کار فرهنگی اصیل
در کار فرهنگی اصیل با رویکرد تربیتی، تعیین اهداف در واقع به منزلة مشخص
کردن جهتگیریهای مختلف تشکّل، در زمینههای مرتبط با رشد و پرورش
انسانهاست.
با مشخص کردن اهداف کار فرهنگی در تشکّلها میتوان نقطه شروع فعالیتها را
تعیین کرد، جهت حرکت گروه را ترسیم نمود و جریان رشد و تعالی افراد را
تسریع کرد.
انتخاب اهداف عالی و متعالی در کار فرهنگی، بزرگترین عامل انگیزشی اعضای
گروه، برای فعال بودن است و به عبارت دیگر با در نظر گرفتن هدف است که عضو
تشکّل بصورت تکلیف محور و دغدغهمند مسئولیتش را در گروه انجام میدهد و
نگاهش به امور از حالت احساسی صرف خارج میشود.
برخی از اهداف ارزشمند کار فرهنگی عبارتند از:
1) تربیت انسان مکتبی نمونه و یا همان انسان کامل که در واقع هدف اصلی آفرینش و خلقت انسانها نیز میباشد.
استاد مطهری در خصوص تعریف انسان کامل میگوید: «علی (ع) انسان کامل است،
برای اینکه همه ارزشهای انسانی، «در حد اعلی» و «بطور کامل» در او رشد
کرده است؛ یعنی هر سه شرط را داراست .
2) تبلیغ دین خدا و ترویج شعائر الله؛ که در حقیقت این امر رسالت اصلی یک
انسان مسلمان، آگاه و مسئول میباشد و نشانه ای از تقوای قلوب به شمار
میآید چنانچه در قرآن کریم میخوانیم:
« و من یعظم شعائرالله؛ فآنها من تقوی القلوب» یعنی آنها که شعائر دینی را بزرگ میدارند انسانهای با تقوایی هستند.
3) حفظ دستاوردهای نظام ؛ از قبیل قانون شدن حجاب در کشور پس از انقلاب اسلامی و برپایی گسترده نمازهای جمعه و جماعت.
4) زمینهسازی ظهور امام عصر(عج)در جامعه ؛ چنانچه در این زمینه شهید مطهری
انتظار ظهور را به دو نوع انتظار ویرانگر و سازنده تقسیم میکند و در
توضیح انتظار سازنده میگوید: «در روایات اسلامی سخن از گروه زبده است که
به محض ظهور امام (عج) به آن حضرت ملحق میشوند بدیهی است که این گروه،
ابتدا به ساکن خلق نمی¬شوند و بهقول معروف از پای بوتة هیزم سبز نخواهند
شد» .
5) تداوم راه شهداء
6) تربیت فرزندان و اطرافیان خودمان ؛ در این باره باید توجه داشت که
کودکان، نوجوانان و جوانان امروزی در واقع شهروندان آینده جامعه و همسایگان
دوران میانسالی و پیری ما میباشند که تربیت آنها بمنزله ساختن جامعهای
مطلوب برای آیندهگان خودمان به شمار میآید.
7) عمل به مسئولیت و تکلیف انسانی و اسلامی خویش که در اصل همان سوگندی ست
که خداوند متعال از دانایان گرفته است و شاخصه اصلی انسانهای دردمند،
متعهد و مسئول به شمار میآید. بهقول شاعر:
هر که او آگاهتر پر درد تر
هر که او پر دردتر رخ زردتر
پس بدان این اصل را ای اصل جو
هر که را در دست او بردست بو
آقا شنیدم میکشی بر سرعبا را
وقتی که قصد رد شدن از شهر، داری
وضع حجاب شهرما خیلی خراب است
خسته شدم از این همه بی بند باری
ابر عذابی بر سرما سایه دارد
ترسم بیفتد اتفاق ناگواری
تا پرچم ارباب ما بر خانه ی ماست
دیگر نمی آید عذاب جان شکاری