درس نامه بصیرت - بیان مرزبندی بصیرت در قالب فتنه 88
تاکیدات پی در پی رهبرمعظم انقلاب اسلامی بر روی «بصیرت» و نقش آن در پیشرفت کشور و نیز خنثی شدن توطئه ها بیانگر حساسیت فوق العاده موضوع است. حضرت آیت الله خامنهای -دامت برکاته- طی هفته های پس از انتخابات ریاست جمهوری و حوادثی که در این مقطع پدید آمد بارها و در مجامع مختلف روی اهمیت «بصیرت» تاکید کرده و طیف های مختلف را مخاطب قرار داده اند. اگرچه کلام ولی امرمسلمین -از جمله در این مورد- از اوج، عمق و وضوح فراوان برخوردار است، اما تامل مخاطب را نیز طلب می کند. در این خصوص گفتنی هایی وجود دارد:
1- حوادث پس از انتخابات اثبات کرد که در بزرگترین و بارزترین پیروزی نیز بصیرت سیاسی اهمیت ویژه دارد و اگر دومی نبود، از فروغ و بروز اولی هم کاسته می شود. پیروزی در شرایط فقدان بصیرت و فقدان عمل به هنگام و مطابق با بصیرت، می تواند جبهه پیروز را با یک چالش دامنه دار مواجه گرداند. در عصر امیرالمومنین(ع)، بازگشت طبیعی جامعه به حکومت امیرالمومنین (ع) یک پیروزی درخشان برای جبهه حق بود و این می توانست حداقل در طی چند دهه راه را برای حکومت «اولی الامر»- که خداوند اطاعت از آنان را واجب گردانیده است- هموار گرداند، اما حوادثی که پس از ماههای اولیه حکومت آن حضرت به وجود آمد چنان بر روی روحیه و انگیزه های مردم اثر گذاشته بود که کار به یک دهه هم نکشید و امیرالمومنین(ع) در هفته های آخر عمر با برکت خویش خطاب به مردم می فرمود: «ای کاش شما را نمی دیدم» در واقع عدم بصیرت، فرصت های جبهه حق را تباه می کند و تهدیدهای فراوانی را به وجود می آورد. البته این نکته را باید در همین جا یادآور شد که مردم زمان ما با مردم زمان امیرالمومنین(ع) کاملاً متفاوت هستند این را هم حضرت امام و هم رهبرمعظم انقلاب به دفعات و با صراحت گواهی داده اند. اما متاسفانه حکایت خواص در این دو دوره شباهت های زیادی بهم دارند اگرچه این دو نیز با هم - از نظر کمیت و کیفیت- متفاوت هستند.
2- بصیرت مردم و نخبگان در دوره ای که جبهه حق به قدرت دست یافته و به متن آن نزدیکتر شده است، با بصیرت آنان در دوره ای که جبهه حق برای دست یافتن به حکومت-برای پیاده کردن احکام و حدود الهی- تلاش می کنند، متفاوت است. در دوره ای که جبهه حق به محور اداره جامعه تبدیل نشده، بصیرت هواداران حق نوعاً از جنس «ستیز» و افشاگری و به زیر کشیدن پرچم های جبهه باطل است، این کار اگرچه سختی هایی دارد، اما مسیر حرکت از وضوح فراوانی برخوردار است ولی در دوره ای که حق و اهل آن به مدار جامعه تبدیل شده اند باید ادبیات خاص این مقطع را بیابند و چونان ابزاری کارآمد به خدمت گیرند. البته ممکن است در این شرایط نیز در ابعادی هنوز ادبیات ستیز و افشاگری و مواجهه خشم آلود کارآیی خود را داشته و استفاده از آن لازم باشد ولی بدون تردید همه حرف این نخواهد بود. در این دوره آگاهی از آنچه دشمن برای بهم ریختن جبهه حق می کند ضرورت دارد و باید با چشمانی باز به عملکردهای آنان نگریست. حضرت آیت ا... خامنه ای- دامت برکاته- در دیدار با اساتید دانشگاهها فرمودند: «دشمن را درست شناسایی کنید، هدف های دشمن را کشف کنید. احیاناً به قرارگاههای دشمن آنچنانی که خود او نداند سربکشید. براساس طرح او طراحی کلان کنید». در این شرایط باید دریافت که دشمن دنبال چیست طرح اصلی او و طرح فریب او کدام است. آیا وقتی از سازش ناپذیری خود حرف می زند، دنبال راه فرار نمی گردد و آیا زمانی که از لزوم وحدت و تقویت همگرایی و دوری از اتهام زنی نیروهای انقلاب به یکدیگر حرف می زند، دنبال بدست آوردن فرصت برای بازسازی نیروهای خود نیست؟ برای اینکه ما طرح واقعی و طرح فریب دشمن را از هم تفکیک کنیم باید مطالعه عمیقی روی سابقه و خصوصیات روحی-روانی افراد شاخص آن داشته باشیم. اگر بدون شناخت حرکت کنیم چه بسا که برای مبارزه با آنان وارد میدانی شویم که آنان آن را برای شکست و یا تضعیف ما آماده کرده اند.
3- برای اینکه بدانیم بصیرت داریم یا نداریم باید ببینیم چه مقدار بر مسایل اشراف داریم به میزانی که ما قادر به پیش بینی حرکت دشمن هستیم، بصیرت داریم چون فرض بر این است که بصیرت مرز میان حرکت و تامل است اگر ما حرکت کنیم بدون آنکه اشراف لازم را بر صحنه داشتیم این حرکت ما را به مقصد نمی رساند ولی اگر با اشراف اقدام- به حرکت یا توقف- کردیم آنگاه به مقصد نزدیک شده ایم. در شرایط فعلی دشمن تلاش می کند تا ما را در شرایط هفته های پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر نگه دارد. هدف او این است که فرصت را از ما بگیرد و در همان نقطه ای که خود ایستاده- حس عدم پیروزی- نگه دارد. بر این اساس یک روز خبر از اغتشاش در روز تنفیذ می دهد. یک روز از اغتشاش در روز رای اعتماد به کابینه خبر می دهد. یک روز از اغتشاش در روز اول بازگشایی دانشگاهها و یک روز از شورش در روز 13آبان خبر می دهد و جالب این است که همواره این روزها بی حادثه می آیند و می گذرند. هنوز «خبرهای جدید» از وقوع اغتشاش عمومی در راهند! کاملا مشخص است که دشمن ظرفیت «طراحی بزرگ و اثرگذار» را از دست داده است و عوامل آن با همه توشه و تلاش همه جانبه خود قادر به ایجاد موج نیستند. درست در میانه چنین میدانی که از انفعال شدید آنان خبر می دهد، این چهره شکست خورده سیاسی به دیدار آن چهره شکست خورده سیاسی و... می رود و وانمود می کنند که هنوز بر سر قرار با مردم- اغتشاش گرانی که گمان می کردند از این چهره ها برای آنان قرار است آبی گرم شود- هستند و این خبرها کماکان در مسیر رسانه های صوتی و تصویری و الکترونیکی دهان به دهان می چرخند. آنان که دچار ضعف بصیرت باشند گمان می کنند «مسئله پس از انتخابات هنوز حل نشده است» و ای بسا از روی دلسوزی درصدد برآیند تا این مجرم و آن مجرم سیاسی را در کنار نظام مظلوم بنشانند و دهها خون مظلوم و حیثیت و اقتدار نظام را در زیر پای این مدعیان سیاسی پایمال کنند! انسان با بصیرت باید بداند که در دست دشمن چیست. آیا همانگونه که ادعا می کند گوهری تابناک دارد؟ آیا همانگونه که ادعا می کند می تواند آتش به پا کند؟ و نیز باید بداند که جامعه ای که رهبری با این تقدس، بصیرت و صبر و محبوبیت دارد و سرشار از نیروهای مؤمن است، هیچگاه در برابر عناصری که تا خرخره در مادیت و حرام خوری غرق هستند، زانو نمی زند. اگر این بصیرت نباشد فرد- عالم باشد یا عامی- کم می آورد و راه را اشتباه می رود.
4- بصیرت نقطه مقابل تعصب است. اساسا تعصب- به معنای تحت تاثیر حب و بغض های مادی خود قرار گرفتن- مانع فهم حق و تبعیت از آن است. بر این اساس اگر نیروهای موثر جامعه، حق را در اندازه علایق شخصی خود به نظاره بنشینند، حتما دچار گمراهی می شوند و در نهایت در مقابل حق قرار می گیرند حالا ممکن است اندازه این ایستادگی در برابر حق متفاوت باشد.در جریان جنگ نهروان حضرت امیر- سلام الله علیه- به ابن عباس فرمودند: «با اینان که مواجه شدی از قرآن نگو چرا که آنان خود را به آن از تو نزدیکتر و به تلاوت آن سزاوارتر می دانند تو با آنان از سیره پیامبر(ص) بگو چرا که ناچارند تسلیم شوند». در واقع کسانی که در این حکومت از موضع به ظاهر حق با حکومت شرعی ناسازگار می شوند فهم خود را امام خود قرار می دهند و به امام واقعی چندان کاری ندارند.
5- نگاه بدبینانه به شرایط و آینده از مختصات کسانی است که بصیرت ندارند. رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان (چهارم شهریور 88) فرمودند:« بدبینی از بی بصیرتی است. مواظب باشید نگاهتان به آینده، نگاه بدبینانه نباشد. اگر نگاه بدبینانه شد، نگاه «چه فایده ای دارد» شد، بدنبالش بی عملی، بی تحرکی و انزواست همان که دشمن می خواهد.» امروز در میدان انقلاب نیروهایی به اسم های مختلف- از جمله به اسم دلسوزی برای مردم سالاری نظام- مشغول یاس پراکنی و بدبینی پراکنی هستند. این ها مردم را جز در قامت شورشگری و تخریب و انکار به رسمیت نمی شناسند. این ها در دوره 8 ساله خود به نفرت دامن می زدند و البته منافقانه مدعی بودند که سعی می کنند دشمن را به دوست تبدیل نمایند که صد البته دوست دشمن می شدند و منافع ملی را بر باد می دادند. کلام را به سخنی دیگر از حضرت آیت الله خامنه ای در باب بصیرت خاتمه دهیم. معظم له در دیدار با مردم چالوس و نوشهرفرمودند:«متعهدان موجود در جامعه ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهی و حوزوی باید به مسئله بصیرت اهمیت بدهند. بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راههای جلوگیری از این موانع و برداشتن این موانع، این بصیرت ها لازم است».