مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

arrow
خبرنامه سایت
فیسبوک صالحین
پرتال صالحین خیبری
خاکریز ما

codes and tools for blog

مربی محور - مسجد مدار

گام نخست در تربیت، طهارت است، همچنانکه گام نخست در عبادت طهارت است.

«طهارت شریعت به آب است و طهارت طریقت به تخلیه هوا و هوس و طهارت حقیقت خالی کردن قلب است از غیر حق تعالی»

عضویت در خبرنامه ایمیلی
امکانات سایت
دیگر پایگاه های ما
آخرین نظرات
دوستان صالحین
دفاتر مراجع عظام تقلید

در پژوهش حاضر با روش تحلیل اسنادی، مبانی، اصول و روش های تربیت از منظر پیامبر اکرم(ص) مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه ی آماری، کلیه ی احادیث و روایات موجود در منابع معتبر منسوب به آن حضرت بوده اند. بنابراین، نمونه گیری انجام نشده است. ابزار پژوهش، فهرست وارسی بوده که روایی صوری آن به وسیله ی تأمین نظریات صاحب نظران و پایایی آن نیز طی محاسبه ی ضریب همبستگی داده های حاصل از تحلیل اولیه با تحلیل مجزای دیگر برابربا 87 بوده است. داده های حاصل از تحلیل اسنادی، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته و در نهایت، شش مبنای تربیتی، شانزده اصل تربیتی به علاوه ی سی و هشت روش تربیتی مربوط به آنها به دست آمدند.


مقدمه

پیامبر اکرم(ص) وجود عینی قرآن کریم است که با رفتار و گفتار خود، آیات الهی را به منصه ی ظهور رسانده است. لذا سنت نبوی، هم سنگ قرآن عظیم، اولین بنا در بنیان رفیع فرهنگ و نظام تربیت اسلامی به شمار می رود. خداوند در سوره ی احزاب، پیامبر اسلام(ص) را به عنوان الگوی مناسبی برای انسان ها معرفی کرده است: «لَقَد کانَ لَکُم فی رسُول اللّه أُسوَه حَسَنه...» (احزاب،21)؛ و این معرفی "در واقع بیان بزرگ ترین تفاوت مکتب انبیا و غیر آن است، چرا که مکتب انبیا از خصوصیت عملی بودن و توجه به عینیت داشتن برخوردار است" (دلشاد تهرانی،1372 ،17). همچنین برانگیخته شدن وی به پیامبری از سوی خداوند، دلیلی برای هدایت انسان ها بود، چرا که قاعده ی لطف پروردگار بر این امر حکم می کرده است. به نص صریح قرآن، اگر تربیت الهی پروردگار توسط مربیان برگزیده صورت نمی گرفت، هدایت آنها میسر نمی شد و آنها در گمراهی و ضلالت باقی می ماندند: «هُوَ الّذی بَعثَ فی اْلأمِّیِّینَ رَسُولاً مِنهُم یَتلُوا عَلیهِم آیاته وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَه وَ إن کانُوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ» (جمعه، 2). طبق این آیه ی شریفه، تزکیه و تقوا و تعلیم کتاب و حکمت از اهداف بعثت انبیا به شمار می رود (نصری،1376). تربیت پیامبر اسلام(ص) بود که در عصر جاهلیت از انسان هایی که قرن ها از تمدن و فرهنگ دور بودند زاهدان ودلاورانی ساخت که پس از گذشت نیم قرن از طلوع اسلام، فرمانروای نیمی از جهان شدند(الصفار، 1383).

بنابراین چنانچه مبانی و اصول تربیت از آموزه های والای پیامبر اکرم(ص) به درستی تحلیل و تبیین شود، می تواند به عنوان مناسب ترین نمونه برای عملکردهای تربیتی جامعه ی اسلامی ما تلقی گردد. با دقت و تأمل در احادیث و روایات بسیاری که از سیره و سنت نبوی به دست ما رسیده است، می توان به استخراج مبانی و اصول مناسبی برای تربیت اقدام نمود. 
هر چند با نگاهی به احادیث وروایات منسوب به آن حضرت، تعریف مشخصی برای تربیت یافت نمی شود، لیکن با توجه به مجموعه ی آموزه های آن حضرت می توان تربیت را این گونه تعریف کرد: به ظهور رساندن استعدادهای کمالی انسان با توجه به فطرت الهی وی و در جهت مسیری که خداوند از طریق آیاتش در اختیار وی قرار داده است. 
تربیت از دیدگاه هر مکتب با توجه به نگاهش به انسان و جهان، مبانی، اصول و روش های خاصی پیدا می کند. به طور کلی «مبانی تربیت از موقع آدمی و امکانات و محدودیت هایش و نیز از ضرورت هایی که حیاتش همواره تحت تأثیر آنهاست بحث می کند» (شکوهی، 1378، 61)، و منظور از اصول تربیت «مفاهیم و نظریه ها و قواعد نسبتا کلی است که در بیشتر موارد صادق است و باید راهنمای مربیان، معلمان، مدیران، اولیای فرهنگ و والدین دانش آموزان در کلیه ی اعمال تربیتی باشد» (شریعتمداری،1364 ،11)، یا به بیانی دیگر «مقصود از اصل قاعده ی عامه ای است که می توان آن را به منزله ی دستورالعملی کلی در نظر گرفت و از آن به عنوان راهنمای عمل در تدابیر تربیتی استفاده کرد»(باقری، 1374، 64) 
متأسفانه با وجود اهمیت بسیار زیاد دیدگاه های تربیتی پیامبر اکرم(ص)، به جز معدود تحقیقاتی که به ذکر آراء تربیتی آن حضرت در کنار معصومین دیگر پرداخته بودند، هیچ تحقیق و پژوهش مستقلی در این زمینه یافت نگردید. صفار (ترجمه ی انصاری، 1383) در فصلی از کتاب به توضیح مختصر سیره ی تربیتی آن حضرت پرداخته است. حسینی زاده (1383) در جلد اول و چهارم مجموعه ی «سیره تربیتی پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام به ذکر دیدگاه های تربیتی معصومین(علیهم السلام)، از جمله پیامبر اکرم(ص)، به ترتیب در خصوص تربیت فرزند و آموزش های دینی پرداخته است. داوودی (1383) نیز در جلد دوم همان مجموعه به ذکر دیدگاه های تربیتی معصومین(علیهم السلام)، ازجمله پیامبر اکرم(ص)، در خصوص تربیت دینی پرداخته است. 
لذا پژوهش حاضر با بهره گیری از روش علمی تحلیل اسنادی در کلیه ی متونی که حاوی احادیث و روایات پیامبر(ص) می باشند و با هدف تبیین مبانی و اصول تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم(ص)، به استخراج مفاهیمی در جهت هدف کلی مذکور پرداخته و تلاش اندکی بوده است در جهت ترغیب هر چه بیشتر اندیشمندان کشورمان در استفاده از تعالیم نورانی آن حضرت(ص) در امر تربیت. 
در مطالعه ی حاضر، سؤال های اساسی ذیل طرح و مورد بررسی قرار گرفته است:

1) مبانی تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم(ص) کدامند؟ 
2) اصول تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم(ص) کدامند؟ 
3) روش های تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم(ص) کدامند؟

روش پژوهش

روش پژوهش حاضر از نوع تحلیل اسنادی بوده، که طی آن مفاد روایات و احادیث موجود در منابع معتبر منسوب به پیامبر اکرم(ص) مورد تحلیل قرار گرفته است.

جامعه، نمونه و روش نمونه گیری

جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی متون در دسترس مربوط به پیامبر اکرم(ص) بوده است. در این پژوهش به واسطه ی لزوم جامعیت پژوهش، نمونه گیری انجام نشده و کل جامعه ی آماری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.

ابزار و گردآوری داده ها

در پژوهش حاضر از فرم وارسی باز و بدون پیش سازمان یافتگی، که در آن شش موقعیت برای ثبت آدرس، متن عربی، متن فارسی، ابعاد، ابواب و زمینه ی مصداقی تعبیه شده بود، استفاده شد. واحد تحلیل محتوای مجموعه، جملات، عبارات و مضامین موجود در روایات و احادیث موجود در منابع معتبر منسوب به پیامبر اکرم(ص) بوده است. برای انسجام بخشی به تحلیل های مذکور تعدادی نمونه ی اولیه در زمینه های سه گانه (ابعاد، ابواب و زمینه ی مصداقی) به عنوان الگو تهیه و در طول تحلیل از آنها به عنوان میزان تشخیص، برای تحلیل سه بخش مذکور استفاده شده است. روایی صوری فرم به وسیله ی تأمین نظریات صاحب نظران و پایایی آن نیز، به وسیله ی محاسبه ضریب همبستگی داده های حاصل از تحلیل انجام شده ی اولیه با تحلیل انجام شده توسط متخصص دیگر بررسی شده که نتیجه ی حاصله برابر با 0/87 بوده است.

شیوه ی اجرا و مراحل انجام پژوهش

پس از تعیین عبارات میزان برای سه زمینه ی مذکور با استفاده از فرم وارسی به تحلیل محتوای جملات، عبارات و مضامین مربوط به روایات و احادیث موجود در منابع معتبر منسوب به پیامبر اکرم(ص) پرداخته شد. بر این اساس، پس از برخورد با عباراتی در راستای هر یک از سه زمینه ی مذکور (مبانی، اصول و روش های تربیتی) به تفکیک با ذکر شش مورد گفته شده از جمله آدرس، متن عربی، متن فارسی و هر یک از سه زمینه ی متناسب با متن اعم از ابعاد ،ابواب و زمینه در ابزار مذکور درج می گردید.

روش تحلیل داده ها

به منظور تحلیل داده های حاصل از ابزار پژوهش با روش تحلیل اسنادی به تفکیک و طبقه بندی سه زمینه ی مذکور و انعکاس آنها در جداول مرتبط و شرح کیفی هر یک از جداول پرداخته شده است.

یافته های پژوهش

در اینجا به تحلیل سؤال های پژوهش پرداخته خواهد شد.

بررسی سؤال اول پژوهش


1) مبانی تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم(ص) کدامند؟ 
بنابر نتایج تحلیل های انجام شده در خصوص مبانی تربیت از دیدگاه پیامبر(ص) و طبقه بندی به دست آمده از آنها، طی جداول شماره یک تا شش پژوهش، شش مبنای تربیتی از دیدگاه پیامبر اکرم(ص) شناسایی گردید که شامل مبناهایی همچون فطرت، عقلانیت، کرامت، جذبه ی حسن و احسان، نقایص ذاتی انسان و وجود رابط می باشد(شرح این مبانی به همراه جداول مربوطه، با توجه به پیوستگی میان یافته های سوال اول و دوم، در بخش بعد ارائه خواهد شد).

بررسی سؤال دوم و سوم پژوهش

2) اصول تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم(ص) کدامند؟ 
3) روش های تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم(ص) کدامند؟ 

در اینجا با توجه به یافته های سؤال اول، بنابر نتایج مندرج در جداول مربوطه، پس از ذکر هر یک از مبانی تربیتی شش گانه، درباره ی اصول و روش های تربیتی مربوط به آن بحث خواهد شد.

1) مبنای اول: فطرت

در انسان شناسی اسلامی، «فطرت» اشاره به ویژگی هایی دارد که در اصل خلقت و آفرینش انسان همراه وی بوده است و این ویژگی ها زمینه ی گرایش های ایمانی و اخلاقی وی است. آیات قرآنی اشاره به گرایش فطری انسان ها به دین حنیف خداوند دارد: «فَأقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفًا فِطرَتَ اللّه الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها لا تَبدیلَ لِخَلقِ اللّه» (روم ، 30). در حدیثی که امام باقر(ع) از آن حضرت(ص) نقل فرموده اند، پیامبر اکرم(ص) تولد هر مولودی را بر اساس فطرت می دانند و مقصود از آن، معرفت به این مطلب است که خداوند آفریدگار او است(کلینی، بی تا، ج2، 12).

1-1) اصل یک (از مبنای اول ): تذکر

اهمیت این اصل به اندازه ای است که گاه تنها وظیفه ی پیامبر(ص) در قرآن کریم «تذکر» بیان شده است: «فَذَکِّر إنَّما أَنتَ مُذَکِّر» (غاشیه، 21). تذکر به معنای به یاد آوردن، بیان گر آن است که گاه می باید آنچه را که آدمی فراموش کرده است یا امکان فراموشی آن وجود دارد به وی تذکر داد. به زعم دکتر باقری (1374)، تذکر دو گونه است؛ یکی آنکه علم فراموش شده را به یاد می آورد و دیگر آنکه علم فراموش نشده را زنده می کند و بر می انگیزد. پیامبر اکرم(ص) به فرستادگان خود به شهرهای دیگر نیز سفارش می کردند که قیامت و مرگ را برای مردم یادآوری کنند. به عنوان نمونه، به معاذبن جبل، زمانی که وی را به یمن فرستاد توصیه کرد: 
«خدا و روز قیامت را به آنان یادآوری کن» (مجلسی، 1403 هـ، ج127، 74).

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-1-1) موعظه

موعظه یا پند یکی از روش های دعوت به راه خدا است که در قرآن به پیامبر(ص) توصیه شده است: 
«ادْعُ إِی‏ سَبیلِ رَبّکَ بِالحِکمَه وَ المَوعِظَه الحَسَنَه...» (نحل، 125). داودی (1383) معانی دلخواه و اصطلاحی موعظه را این گونه بیان کرده است: 
معنای لغوی: منع و بازدارندگی از راه بیم دادن؛ 
معنای اصطلاحی (1): بازداشتن از معصیت و دعوت به اطاعت؛ 
معنای اصطلاحی (2): ارشاد و راهنمایی به اطاعت از خدا و دوری از معصیت. 
این روش در تربیت هنگامی بیشترین فایده را خواهد داشت که موعظه کننده، خود عامل به وعظش بوده و آن را به شیوه ای نرم و مهرانگیز و حتی الامکان به صورت خصوصی و فردی بیان کند. 
در سیره ی پیامبر اکرم(ص) آمده است که «هنگام موعظه شانه های آن حضرت از شدت تأثر حرکت می کرد» (مجلسی، 1403 هـ، ج50، 211).

2-1-1) بیان قصه

تمامی مربیان و مخاطبان یکسان نیستند و برخی را بیان سرگذشت ها و داستان های جذاب اقوام و ملل، که آموزنده هستند، می توان تربیت کرد. بخش عمده ای از آیات قرآن نیز بدین گونه است که البته هدف از آنها عبرت آموزی و تعقل ذکر گردیده است: « لَقَد کانَ فی قَصَصِهِم عِبْرَهٌ ِلأولِی الألباب» (یوسف، 111). این شیوه، خصوصاً برای عوام مردم و همچنین کودکان و نوجوانان، بسیار جذاب و مفید است. 
رسول اکرم(ص) در بسیاری از اوقات از این شیوه ی تربیتی به خوبی استفاده می کردند. به عنوان نمونه از ایشان نقل شده است که فرموده اند: «در روز قیامت فرمان می رسد که بنده ای را به جهنم ببرند، پس او را بدان سوی می کشند، اما گروهی از مؤمنان که در دنیا او را می شناختند رو به جانب آفریدگار آورده و می گویند: پروردگارا، این فرد در دنیا ما را به سوی تو دعوت می کرد، شفاعت ما را درباره ی او بپذیر، و خدای مهربان شفاعت آنان را می پذیرد و آن بنده را از عذاب نجات می دهد» (الصفار، 1383، 185 ؛ به نقل از روضه الواعظین).

3-1-1) یادآوری نعمت ها

یادآوری نعمت ها در تمامی زندگی انسان (به شیوه ی فردی یا اجتماعی) نقش مهمی ایفا می کند. بهترین نمونه ی این شیوه، گفت و گوی خداوند با پیامبر(ص) و یادآوری مواهب و نعمت هایی است که خداوند در هنگام سختی های پیامبر(ص) به او عطا کرده بود. این موارد در سوره ی مبارکه ضحی آمده است :«أ لَم یَجِدکَ یَتیمًا فَآوی‏ وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدی‏» (ضحی، 7-6)

2-1) اصل دو (از مبنای اول ): بندگی خدا

اصولاً خداجویی و خداگرایی از خصوصیات فطری انسان هاست و مربیان نیز باید به این اصل توجه داشته و اطاعت خدا را سرلوحه ی تمامی فعالیت های خویش قرار دهند. رسول خدا(ص) خصیصه ی ممتاز خود را عبودیت می دانست؛ امتیازی که مسلمانان هر چند مرتبه به آن شهادت می دهند. پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: «إن الله یحب الشابّ الذی یفنی شبابه فی طاعه الله» (المتقی، 1409 هـ، ج15، 776)؛ یعنی خداوند جوانی را که جوانی خود را در راه اطاعت خدا صرف کند، دوست دارد. تربیت عبادی در سیره ی پیامبر اکرم(ص) عبارت است از آموزش قران، آموزش فرایض دینی، آموزش ذکر و دعا (داوودی، 1383).

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-2-1) اهمیت دادن به نماز

نماز نور چشم رسول خدا بود و ایشان تأکید بسیاری بر آن داشتند. نقل کرده اند که جوانی از انصار پشت سر پیامبر(ص) نماز می خواند و در عین حال به اعمال زشت دست می زد؛ در باره ی او با پیامبر(ص) صحبت کردند، آن حضرت فرمود: سرانجام روزی نماز او را باز می دارد (مجلسی، 1403 هـ، ج82، 198). ایشان در اهمیت این امر می فرمودند:«احب الاعمال الی الله الصلاه لوقتها» (کرمی فریدنی، 1384، 38)؛ یعنی، محبوب ترین کارها در پیشگاه خدا، نماز به هنگامه ی آن است.

2-2-1) خشنودی به قضا و حکم خدا

پیامبر اکرم(ص) در این باره فرموده اند: «کسی که به داوری خدا در آفرینش خشنود نمی گردد و به اندازه گیری و نظام بخشی او ایمان نمی آورد، باید خدایی جز خدای یکتا بجوید» (همان، 524) 
جدول شماره 1: مبنای تربیتی فطرت و اصول و روش های تربیتی آن از دیدگاه پیامبر(ص)

مبنا

اصل

روش

فطرت

تذکر

موعظه

بیان قصه

یادآوری نعمت ها

بندگی خدا

اهمیت دادن به نماز

خشنودی به قضا و حکم خدا

2) مبنای دوم: عقلانیت

یکی از ویژگی های انسان و بلکه وجه تمایز او با سایر مخلوقات، قوه ی تعقل و اندیشه ورزی اوست و انسانیت انسان با این ملاک به منصه ی ظهور می رسد. می توان گفت که تمام قوای دیگر انسانی نیز به نوعی تحت نفوذ قدرت عقلانی وی قرار دارند. پیامبر اکرم(ص) عقل را به عنوان راهنمای انسان در زندگی معرفی می کند و در بیانی دیگر شرط دینداری را برخورداری از عقل می دانند: «إنما یدرک الخیر کله بالعقل و لا دین لمن لا عقل له» (ابن شعبه حرانی، 1369، 53)؛ یعنی امر خیر به وسیله عقل دریافت می شود و کسی که فاقد عقل است، فاقد دین نیز می باشد.

1-2) اصل یک (از مبنای دوم): تعقل

از آنجا که عقلانیت از خصوصیات و ویژگی های منحصر به فرد انسان است، لذا به کارگیری قوه ی عاقله به عنوان یک اصل تربیتی قابل استنتاج است. در بیان چیستی تعقل بسیار سخن گفته اند.«هر گاه تفکر و تعقل به نحو مترادف به کار روند، مقصود همین تفکر هدایت شده است. پس می توان گفت که هر تعقلی، تفکر است، اما هر تفکری تعقل نیست و از این رو اصل تعقل بیان گر آن است که باید پویش بی وقفه فکر و اندیشه ی آدمی را هدایت کرد» (باقری، 1374، 138). 
دکتر شریعتمداری (1373) نیز مراحل فعالیت عقلانی را این چنین بر می شمارد: 1) تشخیص موقعیت؛ 2) مشخص ساختن یا موضوع مسأله؛ 3) جمع آوری اطلاعات؛ 4) تهیه راه حل ها؛ 5) انتخاب بهترین راه حل. پیامبر اکرم(ص) در این مورد اشارات بسیاری دارند. به عنوان نمونه، «اول ما خلق الله العقل» (مجلسی، 1403 هـ، ج1، 97)؛ یعنی، اولین چیزی که خداوند آفرید عقل بود، یا «اصل الانسان لبّه و عقله» (همان، ج1، 82)؛ یعنی، اصل انسان مغز و عقل اوست. از بیان پیامبر(ص) ده خصلت ستوده برای عاقلان آمده است: «حلم و بردباری، عفو و گذشت، تواضع و فروتنی، شتاب به عمل نیک، سخن خیر از روی تدبر و سکوت از شر، پناه بردن به خدا در فتنه ها، نگهداری دست و زبان، اغتنام فضایل، شرم و حیا و پرهیز از حرص و آز» (ابن شعبه حرّانی، 1369، 69).

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده درا ین اصل عبارتند از:

2-1-1) پرسش و پاسخ

روایات بسیاری در این خصوص وجود دارد که آن حضرت(ص) با این روش به تربیت یاران و افرادش می پرداختند و آن را بسیار سودمند می دانستند. به عنوان نمونه نقل شده است که روزی پیامبر اکرم(ص) خطاب به یارانشان فرمودند: «می دانید چه کسی مفلس است؟ اصحاب پاسخ دادند: از نظر ما مفلس کسی است که پول و کالایی نداشته باشد. رسول خدا(ص) فرمودند: مفلس کسی است که وارد صحنه ی قیامت شود در حالی که نامه ی عملش پر از نماز و روزه و زکات باشد، اما به برخی از مردم دشنام داده و به بعضی تهمت زده یا مال کسی را غصب کرده و یا کسی را کشته یا کتک زده باشد، و ناچار شود پاداش عبادت هایش را به افرادی که بر آنها ستم وارد کرده ببخشد» (مجلسی، 1403 هـ، ج72، 6)

2-1-2) گفت و گو

گفت و گو همیشه بهترین شیوه برای مبادله ی فکری بین انسان های عاقل محسوب می شود. پیامبر اکرم(ص) نیز از این شیوه برای تربیت دیگران و به تعقل واداشتن آنها استفاده کرده و به گونه ای مسالمت آمیز حتی از گفت و گو با کافران یا مشرکان و بی دینان ابایی نداشتند. نمونه های بسیاری از به کار گیری این شیوه توسط پیامبر اکرم(ص) و سایر معصومین(علیهم السلام) به عناوین مختلف وجود دارد و همیشه برای این امر آماده بودند (مانند مواردی که در کتاب «گفت و گوی تمدن ها در قرآن و حدیث» (محمدی ری شهری، 1379) ذکر شده است) که در اینجا، جهت اختصار، آورده نمی شوند.

3-1-2) ذکر مثل

این روش به علت وجود جذبه های خاص، سادگی بیان و آشنا بودن با مخاطب می تواند توجه افراد را به خود جلب کند. قرآن نیز از مثال های فراوانی برای بیان مطالب خود استفاده کرده است، لیکن تنها عاقلان و عالمان را برای این امر مخاطب قرار می دهد «وَ تِلکَ الأمثالُ نَضرِبُها لِلنّاس وَ ما یَعقِلُها إلاَّ العالِمُون» (عنکبوت، 43). 
در سیره ی تربیتی پیامبر اکرم(ص) نیز به عنوان نمونه می توان به «مثال گناهان» اشاره کرد؛ آنجا که ایشان در مسافرتی با یاران خود به سرزمین بی آب و علفی رسیدند و از هر یک از یاران خواستند که هیزم بیاورند. یاران وی که ابتدا تصور نمی کردند هیزم زیادی جمع شود، پس از مدتی مقدار زیادی هیزم جمع آوری کردند. حضرت نیز از چگونگی انباشته شدن گناهان با کنار هم آمدن گناهان کوچک خبر دادند (کلینی، 1409 هـ، ج2، 218).

4-1-2) مبارزه با خرافات و قشریون

اسلام با تأیید حکمت و تفکر منطقی پایه ی خرافات را متزلزل کرده و همیشه با دعوت به اعتدال از هر گونه سطحی نگری نیز منع کرده است. به عنوان نمونه می توان به مبارزه ی پیامبر اکرم(ص) با خرافات شایع شده پس از مرگ فرزندش (ابراهیم) اشاره داشت.

5-1-2) ارزش دادن به علم و علم آموزی

همان طور که می دانیم پیامبر اکرم(ص) کسب علم را برای هر مسلمان واجب (فریضه) تلقی می کردند:«طلب العلم فریضه علی کل مسلم» (کلینی، 1409 هـ، ج1، 35). ایشان قلم دانشمندان را والاتر از خون شهدا دانسته و حتی کسب علم از کافران را نیز صلاح می دانستند. در این مورد روایت مشهوری وجود دارد: «حضرت رسول(ص) وارد مسجد مدینه می شود و دو گروه را مشاهده می کند؛ گروهی به عبادت و گروهی به تعلیم و تعلم اشتغال داشتند. ایشان ضمن ستایش از کار هر دو گروه فرمودند «لکن من برای تعلیم و تعلم فرستاده شده ام» و به طرف دسته ای رفت که به تعلیم و تعلم اشتغال داشتند» (شهید ثانی، 1359، 10).

2-2) اصل دو (از مبنای دوم ): نظم و انضباط

به زعم دلشاد تهرانی (1372، 426)، «نظم، ناشی از همسویی قوای درونی انسان است و مادامی که قوای درونی انسان، همسو و هم جهت نباشند، انسان منظم نمی شود. قوه ی عاقله، قوه ی شهویه، قوه ی غضبیه و قوه ی عملیه باید هسمو شوند تا انسان بتواند در خود نظم ایجاد کند. اگر این قوا با حاکمیت عقل همسو شوند، نظم الهی خواهد بود و اگر با حاکمیت نفس همسو شوند، نظم دنیایی خواهد بود». سیره ی پیامبر اکرم(ص) نیز تنظیم امور و نظام دادن به زندگی انسانی خود بود. عمل به قرآن نظام دهنده ی فرد و جامعه است و نظم شخصی و اجتماعی پیامبر اکرم(ص) حاکی از نفوذ بسیار پر اهمیت این امر در زندگی ایشان است؛ تا آنجا که رسول خدا(ص) برای تمامی وسایل شخصی خود نامی انتخاب کرده بودند و نیز بر صفوف نماز جماعت بسیار تأکید داشتند: «یا ایها الناس اقیموا صفوفکم، و حاذوا بین مناکبکم لئلا یکون بینکم خلل و لا تخالفوا فیخالف الله بین قلوبکم، الا وانی اراکم من خلفی» (حرّ العاملی، 1367، ج5، 472)؛ یعنی ای مردم صف هایتان را منظم کنید و دوش به دوش بایستید تا فاصله و جدایی و خلل میان شما نباشد، و نامرتب نباشید، و گرنه خداوند دل های شما را از یکدیگر دور می گرداند، و من شما را از پشت سر می بینم.

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

2-2-1) مراقبت از صفوف نماز

ظاهراً این امر کم اهمیت جلوه می کند، ولی اگر به رژه ی نظامی هر کشور، که از دیدگاه نظامی ـ سیاسی تأثیر مهمی در نمایش قدرت و صلابت نظامی آن کشور دارد، توجه داشته باشیم، می توان صفوف نماز را نیز نمایش همبستگی و اتحاد جامعه ی مسلمین دانست. لذا تأکید پیامبر اکرم(ص) بر مراقبت از صفوف نماز را می توان شیوه و روش بسیار مؤثری در تربیت اجتماعی مسلمانان قلمداد کرد: «صف هایتان را منظم کنید و نامرتب نباشید که دل هایتان پراکنده می شود» (المتقی، 1409 هـ، ج7، 6782). همچنین ایشان فرموده اند: «میان صف ها را پر کنید، دوش به دوش یکدیگر بایستید تا شیطان بر شما غلبه نکند» (حرّ العاملی، 1367، ج5، 472).

2-2-2) تقسیم ساعات شبانه روز

پیامبر اکرم(ص) اسوه ی نظم و انضباط بودند. ایشان در تمامی طول شبانه روز برنامه ی مشخصی برای خود داشتند: «و چون آن حضرت به منزل می رفتند، اوقات خویش را به سه قسمت تقسیم می کردند: قسمتی را برای عبادت خدا، قسمتی را برای اهل بیت خود و قسمتی را برای خود اختصاص می دادند. سپس آن قسمتی را که به خود اختصاص داده بودند میان خود و مردم تقسیم می کردند و بخشی از آن را به مردم اختصاص می دادند و عام و خاص را می پذیرفتند و چیزی از آنان مضایقه نمی کردند» (ابن شعبه حرانی، 1369، 307). 
از ابوذر نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «بر عاقل واجب است که برای خود ساعاتی را داشته باشد، ساعتی برای مناجات با پروردگار، ساعتی جهت محاسبه و رسیدگی به اعمال و کردار خود، ساعتی جهت تفکر در آنچه خداوند نسبت به او انجام داده و ساعتی جهت خلوت برای خویش و بهره گرفتن از حلال» (مجلسی، 1403 هـ، ج71، 323). 
جدول شماره 2: مبنای تربیت عقلانیت و اصول و روش های تربیتی آن از دیدگاه پیامبر(ص)

مبنا

اصل

روش

عقلانیت

تذکر

پرسش و پاسخ

گفت و گو

ذکر مثل

مبارزه با خرافات و قشر بودن

ارزش دادن به علم و علم آموزی

نظم و انظباط

مراقبت از صفوف نماز

تقسیم شبانه روز


3) مبنای سوم: کرامت

یکی از مهم ترین مبانی تربیتی از دیدگاه اسلامی کرامت انسان است. «کرامت، بزرگواری است و بزرگواری، حاصل بهره وری معین یک موجود است، بی آن که پای مقایسه با غیر در آن گشوده شود و هر گاه چنین شد آن را فضیلت گویند، نه کرامت» (باقری، 1374، 132). کرامت دارای دو مرتبه ی ذاتی و اکتسابی است. انسان به دلیل داشتن کرامت ذاتی از موجودات دیگر جهان برتر است و نوع دوم آن از طریق تقوی و پرهیزگاری و در پرتو تربیت و مجاهدت به دست می آید (رهبر، 1380). در این حال کریم ترین انسان ها نزد پروردگار کسانی هستند که از تقوای بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند: «إنَّ أکرَمَکُم عِندَ اللّهِ أَتقاکُمْ» (حجرات، 13)

1-3) اصل یک (از مبنای سوم): عزت

با توجه به کرامت ذاتی انسان باید توجه داشت که همیشه او را مکرم و عزیز شمرده و عزت نفس او را خدشه دار نسازیم و باید دانست که ظاهر دنیایی اشخاص (از جمله نوع رنگ پوست و قیافه یا طبقه اجتماعی یا شغل یا...) دلیل کرامت اشخاص نیست و نباید با به رخ کشیدن آنها عزت نفس افراد را تضعیف کرد. پیامبر اکرم(ص) در این باره فرموده اند: «اطلبوا الحوائج بعزّ الأنفس» (کرفریدنی، 1384، 79)؛ یعنی خواسته های خود را با عزت نفس بطلبید. انسان با عزت، سخت، محکم، نفوذناپذیر، راسخ، استوار و شکست ناپذیر است و بالاترین عزت در وهله ی اول نزد خداوند و رسولش و در نهایت در نزد مؤمنان است. « وَ لِلّهِ العِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلمُؤمِنین» (منافقون، 8). 
مهم ترین شیوه ی تقویت و حفظ عزت، اطاعت خدا و تقوای الهی است. رسول خدا(ص) فرموده اند: «خداوند هر روز ندا می دهد که من پروردگار شما هستم. و هر کس که خواهان عزت در دو جهان است، از خدای عزیز اطاعت کند» (المتقی، 1409 هـ، ج15، 784).

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-1-3) تغافل

با توجه به اصل لذت، در برخی موارد بر مربی لازم است تا با چشم پوشی از خطاهای مربی و مخفی کردن آنها در حفظ عزت نفس وی بکوشد. تغافل نشانه ی بزرگواری و فروتنی مربی نیز می باشد و مایه ی بزرگ منشی مربی می گردد. پیامبر اکرم(ص) آن قدر در پذیرش عذر تراشی های منافقینی که به ظاهر مؤمن بودند پیش می رفت که آنان وی را به طعنه، گوش شنوا (حاکی از ساده لوحی) می خواندند، یعنی این که او هر عذری را به دیده ی قبول می نگرد، لیکن خداوند فرمود: « قُل أُذُنُ خَیرٍ لَکُم» (توبه، 61)

2-1-3) گذشت در عین قدرت

مهم ترین رفتار پیامبر(ص) در این مورد پس از فتح مکه اتفاق افتاد که وی با قدرتی که پس از پیروزی به دست آورده بود می توانست از اشخاص کافر مشرک بسیاری انتقام بگیرد، لیکن با گذشت خود حرکتی تربیتی و پسندیده انجام داد و به آنان گفت که امروز دیگر نکوهشی بر شما نیست؛ بروید همه ی شما آزادید (الصفار، 1383، 165).

3-1-3) ارزش دادن به کار و کارگر

کار را جوهره وجودی مرد می دانند و کارگران قشر عمده ای از افراد جامعه هستند. بنابراین ارزش نهادن به این دو امر در بالا بردن عزت نفس آدمیان بسیار تأثیر دارد. خود آن حضرت(ص) تمام کارهای شخصی خود را به تنهایی انجام می دادند و به کسی اجازه نمی دادند کارهای وی را انجام دهد. پیامبر اکرم(ص) همچنین می فرمودند: «الکادّ علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله» (کلینی، بی تا، ج 5، 88)؛ یعنی تلاش کننده و زحمتکش در راه خانواده ی خویش، همچون مجاهد راه خداست.

2-3) اصل دو (از مبنای سوم): استقلال

استقلال یعنی تکیه بر حق و گسستن از غیر و چشم امید به دوست داشتن. پیامبر اکرم(ص) هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ عملی مستقل بود و با رفتار و گفتار خویش به این اصل دعوت می کرد. آن حضرت(ص) کارهای شخصی را خود انجام می داد و اجازه نمی داد کسی برای او به زحمت بیفتد. ایشان می فرمودند: « کلوا من کدّ ایدیکم» (مجلسی، 1403 هـ، ج66، 314)؛ یعنی از دسترنج خود بخورید. 
از اموری که نشانه ی عدم استقلال بوده و سخت مورد نکوهش قرار گرفته است، سربار دیگران بودن است. ا مام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده اند: «ملعون من القی کلّه علی الناس» (ابن شعبه حرانی، 1369، 29)؛ یعنی مورد لعنت است که آن خود را سربار دیگران سازد.

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-2-3) کار و تلاش

تأکید معصومین (علیهم السلام)، خصوصاً رسول خدا(ص)، بر کار و تلاش مستمر از روش های انسان ساز آن بزرگان بوده است و خود نیز جلوتر از هر کس دیگری بخشی از زندگی خود را فعالیت در جهت کسب روزی حلال قرار داده بودند. پیامبر اکرم(ص) در این باره بیان داشته اند: «هر کس از دسترنج خود ارتزاق کند در قیامت در صف پیامبران قرار گیرد و پاداش آنان را برد» (مجلسی، 1403 هـ، ج13، 10).

2-2-3) قناعت

پیامبر اکرم(ص) از قناعت با عنوان مالی پایان ناپذیر یاد کرده و پیروان خود را به قناعت ورزیدن فرا می خواندند: «علیکم بالقناعه، فانّ القناعه مال لا ینفذ» (کرمی فریدنی، 1384، 378). در جای دیگر، ایشان بهترین مؤمنین را قانع ترین آنها بر می شمارند: «خیار المؤمنین القانع» (همان، 283). 
جدول شماره 3: مبنای تربیتی کرمت و اصول و روش های تربیتی آن از دیدگاه پیامبر(ص)

 

مبنا

اصل

روش

کرامت

عزت

تغافل

گذشت در عین قدرت

ارزش دادن به کار و کارگر

استقلال

کار و تلاش

قناعت


4) مبنای چهارم: جذبه حسن و احسان

تأکید پیامبر اکرم(ص) به زیبایی ها، نیکویی ها و اخلاق حسنه، نشان از همسبتگی خوبی ها و زیبایی ها با روح انسان دارد. «حُسن، گاه از طریق حس دریافت می شود و گاه از طریق غیر حس، و از این رو به اعتبار نخست، به معنی زیبایی و به اعتبار دوم به معنی خوبی خواهد بود» (باقری، 1374، 111). آن حضرت(ص) همچنین هدف بعثت خود را اتمام مکارم الاخلاق بیان می دارد.

1-4) اصل یک (از مبنای چهارم): زیبایی و آراستگی

اصل آراستگی بیان گر آنست که «در جریان تربیت، باید صورت آنچه عرضه می شود نیک آراست تا رغبت ها نیز برانگیخته شود» (همان 112). پیامبر(ص) درباره ی زیبایی و آراستگی فرموده اند: «انّ الله تعالی جمیل و یحبّ الجمال، سخیّ یحبّ السخاء، نظیف یحبّ النظافه» (کرمی فریدنی، 1384، 86)؛ یعنی خدا زیباست و زیبایی را دوست می دارد، بخشنده است و بخشیدن را دوست می دارد، پاکیزه است و پاکیزگی را دوست می دارد. همچنین می دانیم که ایشان همیشه به آراستگی ظاهر خود با شانه کردن و عطر زدن و نگاه به آب برای مرتب کردن سر و روی خویش توجه داشتند.

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-1-4) آراستن ظاهر

پیامبر اکرم(ص) توجه زیاد به این امر داشته اند و در این باره فرموده اند: «جامه هایتان را بشویید و موهای اضافی را بچینید. مسواک بزنید و آراسته و بهداشتی زندگی کنید» (کرمی فریدنی، 1384، 86).

2-1-4) فصاحت زبان و کلام

کلام انسان تبیین کننده ی خواسته ها و تفکرات اوست. پیامبر اکرم(ص) در این خصوص فرموده اند: «جمال المرء فصاحه اللسان» (حرّالعاملی، 1367، ج3، 340)؛ یعنی زیبایی مرد به فصاحت زبانش است. نیز فرموده اند: «انّ من اجمل الجمال الشّعر الحسن و نغمه الصوت الحسن» (کلینی، بی تا، ج2، 615)؛ یعنی همانا از زیباترین زیبایی ها شعر زیبا و نغمه ی زیباست.

2-4) اصل دو (از مبنای چهارم): محبت

یکی از اساسی ترین نیازهای انسان پس از نیازهای زیستی، نیاز به محبت است. سیره ی پیامبر اکرم(ص) سرشار از توجه به این اصل است. رفتار محبت آمیز آن حضرت(ص) با فرزندان خود و دیگر کودکان و نیز با تمامی اطرافیان خود نماینده ی اهمیت این اصل نزد ایشان است (حسینی زاده، 1382). نقل است از پیامبر اکرم(ص) خطاب به مردی از اشراف جاهلیت، که اظهار می کرد تا کنون هیچ یک از فرزندانش را نبوسیده است، فرمودند: «من لا یُرحم، لا یَرحم» (مجلسی، 1403 هـ، ج43، 282)؛ کسی که نسبت به دیگری رحم ندارد، خدا نیز نسبت به او رحم ندارد.

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-2-4) نیکی به همگان

رسول خدا(ص) در این باره فرموده اند: «به آن کسی که درخور نیکی است و آن کسی که شایسته ی آن نیست نیکی نما؛ چرا که اگر نیکی ات به آن که شایسته ی آن بود رسید، که به شایسته اش رسیده است و اگر به کسی رسید که درخور آن نیست، تو خود درخور شایسته کرداری هستی و در هر صورت زیان نکرده ای» (کرمی فریدنی، 1384، 78).

2-2-4) نوازش فرزندان

درباره ی ان حضرت(ص) نقل شده است: «اذا صبح مسح علی رؤوس ولده و ولد ولده» (مجلسی، 1403 هـ، ج104، 99)؛ یعنی هر روز صبح بر سر فرزندان و نواده های خویش دست محبت می کشید.

3-4) اصل سه (از مبنای چهارم): پرهیز از خشونت

پیامبر اکرم(ص)، به جز هنگام رویارویی با دشمنان خدا، از تندی و خشونت استفاده نمی کردند. ایشان توصیه می کردند که از خشم و خشونت همیشه اجتناب کنید: «اجتنب الغضب» (کرمی فریدنی، 1384، 37).

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-3-4) نهی از رفتار تند با کودکان

پیامبر(ص) همیشه در برخورد با کودکان حتی در کوچک ترین مسائل مربوطه از شیوه ی برخورد خشونت آمیز نهی می فرمودند. گاهی پیش می آمد که کودکی در دامن رسول خدا(ص) ادرار می کرد، کسانی که ناظر بودند به تندی و خشونت با کودک برمی خاستند تا او را از این کار باز دارند، ولی آن حضرت(ص) آنان را از این طرز رفتار منع می کرد و می فرمود: «با تندی و خشونت از ادرار کودک جلوگیری نکنید» (همان، ج6، 153). 
جدول شماره 4: مبنای تربیتی جذبه حسن و احسان و اصول و روش های تربیتی آن از دیدگاه پیامبر(ص)

 

مبنا

اصل

روش

جذبه حسن و احسان

زیبایی و آراستگی

آراستن ظاهر

فصاحت زبان و کلام

محبت

نیکی به همگان

نوازش فرزندان

پرهیز از خشونت

نهی از رفتار تند با کودکان


5) مبنای پنجم: نقایص ذاتی انسان

هر انسانی به طور ذاتی دارای نقایصی است که در قرآن به آنها بسیار اشاره شده است؛ مانند عجولاً، جهولاً، ضعیفاً، منوعاً، هلوعاً، جزوعاً و... باید دید که که چگونه می توان با این نقایص ذاتی به شیوه ای مناسب برخورد تربیتی داشت و از آنها در جهت رشد و کمال انسان استفاده کرد. روایات و احادیث پیامبر اکرم(ص) نشان می دهد که آن حضرت در پی برطرف کردن، پوشاندن و اغماض آن نقایض بوده و راه های کاهش آنها را در نظر گرفته و به کار می بردند. در مقابل، نمایش ضعف ها و نقایص انسانی از خصایص شیطانی است که مربی باید از آنها به دور باشد.

1-5) اصل یک (از مبنای پنجم): مدارا

مدارا یعنی نرمی و ملایمت در رفتار با دیگران. خداوند در قرآن کریم رفق و مدارای پیامبر اکرم (ص) را ناشی از رحمتش بر وی دانسته و آن را مایه ی رو کردن اجتماع به وی بر می شمارد: «فَبِما رَحمَهٍ مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُم وَ لَو کُنتَ فَظًّا غَلیظَ القَلبِ لاَنفَضُّوا مِن حَولِکَ» (آل عمران، 159). 
پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: «امر ربی بمداراه الناس، کما امرنی باداء الفرایض» (مجلسی، 1403 هـ، ج9، 202)؛ یعنی پروردگارم مرا به مدارا با مردم دستور داده، چنان که به انجام واجبات دستور داده است. همچنین ایشان در جایی دیگر می فرمایند:«لا یکون الرفق فی شیء الّا زانه» (محمدی ری شهری، 1362، ج4، 156)؛ یعنی مدارا بر چیزی قرار نمی گیرد، مگر این که آن را زینت می بخشد.

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-1-5) تصحیح اشتباه مربی بدون ذکر نام

عایشه می گوید: «روزی پیغمبر(ص) عملی را انجام داد، و اجازه داد تا مسلمانان نیز آن کار را انجام دهند، ولی گروهی از ایشان با اعتقاد به نامشروع بودن آن عمل از انجامش خودداری کردند. وقتی این خبر به گوش او رسید مسلمانان را جمع کرد و پس از ادای خطبه و حمد و ثنای پروردگار خطاب به آنان گفت: چه شده است که گروهی از انجام عملی که من خود انجام داده ام پرهیز می کنند؟ سوگند به خدا که آگاهی من به دین خدا از آنان بیشتر و ترسم از عذاب الهی شدیدتر است» (الصفار، 1383، 188؛ به نقل از صحیح بخاری).

2-1-5) مرحله ای نمودن تکالیف

با توجه به ضعف ها و نقایص ذاتی انسان ها بهتر است تکالیف را از آسان به سخت و به صورت مرحله ای به آنها توصیه کنیم. این شیوه ای است که خدا و رسولش(ص) در انزال آیات الهی به تازه مسلمانان در پی گرفتند. تحریم شرب خمر در چند مرحله و درجات تقوای الهی از نمونه های بارز این شیوه است.

3-1-5) سعه صدر در مقابل مخالفان

کم تر مکتبی است که مانند دین مبین اسلام در مقابل مخالفان با سعه ی صدر و آرامش صحبت و بحث کند و ایشان را به بیان براهین خود دعوت کند: «قُل هاتُوا بُرهانَکُم إِن کُنتُم صادِقینَ» (بقره، 111). پیامبر اکرم(ص) در بیان صفات مؤمن فرموده اند: «اوسَعَ الناس صدرا» (مجلسی، 1403 هـ، ج67، 310)؛ یعنی سعه صدرش از همه مردم بیشتر است.

2-5) اصل دو (از مبنای پنجم): عدم تکلف

در این خصوص، «سیره ی نبی اکرم(ص) بر عدم تکلف استوار بود و آن را از افتخارات خود می شمرد، افتخار در بری بودن از تصنع و خودآرایی و بستن چیزی به خود و خود را به مشقت انداختن» (دلشاد تهرانی، 1372، 403). ایشان فرموده اند: «انّی لا احبّ المتکلّفین» (المتقی، 1409 هـ، ج11، 228)؛ من اهل تکلف را دوست ندارم.

روش های تربیتی

در این اصل روش های استنتاج شده عبارتند از:

1-2-5) آسان گیری

پیامبر اکرم(ص) در این باره فرموده اند: «آسان گیری و سهل انگاشتن مایه ی سود است و سخت گیری مایه ی شومی و بدبختی» (کرمی فریدنی، 1384، 341).

3-5) اصل سه (از مبنای پنجم): استقامت

سبب صیقل روح انبیا، صبر و استقامت و پایداری آنان بوده است. خداوند به پیامبرش توصیه به صبر می کند: «فَاصبِر کَما صَبَرَ أولُوا العَزمِ مِنَ الرُّسُلِ» (احقاف، 35)؛ یعنی تو هم مانند پیامبران اولی العزم صبور باش. یا در جای دیگری از قرآن می فرماید: «فَاستَقِم کَما أُمِرتَ» (شوری، 15) یعنی چنان که مأموری استقامت کن. 
رسول خدا(ص) فرموده اند: «انّ عظیم البلاء یکافأ به عظیم الجزاء، فاذا احب الله عبداً ابتلاه بعظیم البلاء فمن رضی فله عندالله الرضا و من سخط البلاء فله عندالله السخط» (کلینی، بی تا، ج3، 352)؛ یعنی بلای بزرگ به اجر بزرگ پاداش داده شود، و هر گاه خدا بنده ای را دوست دارد، به بلای بزرگ گرفتارش سازد. 
پس هر که راضی شود، نزد خدا برای او رضا باشد، و هر که ناراضی باشد، نزد خدا برایش رضا نیست.

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-3-5) صبر در مصیبت

با نگاهی به زندگی پیامبر اکرم(ص) می بینیم که تمام طول زندگی ایشان پر از مصیبت ها و مشکلات مختلف است و این نشان از صبر و استقامت بسیار ایشان دارد. آن حضرت در این مورد فرموده اند: «هیچ کس آن چنان که من در راه خدا آزار دیدم، اذیت نگردید» (المتقی، 1409 هـ، ج3، 130).

2-3-5) صبر در طاعت

پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: «الصبر ثلاثه: صبر علی المصیبه و صبر علی الطاعه و صبر عن المصیبه» (کلینی، ج2، 91)؛ صبر سه گونه است: صبر در مصیبت و صبر در طاعت و صبر از گناه. رسول خدا(ص) هنگامی که بار رسالت را بر دوش گرفت، تا انتهای زندگی خود در عرصه ی اطاعت حق ثابت قدم بود، او مأمور به استقامت بود.

3-3-5) صبر از گناه

همان طور که ذکر شد به گفته ی پیامبر اکرم(ص)، سومین نوع صبر، صبر از گناه است. آدمی باید در مقابل هوای نفس و دسیسه های شیطانی از خود استقامت و پایداری نشان دهد و هیچ گاه به دره ی لغزش ها و بدی ها پرت نگردد. 
جدول شماره 5: مبنای تربیتی نقایص ذاتی انسان و اصول و روش های تربیتی آن از دیدگاه پیامبر(ص)

 

مبنا

اصل

روش

نقایص ذاتی انسان

مدارا

تصحیح اشتباه مربی بدون ذکر نام

مرحله ای نمودن تکالیف

سعه صدر در مقابل مخالفان

عدم تکلف

آسان گیری

استقامت

صبر در مصیبت

صبر در طاعت

صبر از گناه


6) مبنای ششم: وجود رابط

انسان همیشه در حال برقراری ارتباط می باشد و وجود او به قول فلاسفه یک وجود ربطی است. انسان با خدا، با خودش، با طبیعت و با دیگر همنوعان خود همیشه در حال ارتباط (آگاهانه و ناخودآگاه) می باشد. تنظیم چگونگی این ارتباطات، استفاده ی بهینه و خودآگاه از آنها و تکمیل و تصحیح آنها از وظایف مربیان است. رسول خدا(ص) نیز در سیره ی اجتماعی مسلمانان تأکید بسیاری بر روابط مؤمنانه داشتند: «من فرّج عن مسلمٍ کربهٌ فرّج الله عنه بها کربهٌ من کرب یوم القیامه» (همان، ج6، 4444)؛ یعنی کسی که از مسلمانی گرهی بگشاید، خداوند به موجب آن، گرهی از گره های روز قیامت را از او می گشاید.

1-6) اصل یک (از مبنای ششم): عدالت

این اصل بیان گر آن است که نمی توان با تمامی افراد مختلف رابطه ی تربیتی یکسانی برقرار کرد، بلکه باید موازنه ای بین نوع شخصیت و رفتار او با عملکرد تربیتی مربی به وجود آید. پیامبر اکرم(ص) خطاب به حضرت علی(ع)، سه چیز را نجات دهنده می دانند که اولین آنها «العدل فی الرضا و الغضب» (ابن شعبه حرانی، 1369، 10)؛ یعنی عدالت در آرامش و غضب است. همچنین ایشان توصیه کرده اند: «میان فرزندانتان در بخشش به دادگری رفتار کنید» (کرمی فریدنی، 1384، 81).

روش های تربیتی

در این اصل روش های استنتاج شده عبارتند از:

1-1-6) برابری افراد در برابر قانون

در نظام اسلامی تمامی افراد در برابر قانون الهی برابر هستند، و هیچ کس حق تعدی و تجاوز و ظلم ندارد. در این نظام حتی امامان و رهبران جامعه نیز استثناء نیستند. پیامبر اکرم(ص) درباره ی صفات مؤمن فرموده اند: «لا یجورُ و لا یعتدی» (مجلسی، ج67، 310)؛ یعنی نه ستم می کند و نه تجاوز. او حتی با دشمنش به رعایت حق می پردازد: «و لا یَرُدَّ الحق علی عدوّه» (همان، 241)؛ یعنی و در مقابله با او حق را پایمال نمی کند.

2-1-6) تکلیف به قدر وسع

خداوند به اندازه ی وسع مخاطبین سخن گفته و به آنها بیشتر از وسعشان تکلیف نمی کند: «لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفسًا إلاّ وُسعَها» (بقره، 286). پیامبر اکرم(ص) نیز خود را این گونه توصیف می کند: «انّا أمرنا معاشر الأنبیاء ان نکلّم الناس بقدر عقولهم» (همان، 94)؛ ما انبیا فرمان یافته ایم که با مردم به اندازه ی عقل آنان سخن بگوییم.

3-1-6) معیار قرار دادن خود

پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: «دادگرترین مردم کسی است که آنچه را برای خودش خوشایند آمد، آن را برای مردم پسندد، و برای مردم همان را ناخوشایند بداند که برای خودش خوشایند نیست» (کرمی فریدنی، 1384، 191).

2-6) اصل دو (از مبنای ششم) تکلیف و مسؤولیت

اصل مسؤولیت بیان گر آنست که «باید مقاومت فرد را در قبال شرایط افزایش داد و او را چنان گرداند که به جای پیروی از فشارهای بیرونی از الزام های درونی تبعیت کند. این پیروی از الزام های درونی را احساس مسؤولیت یا احساس تکلیف می نامیم» (باقری، 1374، 105). پیامبر اکرم (ص) در این مورد فرموده اند: «کسی که نسبت به امور مسلمانان احساس مسؤولیت نکند از مسلمانان نیست» (کلینی، بی تا، ج2، 163).

روش های تربیتی

در این اصل روش های استنتاج شده عبارتند از:

1-2-6) ابتلاء

خداوند در مقام تربیت انسان، او را امتحان کرده و به بلا دچار می سازد. تنگدستی، غنا، فقر، دشواری، راحتی و... از انواع بلایایی است که انسان بایستی در برابر آنها صبر و شکر کند: «وَ نَبلُوکُم بِالشَّرِّ وَ الخَیرِ فِتنَهً» (انبیاء، 35). مربی با روبرو کردن متربی با سختی ها و خوشی ها به تربیت وی می پردازد. پیامبر(ص) فرمودند: «چون گرفتاران را دیدید خدا را شکر کنید و به آنها نشنوانید (آهسته بگویید) زیرا اندوهگین شان می سازید» (کلینی، بی تا، ج3، 154).

2-2-6) دلسوزی در مدیریت مسلمین

پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: «هر کسی کاری از کار مدیریت و زمامداری جامعه ی مسلمانان را به دست گیرد و در کار آنان بسان کار خود دل نسوزاند و احتیاط به خرج ندهد بوی دلاویز بهشت را نخواهد شنید (کرمی فریدنی، 1384، 191).

3-6) اصل سه (از مبنای ششم): اخوت

خداوند در قرآن بیان می دارد که مؤمنان همیشه با یکدیگر برادرند: «إِنَّمَا المُؤمِنُونَ إِخوَه» (حجرات،10). رسول خدا(ص) نیز بر اهمیت این اصل تأکید بسیار داشته اند: «من زار اخاه فی بیته، قال الله له: انت ضیفی و زائری، علی قراک و قد اوجبت لک الجنه بحبک ایاه» (کلینی، بی تا، ج 3، 256)؛ یعنی هر کس برادرش را در منزلش زیارت کند، خداوند به او می فرماید: تو مهمان و زائر منی و پذیرائیت بر من است، من به خاطر دوستی تو نسبت به او بهشت را برایت واجب ساختم.

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-3-6) خدمت به خلق

رسول خدا(ص) فرموده اند: «سودمندترین مردم برا ی مردم محبوب ترین آنان نزد خداوند است» (کلینی، بی تا، ج2، 164). همچنین فرموده اند: «هر مسلمانی که به جماعتی از مسلمین خدمت گذاری کند، خدا به شماره ی آنها در بهشت به او خدمت گذار می دهد» (همان، ج3، 296).

2-3-6) همدردی با دیگران

واضح ترین کلام در این مورد این قول پیامبر اکرم(ص) است: «آن کس که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد به رسالت من ایمان ندارد» (کلینی، بی تا، ج2، 667).

3-3-6) همکاری در امور روزمره

پیامبر اکرم(ص) همیشه در تمامی امور با دیگران همکاری می کرد و هیچ گاه سطح خود را از دیگران جدا نمی پنداشتند. ایشان فرموده اند: «کسی که نسبت به امور مسلمانان احساس مسؤولیت نکند از مسلمانان نیست» (کلینی، بی تا، ج2، 163).

4-6) اصل چهار (از مبنای ششم): مشورت

خداوند به پیامبر اکرم(ص) دستور می دهد: «شاوِرهُم فِی الأَمرِ» (آل عمران، 159). در جای دیگری به آن حضرت توصیه می کند: «وَ أمرُهُم شُوری‏ بَینَهُم» (شوری، 38). مهم ترین تجربه ی پیامبر(ص) در این خصوص، در مشورت های جنگی (مانند جنگ خندق) معروف است. رسول خدا(ص) در نصیحتی به حضرت علی(ع) می فرمایند: «لا مظاهره احسن من المشاوره» (ابن شعبه حرانی، 1369، 7)؛ یعنی هیچ پشتیبانی بهتر از مشورت نیست.

روش های تربیتی

روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:

1-4-6) استفاده از علم دیگران

امروزه روش های نوین تعلیم و تربیت نیز بر یادگیری مشارکتی و علم آموزی تعاملی تأکید می کنند. پیامبر اکرم(ص) در این باره فرموده اند: «اعلم الناس من جمع علم الناس الی علمه» (کرمی فریدنی، 1384، 83)، یعنی داناترین مردم کسی است که دانش دیگران را بر دانش خود بیفزاید. بنابراین در این مسیر هر گونه حرکت انفرادی منجر به انحراف یا شکست خواهد شد. 
جدول شماره 6: مبنای تربیتی وجود رابط و اصول و روش های تربیتی آن از دیدگاه پیامبر(ص)

 

مبنا

اصل

روش

نقایص ذاتی انسان

عدالت

برابری افراد در برابر قانون

تکلیف به قدر وسع

معیار قرار دادن خود

تکلیف و مسؤولیت

ابتلاء

دلسوزی در مدیریت مسلمین

اخوت

خدمت به خلق

همدردی با دیگران

همکاری در امور روزمره

مشورت

استفاده از علم دیگران


بحث و نتیجه گیری

به منظور بحث و نتیجه گیری پیرامون یافته های پژوهش یا ذکر مجدد ماهیت و عدم امکان تفکیک یافته های سه سؤال اصلی پژوهش، به جهت پرهیز از تکرار مطالب، در این جا سعی شده است با اتکا به شش مبنای تربیتی به دست آمده مجموعه ی اصول تربیتی و همچنین روش های حاصله از تحلیل های انجام شده در هر اصل، به نحو انسجام یافته بحث و ارائه شود. 
1) از منظر پیامبر اکرم(ص) در مبنای تربیتی فطرت، در اصل تذکر، روش های تربیتی شامل موعظه، بیان قصه، و یادآوری نعمت ها و در اصل بندگی خدا، روش های تربیتی شامل اهمیت دادن به نماز، و خشنودی به قضا و حکم خدا بوده است. 
2) از منظر پیامبر اکرم(ص) در مبنای تربیتی عقلانیت، در اصل تعقل، روش های تربیتی شامل پرسش و پاسخ، گفت و گو، ذکر مثل، مبارزه با خرافات و قشریون، و ارزش دادن به علم و علم آموزی دو در اصل نظم و انضباط، روش های تربیتی شامل مراقبت از صفوف نماز، و تقسیم ساعات شبانه روز بوده است. 
3) از منظر پیامبر اکرم(ص) در مبنای تربیتی کرامت، در اصل عزت، روش های تربیتی شامل تغافل، گذشت در عین قدرت و ارزش دادن به کار و کارگر و در اصل استقلال، روش های تربیتی شامل کار و تلاش، و قناعت بوده است. 
4) از منظر پیامبر اکرم(ص) در مبنای تربیتی جذبه ی حسن و احسان، در اصل زیبایی و آراستگی، روش های تربیتی شامل آراستن ظاهر، و فصاحت زبان و کلام و در اصل محبت، روش های تربیتی شامل نیکی به همگان و نوازش فرزندان و در اصل پرهیز از خشونت، روش های تربیتی شامل نهی از رفتار تند با کودکان بوده است. 
5) از منظر پیامبر اکرم(ص) در مبنای تربیتی نقایص ذاتی انسان، در اصل مدارا، روش های تربیتی شامل تصحیح اشتباه مربی بدون ذکر نام، مرحله ای نمودن تکالیف، و سعه ی صدر در مقابل مخالفان و در اصل عدم تکلف، روش های تربیتی شامل آسان گیری و در اصل استقامت، روش های تربیتی شامل صبر در مصیبت، صبر در طاعت، و صبر از گناه بوده است. 
6) از منظر پیامبر اکرم(ص) در مبنای تربیتی وجود رابط، در اصل عدالت، روش های تربیتی شامل برابری افراد در برابر قانون، تکلیف به قدر وسع، و معیار قرار دادن خود و در اصل تکلیف و مسؤولیت، روش های تربیتی شامل ابتلاء و دلسوزی در مدیریت مسلمین و در اصل اخوت، روش های تربیتی شامل خدمت به خلق، همدردی با دیگران و همکاری در امور روزمره و در اصل مشورت، روش های تربیتی شامل استفاده از علم دیگران بوده است. 
در مجموع می توان گفت که به دلیل جامعیت عملکرد پیامبر اکرم(ص) و ریشه در وحی داشتن سیره ی وی و نیز اسوه بودن آن حضرت(ص) برای تمام مسلمین، مبانی، اصول و روش های تربیتی اتخاذ شده از سیره آن حضرت(ص) می تواند در ایجاد یک ساختار قوی و نظام مند برای تعلیم و تربیت کشور اسلامی ما بسیار مؤثر و راه گشا باشد. ضمناً چون نتایج پژوهش حاضر تبیین نظری مبانی، اصول و روش های تربیت اسلامی از منظر پیامبر اکرم(ص) می باشد، بدیهی است برای استفاده از نتایج این پژوهش و پژوهش های مشابه در تعلیم و تربیت کشور باید دست اندرکاران و برنامه ریزان با آگاهی از نتایج پژوهش حاضر و سایر پژوهش های از این قبیل به تدوین استراتژی راهبردی و برنامه های مناسب آموزشی و درسی همسو با آن ها پرداخته و فعالیت های آموزشی را چنان برنامه ریزی نمایند که ضمن تسهیل فرایند یادگیری برای دانش آموزان، این فعالیت ها محملی برای تحقق انسانیت حقیقی دانش آموزان به معنای انسان اسلامی باشند و نیز مربیان و معلمان می توانند با الگو قرار دادن سیره ی ائمه اطهار (علیهم السلام)، به عنوان برترین مربیان عالم، نقش کلیدی خود در تعلیم و تربیت را به نحو احسن ایفا نمایند. 
منابع و مآخذ: 1) قرآن کریم. 
2) ابن شعبه حرانی، حسن بن علی الحسین (1369)، تحف العقول من آل الرسول، ترجمه ی آیت الله کمره ای، قم، انتشارات اسلامیه. 
3) الصفّار، سالم (1383)، سیره پیامبر(ص) در رهبری و انسان سازی، ترجمه ی غلامحسین انصاری، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل. 
4) المتقی، علی بن الحسام الدین (1409هـ )، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسه الرساله. 
5)باقری، خسرو (1374)، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، چاپ چهارم، تهران، انتشارات مدرسه. 
6) حر العاملی، محمدبن الحسن (1367)، وسایل الشیعه، چاپ ششم، تهران، کتابفروشی اسلامیه. 
7) حسینی زاده، سید علی (1384) سیره تربیتی پیامبر(ص) و اهل بیت (علیهم السلام)، جلد چهارم (نگرشی بر آموزش با تأکید بر آموزش های دینی)، چاپ دوم، قم، مؤسسه ی پژوهشی حوزه و دانشگاه. 
8) حسینی زاده، سید علی (1382)، سیره تربیتی پیامبر(ص) و اهل بیت (علیهم السلام)، جلد دوم (تربیت فرزند)، چاپ سوم، قم، مؤسسه ی پژوهشی حوزه و دانشگاه، جلد دوم (تربیت دینی)، قم، مؤسسه ی پژوهشی حوزه و دانشگاه. 
10) دلشاد تهرانی، مصطفی (1372)، سیره نبوی (منطق عملی)، دفتر اول (سیره فردی)، تهران، سازمان چاپ و انتشارات. 
11) رهبر، محمدتقی، رحیمیان، محمد حسن (1380)، اخلاق وتربیت اسلامی، چاپ هفتم، تهران، سمت. 
12) شریعتمداری، علی (1364)، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، تهران، امیرکبیر. 
13) شریعتمداری، علی (1373)، تعلیم و تربیت اسلامی، چاپ نهم، تهران، امیرکبیر. 
14) شکوهی، غلامحسین (1378)، مبانی و اصول آموزش و پرورش، مشهد، آستان قدس رضوی. 
15) کرمی فریدنی، علی (1384)، نهج الفصاحه، پرتوی از پیام پیامبر، قم، انتشارات حلم. 
16) کلینی، محمدبن یعقوب (بی تا)، اصول کافی، ترجمه و شرح جواد مصطفوی، تهران، نشراهل البیت. 
17) محمدی ری شهری، محمد (1362)، میزان الحکمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ی قم. 
18) محمدی ری شهری، محمد (1379)، گفت و گوی تمدن ها در قرآن و حدیث، ترجمه ی محمدعلی سلطانی، قم، دارالحدیث.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Susa Web Tools