موانع حضور جوانان در مسجد
با توجه به ویژگیهای شخصیتی جوانان و حساسیت و تأثیر رفتار آنان در آینده انقلاب، در این بخش موانع حضور جوانان در مسجد را بررسی میکنیم. البته موانع رونق و شکوفایی مسجد در حاضر نشدن جوانان در این مکان، مؤثر است.
موانع حضور جوانان در مسجد
با توجه به ویژگیهای شخصیتی جوانان و حساسیت و تأثیر رفتار آنان در آینده انقلاب، در این بخش موانع حضور جوانان در مسجد را بررسی میکنیم. البته موانع رونق و شکوفایی مسجد در حاضر نشدن جوانان در این مکان، مؤثر است.
ابتدا باید به کارکرد و قابلیتهای تربیتی مسجد اشاره کرد که به تعبیر قرآن کریم، تزکیه بر تعلیم مقدم است، و به طبع بعد تربیتی، به جنبه آموزشی نیز اشاره خواهیم کرد.
ابعاد تربیتی مسجد به گونه ای با ابعاد عبادی آن مرتبط است؛ زیرا عبادت پرورش دهنده روح و روان آدمی بوده و پاسخ به آن در واقع، پاسخ به یک نیاز طبیعی و مهم اوست. کسی که نیازهای جسمی و روانی خود را به طور منطقی پاسخ گوید شخصیتی متعادل می یابد. ارتباط با خداوند که دارای شکل ها و گونه های مختلفی مانند نماز، دعا و ... می باشد، در حالت کلی مقید به یک مکان خاصی نیست، به عکس مسیحیت که یک تعصب جاهلانه ای نسبت به کلیسا دارند، لذا انسان می تواند در هر لحظه و در هر مکانی، با معبود خویش ارتباط برقرار کند، اما با این اوصاف مسجد یک جایگاه ویژه پیدا کرده است، به این صورت که نماز با حضور قلب بالا در خانه، از ارزش کمتری نسبت به نماز جماعت در مسجد ولی با حضور قلب کمتر دارا می باشد.
فرهنگ اسلامی بر اساس زدودن منیتها و رهایی انسان از
تنهایی و حصار خود بنا گردیده است. هر یک از تعالیم و الزامات شرعی به نحوی
جامعه را به سوی ضمیمه شدن تمامی انسانها به یکدیگر پیش میبرد. لذا
اسلام به انسان توصیه دارد که برای سفر و حضر خود و در هر حرکت و سکون از
تنهایی و تک روی بپرهیزد. در همین راستا و با در نظر گرفتن اهداف و آثار
دیگر، او را به نماز جماعت تشویق مینماید و آن را از هر عبادتی فراتر
میداند.
پیامبر(ص) فرمودند: هر کس مقید به حضور در نماز جماعت باشد تحت هر شرایطی
باشد از پل صراط همچون برق عبور میکند و به بهشت میرسد . امام رضا (ع)
میفرمایند: نماز جماعت بدان جهت قرار داده شده که اخلاص، توحید، اسلام و
عبادت خداوند آشکار و ظاهر باشد.
محیط برخی دانشگاهها از جهت فرهنگی و اسلامی مناسب نیست،چگونه می توان دانشجویان را از تأثیرپذیری از محیط حفظ کرد؟
برای تأثیر نپذیرفتن از محیطهای ناسالم عواملی چند مؤثر میباشند:
از جمله تربیت صحیح اسلامی و استحکام مبانی دینی و اجتماعی میباشد و باید مبانی فکری و اخلاقی اسلامی را در جوانان تحکیم کرد که این کار از راه آموزش صحیح مبانی اسلامی و پاسخ صحیح دادن به شبهات آنها و راهنمایی نمودن آنها در مورد خطراتی که آنها را در زمینههای فکری تهدید میکند. البته این کار فرهنگی و آماده کردن جوانان برای ورود به چنین محیطهایی را میطلبد که آنها را از سنین جوانی و دورههای دبیرستان آماده کرد و درحقیقت آنها را در مقابل عوامل مخرب محیطی واکسینه نمود.
تعریف کار فرهنگی
کار فرهنگی در مفهوم خاص و به معنای متداول آن که امروزه در کشور ما به
مجموعه فعالیت های برنامه ریزی شده در تشکل های جوان فرهنگی و غالباً دارای
گرایش های دینی و مذهبی اطلاق می گردد یکی از دستاوردهای بی بدیل نظام
مقدس جمهوری اسلامی است که بعد از انقلاب ابتدا در فضای شبستانی مساجد و کم
کم به تدریج در قالب ngoهای همجوار مسجد طراحی و به مرحله اجرا درآمد.
البته در این خصوص باید اذعان داشت که کار فرهنگی به این معنا در قبل از انقلاب نیز در مساجد معدودی صورت می پذیرفت اما الگوی کم و بیش ایده آل تنها در بعضی از حوزه های علمیه وجود داشته که مهره های کلیدی و موثر در جریان انقلاب اسلامی در این حوزه ها تربیت شده بودند. بیان این مقدمه از آن رو ضرورت داشت که بدانیم کار فرهنگی به این معنا که مورد بحث ماست مفهومی متعلق به مکتب تربیتی اسلام و بویژه مذهب ارزشمند اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است و نمی توان مبانی معرفتی بیگانه و تعاریف اقتباسی، ترجمه ای و تقلیدی برای آن درنظر گرفت بر این اساس لازم است که مفاهیمی همچون کار فرهنگی، جذب، نگهداری و امثال آن را از لابه لای سیره عملی اهل بیت(ع) و مذهب شیعه جعفری بیرون کشید.
علّت گریز جوانان از چنین فضاهایی میتواند عوامل گوناگونی باشد که شما با شناخت آن موانع و رفع آنها میتوانید جوان را به مسجد جذب نمایید، عواملی مثل دوست و رفیقی که او را به سمتی دیگر سوق میدهد، مخالفت خانوادهها، عدم جذابیت برنامههای مسجد، آشنا نبودن مسئولان امور مسجد با روحیات جوانان و برخوردهای نادرست با آنان، عدم توجه به نیازهای متفاوت انسان در این سن، دیدن رفتارهای متناقض با دین از انسانهایی که در مسجد رفت و آمد دارند و... .
حال، برای جذب جوانان باید عامل را شناخت و رفتار متناسب را انجام دارد
امّا، بهطور کلی برخی موارد بیان میشود که مربی میتواند با رعایت آنها
متناسب با موارد و موانع مختلف در جذب جوان به مسجد موفق باشد.
مهمترین و کلیدیترین راه ایجاد ارتباط عاطفى بین مسجد و جوان است. چراکه جوان، موجودى است عاطفى، زودرنج و شکننده. اگر با جوانان با صداقت و احترام برخورد شود، به سهولت مىتوان در این دوره از حیات در عمق دل و صفاى قلب او نفوذ کرد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اینگونه توصیه فرمودهاند:
«بر شما باد به جوانان که قلب آنان رقیقتر و آمادۀ پذیرش خیر
است. وقتى خداوند مرا براى انذار و بشارت مردم مبعوث کرد، سالخوردهها با
من مخالفت کردند امّا، جوانان با من پیمان بستند.»
توجه کنیم که لازم نیست شعائر دینى و تکالیف شرعى را بر جوانان تحمیل کرد که این کار عکسالعمل منفى دارد بلکه، کافى است کانون مذهبى را به صورت جذاب، عرضه نمود و فضاى صمیمى و خوشایندى را فراهم کرد و در کنار هدایت، بر همدلى تأکید ورزید. براى توفیق در ارتباط بین مسجد و جوان باید به همدلى برسیم. وقتى جوان احساس کند که تنها از او گوش انتظار داریم، چیزى به نام پذیرش اتفاق نمیافتد. همدلى نیازمند چند مسأله است:
آنچه امروز سبب شده ما در ارتباط با نسل آینده دچار حیرت وسرگردانی شویم
این است که پاسخ هایی که ما را قانع میکرد برای این نسل قانع کننده نیست.
قبل از بیان جواب، توجه به این نکته لازم است که دین گریزی عده ای از
جوانان نباید ما را نسبت به قشر جوان بدبین کند و این حقیقت که نسل جوان
امروز ما در طول تاریخ، بی نظیر است را از نظر بیندازد. در حال حاضر،
جوانان ما از درک بسیار بالایی در امور دینی برخوردار هستند و گرایش بسیار
زیادی به معنویت دارند و شاهد بر این مدعا آمار روزافزون ورود به حوزه های
علمیه، استقبال روبه رشد از مراسم اعتکاف و... است. در سخنان مقام معظم
رهبری حفظه الله هم ما شاهد هستیم که نسل جوان را امید و آینده ی این مملکت
می دانند و همین جوانان را عامل شکست فتنه های دشمنان اسلام بیان می کنند.
دین گریزی، در طول تاریخ همواره جزو دغدغه های بزرگان دین بوده و این مسأله به جوانان اختصاص ندارد؛ بلکه به همه اقشار و سنین مربوط می شود وعلل زیادی می تواند داشته باشد. در ایجا به تعدادی از این عوامل اشاره می شود:
1-بالا بردن سطح آگاهی وشناخت آن ها درباره ی نماز؛ این کار می تواند با استفاده از شیوه های تشوشق ،اهدای کتاب های مناسب،برگزاری مسابقاتوجلسات اموزشی-تفریحی و.......انجام شود.
2-ارائه الگوی مناسب از سوی والدین،مربیان ودوستان؛ این الگو می تواند اهمیت دادن به نماز اول وقت ،حضور نماز های جماعت،وکار های این چنینی باشد.یکی از الگو های بسیار قابل توجه، «عمل کردن» به آن است؛چنان که امام صادق (ع) می فرماید:«کونوادُعاةَالناس بغیر اَلسِنَتِکُم»؛ با رفتار کردن وکردارتان دین را تبلیغ کنید، نه فقط با زبانتان.
3-مشاوره با کارکنان دینی و تبلیغی؛ نا آگاهی از حقیقت نماز و فلسفه آن و برخورد های نامناسب والدین و برخی مربیان از عوامل مهم بی میلی برخی از جوانان به نماز است.نادانی نسبت به اهمیت نماز ،بستر مناسبی را انحرافات بعدی به وجود می آورد.تحقیر و برخورد های نامناسب با جوانان در بی رغبتی آن ها به نماز دخالت بسیاری دارد.
جای هیچ شک و شبهه نیست که انسان به دنبال مدل، الگو است و این مسئله از
گرایشهای فطری انسان است و نمیتوان با آن مبارزه کرد. قرآن کریم با تقلید
و پیروی آگاهانه از الگوها موافق است. آن چه ممنوع است تقلید ناآگاهانه و
کورکورانه است.
قهرمانجویی یا قهرمان پرستی یکی از جلوههای روانی است که در سرشت
اولیه ی بشر نهاده شده است. بشر همواره در تکاپو و جست و جوی گمشده ی خویش
است. در جست و جوی قهرمانی پر شکوه و جلال و پیشوایی در خور ستایش. "قهرمان
پرستی" را اصولاً یکی از تجلیات اصیل روانی انسان دانستهاند که در فطرت و
نهاد انسان حضوری بارز دارد".
با نگاهی گذرا به قرآن، الگوهای فراوانی را پیدا میکنیم:
حضرت
یوسف علیه السلام اسوه ی ایستادگی در برابر شهوات، حضرت ابراهیم علیه
السلام قهرمان توحید، حضرت نوح علیه السلام اسوهی مقاومت و پایداری، حضرت
یعقوب علیه السلام اسوهی صبر و تحمل و حضرت اسماعیل علیه السلام الگوی
ایثار و حضرت خاتم صلی الله علیه وآله اسوه ی حسنة و مقتدای همه.
"عملیترین و پیروزمندانهترین وسیله ی تربیت، تربیت کردن با یک
نمونه ی عملی و سرمشق زنده است. الگو به مردم عرضه میشود تا هر کس به
اندازه ی ظرفیت و استعدادش از آن شعله ی فروزان نور بر گیرد. اسلام سرمشق
دادن را بزرگترین وسیله ی تربیت میداند.
حال با توجه به آن چه بیان شد، برای پاسداری از الگوهای مناسب و مطلوب و مبارزه با مدلهای نامطلوب دو کار ضروری به نظر میرسد:
مقابله با تهاجمات فرهنگی رسانه ای
برای رویارویی با یورش فرهنگی دشمن ابتدا باید اهداف و تفکّر و ابزارهایی
را که برای این هدف بهکار میگیرد شناسایی و سپس برنامه دقیق و مناسب برای
مبارزه با آن اندیشیده و اجرا شود. مردم عزیز خصوصاً جوانان و نوجوانان
باید بدانند که هدف دشمن از تهاجم فرهنگی، منهدم کردن هسته مقاومت درونی
آنهاست تا بتوانند با زحمت کمتری اهداف استعماری و اشغالگرانه خویش را
محقّق سازند. در این بین اگر بتوانند از دروازه دلها و اندیشهها و
خواستههایشان وارد شده و به درون آنان نفوذ کنند، میتوانند به آسانی آنچه
را که میخواهند در اختیار بگیرند.
یکی از نیاز های مهم مربیان و سرگروه ها این است که باید بدانند در سنین مختلف، متربیان زا با چه مفاهیمی آشنا کنند.
لازم به ذکر است که این بخش ها بر اساس تجربه شخصی نوشته و انتشار داده شده است .
سنین ۱۱ تا ۱۴ ساله ها:
۱- از نظر اعتقادی باید:
گاهی در میان جوانان کسانی هستند که به هر دلیل با جنس مخالف ارتباط دارند و وقتی وجه شرعی این ارتباط برایشان بیان می شود توجیهاتی می آورند از قبیل اینکه ارتباط ما فقط کلامی (با تلفن ) یا از طریق پیامک است و ترس به گناه افتادن نداریم یا اینکه فقط با هم درد و دل م کنیم و ...
پاسخ قرآن و وظیفه مربی
در قرآن کریم، در مورد پیروی نکردن از شیطان، چندین مرتبه هشدار داده شده است و انسان را از پیروی شیطان بر حذر داشته است؛ ولی در چندین مورد، اصطلاح «خطوات» بهکار رفته و تأکید کرده است که از «گامهای» شیطان پیروی نکنید؛ به عنوان مثال در آیه 21 سوره نور میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ وَ مَنْ یَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیْطانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر؛ ای مؤمنان! از گامهای شیطان پیروی نکنید و هر که از گامهای شیطان پیروی کند، (بداند) که او به زشتی و ناپسندی وامیدارد».
«خُطُوات» جمع «خُطوه» به معنی گامهای کوتاه و آرامی است که انسان را رفتهرفته به مقصود میکشاند و شیطان نیز به این شیوه عمل میکند؛ مثلاً بلای خانهبرانداز اعتیاد یا سرقتهای مسلّحانه و غیره، هرگز به صورت ناگهانی هیچکس را آلوده و گرفتار نمیکند و یک انسان با ایمان و پاکدامن را هرگز نمیشود یکباره به مرکز فساد پرتاب کرد؛ بلکه از گامهای بسیار کوچک شروع میشود که در ظاهر، بیاهمیت هستند. این گامهای کوچک، همین که در وجود انسان راه یافت، همچون غدّه سرطانی ریشه میکند و انسانی که خود را رها کرده و در دام شیطان انداخته است، وقتی چشم باز میکند، خود را در مهلکهای عظیم میبیند که راه فرار ندارد؛ اگر به اوّلین وسوسه تسلیم شویم، شیطان، خطای بزرگتر را به سادگی خطای کوچک، به انسان تحمیل میکند. اگر شیطان را به معنی وسیع کلمه، یعنی «هر موجود تبهکار و ویرانگر» تفسیر کنیم. گستردگی این هشدار در همه ابعاد زندگی روشن میشود. همه انسانها به موجب خلقت و فطرت، در معرض لغزش و اشتباه هستند و استعداد پذیرش وسوسهها را دارند؛ امّا چگونه میشود در مقابل آن وساوس ایستاد؟
بدون تردید یکی از محورهای بسیار مهم در حلقه های تربیتی مباحث و مسایل سیاسی است. امری که همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است. اما پرداختن به مسایل سیاسی از حساسیت زیادی برخوردار بوده و ضروری است به آسیب ها و کامیابی های آن توجه داشت.
1- پرداختن عملی به مسایل سیاسی را بایستی از سیاست زدگی تفکیک کرد. آنچه
بایستی از آن پرهیز کرد سیاست زدگی است. این امر موجب تشتّت و اختلاف می
شود. اما در صورتی که مباحث سیاسی که به ارتقای بینش سیاسی منتهی می شود را
در نظر بگیریم ، شکی نیست که همه شهروندان جامعه اسلامی بایستی دارای بینش
سیاسی بوده و نسبت به مسایل ، تحلیل سیاسی داشته باشند. در این زمینه یکی
از مسایل مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آن بوده که بایستی همه
اقشار جامعه اعم از دانشجو ، نیروهای مسلح و دیگر اقشار جامعه نسبت به
مسائل ، تحلیل سیاسی داشته باشیم.
2- برای پیشگیری از آسیب های مباحث سیاسی در حلقه های معرفتی بایستی به
نکات و محورهای زیر توجه داشت:
مباحث نظری سیاسی؛
مباحث سیاسی را می توان از ابعاد گوناگون مورد بحث قرار داد. یکی از ابعاد
مهم آن توجه به مباحث پایه، نظری و مبانی اندیشه سیاسی اسلام است. این
مباحث از سویی در بینش سیاسی نقش اساسی دارد و از سوی دیگر موجب می شود از
آسیب های احتمالی مباحث سیاسی دوری گزید. در این زمینه می توان به مباحثی
چون ولایت فقیه ، ساختار حکومت دینی، مباحث پیرامون قانون اساسی جمهوری
اسلامی ایران، غرب شناسی ، تاریخ سیاسی ایران و اسلام ، شناخت سازمان های ،
شناخت استعمار و ... اشاره کرد.
مباحث کاربردی ؛ بخشی از مباحث سیاسی مسایل روزمره و کاربردی است. در این زمینه ضروری است:
الف) از ورود به گروه بندی های سیاسی، احزاب سیاسی پرهیز کرد و مسایل
سیاسی فارغ از گروه بندی های سیاسی که مستلزم موضع گیری است مورد مطالعه و
تامل قرار گیرد.
ب) معیار ما در پرداختن به مسایل سیاسی روز و کاربردی دیدگاه ها و مواضع مقام معظم رهبری است همه بکوشند تا تحلیل ها و رفتار سیاسی خود را بر اساس دیدگاه ها ، منویات و تحلیل مقام معظم رهبری تنظیم کنند. بی شک معیار قرار دادن ولی فقیه در این امر, ما را به محورهای مشترک دعوت و از نقاط اختلاف دور می کند.
دلدادگیهای پسرانه و دلبریهای دخترانه و دلبستگیهای طرفینی امروزه در جامعه به صورت حاد گسترش یافته است.
این ارتباطها و علاقهها اگر در مسیر درست قرار گیرند، میتوانند منشأ تشکیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات گردند، ولی باید در چارچوب اصول اخلاقی و شرعی باشند تا هدف مطلوب حاصل شود. اما گاهی این علاقه درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای اجتماعی و دینی خارج شده و به سوی بیعفّتی و گناه کشیده میشود که این امر بسیار ناشایست و غیراخلاقی است.
این علاقه درونی به جنس مخالف و انگیزه برقراری ارتباط با آن در آغاز
نوجوانی، به علّت بیداری غرایز و شدّت حالات هیجانی در بین دختران و
پسران بیشتر شده، تا حدودی حسّ اعتماد به خود را در آنان تأیید و تقویت
نموده و بخشی از نیازهای عاطفی و احساسی آنان را تأمین میکند؛ امّا
غافل از اینکه این دوستیهای خیابانی، عاری از شکوفایی محبت و عشق
واقعی بوده و اگر هم به ازدواج برسد، هیچ پشتوانهای ندارد و در صورت
گسسته شدن این ارتباط، شخص نسبت به ارزشهای وجودی خود دچار شک و
تردید شده، خود و جامعه را با مشکلات فراوانی روبهرو میکند.
بعضی از پسران، داشتن دوست دختر را نوعی محبوبیت، قدرت اجتماعی و
موفّقیت برای خود محسوب میکنند و متقابلاً برخی دختران، ارتباط با
پسران را نوعی جذابیت برای خود تلقی میکنند و متأسّفانه اکثر قریب
به اتفاق این دختران تصور میکنند که این دوستیها به ازدواج
منتهی میشوند.
اصولاً تحوّل عاطفی دختران متفاوت از پسران است. پسران نسبت به جنبه غریزی تخیّلات خود غافل باقی نمیمانند، اما دختران در این دوستیها معمولاً به دنبال عشق آرمانی و رمانتیک هستند. آنها این عشق را آسمانی و پاک میدانند و خیانت در آن را گناهی نابخشودنی میشمارند.
قبل از هر پاسخی به چند نکتهی بسیار مهم باید توجه نمود. اول در هر آموزش، تبلیغ و پاسخی، در نظر گرفتن شرایط مخاطب شرط اول است که به آن «مخاطب شناسی» نیز گفته میشود. چرا که افراد همه در یک سطح از بینش، دانش و گرایشات نیستند که یک درک و اخذشان از یک مطلب، برابر و مطابق هم باشد.
دوم آن که باید فهمید که دلیل مخالفت با یک مطلب یا موضوع یا مبحث یا یک جریان فکری چیست؟ گاهی ممکن است مخاطب هیچ دلیل خاصی نداشته باشد و فقط یا یک نگاه سطحی و در نظر گرفتن میلها و سلایق خودش حرفی زده یا موضعی میگیرد. گاهی ممکن است دلیلی هم داشته باشد.
پس از توجه به دو نکتهی فوق، دقت شود که مبحث ولایت فقیه، هم یک مبحث اعتقادی است و هم یک مبحث سیاسی. پس اگر مخاطب از زیرساختهای اعتقادی برخوردار باشد، نحوهی گفتگو با او متفاوت میشود و اگر نداشته باشد، سخن از «ولایت فقیه» به عنوان یک ضرورت دینی با او بیمورد است، چرا که او در اصل دین پذیری دچار اشکال است. لذا باید با او فقط از جنبهی سیاسی سخن گفت.
الف – از دیدگاه اعتقادی: دقت شود که مسلمان و نه فقط در احکام شخصی، بلکه در احکام سیاسی، قضا، اقتصادی ... و آن چه که مربوط به ادارهی جامعه میشود نیز باید تابع احکام الهی باشد. در «دین» جایی برای «منم» وجود ندارد و کسی از خودش احکام و مقررات نمیسازد، بلکه احکام الهی را تبعیت میکند. لذا «فقه» ولایت پیدا میکند. پس، در حکومت اسلامی، «ولایت فقه» ضرورتی اجتناب ناپذیر است. حال که باید «فقه» در همهی عرصههای شخصی و اجتماعی و حکومتی ولایت داشته باشد، سرپرستی حکومت نیز باید بر عهدهی «فقیه» باشد. به این مبحث «ولایت فقیه» گفته میشود و رهبر آن نظام سیاسی نیز «ولی فقیه» نامیده میشود. در چنین حکومتی از میان فقها، یک نفر که بیش از دیگر از شرایط لازم برای رهبری سیاسی جامعه واجد شرایط است انتخاب میگردد و این مسئولیت خطیر بر عهدهی او گذارده میشود.
با توجه به پیچیدگی مسائل سیاسی در حال حاضر تا چه حدی لازم است که در حلقه هادرباره مسائل سیاسی ایران و جهان صحبت شود؟
بدون تردید، یکی از محورهای بسیار مهم در حلقههای تربیتی، مباحث و مسائل
سیاسی و در ضمن آن بالا بردن بصیرت و قدرت تحلیل اعضای حلقه است. امری که
همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری حفظهالله بوده است. امّا پرداختن به
مسائل سیاسی از حساسیت زیادی برخوردار بوده و برای اینکه از آسیبهای
احتمالی اینگونه مباحث در امان باشیم، توجه به چند نکته ضروری است:
1. پرداختن عملی به مسائل سیاسی را میبایست از سیاستزدگی تفکیک کرد.
آنچه باید از آن پرهیز کرد، سیاستزدگی است. این امر موجب تشتّت و اختلاف
میشود. امّا در صورتی که مباحث سیاسی که به ارتقای بینش سیاسی منتهی
میشود را در نظر بگیریم، شکّی نیست که همه شهروندان جامعه اسلامی میبایست
دارای بینش سیاسی بوده و نسبت به مسائل، تحلیل سیاسی داشته باشند. در این
زمینه یکی از مسائل مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی آن بوده که
میبایست همه اقشار جامعه نسبت به مسائل، تحلیل سیاسی داشته باشند که نقش
حلقهها و گروههای محترم در تحقّق این مطلب، بسیار مهم است.
یک سرگروه با چه اعمالی می تواند یک سرگروه مورد اطمینان برای اعضای گروه بشود؟
اطمینان و اعتماد متقابل میان متربی و مربی و یا متربی و سرگروه،
اساسیترین و مهمترین و در عین حال اولیترین مسئله در تربیت است و بدون
آن، ارتباطی که بخواهد در ضمن آن، هدایت رخ دهد، اتّفاق نمیافتد. برای این
مهم، چند نکته میتواند به سرگروه کمک کند:
1. احترام و محبّت، همراه با دلسوزی دلسوزی و محبّت، کارسازترین روش در کسب اعتماد متربیان است. در کار تربیتیِ خردمندانه، بیشترین نقش، به محبّت اختصاص مییابد. امیرمؤمنان علیهالسّلام، در حکمتی والا فرمودهاند: «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ؛ دوستی ورزیدن نیمی از خرد است.» محبّت جاذبه مىآفریند، انگیزه خلق مىکند، انسانهاى پرتلاطم و مضطرب را آرامش مىبخشد و از آنجایی که با فطرت و سرشت آدمى بسیار سازگار است، در جان متربی نفوذ کرده و اثر میگذارد. البته نباید در اثر افراط در محبّت، حد و حدودها کمرنگ شده و از مسیر اصلی (تربیت) غفلت شود. دلسوزی و محبّت بیش از حد به متربی، گاهی باعث میشود که سرگروه نتواند عیوب او را تذکر دهد و از او انتقاد کند، پس قادر نیست آنطور که باید، او را اصلاح کند. بنابراین محبّت صرفاً یک ابزار در راستای امر تربیت است، ابزاری مهم و اثرگذار که هم اطمینانبخش است و هم خود در مسیر تربیت بهکار میآید.
علل و عوامل عبادت گریزی نوجوانان و جوانان
برای لذّت بردن از عبادت و درک شیرینی آن ـ مانند هر پدیده دیگری ـ فراهم شدن زمینهها و شرایط و نیز از بین رفتن مشکلات و موانع امری ضروری است. شما پرسشگر محترم یقین بدانید که با توکّل به خدا و دقّت بیشتر در بعضی امور، به لذّت عبادت خواهید رسید، إنشاءالله. اگر عبادت به معنای واقعیش به انجام رسد، لذّت و شیرینی زایدالوصفی را به همراه خواهد داشت، ولی چنانچه برخی شرایط به کمال رسیدن عبادت محقّق نشود یا مانعی در مسیر آن پدید آید، عبادت به معنای کاملش انجام نشده است، در نتیجه، عبادت کننده، به همان نسبت از چشیدن لذّت عبادت محروم میماند. برای تبیین بهتر این موضوع توجه شما را به نکاتی پیرامون برخی عوامل تعیینکننده در افزایش بهرهمندی از عبادت جلب میکنیم:
راههای جذب جوانان به مسجد و دین
برای جذب جوانان به دین و مسجد که نماد دین و دینداری است، مهم
ترین و کلیدی ترین راه، ایجاد ارتباط عاطفى بین مسجد و جوان است.
توضیح آنکه: جوان، موجودى است عاطفى، زودرنج و شکننده. اگر با جوانان با
صداقت و احترام برخورد شود، به سهولت مى توان در این دوره از حیات در عمق
دل و صفاى قلب او نفوذ کرد. پیامبر اکرم (ص) توصیه فرموده اند: «بر شما
باد به جوانان که قلب آنان رقیق تر و آماده پذیرش خیر است. وقتى خداوند
مرا براى انذار و بشارت مردم مبعوث کرد، سالخورده ها با من مخالفت کردند،
امّا جوانان با من پیمان بستند».
توجه: لازم نیست شعائر دینى و تکالیف شرعى را بر جوانان تحمیل کرد که این کار عکس العمل منفى دارد؛ بلکه کافى است کانون مذهبى را به صورت جذاب، عرضه نمود و فضاى صمیمى و خوشایندى را فراهم کرد و در کنار هدایت، بر همدلى تأکید ورزید. براى توفیق در ارتباط بین مسجد و جوان باید به همدلى برسیم. وقتى جوان احساس کند تنها از او گوش انتظار داریم چیزى به نام پذیرش اتفاق نمی افتد.
همدلى نیازمند چند مسأله است:
1. درک جوان: واقعیت آن است که دوره جوانى اقتضائات خاص خود را دارد. جوانان به دلیل ناپختگى، کم تجربگى، احساسات شدید و مشکلات بلوغ به طور طبیعى، خطاپذیرند و از طرفى روحیه استقلال طلبى و ستیزه جویى، زمینه چالشها و تضادها را در میان این قشر و بزرگترها به وجود مى آورد. نحوه برخورد با مسائل جوانان بسیار ظریف و حساس مى باشد، بسیارى از دست اندرکاران کانون هاى دینى و مساجد، بدون توجه کافى به واقعیات دوران نوجوانى و جوانى و مشکلات ویژه آنان، اقدام به واکنش هاى تند و افراطى مى کنند و چه بسا یک یا دو برخورد نسنجیده و ناصواب، براى همیشه جوانان را از مساجد و عرصه تربیت دینى دورگرداند.
چه کار کنیم نماز صبح مان قضا نشود؟
سعی کنید که شبها زود بخوابید؛ چراکه زود خوابیدن هم در سلامت جسمی و روحی
شما مؤثّر است و هم کمک میکند که نماز صبح شما قضا نشود. آداب خوابیدن را
رعایت کنید و حتیالمقدور با طهارت بخوابید. آیه آخر سوره کهف را قبل خواب
بخوانید و هر ساعتی را که میخواهید بیدار شوید، مدّ نظر بیاورید. سوره
توحید و تسبیحات حضرت زهرا سلامالله علیها را بخوانید.
تصمیم جدی و قاطع بگیرید که حتماً برای نماز صبح بیدار شوید و قبل از خواب
به خودتان تلقین کنید که به یاری خداوند حتماً بیدار میشوید. از خانواده
کمک بگیرید و به آنها سفارش کنید تا شما را برای نماز بیدار کنند.