سیر مراحل تربیتی(قسمت دوم)
چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ق.ظ
مقطع ابتدایی:
رویکرد و جهت تربیتی:
الف: تکریم و ارزشمندی؛
ب: القای روحیهی تعظیم؛
ج: احساس روحیهی خوشایندی (اُنس با دین)
الف)روش تکریم و ارزشمندی
کرامت یک احساس است که اگر کسی بتواند برای متربّی خود ایجاد کند برای او
دو ثمره خواهد داشت: یکی شوق به نیکی و خوبیها و دیگری انزجار از بدیها
(2) امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «مَن کَرُمَت علَیهِ نَفسُه
هَانَت عَلیه شَهَوَتُهُ»؛ «کسی که احساس ارزشمندی به او دست دهد، نفسانیت
برای او پیش پا افتاده خواهد شد.» (3)
آمار نشان میدهد که خلافکارترین افراد در زندانها عموماً کسانی هستند که در دوران کودکی از میزان ارزشمندی پایینی برخوردار بودهاند. وقتی از حضرات معصومین سؤال میشود که با کودکان زیرهفت سال چگونه برخورد نماییم، توصیه میشود که همچون سیّد و مولای خود با آنان برخورد کنید. براین اساس، ما باید با بچهها به گونهای ارتباط داشته باشیم که احساس کرامت و بزرگی را درک نمایند.
آمار نشان میدهد که خلافکارترین افراد در زندانها عموماً کسانی هستند که در دوران کودکی از میزان ارزشمندی پایینی برخوردار بودهاند. وقتی از حضرات معصومین سؤال میشود که با کودکان زیرهفت سال چگونه برخورد نماییم، توصیه میشود که همچون سیّد و مولای خود با آنان برخورد کنید. براین اساس، ما باید با بچهها به گونهای ارتباط داشته باشیم که احساس کرامت و بزرگی را درک نمایند.
راههای اعطای روحیهی کرامت به متربّیان
در زیارت عاشورا میخوانیم: «وأَکرِمَنی بمَعرِفَتِکُم وَ مَعرِفَة
أَولِیائِکُم.» دراینجا کسب کرامت را به معرفت و شناخت اهل بیتو معرفت
نسبت به اولیای دین مرتبط دانسته است. شما خود به وجدان میتوانید تصدیق
کنید که هرگاه ما ارتباطمان از طریق شنیدن حکایت و یا نقل فضایل پیرامون
اهل بیت بیشتر شود، حالت خود آگاهی و خود کنترلی و گرایش به وجدان و دین
در وجودمان زیاد میشود لذا میتوان نتیجه گرفت که میان معرفت و شناخت نسبت
به اهل بیت و ایجاد روحیهی کرامت ارتباطی وجود دارد. و یا خواندن زندگی
نامه و بیوگرافی بزرگان دین میتواند نقش تربیتی بزرگی برای ما داشته باشد،
مطالعه و آشنایی با اولیای دین، یکی از راههای رسیدن به کرامت است. نقش
الگو در شکل گیری شخصیت انسان و توجّه به الگو و اسوه پروری در دین برای
تربیت انسان خیلی پر رنگ است؛ لذا در این مقطع ما نیز باید با برنامهریزی
علاوه بر آشنایی بچهها با اهل بیت ایشان را با سایر اولیای الهی نیز آشنا
نموده و از بهرهگیری از کتب تاریخی و زندگی نامههای متناسب با این مقطع
غافل نشویم.
فهم به معنای شناخت شفاف و محسوس است. در دعای مطالعه میخوانیم:
«وَأَکرِمنِی بِنُورِالفَهم» از این فراز استفاده میشود که اگر کسی کرامت
میخواهد باید فهم کسب کند. مربّی باید با ابزار حسی و احساسی و زبان
کودکانه ای که در اختیار دارد برای بچهها فهم دینی ایجاد کند. این کار بسی
مشکل است چرا که نیاز به مهارتهای ارتباطی دارد. شما مادری را که بچه شیر
میدهد تصور نمایید. او هر آنچه را خورده هضم مینماید و به شیر تبدیل
مینماید و درآغوش پر از احساس و عاطفهی خود به بچهاش میخوراند. و قطعاً
این تغذیه به کام نوزاد نیز شیرین خواهد بود. مربّی کودکان باید همانند یک
مادر عمل کند؛ یعنی علاوه بر فهم دینی کافی، مهارتهای لازم برای انتقال
مفاهیم را نیز دارا باشد تا مفاهیم دینی را در برخورد های غیر رسمی و غیر
آموزشی نیز به ایشان انتقال دهد.
توجّه به بچهها در این سن از عوامل اعطای حس ارزشمندی است.
درکتاب معجزهی ارتباط آمده است که وقتی در یک تحقیق آماری از صد نفر کودک هفت ساله که احساس ارزشمندی نمینمودند سؤال میشود از کجا متوجّه شدید که برای یک عده ارزشمند نیستید، بیشترین جواب این است: «از آنجایی که به ما توجّه نمیکنند.» (4)
روشن است که یکی از عوامل کرامت بخشی، توجّه نمودن به بچهها و اهمیت دادن به نظرات و حضورشان در مجموعه و ... است.
توجّه به بچهها در این سن از عوامل اعطای حس ارزشمندی است.
درکتاب معجزهی ارتباط آمده است که وقتی در یک تحقیق آماری از صد نفر کودک هفت ساله که احساس ارزشمندی نمینمودند سؤال میشود از کجا متوجّه شدید که برای یک عده ارزشمند نیستید، بیشترین جواب این است: «از آنجایی که به ما توجّه نمیکنند.» (4)
روشن است که یکی از عوامل کرامت بخشی، توجّه نمودن به بچهها و اهمیت دادن به نظرات و حضورشان در مجموعه و ... است.
محبّت ورزی
به علم و تجربه ثابت شده که کسانی که در کانون پر مهر و عاطفهی خانواده
از محبّت سیراب گشته و در این زمینه کمبودی احساس نمیکنند کمتر در معرض
آسیبهای اجتماعی قرار میگیرند. محبّت ورزی و برخورد عاطفی میتواند در
دادن این احساس به کودکان کمک نماید.
شخصیت دهی
عموم کسانی که بعد از رسیدن به سن بلوغ رفتارهای نا متعارفی دارند،
میخواهند با رفتار خود جلب توجّه کنند و روحیهی خود نمایی خود را ارضا
نمایند. حال اگر آنان هُنر و یا مهارتی داشتند که به طور طبیعی میتوانستند
به آن وسیله اظهار وجود نموده و خود را به گروه هم سن و سال خویش معرفی و
اثبات نمایند شاید نیازی به خود نماییهای غیر متعارف پیدا نمیکردند. نیاز
به تشخّص و شخصیت و معرفی خود به واسطهی یک شاخصهی ارزشمند، امری طبیعی و
مورد نیاز کودکان است که باید در مسیر طبیعی اقناع گردد.
یکی از راه های کسب احساس ارزشمندی، توانمند نمودن بچهها برای ابراز وجود به واسطهی یک هُنر است. حفظ یک شعر و یا خواندن یک مقاله و یا اجرای نقش در یک تئاتر در حضور افراد، میتواند این احساس را به بچهها اعطا کند. اگر بچهها در این سن توانمندی ابراز وجود و یا جسارت و قاطعیت و ... را کسب کردند، هیچگاه فراموش نخواهند کرد که مدیون مسجد و بچه مسجدیها بودهاند.
یکی از راه های کسب احساس ارزشمندی، توانمند نمودن بچهها برای ابراز وجود به واسطهی یک هُنر است. حفظ یک شعر و یا خواندن یک مقاله و یا اجرای نقش در یک تئاتر در حضور افراد، میتواند این احساس را به بچهها اعطا کند. اگر بچهها در این سن توانمندی ابراز وجود و یا جسارت و قاطعیت و ... را کسب کردند، هیچگاه فراموش نخواهند کرد که مدیون مسجد و بچه مسجدیها بودهاند.