سیر محتوای تربیتی(قسمت سوم)
جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ق.ظ
مقطع ابتدایی:
رویکرد و جهت تربیتی:
الف: تکریم و ارزشمندی؛
ب: القای روحیهی تعظیم؛
ج: احساس روحیهی خوشایندی (اُنس با دین)
ب- القای روحیهی تعظیم
القای روحیهی تعظیم به معنی باز نمودن پنجره و نظر گاهی از عظمت خدا به روی کودکان است.
فراموش نکنیم که مقطع کودکی بیشتر جنبهی زمینه سازی و استوار کردن پایههای معرفت دینی را دارد. لذا اگر میخواهیم در مقطع بعدی روحیهی تسلیم و تکلیف پذیری را درایشان نهادیه نماییم لازم است که بچه را با عظمت خدا آشنا نماییم. همهی ما به هنگام رکوع عرضه میداریم: «سبحان ربی العظیم وبحمده.» پرسید: راستی چرا هنگام رکوع خم میشویم؟در جواب شنید: برای اینکه بارمان کنند. بازهم پرسید: چی بارمان کنند؟ گفت: تکلیف. رکوع یعنی خدایا من خم شدم در مقابلت و سر تعظیم خم نمودهام و برای انجام فرمانت در خدمتم. حال روشن است که چرا یک عده در مقابل اوامر الهی سر خم نمیکنند و ادعا دارند؛ چون با عظمت خدا آشنا نگشتهاند. لذا یکی از راههای گرایش به تکلیف و تسلیم پذیری این است که بچهها را با عظمت الهی آشنا نماییم.
مربّی عزیز! آیا تا به حال به این نکته فکر کرده ای که چرا وقتی شخصی به نام مُفَضل خدمت امام صادق (علیه السلام) رسید و عرضه داشت که آقا من تشنهی توحیدم و دوست دارم شما به من توحید بیاموزید درجواب امام به بیان شگفتیهای عالم خلقت و ظرافتهایی که خداوند حکیم در خلقت ما لحاظ نموده پرداخت. و یا آن زمان که زنی عطر فروش محضر مبارک رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رسید و عرضه داشت: «یا رسول الله! صف لی العظمة الله»، رسول خدا فرمودند: «آیا میدانی نسبت آسمان اول به آسمان دوم مثل نسبت یک حلقه در مقابل یک بیابان است و آسمان دوم نیز نسبت به آسمان سوم مثل یک حلقه در مقابل بیابان میماند و نسبت آسمان سوم به چهارم و پنجم و ششم و هفتم این چنین است، وتمام هفت آسمان نسبت به عرش مثل یک حلقه در مقابل بیابان است؟». (5)
کسی که با عظمت خدا آشنا شود، عقل او خود به خود حکم میکند که در مقابل این عظمت کُرنش و خشوع و خضوع نماید. بسیاری از آیات قرآن در مقام بیان عظمت آثار الهی و شگفتی آسمانها و زمین است، و از اینرو، قرآن به تدبّر و تفکر و نگاه به عظمت آفرینش امرکرده است. تفکر کردن در مورد آسمان که چگونه بدون عمود برفراشته شده و یا نگاه کردن و تدبّرنمودن به خلقت شتر و سایر موجودات است که ما را به تعظیم وا میدارد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در یکی از خطبههایشان توصیفی پیرامون خفاش و جنبههایی از عظمت خلقت این موجود دارند، که خود نشان براین است که یکی از راههای رسیدن به بندگی و عبودیت درک عظمت آفرینش و به تبع عظمت خداست.(6)
کسی که عظمت خدا و اوامرالهی برایش روشن شود اگر دنیا و ما فیها را به او بدهند تا دانهی گندمی و یا پوست جویی را به ظلم از دهان مورچهای بگیرد این کار را نخواهد نمود. قال علیٌ (علیه السلام): «وَ اللهِ لو اُعطِیتُ الأقالیمَ السَّبعَة بما تَحتَ أفلاکِها،علی أن أعصِیَ اللهَ فی نملةٍ أسلُبُها جُلبَ شَعِیرَةٍ ما فَعَلتُهُ» به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر افلاک آن است به من دهند، بدین شرط که با گرفتن پوست جوی از دهان مورچه ای نا فرمانی خدا کنم، هرگز چنین نخواهم کرد.(7)
قضا شدن نماز صبح و یا شنیدن غیبت برای کسانی که با عظمت امر خدا آشنا شدهاند یک فاجعهی اسفناک شمرده میشود. در این سن خوب است که بچهها را با عظمتها و اُبهتها آشنا نماییم.
در این مرحله، شناخت عظمتهایی مانند عظمت خدا، قرآن خدا، دین خدا، فرستادهی خدا، عذاب خدا، مخلوقات خدا لازم و ضروری است. بحمد الله ابزاری که در این زمینه در اختیار داریم بسیار زیاد است. کتابهایی که پیرامون شگفتیهای عالم خلقت و قوانین هستی و هندسهی زندگی نوشته شده است میتواند به ما کمک کند. فراموش ننماییم که قباحت و زشتی گناه و اهمیت و درک عظمت دستورات الهی و شوق و اشتیاق به خوبیها را متربّیان باید در رفتار و برخوردهای روزمرهی ما ببینند و آن را در فضای «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» بچشند.
فراموش نکنیم که مقطع کودکی بیشتر جنبهی زمینه سازی و استوار کردن پایههای معرفت دینی را دارد. لذا اگر میخواهیم در مقطع بعدی روحیهی تسلیم و تکلیف پذیری را درایشان نهادیه نماییم لازم است که بچه را با عظمت خدا آشنا نماییم. همهی ما به هنگام رکوع عرضه میداریم: «سبحان ربی العظیم وبحمده.» پرسید: راستی چرا هنگام رکوع خم میشویم؟در جواب شنید: برای اینکه بارمان کنند. بازهم پرسید: چی بارمان کنند؟ گفت: تکلیف. رکوع یعنی خدایا من خم شدم در مقابلت و سر تعظیم خم نمودهام و برای انجام فرمانت در خدمتم. حال روشن است که چرا یک عده در مقابل اوامر الهی سر خم نمیکنند و ادعا دارند؛ چون با عظمت خدا آشنا نگشتهاند. لذا یکی از راههای گرایش به تکلیف و تسلیم پذیری این است که بچهها را با عظمت الهی آشنا نماییم.
مربّی عزیز! آیا تا به حال به این نکته فکر کرده ای که چرا وقتی شخصی به نام مُفَضل خدمت امام صادق (علیه السلام) رسید و عرضه داشت که آقا من تشنهی توحیدم و دوست دارم شما به من توحید بیاموزید درجواب امام به بیان شگفتیهای عالم خلقت و ظرافتهایی که خداوند حکیم در خلقت ما لحاظ نموده پرداخت. و یا آن زمان که زنی عطر فروش محضر مبارک رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رسید و عرضه داشت: «یا رسول الله! صف لی العظمة الله»، رسول خدا فرمودند: «آیا میدانی نسبت آسمان اول به آسمان دوم مثل نسبت یک حلقه در مقابل یک بیابان است و آسمان دوم نیز نسبت به آسمان سوم مثل یک حلقه در مقابل بیابان میماند و نسبت آسمان سوم به چهارم و پنجم و ششم و هفتم این چنین است، وتمام هفت آسمان نسبت به عرش مثل یک حلقه در مقابل بیابان است؟». (5)
کسی که با عظمت خدا آشنا شود، عقل او خود به خود حکم میکند که در مقابل این عظمت کُرنش و خشوع و خضوع نماید. بسیاری از آیات قرآن در مقام بیان عظمت آثار الهی و شگفتی آسمانها و زمین است، و از اینرو، قرآن به تدبّر و تفکر و نگاه به عظمت آفرینش امرکرده است. تفکر کردن در مورد آسمان که چگونه بدون عمود برفراشته شده و یا نگاه کردن و تدبّرنمودن به خلقت شتر و سایر موجودات است که ما را به تعظیم وا میدارد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در یکی از خطبههایشان توصیفی پیرامون خفاش و جنبههایی از عظمت خلقت این موجود دارند، که خود نشان براین است که یکی از راههای رسیدن به بندگی و عبودیت درک عظمت آفرینش و به تبع عظمت خداست.(6)
کسی که عظمت خدا و اوامرالهی برایش روشن شود اگر دنیا و ما فیها را به او بدهند تا دانهی گندمی و یا پوست جویی را به ظلم از دهان مورچهای بگیرد این کار را نخواهد نمود. قال علیٌ (علیه السلام): «وَ اللهِ لو اُعطِیتُ الأقالیمَ السَّبعَة بما تَحتَ أفلاکِها،علی أن أعصِیَ اللهَ فی نملةٍ أسلُبُها جُلبَ شَعِیرَةٍ ما فَعَلتُهُ» به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر افلاک آن است به من دهند، بدین شرط که با گرفتن پوست جوی از دهان مورچه ای نا فرمانی خدا کنم، هرگز چنین نخواهم کرد.(7)
قضا شدن نماز صبح و یا شنیدن غیبت برای کسانی که با عظمت امر خدا آشنا شدهاند یک فاجعهی اسفناک شمرده میشود. در این سن خوب است که بچهها را با عظمتها و اُبهتها آشنا نماییم.
در این مرحله، شناخت عظمتهایی مانند عظمت خدا، قرآن خدا، دین خدا، فرستادهی خدا، عذاب خدا، مخلوقات خدا لازم و ضروری است. بحمد الله ابزاری که در این زمینه در اختیار داریم بسیار زیاد است. کتابهایی که پیرامون شگفتیهای عالم خلقت و قوانین هستی و هندسهی زندگی نوشته شده است میتواند به ما کمک کند. فراموش ننماییم که قباحت و زشتی گناه و اهمیت و درک عظمت دستورات الهی و شوق و اشتیاق به خوبیها را متربّیان باید در رفتار و برخوردهای روزمرهی ما ببینند و آن را در فضای «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» بچشند.