مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

arrow
خبرنامه سایت
فیسبوک صالحین
پرتال صالحین خیبری
خاکریز ما

codes and tools for blog

مربی محور - مسجد مدار

گام نخست در تربیت، طهارت است، همچنانکه گام نخست در عبادت طهارت است.

«طهارت شریعت به آب است و طهارت طریقت به تخلیه هوا و هوس و طهارت حقیقت خالی کردن قلب است از غیر حق تعالی»

عضویت در خبرنامه ایمیلی
امکانات سایت
دیگر پایگاه های ما
آخرین نظرات
دوستان صالحین
دفاتر مراجع عظام تقلید

ارتقا فرهنگی(قسمت دوم)

شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۳۰ ق.ظ

ارتقا فرهنگی(قسمت دوم) - متن و صوت
 مجموعه سخنرانی‌های حجةالاسلام انجوی‌نژاد با موضوع کار فرهنگی و تشکل‌های مذهبی

صوت سخنرانی:

متن سخنرانی:

بحث ما راجع به معضلات فرهنگی است که در رفتارهای اخلاقی ما تأثیر داره .
در چهارمین گزینه ای که بررسی می کنیم ، معاشرتها و عدم احساس خطر برای فرهنگه . یکی از چیزهایی که دشمن و ما روش حساب باز کردیم .
در جلسة توجیهی که برای برخی از برادرها و خواهرهای فرهنگی کادر در اعتکاف داشتیم عرض کردم بعد از چند سال کار فرهنگی تازه به این نتیجه رسیدیم فقط و فقط فرهنگ و دین در صورتی نشر پیدا می کنه و همگانی می شه که حلقه های دوستی ایجاد کنیم . چون معاشرت به مراتب بیشتر از تعلیم و تدریس و پای منبر نشینی اثر داره .

همراهی !
اینقدر در اسلام و دین و مسائل اخلاقی به معاشران توصیه می کنن .
وقتی عرفا و بزرگان می خوان راجع به کسانی که اونها رو به جاهای بالا رهنمون شدن صحبت کنن و کسانیکه قراره مسیرهای پیچیدة رسیدن به خدا رو برای اونها باز کنن ، حافظ می گه :
معاشران گره از زلف یار باز کنید
چـو یار ناز نمـاید شمـا نیـاز کنید
تازه حافظ هم که می خواد سراغ یار بره ، دلخوشیش به معاشران دور و برشه .
ممکنه توی فضای اعتکاف شما با یه نگاه جامعه شناسی ، ببینید حلقه حلقه نوع معتکف بودنشون مشخص می شه .
یه آدمی جاش رو اینجا انداخته ، خورده به پست حلقة کسانیکه فرض می کنیم قراره توی بحثهای جدی رسانه ای وارد بشن . این هم جزء همون ها شده .
حلقه بغلی خورده به پست کسانیکه دور یه طلبه ای به عنوان محور جمع شدن ، دارن مسائل اعتقادیشون رو بررسی می کنن .
حلقه بغلی صاحب هندونه و خربزه بیشتر توی این مایه هستن که کجای کولر هندونه رو بذارن که سردتر بشه . اونجا راهکارهای رسیدن به سحری و افطاری با نوبت و بی نوبت بررسی می شه .
[حلقه] بغلی کلاً خوابن .
[حلقه] اونوری دارن شطرنج و منچ و مارپله بازی می کنن ، این هم شریک می شه .
این یعنی اطراف ما بهمون خط می دن .
بعضی از برادرها و خواهرها خیلی احساس می کنن که می تونن خط بدن ، این خطره .
آدمی که احساس کنه من رنگ نمی گیرم ، [حتی] رنگ هم میدم ، خیلی خطره ، چون همة آدمها رنگ می گیرن ، مگر توی سنِ خیلی پخته .
همین بعدازظهر برای دانش آموزان محترم عرض می کردم اگه منم صبح تا شب توی گوشم یه مطلبی بخونن ، بالاخره رنگ می گیرم ، نظرم عوض می شه .
بحث سر این بود که ما چقدر از رسانه ، صدا و سیما و ماهواره استفاده می کنیم .
گفتم وقتی 200 تا کانال ماهواره ای توی گوشت یه مطلب رو می خونن ، نمی تونی بگی من هنوز دارم بررسی می کنم ، می خوام ببینم بیگانگان چی می گن .
نه دیگه ، تو می شی گوش اونها ! 
مگه می شه ؟! روی آدم تأثیر میذاره .
من خودم بعضی وقتها که دو سه بار رادیو بیگانه گوش میدم ، دفعه چهارم پنجم می گم عجب وضعیه ، هی گزک میدیم دست دشمنان . بعضاً دروغهای اونها باورم می شه .
" معاشران گره از زلف یار باز کنید "
یعنی حافظ به تنهایی زورش به باز کردن گرههای رسیدن به سمت خدا نمی رسه و من تعجب می کنم که چرا برخی از شما اینقدر نسبت به معاشرتهاتون بی تفاوتید .
دلیل اینکه این گزینه رو گفتیم اینه : آمار می گه : 60 درصد مردم معاشرت رو خطری برای دین نمی دونن .
بهش می گی همسایه بغلیت بهائیه . می گه : خدا لعنتشون کنه .
می گی : بچه ات داره با بچه اش توی خیابون بازی می کنه . می گه : بچه ان .
می گی : خانمت [باهاشون] رفت و آمد داره . می گه : زن زولن دیگه .
می گی : خودت هم احوالپرسی می کنی . می گه : مردونه است !!
می گی : ببخشید وقتی قرآن کریم می فرماید بین خودتون و کفار خط بکشید ، معاشرت شما برای شما خطره ، سگها و گاوهاتون رو گفته یا بچه هاتون رو ؟!!
چرا روی معاشرتهاتون فکر نمی کنید ؟!
برادر من ، خواهر من ! این رفیقت مشکل داره ، یه جایی گیرت میندازه . مطمئنی
می تونی این گیر رو باز کنی ؟!
* 60 درصد از مردم اعتقاد دارن که معاشرتها نمی تونه خطر برای دینداریها و دیندارها ایجاد کنه . این یه مشکل فرهنگیه .
* 70 درصد مردم با مجموعه ها ، جلسات و انجمنهای دینی انس ندارن .
یه زمانی اصلاً اینطوری نبود . یعنی اگه شما توی محلت اهل مسجد و جلسه هفتگی نبودی ، یه حسینیه ای بود ، نبود حتماً توی خونه تون روضه داشتید . نبود ماهیانه رو داشتید ، ماهی یه روضه بود ، یه کسی می یومد چهار تا کلمه احکام می گفت .
بعد این روضه های خونگی ، محلی و هفتگی به جلسات شهری تبدیل شد و جلسات شهری ، جلسات هفتگی کوچیک محلی رو از رونق انداخت و کم کم اون جلسات هم از رونق افتادن و جلسات خونگی هم از بین رفت .
فامیلی بود ، جمعه ها و پنجشنبه ها یه جا جمع می شدن ، چهار تا کلام احکام
می گفتن ، بچه ها با هم رفیق می شدن ، پسرعمه ها ، پسر خاله ها ، دخترعمه ها ، دخترخاله ها توی جلسات شرکت می کردن . اگه این چهار تا شبهه بلد بود ، به جای اینکه بره به دخترخاله اش بگه ، اون به پسر خاله و رفیقش بگه ، نگه میداشت
می یومد توی جلسه ، به اون روحانیه می گفت بقیه هم می فهمیدن . هم شبهه خودش حل می شد ، هم جمع با این شبهه و جوابش آشنا می شدن . و اگه آشنا
نمی شدن با همدیگه پا می شدن می رفتن یه جای بالاتر . بالاخره به نتیجه
می رسیدن .
امروز انجمنهای دینی کمه .
اگه امروز ریاضی شما مشکل داشته باشه ، بلافاصله کلاس خصوصی ریاضی داری . پولی ! اشکال نداره . پولی هم دینی نداریم .
بلافاصله کلاس خصوصی ریاضی ، نشد حل المسائل ، نشد ترجمه کردن ، نشد کلاسهای فشرده و نیمه فشرده ، ولی مباحث دینی الان بصورت کاملاً آزاد درآمده .
یعنی شما می تونی اگه طرف وقت داشته باشه بری سؤالاتت رو ازش بپرسی . معمولاً یا تو نمی ری یا اون وقت نداره . برای اینکه انجمنها خیلی بزرگ شده .
ما توی اعتکاف همدیگه رو می بینیم . خیلی تلاش کنیم ، جلسات هفتگی داریم دو ساعت دور هم هستیم ، اصلاً نمی تونیم ارتباط برقرار کنیم .
انجمنهای کوچک دینی تعطیل شد و انجمنهای بزرگ هم پاسخگو نیستن .
* عدم توجه به آموزش دینی
ـ کسانیکه هِرُ و نِرِ نماز رو بلدن دستهاشون رو بیارن بالا ؟ ( اصلاً به گوشش نخورده هر و نر نماز یعنی چی ؟!! )
ـ کسانیکه می تونن راجع به عشق الهی دو صفحه مطلب خوب بنویسن دستاشون رو بیارن بالا ؟
ادعا بالاست . ما کجا داریم صحبت می کنیم و آمار می گیریم ؟ در جمع معتکفین ، برگزیدگان جوانان ، کسانیکه به خاطر عشق الهی به خیلی از جذابیتهای بیرون پشت پا زدن .
بعد اومده ، ولی راجع به عشق الهی دو صفحه مطلب جدی نداره . 4 تا مطلب ، حاشیه اش یه روایتی باشه ...
احساس آموزش .
سایت سلفیون 23 سؤال از شیعه کرده . اگه 23 سؤالش رو در جمع معتکفین کانون فرهنگی رهپویان وصال تکثیر کنیم ، بنده چشم بسته می گم بالای 80 درصدتون نمی تونید یه سؤالش رو جواب بدید .
احساس نیاز به آموزش در فرهنگ مردم ما برای مسائل دینی فوت کرده .
توجه به خرافات دینی رشد پیدا کرده . مثلاً استخاره یه امر معقوله ، به معقولش در جامعه رسیدگی نمی شه ، در حد افراطی ...
چند سال پیش یادمه یه بنده خدایی اینقدر برای استخاره تماس می گرفت که من کاملاً صداش رو می شناختم . تا می گفت سلام علیکم ، می گفتم گوشی خدمتتون ، استخاره می کردم .
بعد یه مدتی گفتم ببخشید استخاره هاتون برای چیه ؟ گفت : برای کارهایی که دارم. گفتم : زیاد نیست . گفت : نه .
گفتم : این آخریه برای چی بود ؟ گفت : می خواستم برم بازار خرید . آخوند مفت ، استخاره مفت هم دردسره .
گفتم : فکر می کردی . گفت : عامو کی حالشو داره ؟!!! استخاره می کنیم خدا می گه .
چرا ؟ خرافات یعنی بی عقلی های دینی در جامعه رشد و تعالی پیدا می کنه .
* تعالیم دینی یا بصورت افراط مطرح می شه یا بصورت تفریط .
به عنوان مثال یه عده شدید افراط می کنن تا می بُرن ؛ و یه عده کار عادی تو رو افراط می دونن .
مثلاً می‌گه من آدم مذهبی هستم ، البته از این مذهبیهای چادری و ریشی نه ! مذهبی.
می گه : از این افراطی ها نه .
این یعنی کسی که وظایف حداقلی دینش رو در جامعه امروز انجام میده .
یعنی می گه : حی علی الصلاه گفتن ، نماز اول وقتم رو می خونم . حجابم رو رعایت می کنم ، توی جمعهای مختلط شرکت نمی کنم ، روابطم رو کنترل می کنم ، این
می شه آدم افراطی .
بعد به این شخص می گیم شما اسم این رو میذارید افراطی ، از دین چی می مونه ؟!  
می خوام حجابم رو رعایت کنم ، می گی افراطه . نمازم رو به موقع بخونم ، می گی افراطه . تکیه روی نمازم دارم ، حداقل به موقع نمی خونم ، قضا نشه ، می گی افراطه . شما اعتقاد داری 30 روز ماه رمضون روزه گرفتن افراطه . کنترل چشم و زبان هم افراطه ، به حلال و حروم می رسم ، می گی افراط بازی در نیار .
نمی دونم پس از اصل دین برای تو چی موند ؟!
مثل بنده خدایی که توی شرکت کامپیوتری برای کار کامپیوتری اطلاعیه زده بودن که منشی لازم داریم . با یه اطلاعات مختصر !
گفته بود من در خدمتتون هستم . گفته بودن : اطلاعاتت چقدره ؟! تخصص سخت افزار داری ؟ گفته بود : نه ، اینکه افراطه .
ـ تخصص نرم افزار داری ؟ گفته بود : اونم نه دیگه ، یه اطلاعات مختصری دارم .
ـ روشن کن ببینم . گفته بود : بلد نیستم روشن کنم . گفتم مختصر !
ـ تو الان چی داری ؟! یعنی وقتی به یه جوون ، بزرگسال و میانسال می گی افراطه سه روز در سال می ری اعتکاف ، شما بفرمائید [خودت] چی داری که متعادله ؟!
مقید نبودن به هیچی ؟!
می گه : ما قتل نمی کنیم . ـ واقعاً زحمت می کشی .
در جامعه امروز شیعی مسلمانِ ما قانون اینه که سود تو در ضرر دیگرانه .
بارها این ضرب المثل و لطیفه رو خدمتتون عرض کردم که فرشته مقربی بر دو نفر نازل شد ، و گفت بنده از طرف خداوند نازل شدم ، مستجاب الدعوه هستم .
می تونید نفری یه دعا بکنید که این دعا مستجابه .
به اولی گفتن دعات چیه ؟ گفت : من هزار تا گوسفند می خوام .
به دومی گفتن تو دعات چیه ؟ گفت : من صد تا گرگ می خوام .
گفتن : برای چی صد تا گرگ می خوای ؟ گفت : برای اینکه هزار تا گوسفند اینو بخورن ، تیکه پاره کنن که برای من قیافه نیاره که هزار تا گوسفند دارم ...
عزیزم ! تو می گفتی من دو هزار تا گوسفند می خوام . این براش فرهنگِ که سود خودش رو در ضرر دیگری می دونه .
ایشون مغازه داره ، مغازه روبروییش رقیبشه . ایشون می تونه از این بازار جمعیتی که هستن 50 – 50 سود کسب کنه . چیکار می کنه ؟ اینقدر وقتش رو روی کوبیدن مغازه روبرویی میذاره که نه اون نون در میاره نه خودش .
من فکر می کنم اگه در مسجد شهداء منبر رفتم ، اونور خیابون یکی دیگه داره منبر میره ، اگه بتونم کاری کنم که منبر اون خلوت بشه و کسی نره ، زیرپاش رو بروفم ، آبروش رو ببرم ، اینجا شلوغتر می شه . غافل از اینکه اونی که از اونجا می پره ، اینجا نمیاد ، به مستمع ما هم می گه ، زیر پای مسئول ما رو روفتن ، پته اش ریختن روی آب . این هم همونه ، اون هم ریزش می کنه .
سود ما در ضرر رساندن به دیگران نیست .
تو به جای اینکه به همکلاسیت حسادت کنی و آرزو کنی انشاءالله وبا و اوریون بگیره ، نمیره و به جلسه امتحان برسه ، ولی حالش اینقدر بد باشه که به جای 20 بگیره  7 ، بشین درست رو بخون . این چه آرزوهاییه ؟!!
چرا اینجوری بار میایم ؟!
بعد اینها خودش رو توی سطوح بالای مملکت نشون میده که رهبری بعد از 30 سال برای 30 هزارمین بار بفرمایند : آقاجون ! وحدت .
ما برای اینکه با هم دعوا کنیم ، دو شرط قائل شدیم : 1- عدم مرزبندی شفاف با دشمنان قسم خورده بیگانه . 2- بریم داخل اونها بشیم .
ما با این دو گروه وحدت نداریم .
این مال بی فرهنگی ماست که زود به جون همدیگه می افتیم .
برای اینکه ما سود ببریم ، نیازی نیست دیگران ضرر کنن ، ما می تونیم همه با هم سود ببریم .
لازم نیست دنیا اینطوری بشه .
وقتی من در مقولة دین زیر پای یه عالم دینی رو خالی می کنم ، زیر پای دین رو خالی می کنم و وقتی زیر پای دین خالی می شه ، منم زمین می خورم .
اگه تو به نام دین در کشتی نشسته باشی و بری اتاق بغلدستی رو سوراخ کنی که آب بره توش و اون غرق بشه ، خب بیچاره نیم ساعت بعد آبِ به تو می رسه .
در کتب عرفانی این حقیقت رو نوشتن : مردی در بیابان داشت از گرسنگی و تشنگی تلف می‌شد ، کسی بهش رسید ، بردش و بهش رسیدگی کرد ، یه هفته تیمارش کرد ، غذا ببر ، بیار ، شکار کن ، بهش گوشت بده . براش خیلی زحمت کشید .
تا جون گرفت . [ازش پرسید] بچه کجایی ؟ گفت : فلان شهر . گفت : خیلی هم عالی ، چه جوری می خوای بری ؟!
گفت : هر جور شما بفرمائید . گفت : من یه اسبی دارم ، تا یه جایی می برمت . یواش یواش با هم می ریم ، بالاخره به اون شهر می رسیم ، تو رو به خانواده ات تحویل میدم ، بعد هم بر می گردم .
توی مسیری که می رفتن رسیدن به یه برکه ای . می خواست یه آبی به سر و صورتش بزنه ، گفت : زیر درخت یه چرتی بزنیم . گفت : چرت بزنیم .
با صدای اسب بلند شد ، دید این بنده خدایی که تیمارش کرده بود ، اسب رو زین کرده داره در می ره . پولها و لباسهای این رو هم برداشته .
صدایی که زد این بود : گفت : ای مرد ! اسب و پول و لباس و آنچه در حق تو کردم، حلالت . اما به کسی نگو چنین رفتاری به من کردی ، چون ترس آن دارم بذر مردانگی خشک شود . دیگه کسی جرأت نکنه مردانگی بکنه . پستی خودت رو قصه نکن و جایی تعریف کن .
می ترسم فردا کسی جرأت نکنه که بگه من می خوام مردانگی و مروت کنم .
هراس من از اینه که بذر مروت خشک بشه .
مردانگی این نیست که سود خودمون رو در ضرر دیگران بدونیم .
خیلی راحته ، این داستان خیلی زود می گذره که من و شما خواهیم دید من بزرگ و تو بزرگ ، من پیر و تو پیر ، من مُردم و تو مُردی . مثل آب خوردن خواهیم فهمید چقدر توی دنیا بچه گانه فکر می کردیم .
جالب اینه در این داستانی که خدمتتون عرض کردم ، بعضی وقتها آدم به آیات و روایات نگاه می کنه ، می بینه خداوند درد فرهنگی ما رو تشخیص داده .
به امیرالمؤمنین عرض کردن آقا خدا خیرتون بده ، عجب انسان عجیبی هستید ، شما چقدر به مردم خدمت می کنید .
آقا فرمودند : والله قسم ، علی در عمرش یک ثانیه به کسی خدمت نکرده است . همه تعجب کردن !
[سؤال کردن] آقا خدمت نکردید ؟ آقا فرمودند : نه خیر . مگر نخوانده اید آیه قرآن که " إِن أَحسَنتُم أَحسَنتُم لِأنفُسِکُم " سود تو در سودرسانی به دیگران است .
امروز که تو در مقابل تهمت ، غیبت و شنیدن غیبت دیگران سنگر گرفتی و از برادرت دفاع کردی ، امروز که به اینجا رسیدی ، یقیناً فردا نانش در کیسه خودته .
و امروز که تو باب کردی ، فردا ضررش به خودته .
امروز که دختر و پسر مردم رو فریب دادی  ، فردا دختر و پسر خودت در آتش فریبی که تو شعله ور کردی می سوزنن .
و امروز که جلوی فریب خوردن اونها رو گرفتی ، فردا جلوش رو می گیرن .
ما داریم توی جامعه ای زندگی می کنیم که اعمال و عکس العملها به هم ربط داره .
* نکته بعدی از معظلات فرهنگی : امروزه دیندارها از دیندار بودنشون خجالت
می کشن .
دانشجو می خواد بره نماز بخونه ، یدفعه همکلاسیش می بیندش ، می گه کجا ؟ مسجد ؟!! می گه : نه ، می خواستم برم دستشویی .
اِه اِه اِه ، یعنی این شخص خجالت می کشه بگه می خوام نماز اول وقتم رو مسجد بخونم .
سه روز اومده اعتکاف ، با خدا رفیق شده . ازش می پرسن : کجا بودی ؟ می گه : با مامان اینها یه دوری تا بوشهر ، بندر و لب دریا رفتیم. خیلی خوب بود ، جات خالی ، بساط بود ....
برای چی ؟ توی جامعه ما بالیدن به دین کار ضد فرهنگی شده .
یه کسی بگه دین دارم ، مشکله .
دیشب بهتون گفتم جای معروف و منکر عوض شده .
* کم شدن تا خاموشی احساس گناه
70 درصد جامعه مبتلا به این معظل فرهنگی هستن .
از آخوند ملاحسین قلی همدانی سؤال کردن که ما سالهاست داریم راجع به برخی گناهان توبه می کنیم ، بالاخره چیکار کنیم ؟ آدم می شیم ، نمی شیم ؟ جلوییم ، عقبیم ؟
ایشون فرموده بودن : در اثر گناه یه دردی در دل تو ایجاد می شه . وقتی درد در دلت ایجاد شد ، گناه بعدی رو که مرتکب شدی باز درد ایجاد می شه ولی یه کمی کمتر . یواش یواش به جایی می رسه که شما در اثر گناه دردی توی دلت ایجاد
نمی شه .
آخوند فرمودند : بدان که در مسیر جهنمی .
و اما در اثر گناه یه دردی ایجاد می شه ، توبه جدیه ، اما باز پات می لغزه . اون درد با همون شدت ایجاد می شه .
آخوند فرمودند : عاقبت به خیر می‌شی . رمزش اینه ، بالاخره دستت رو می گیرن .
آقا ما هم دقیقاً همین طوریم ، 25 ساله فلان گناه رو انجام میدیم ، دائم هم این دردِ ایجاد می شه .
نه عزیزم ! اینو نگفت .
اون کسی که درد گناه در وجودش خاموش می شه ، کسیه که سالها مرتکب گناهانی شده و هی دردش کمتر می شه . این فکر می کنه همون درد اولی هست .
اونی که بهت می گم همیشه درد داره ، چند وقت یه بار زمین می خوره . این عادیه .
* 70 درصد جامعه ما اعتقاد دارن درد گناه آرام آرام در دل ما کمرنگ می شه تا خاموش می شه .
یعنی به جایی می رسه که پسر و دختری که برای یه گناه صغیره سه روز روزه
می گرفت و بارها اشک می ریخت ، روزی 200 تا گناه کبیره مرتکب می شه و شب با آرامش کامل سرش رو میذاره روی بالش و می خوابه .
اگه دیروز توی کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب یه گناه یا برخورد با یه مجرم رو به خاطر یه فحشای کوچیک می دید ، با خوندن اون مطلب یه هفته گریه می کرد و امروز روزی 200 منکر مرتکب می شه ، شب هم اشتهاش بازه بازه .
به دوستش زنگ آخر هم می زنه ، با قهقهه خداحافظی می کنه و تخت با آرامش
می خوابه .
70 درصد جامعه ما می گن ما به این مبتلائیم .
اون روز اگه می‌خواست دروغ بگه ، رنگش سرخ می شد ، ضربانش عوض می شد ، نبضش از کار می افتاد ، به پِتِه پِتِه می افتاد ، عالم و آدم می فهمیدن که این داره دروغ می گه . بهش هم می گفتن عزیزم تو بلد نیستی دروغ بگی .
بهش برخورد ، اینقدر تمرین کرده که امروز صاف توی چشمت زل می زنه و محکم دروغ می گه .
می گه : راست می گی ؟ می گه : بله .
می گه : دست روی قرآن میذاری ؟ می گه : بله ، دستش هم می کوبه روی قرآن .
توی دلش هم می گه چاره ای نداشتم ، خدا می دونه .
اصلاً فکر نمی کنه قبح کار داره از بین می ره .
امروز وقتی شب قدر پارسال روایت معراج می خونم و به قسمت حجاب می رسم ، روی خودم اینقدر تأثیر میذاره که عمامه ام رو مرتب می کنم که اگه 4 لاخ هم اومده بیرون ، بدم تو .
روی خودم تأثیر میذاره ، خواهرِ هم نشسته داره نگاه می کنه .
می دونید چرا ؟ وقتی همین طوری نگاه می کنه ، یعنی کوچکترین التهابی در صورتش هم مشاهده نمی کنی . اصلاً هیچی ! راحت !
بهش می گم خواهر من لازم نیست توی خیابون بریزن بهت بگن حجابت رو درست کن ، پیغمبر فرمودند : مفت مفت برای لذت دیگران صدها تن عبادت رو با دو لاخ موی الکی که دادی بیرون و فکر می کنی خیلی خوشکله و همکلاسیت می گه مده ، داری به باد میدی . دقیقاً با همین خوشحالی !
خوشحال ! دارم برای عاقبتت صحبت می کنم . حتماً باید طرح مبارزه بیاد تا بفهمی چه خبره !!
بابا خدا طرح مبارزه رو قبلاً ریخته . فرموده : یه کمی دقت کنید ، اجازه ندید حساسیتها از بین بره !
اگه خدایی نکرده پس فردا صبح نمازت قضا شد ، گریه کنی که دیدی اعتکاف هم رفتیم درست نشد ، دیدی چی شد ، روز بعد ، روز بعد ، روز بعد ، دو هفته بعد
می بینی دوباره به همون جای سابق برمی گرده .
* از مشکلات فرهنگی : فشار اجتماع بر دین مداران
آقا شما داری محصول اجتماع خودت رو توی خیابون می بینی . این دختر و پسری که توی خیابون هستن ، محصول تربیت آموزش و پرورش ما هستن . اینها محصول تربیت دانشگاه ما هستن . اینها محصول تربیت خانواده های ما هستن . به کارخونه های مولد و تربیت کننده هیچ کاری نداریم ، هی داریم محصولات رو
می کوبیم ؟!!
سیستم ارتقاء فرهنگی در آموزش و پرورش و دانشگاه کجاست !؟ 
اینها محصول پرورش اساتید و معلمینی هستن که یه درصدشون کاملاً لائیکن . اینها خروجی اونهاست .
اینها جوونهای 16 – 17 – 18 – 20 – 22 ساله الگو گرفته از هنرپیشه های 30 - 40 ساله هستن .
الگوها آزادند ، محصولات تحت فشارند . 
فرهنگ یعنی بری سراغ کارخانجات مولد ، نری سراغ تولیدات .
شما که از در بری بیرون ، اگه پسر و دختر خوبی باشی ، پدر و مادرت نمی گن بارک الله ( می گن بارک الله ، قربون بچه ام برم ) اما اولین چیزی که می گن ، می گن بارک الله اعتکاف .
کارخونه اینجاست ، چون می دونه بچه اش توی خونه 6 روز آینه دقشه . دو سالِ برای یه مطلب کوچولو داره بهش تذکر میده ، هی لب و لوچه اش رو کج می کنه که برو بینیم بابا .....
می گه : مادر به توام ، پدر به توام .... می گه : نسل قبلی ، نسل جدید رو درک
نمی کنه .
می گه : توی نسل جدید اینه که وقتی می خوای با احساس صحبت کنی ، صدات رو بدی توی دماغت و " ر " رو [غلیظ تلفظ کنی] ؟
همینه دیگه !
بدبخت بی فرهنگ فکر می کنه اگه " ر " رو غلیظ بگه ، اروپایی شده .
چرا اینجوری شده ؟ بزنم توی سرش بگم خجالت بکش .... ـ نه ، نه ، نه ، نزنی توی سرش . وقتی [برای] استادش هر چی از غرب اومده مثل وحی بود ، و تمام تلاش معلمش این بود که بتونه ترجمه های غربی رو بهش غالب کنه ، فکر کرده غرب ارزشمنده . می خوای تو سر کی بزنی !؟
کارخانجات تولید کننده رو ول کردیم ، می خوایم تولیدات رو اصلاح کنیم ؟!!!
بنده تا اعتکاف نداشته باشم که نمی تونم تو رو تکون بدم .
اصلاً وقتی بنده تو رو توی خیابون می بینم ، پشتت رو به من می کنی . باید بیاید توی کارخانه . بنده خودم تولیدی یه کارخونه ام .
فشار مدرسه ، فشار رسانه ، فشار دانشگاه ، فشار محیط ، فشار خانواده ، فشار دوستان بر جوان بدبخت بیچاره و عدم توجه هیچ کس به مسائل عمیق فرهنگی و تمام فشار رو از اینور هم به جوون بیاریم که چرا آدم نمی شی ؟
تولید کننده نیست ، تولید شده است . وقتی ما کارخونه رو ول کردیم به این فشار بیاریم برای چی ؟
ارتقاء فرهنگی !
* الگوها
* بی عقلی ممدوح
یعنی چی ؟ یعنی اگه یه خواهر و برادری بگه من 10 تا آیه قرآن ، 300 تا روایت ، بحث عقلا ، کتاب فلسفی فلان و مناظره دارم برای اینکه این مطلب حقیقته و وجود داره می شه بی عقلی . یه کسی بیاد بگه اُمل ، می شه باعقلی .
یعنی با کلمه " امل " تمام فلسفه تو زیر سؤال می ره .
می گه : چی ؟ می گه : املیه .
بهش می گی عزیزم مگه اُملی نیست ، املی رو تعریف کن که امل یعنی چی !؟ تو کلمه " امل " رو تعریف کن .
می بینی یه جاهایی بی عقلی کاملاً روی بورسه .
* تخریبها و خرابیها
یه عده خراب می کنن ، یه عده تخریب می شن .
بعد چه اتفاقی می افته ؟ علاقه ملت برای اشاعه خرابیها و عدم علاقه ملت برای اشاعه خوبیها .
یعنی خداوند تبارک و تعالی می گه فرهنگ یعنی یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح .
فرهنگ یعنی بدیها رو بپوشانید و خوبیها رو اشاعه دهید و تو دقیقاً برعکسش [عمل می کنی] . می گی : یا من اظهر القبیح و ستر الجمیل . بدیها رو باز می کنی .

آقای کاظمی مربی فوتبال می گفت : ما در سال 200 تا هیئت شرکت می کنیم ، 200 تا جلسه می ریم ، 200 تا روضه می ریم ، 200 بار با آیت الله ها رفت و آمد داریم ، در طول سال توی 600 - 700 تا جلسه مذهبی روی بورس هستم ، یه بار هم عروسی شرکت کردم .
همین جوری که دارم با یه آقایی صحبت می کنم ، نمی دونم پشت سرم چه خبره ، مثلاً فرض می کنیم دو نفر با ظاهر نامربوط در حالیکه یه سری کارها می کنن رد می شن . یدفعه میاد بلوتوث کاظمی در عروسی !
چی شد ؟! علاقه ملت ما به اشاعه خرابیها و عدم علاقه ملت ما به ترویج خوبیها از بی فرهنگی مردمه . وگرنه اگه آدم فرهنگ داشته باشه از اشاعه فحشا خجالت
می کشه .
رو بورسترین مشهورین جامعه ما کسانی هستن که حتماً روی بورسترین خرابهای جامعه ما هستن .
چرا ؟ چون خودمون این کار رو کردیم . چون از مسیر خرابی همه شناختنش .
3000 ساعت توی این مملکت راجع به دین خوب صحبت کن ، یه تیکه سوتی بده . همه جا پر می شه .
هیچکس نیست بگه این بابا هفتاد سالشه ، چهل سالشه ، بیست سالشه ، چند روز از زندگیش رو دیدی که چند دقیقه از زندگیش رو ملاک می دونی برای اینکه پتة اینو روی آب بریزی ؟!
این آقا 20 ساله توی جمهوری اسلامی مدیرکل و مسئول بوده ، چرا از این ناراحتی که برای یه برهه چند روزه که خراب کرده اسمش رو مختصر بگن ؟!
برای اینکه تو علاقه داری .
بی فرهنگی مردم :
* باور پذیری خرابیها و عدم باورپذیری خوبیها
می گه : آقای x رو که می شناسی ؟ می گه : بله ، ارادت دارم .
می گه : آقا این آدمیه به خدا . رفته با پولدارها صحبت کرده ، یه 30 – 40 هکتار [زمین] رو توی شمال آزاد کرده ، همه رو داده به مستمندان .
می گه : فکر نکنم . ـ آقا داده ها ! می گه : اسم نمیاریم ، انشاءالله ایشون آدم خوبیه ، ولی کلاً اینجور آدمها اینقدر خوردن که از سیری کمک می کنن .
اصلاً خوبی رو باور نمی کنه . جامعه ما اینطوریه .
آیت الله العظمی فلانی یادته ؟! بله . با یه زن فلان جا گرفتنش .
می گه : عجب ! فیلمش رو نداری ؟!!! زود باور کرد .
یکی نیست بگه مردک خجالت بکش ، تو غلط کردی باور کردی ، تازه دنبال فیلمش هم می گرده ، توی اینترنت هم سرچ می کنه .
نمی رنجـم اگـر بـاور نـداری شعـر نابـم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
چه فرقـی می کنـد پژواک یـا فریاد جان من
چه من خود را بیازارم چه تو خود را بیازاری
اینها عدم باورپذیریه . خوبیها باور نمی شه .
از جلو مسجد می گذره ، قلقله است ، می گه معلوم نیست چی میدن ...
من به یکی از علما گفتم فلان جا قلقله است . گفت : حتماً یه مشکلی توش داره .
می دونی اصلاً بازار دین شلوغ نمی شه !!
بعد تو گیر میدی چرا توی خارج می گن مردم برای ساندیس راهپیمایی 22 بهمن رو [شرکت کردن] .
مگه تو اینطوری نیستی ؟ اونها هم باورشون می شه که تو برای ساندیس رفتی . چون فرهنگ تو هم همینه .
* باور پذیری زشتیها و عدم باورپذیری خوبیها .
* 40 درصد مردم ما از هویت خودشون در ابعاد مختلف ناراضی هستن .
هویت یعنی چی ؟ خیلی از من و شما اعتقاد داریم تواناییهامون برای خلقت به اندازه کافی نیست .
یعنی خداوند تبارک و تعالی برای یه کاری در خلقت ما رو خلق کرده که عرضه انجام اون کار رو نداریم .
یعنی خداوند اشتباه کرده .
40 درصد مردم ما اعتقاد دارن تواناییهاشون برای خلقت مناسب نبوده .
یا استعدادشون مناسب نیست . یعنی خداوند تبارک و تعالی تو رو برای کاری در خلقت خلق کرده که عقل و استعداد انجام اون کار رو نداری .
از خانواده خود ناراضی هستن . یعنی خداوند تبارک و تعالی تو رو برای کاری در خلقت خلق کرده که خانواده تو اجازه اون کار رو نمیدن .
همة اینها کفره .
آیه شریفه قرآن می فرماید : فکر کردید ما شما را عبث خلق کردیم ؟! یه فکری پشت این خلقته . خانواده ما نمیذارن !!
[خانواده] نذاشتن بیایم اعتکاف . پس بنابراین خدا ما رو خلق نکرده که به خدا برسیم ، بریم به شیطان برسیم .
یا پول کافی ندارن . یعنی خداوند تبارک و تعالی ما رو برای کاری خلق کرده که پول رسیدن به اون کار رو به ما نداده . یعنی کفر !
* 58 درصد مردم ما از شغلشون ناراضی هستند .
* 18 درصد مردم ما از جنسیت خود ناراضی هستند .
دختره می گه کاش پسر بودم ، پسره می گه کاش دختر بودم .
یعنی خداوند تبارک و تعالی برای هدفی ما رو خلق کرده که جنسیت ما ، ما رو به اون هدف نمی رسونه .
دختره صداش رو کلفت می کنه ، می گه من باید می شدم مدیرکل ، خدا منو زن خلق کرده .
پسره هم صداش رو نازک می کنه ، می گه من جون میدم برای خانه داری ...
یعنی خداوند تبارک و تعالی ما رو برای هدفی خلق کرده که جنسیت آن هدف رو در ما قرار نداده است .
نکته :
1- بها دادن متولیان به ارتقاء فرهنگی چقدر است ؟!
دولت محترم برنامه های ارتقاء فرهنگ ( یعنی رسیدگی به کارخانجات تولیدی فرهنگ ) رو ارائه کنه ، مردم در جریان قرار بگیرن .
استاندار محترم فارس برنامه های رسیدگی به کارهای تولیدی فرهنگی رو [ارائه بدید] .
باید کارخانجات مولد بررسی بشن .
آموزش و پرورش ، دانشگاه ، انجمنهای دولتی و غیردولتی ، کارخانجات مولد فرهنگ هستن . 
برنامه هاشون رو بگن تا ما ببینیم توی سه سال باقی مانده از عمر این دولت قراره چه اتفاقی بیفته . حداقل در خیال خودمون اون اتفاق رو مجسم کنیم که وصف العیش ، نصف العیش .
برنامه تون چیه ؟!
بنده به عنوان یه مؤسسه غیردولتی کوچولو ، بدون هیچ پشتوانه ای برنامه ام رو خدمت شما میدم .                           
شما با پشتوانة دولت برنامه تون رو بگید ، بلکه ما یاد بگیریم ، بیایم و اجرا کنیم .
2- ببینیم بازی گرفتن از رسانه ها در امر ارتقاء فرهنگی چقدر اتفاق میفته ؟!
اگر شعار ارتقاء فرهنگی نبود ، ما می گفتیم فرهنگ بر دوش NGO ها و مؤسسات غیردولتیه . چون شعار فرهنگیه ، از رسانه ها چه کمکی خواهیم گرفت .
برنامه کمک گیری از رسانه ها برای ارتقاء فرهنگی چیه ؟!
3- میزان درصد هزینه ای که برای کارهای فرهنگی [میذارن رو بررسی کنن] .
کار فرهنگی یعنی رسیدگی به کارخانجات تولیدی فرهنگ . هیچکس نمی تونه غیر از این تعریف رو به من غالب کنه . از پشت کوه نیومدم حرف بزنم . رسیدگی به فرهنگ در ارتقاء فرهنگ یعنی رسیدگی به کارخانجات مولد فرهنگی و حذف کارخانجات ضد فرهنگی .
هیچ تعریف دیگه ای برای فرهنگ نداریم .
یعنی همه خیابونها رو پارچه بکشیم ، بوم بزنیم ، بنر بزنیم ، به بچه ها بگیم باید لباس فرم دبیرستان داشته باشیم ، پسرها همه کچل ، دخترها هم کچل ، که اگه یه وقتی مقنعه اش رفت عقب موش معلوم نشه ، این از نظر من فرهنگ نیست ، از نظر من این رسیدگی به بزک کردن تولیداته .
فرهنگ یعنی توجه به خانواده به نهادهای پرورشی رسمی دولتی و غیردولتی .
میزان هزینه ای که برای رسیدن به فرهنگ میذاریم رو بررسی کنن . و مقایسه کنیم بین هزینه ای که برای کارخانجات تولیدات فرهنگی می شه ، نه هزینه ای که صرف اقتصاد و بسترسازی می شه .
هزینه ای که خرج اطینا می شه رو در بیاریم .
خرج سمینارهای بیخود ، خرج رنگ و لعابهای بیخود ، خرج اردوهای بیخود رو در میاریم ، یه مقایسه ای می کنیم ببینیم چه وضعیتی داره در کشور اتفاق میفته .
هزینه ای که صرف مسائل سیاسی می شه . انتخاباتها ، رسیدن به پایگاههای قدرت و غیره
هزینه ای که صرف مسائل فراغتی می شه . با هزینه های میلیاردی پارک می زنیم ، بعد می شه پاتوق دختر و پسر ، معتاد و فلان و فلان ....
پارکهای ما یکی یکی از دست خانواده ها در میاد و دست فحشا و منکرات میفته .
بعد به نیروی انتظامی می گیم پارک دو میلیاردی که ساختیم با بلدوزر بزن روش پارکِ رو جمع کن ، بکنش مجتمع مسکونی نیروی انتظامی .
نظرتون چیه کل مناطق باز شیراز رو پادگان کنیم ؟! خوبه دیگه . نه دختر و پسر جایی دارن برن ، نه معتاد جایی داره ، نه برای کسی پاتوق می شه .
همه رو جمع کنید ، خیلی طرح خوبیه . آپارتمانهای 200 طبقه بزنیم ، ملت رو بچپونیم توش .
* کارخانجات تولیدی باید بررسی بشن .
هزینه ای که خرج اطینا و اوقات فراغت می شه بررسی بشه .
یه آمار بگیریم ، ببینیم کدوم یک از مبارزه های چکشی و مقطعی برای معظلات غیر فرهنگی در طول تاریخ 30 ساله انقلاب جواب داده. یه دونه بیارید ، بنده کوتاه میام .
یه دونه مبارزه مقطعی چکشی بیارید که با مسائل غیر فرهنگی جواب داده ، من درجا از همه صحبتهای الانم با اون 10 جلسه ای که قراره صحبت کنم کوتاه میام .
* وظیفه ما چیه ؟!
راه اول ) همین جوری ادامه بدیم و غُر بزنیم . کارمون هم بکنیم .
راه دوم ) اما وظیفه تو چیه !؟ عکس همه چیزهایی که گفتم رو عمل کنی ، فرهنگت رو درست کنی ، عقلانیتت رو ببری بالا ، شعورت رو افزایش بدی ، حلقه های محبتیت رو پررنگ کنی ، بچه بازی رو بذاری کنار .
هنوز دو سه تا گروه ما سر جای پارک موتور به جون هم می افتن .
هنوز وسط مجلس ما سر اینکه کی جلوتر سینه بزنه ، درگیری ایجاد می شه .
کیا می خوان پرچم " وَ نُریدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ استُضعِفُوا فِی الارضِ " رو دست بگیرن ؟! کیا می خوان حاکمان زمین باشن ؟!
الان بعضی از برادرها و خواهرها سر چیا با هم مشکل دارن ؟ یه بار دیگه مرور کن که مشکلت چیه ؟
وقتی این بالا می زنی " قُل یَا عِبادِی الَّذِینَ أَسرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِم لَا تَقنَطُوا مِن رَّحمَهِ الله إِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا "
می فرماید : ای کسانیکه در فحشا اسراف کردید ، در بدترین منکرات ، نه گناه کردید و من یه بار دیدم ، اسراف کردید ، " لَا تَقنَطُوا مِن رَّحمَهِ الله " خودت رفتی بوم رو این بالا زدی ، تو نسبت به مردم چه جوری هستی ؟!
خودت بوم رو زدی بالا .
وقتی گفتن این شعارِ اعتکافه ، اشک توی چشمهات حلقه زد . اولین باری که گفتیم  شعار اعتکافهای ما " لَا تَقنَطُوا مِن رَّحمَهِ الله " است ، اسمش هم " ضیافت عشق " هست ، اشک توی چشمهات حلقه زد ، خودت چی !؟
دفع حداقلی و جذب حداکثری یعنی چی ؟!
یعنی همین صحبتهای امشب منو گل بگیری ، برادر من ، خواهر من بره توی حیاط بشینه یکی یکی بررسی کنه .
این همون مدلی که گفت .... دم در خروجی وایسه یکی یکی بررسی کردن . می گفت یه عده میان بیرون هیچ فرقی نمی کنن . بیا اینو !!
این یعنی دفع حداکثری و جذب حداقلی .
نگاهمون رو درست کنیم .
دادمون رو سر منکرات می زنیم ، حرفهامون رو می زنیم ، راهکارهای فرهنگی هم می گیم ، ولی آخرش اگه نتونیم اتحاد و محبت رو بین خود بیشتر کنیم ، هیچ راهی در مقابلمون نیست .
آخرین گره ای که قبل از حکومت امام زمان باید باز بشه ، گره همدل نبودن مؤمنین هست . این باید باز بشه تا آقا بیاد .

ارتقا فرهنگی(قسمت اول)


نظرات  (۵)

۰۳ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۰۲ محمدمهدی باقری
سلام برادر
خداقوت
خیلی خوشحالم که بین این همه وب به اینجا هدایت شدم
خدا خیرت بده به خاطر این همه ذحمت
برادر خیلی دوس دارم همسنگرم باشی و با هم تبادل لینک کنیم
منتظرتم دادا . اگر بدونی چقد مشتاقم
ان شاءالله جوابت مثبته
مواظب خودت باش دادا
یا علی مدد
پاسخ:
سلام علیکم
باعث افتخار ماست.
لینک شدید.
۰۴ اسفند ۹۲ ، ۰۵:۳۹ محمدمهدی باقری
سلام
از اعتمتدتون ممنونم
لینک شدید

۰۴ اسفند ۹۲ ، ۰۵:۴۸ محمدمهدی باقری
سلام
خدا قوت دادا
خیلی جالب بود.استفاده کردیم
 با مطلبی کوتاه و جالب تحت عنوان"یارانه بگیرید جریمه می شوید!" به روز هستم
بیا بخون.خیلی کمه و البته خیلی جالب
نظر هم بده
منتظرتم
سری پیش هم منتظر بودم نیومدی
این سری نیای ناراحت میشم
مواظب خودت باش
یا علی مدد
۰۴ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۴۲ محمدمهدی باقری
سلام برادر
خدا قوت
داری وسوسه م میکنی که بیام و مطالبت رو کپی کنماااا.ههه
آها دادا
با یه مطلب سیاسی کوبنده به نام " یاران خدا " به روزم
خیلی خوشحال میشم نظرت رو راجع بش بدونم
منتظرتم دادا
زود بیا
یا علی مدد
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۴۹ محمدمهدی باقری
سلام دادا
خدا قوت
چرا دیر آپ میکنی؟
دلمون برا نوشته هات تنگ میشه هاا.بعد دق میکنیم میمیریم حالا جمش کن
دادا یه مطلب فنی  گذاشتم با عنوان " آدم باید دلش پاک باشه! "
بیا بخون و نظرم بزار
دوست دارم
مواظب خودت باش
پاسخ:
سلام علیکم
ممنون از لطفت
این وبلاگ یه روز در میون آپ میشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Susa Web Tools