سلامت نفس مربی
کسانی که در مصدر و بستر تربیت قرار می گیرند بایستی ابتدا به تربیت خود
بپردازند. یک انسان تربیت شده قادر خواهد بود که بعنوان مربی نقش خود را
خوب ایفا کند. در بیماری های ویروسی و واگیردار، معمولاً ما شخصی را که
مبتلا به بیماری می باشد، از استفادة مشترک از وسایل منع می کنیم زیرا
انتقال میکروب باعث بیمار شدن افرادی است که در آن محیط زندگی می کنند. در
خانواده ای که پدری عصبانی، پرخاشگر، بدزبان یا مادری مضطرب، وسواسی و
افسرده وجود دارد، مسلماً در روحیه فرزندان اثر منفی می گذارد. علی(ع) می
فرمایند: «هر کس در مصدر تربیت قرار می گیرد قبل از پرداختن به تربیت دیگران ابتدا باید به تربیت خود بپردازد». خداوند در سوره تحریم فرموده است:
«یا أیها الّذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً؛ ای کسانی که ایمان آورده اید خودتان و خانواده تان را از آتش دوزخ حفظ کنید».
رسول خدا(ص) می فرمایند: «بهترین شما
کسی است که نسبت به خانواده اش نیک رفتارتر باشد و من نسبت به خانواده ام
نیک رفتار تر هستم».
در روایت داریم شخصی خدمت پیامبر(ص) آمد و از اینکه همسرش نماز نمی خواند به آن حضرت(ص) شکایت کرد. رسول خدا(ص) به او فرمودند: «ابتدا از نعمت های بهشتی برای همسرت بگو و از رابطه با خدا با او صحبت کن؛ ابتدا به او بشارت بده». شخص گفت: یا رسول الله من ابتدا او را تشویق کردم ولی نتیجه ای نگرفتم. پیامبر(ص) فرمودند: «او را از عذاب الهی بترسان و بگو اگر کسی یک نماز او عمداً ترک گردد اهل جهنم است». گفت: یا رسول الله(ص) درمورد عذاب الهی او را هشدار داده ام ولی فایده ای نداشته است. حضرت فرمود: «زن تو چه علتی دارد که نماز نمی خواند؟» شخص گفت یا رسول الله زنم به من می گوید، تو نماز بخوان تا من هم نماز بخوانم.
در
مصاحبه ای که با دختر امام(ره) در یکی از برنامه ای رادیو انجام شد، از
ایشان سؤال شد: نحوة برخورد امام(ره) با نماز فرزندان خود چگونه بود؟ دختر
امام فرمودند: هر وقت اذان می گفتند آقاجون مهیای نماز بودند». الگوی
والدین بسیار در تربیت مؤثر است.
اینکه امام صادق(ع) فرمودند: «دیگران را با غیر زبانتان به طرف خدا بخوانید». روش الگویی یکی از مؤثرترین روش های تربیت است.
یکی از مسائل مهم در این اصل بین قول و عمل مربی نباید تعارض وجود داشته باشد. اگر مربی، خود، به آنچه می گوید، عمل کند، متربی، راه خود را به خوبی می شناسد و از رفتار مربی سرمشق می گیرد و گفتارش را مؤید رفتار مربّی محسوب می دارد. امّا چنانچه در بین گفتار و رفتار او تفاوت و دوگانگی مشاهده کند، سرگردان خواهد شد، نمی داند از گفتار مربی پیروی کند یا از رفتار او. یا به طور کلی سلب اعتماد می کند. یا اینکه رفتارش را ترجیح می دهد و پیروی می نماید، امّا به هر حال گفتارش از اعتبار ساقط می شود. امام صادق(ع) دراین باره می فرمایند: «چنانچه عالم به علم خود عمل نکند مواعظ او با سرعت از قلب ها زایل میشود چنانچه باران از جای صاف و صیقلی می لغزد و زایل می گردد».
مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی
چنانچـه پرورشـم می دهند می رویـم
در روایتی چنین نقل شده که زنی به حضور رسول الله(ص) رسید و از
اینکه فرزندش خرما زیاد مصرف می کند شکایت کرد. به همین دلیل از حضرت تقاضا
کرد تا او را نصحیت کنند که کمتر خرما بخورد. حضرت(ص) به آن زن می فرمایند
که امروز برود و فردا بیایید. آن زن فردا خدمت پیامبر(ص) می رسد حضرت به
فرزندش توصیه و سفارش فرمودند که خرما کمتر مصرف کند و فرزند هم می پذیرد.
زن به پیامبر(ص) عرض می کند: یا رسول الله چرا دیروز این مطلب را به فرزندم
نگفتید؟ حضرت می فرمایند: دیروز زمانی که خواستم این مطلب را به فرزند شما
بگویم، خرما خورده بودم. به عبارت دیگر «رطب خورده منع رطب کی کند؟».
دو نتیجه از این واقعه گرفته می شود:
1. اینکه کسی که می خواهد راهبر، راهنما و معلم باشد اوّل باید خود اهل
عمل باشد و خود سلامت نفس داشته باشد و الّا نمی تواند اثری بگذارد.
2. اینکه گاهی در تربیت فرزندان والدین خود نمی توانند تأثیرگذار باشند؛
حرفشان اثری ندارد. آنها باید نگاه کنند که چه کسی می تواند در فرزندشان
نفوذ داشته باشد و از توان او استفاده کنند. مثلاً گاهی خاله، دائی و گاهی
امام جماعت مسجد محل می تواند روی فرزند تأثیرگذار باشد. خلاصه این اصل این
است که هر کس به عنوان مربی و معلم در مصدر تربیت قرار گرفت باید سلامت
نفس داشته باشد و الّا در تربیت موفق نخواهد بود.
ممنون از مطالب بسیار مناسبتون.
صلوات