. اینجاست که ما
باید با نقش مدیریتی جناب سرگروه در یک گروه تربیتی و یک حلقه صالحین بیشتر
آشنا بشیم. به نظر می رسه که مهمترین نقش مدیریتی جناب سرگروه نسبت به یک
گروه تربیتی دو تا مطلب هست در حوزه مدیریت تربیتی. یکی شناسایی نیروهاست و
دومی برنامه ریزی؛ به چه معنا؟ به این معنا که یک سرگروه باید نیروهایش را
از تمام لحاظ شناسایی بکنه یعنی ظرفیتهای وجودی شون را محدودیتهای وجودی و
بعضا ژنتیکی و محیطیش را، استعدادهای خدادادی چه استعدادهای عمومی و چه
استعدادهای خاص و اختصاصی اون شخص را، نقاط قوت این شخص و نقاط ضعف این شخص
را باید بشناسد. بعد از شناسایی این مطالبی که محضر مبارکتون بیان شد،
مهمترین نقش مدیریتی جناب سرگروه، برنامه ریزی جهت شکوفا شدن استعدادها،
تقویت نقاط قوت، از بین رفتن نقاط ضعف و قرار گرفتن این نیرو و این متربی
که در این حلقه در حال شرکت است، برنامه ریزی کنیم جهت شکوفایی اون
استعدادهاش و حرکت به سمت اون استعدادهایی که داره. اینجاست که این میشه
نقش مدیریتی یک سرگروه.
مقدمه
اساساً آگاهی از فرایندهای شناختی اعضای گروه های تربیتی، از ضروریترین
وظایف سرگروه ها و مربیان است. چرا که فرایند رشد فراگیر، علایق، میزان
انگیزش،بلوغ عاطفی، سوابق اجتماعی و تجارب گذشته او از عواملی هستند که
همواره بر روش کار مربیان تربیتی اثر میگذارند. لذا هرگاه مربی تصور کند
بدون آگاهی از فرایند رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی فراگیران میتواند در
انجام وظایف تربیتی خویش موفق باشد دچار اشتباه شده است. یکی از شاخههای
مهم علم روانشناسی، روانشناسی تربیتی است که رسالت اصلی آن به کار بستن
قواعد و یافتههای مختلف روانشناختی در فرایند تعلیم و تربیت بوده و از
محورهای اساسی آن بحث از «ویژگیهای تربیت شونده» یا «یادگیرنده» است. این
محور که ما از آن به «مخاطب شناخت» یا «مخاطب شناسی» یاد میکنیم، ارتباط
مؤثر با متربی و یادگیرنده را سهل و آسان میسازد و از دشواریهای تربیت و
آموزش میکاهد.و باعث کمتر شدن مخاطرات فعالیت های تربیتی و آموزشی حلقه
های تربیتی می شود. چرا که حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) مى فرماید: «هر
که بدون دانش وارد کارى شود بیشتر مایه فساد است تا اصلاح...»
این درس در پی تأکید بر شناخت مخاطبان از ابعاد مختلف قبل از تربیت و
آموزش است به این امید که سرگروه ها و مربیان محترم بر اساس ظرفیت و ظرافت
آنان تربیت و آموزش را پی ریزی نمایند.