مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

arrow
خبرنامه سایت
فیسبوک صالحین
پرتال صالحین خیبری
خاکریز ما

codes and tools for blog

مربی محور - مسجد مدار

گام نخست در تربیت، طهارت است، همچنانکه گام نخست در عبادت طهارت است.

«طهارت شریعت به آب است و طهارت طریقت به تخلیه هوا و هوس و طهارت حقیقت خالی کردن قلب است از غیر حق تعالی»

عضویت در خبرنامه ایمیلی
امکانات سایت
دیگر پایگاه های ما
آخرین نظرات
دوستان صالحین
دفاتر مراجع عظام تقلید

سخنرانی حجةالاسلام انجوی‌نژاد در نشست فعالان فرهنگی کشور

مشهد مقدس ؛ فروردین 92


سؤال - نظر حضرتعالی در خصوص ایجاد و استارت اولیه ی کادرسازی مطلوب در یک سازمان مردم نهاد فرهنگی چیست و چگونه باید این مهم آغاز گردد؟

پاسخ - گفتیم انتخاباتی شود و کسانی که می رسند و فرصت دارند بیایند پای کار. این ها الزاما لازم نیست خیلی آدمهای توانمندی باشند. فرصت داشته باشند بعد مشخص می شود توانمند هستند یا نه. کلیتش این است که 4 نفر بزرگتر هستند و می توانند حمایت کنند. همین مهم است. شما هر مجموعه ای را دور هم جمع کنید ، بنده می تونم برای حمایت کردنش آدم پیدا کنم.

چند نفر که همه بشناسید و مقبولیت دارند بیایند بگویند ما این کار را می چرخانیم.
این خیلی مهم است. خط دهی مهم تر از دویدن است.
کسانی باشد که فرصت بگذارند. الان بودجه های بسیار کلانی در مملکت بابت تجمعات دارد خرج می شود. کاملا از این ها بری هستیم، نه تنها دوریم، اصلا اطلاع نداریم.
الان اردوگاه های خیلی مفت در مملکت هست باید در اختیار ما قرار بگیرد، ولی مطالبه نداریم و در اختیارمان قرار نمی گیرد.
صرف اینکه شما دور هم جمع می شوید از نظر من خودش خیلی اتفاق مهمی است. تبادل فرهنگی ایجاد می شود، رفاقت ایجاد می شود، پایگاه و جایگاه ایجاد می شود و این خیلی مهم است.
آن پروژه ای که در ذهن من بود که سه قسمت داشت، و عرض کردم به دلایل مختلف خوابید و الان تبدیل شده به یک کار صرفا تبلیغاتی، یک پروژه ی تشکیلاتی بود. این پروژه ی تشکیلاتی لازمه اش این است. این 5 نفر بیایند، بعد تشکیلات شروع می شود؛ اینکه ارتباطات قوی بشود، بعد رسانه ای بشود، بعد در این ارتباطات تعاملات فرهنگی انجام بشود، آهسته آهسته اردوها شروع شود، مردم جمع شوند، اردوها استانی شود، بعد اساتید را به استان ها بکشانیم، چهره به چهره با افراد در ارتباط باشند، توانمندی ها شناسایی شود، پایگاهی باشد روحانیون، مداحان، کسانی که کار کرده اند، مدیران فرهنگی، بچه های انتشاراتی، کتاب نویس ها، هرکسی که در جبهه فرهنگی انقلاب فعالیت می کند توانمندی هایشان را در آنجا عرضه کنند. بعد این پایگاه توانمندی های آن ها را بررسی کند، استعدادها را شناسایی کند، سعی در شکوفایی استعدادها داشته باشد، دوره بگذارند.
این ها در ذهن من است. از نظر من این یعنی ارتقاء فرهنگی تشکل ها. ارتقاء در یک ماه یک درجه است، در دو ماه دو درجه است، هرچقدر بتوانیم کار کنیم.

ولی اینکه فقط بخواهیم دور هم جمع بشویم و کتاب بفرستیم و پوستر بزنیم، این ها را کار تشکیلاتی نمی دانم؛ کار تبلیغاتی می دانم و اصلا هم مخالفتی نمی کنم. کاچی بهتر از هیچی! ولی من آدمی هستم که دنبال کار تشکیلاتی هستم نه کار تبلیغاتی.
نبود تشکیلات را ما در فتنه احساس کردیم. نمی دانستند باید چه کار کنند، دوست داشتند کاری بکنند، ولی نمی دانستند نقش‌شان چیست. چون تشکیلات نیست، ارتباط نیست.

سؤال - خواهش کرده اند گزارشی بدهید از مشعر.

پاسخ - مشعر یکی از کارگروه های قرارگاه خاتم است. آنجا هم شرایط خودش را دارد. الان هم یک مقدار کار خوابیده، بیشترین مشکلش هم دغدغه ی مالی است. می دانید که بودجه ی فرهنگی را کاملا بسته اند و از بودجه ی مصوبی که قرار بوده امسال گیر بچه ها بیاید، هیچ تومانش گیرشان آمد! کلا آنرا بستند و مجلس هم تصویب کرد.
 یک جمله را کلی خدمتتان بگویم؛ جامعه ی فرهنگی ما اصلا قابلیت هیچ گونه تقابلی در بستر خودش را ندارد. اگر بخواهیم در این 4 تا و نصفه ای که هستیم تقابل کنیم، واقعا داریم اشتباهه می کنیم. اصلا ما ظرفیت این را نداریم که هیچ گونه تقابلی بکنیم. ما فقط باید تعامل کنیم؛ فقط تعامل.
پیشنهاد مشخصی که من برای مشعر دادم، که ان‌شاءالله جزء برنامه هایشان هست، این است که یک اردوگاه بزنیم؛ تحت عنوان یک اتوپیای خاص. که اگر بودجه رسید و توفیقی بود ایجاد بشود.
که بنده امسال هم بخاطر مسائل تحصیلی و هم حال جسمی، یک مقدار کارهایم افت پیدا کرد.
 یک رؤیای اتوپیایی برای این قضیه داریم که هرکسی ورود پیدا می کند و می رود بیرون، یک ارتقاء فرهنگی رویش انجام بشود.
طبیعتا این اردوگاه باید هزینه روی دوش مجموعه ها نگذارد، باید تعامل داشته باشیم و حتی هزینه ی رفت و آمد این ها را بدهیم. اردوگاه هم حتما باید در مشهد باشد. برای اینکه جاذبه ی زیارتی دارد. چند روز بمانند، هم زیارت کنند و هم یک ارتقاء فرهنگی انجام بشود.

ما در کشور اگر در هر محله هم یک مجموعه فرهنگی داشته باشیم، باز هم کم است! حالا فکر کنید ما می خواهیم برای کل مجموعه های فرهنگی کشور می خواهیم 3 نفر متولی داشته باشیم، خیلی کم است. بنظر من 30 نفر دیگر هم باید بیایند پای کار. قوه ی مجریه هم باید یک قسمت راه بیندازد، یک متفاد داشته باشد، یک متفاد هم باید قوه ی قضاییه داشته باشد، یک متفاد هم باید سازمان جوانان داشته باشد، همه باید داشته باشند.

فقط کسانی باید باشند که اهل تعامل باشند و تحمل. کسانی که بخواهند بر مبنای هوای نفس و رقابت و رفاقت کار کنند، اصلا کارمان نمی شود و من فعلا در این مجموعه ها افراد این مدلی ندیده ام.
امثال حاج حسین یکتا، کسانی هستند که شما هر صد سالی یک بار می توانید چنین آدم هایی در خلقت پیدا کنید. باید یک مقدار دقت کنید. کسی که بیاید پای کار و از همه چیزش بزند، ولو اینکه یک چیزهایی اش با من و تو نخواند، صدسالی یک بار متولد نمی شود.

بنده هم که هیچ جا قانونی و عضو رسمی نیستم که. همه جا هستیم و هرجا که توان داشته باشیم در خدمت هستیم ان‌شاءالله.

سؤال - شما گفتید شورای تأمین چطوری می تواند امنیت یک استادیوم را برقرار کند. ولی مشکل اساسی ما در زاهدان این است؛ بچه هیئتی ما می خواهد بیاید سینه بزند، در ایام شهادت، مراسم مختلف. می خواهیم بیاییم در خیابان سینه بزنیم، هیئت راه بیندازیم. وقتی شورای تأمین به ما اجازه ی این کار را نمی دهد، یا مثل تاسوعای چابهار که بمب گذاری کردند، مستقیم آمدند جلوی هیئت های عاشورا را گرفتند. گفتند حق ندارید هیئت هایتان را راه بیندازید. ما باید چه کار کنیم؟ یا چوب مداحان و کانون های فرهنگی که در شهرستان های مختلف، با مداحی های غیر اخلاقی و غیر ولایتی که می خوانند، ما در زاهدان باید چوبش را بخوریم، چه کار باید بکنیم؟ و مخصوصا بابت هیئت هایی که ما در زاهدان نمی توانیم راه بیندازیم و با مسئولیت خودمان کفن پوش بیرون می آییم، چه باید بکنیم؟ یک راهنمایی بفرمایید ممنون می شوم.

پاسخ - برای شادی روح شهدای مسجدشان یک صلوات ختم بفرمایید.
سه تا مطلب : مطلب سومش اینکه؛ چون در بدنه ی نظام شما متولی ندارید، فعلا باید هرچه استاندار و شورای تأمین‌تان بگوید تمکین کنید. کار دیگری نمی شود کرد. بنده ممنوع الورودم به زاهدان. چند سال پیش خدمتتان می آمدم، چند سال است دیگر نمی آیم. این هم بخاطر شوای تأمین است. می گویند شما می آیی اینجا، یک نفر می خواهد از شما انتقام بگیرد، می زنند این ها را داغون می کنند.

راجع به مطلب دیگرتان، من بارها به دوستان عرض کردم، در جاهای دیگر هم گفته ام، شعار دادن براحتی و بدون هزینه خیلی شیرین است! لعن خلفا قبل از جوجه کباب و قلیان، خیلی می چسبد!! این آقایان اگر مردند، زن و بچه شان را بردارند ببرند زاهدان، آنجا لعن کنند! برو پاکستان لعن کن. اینجا سر مسخره بازی و هوای نفست یک چیزی می گویی، چوبش را بچه هیئتی ما در زاهدان می خورد، خانواده اش امنیت ندارند. دخترش می ترسد از دبستان به خانه برگردد.
اصلا اسم این ها را کم شعوری نگذارید، اسمش را بگذارید غرض. کسی که نمی فهمد در جنایات شریک است. آقا فرمودند دیگر نگویید. تمام شد و رفت.
لعن نکنید، نمی خواهد. همین زیارت عاشورا هم که شما لعن می کنید اللهم العن الاول ثم العن الثانی و الثالث و الرابع؛ یک عالم بیاورید که بگوید منظور از این ها خلفاست. می دانید که منظور قابیل و .. هستند. یک روایت نداریم که بگوید منظور خلفا هستند. این مسخره بازی ها هوای نفس است. لذا این مطلب که شما می گویید را بنده 100 درصد تایید می کنم.
کار بجایی برسد که یک مقدار عاقلانه تر جلساتمان را برگزار کنیم، شما هم ان‌شاءالله حتما می توانید آنجا جلسات بهتری برگزار کنید.
اگر این قضیه در این شورایی که خروجی دارد مطرح کنید و نامه ی رسمی بیاید، من خودم در حد توانم پیگیری می کنم.

۹۳/۰۷/۱۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Susa Web Tools