خدا خیلی از کارهای مقطعی بدش میآید. حتی گاهی مقطعیکاران را عهدشکن و ناسپاس میخواند. از جمله آنها که در کشتی توفان میبینند و خالصانه به خدا پناه میبرند؛ اما چون به خشکی میرسند، آن کار دیگر میکنند! حالا واقعا ما از آنها نیستیم؟ فرق ما با آنها چیست وقتی که دهه اول محرم خالصانه حسینحسین میگوییم و اندکی بعد، به غفلت گذشتهمان باز میگردیم؟
این مشکل برای ما مربیان آشکارتر است. زیرا علاوه بر توبههای مقطعی و توبهشکستنهای پیدرپی خود، با شاگردانی سروکار داریم که خوبیها و بدیهایشان برایمان روشن است و وقتی میخواهیم اصلاحشان کنیم، انتظار داریم دیگر مرتکب خطای گذشته نشوند. برای همین هم تکرار خطا را جرمی نابخشودنی تلقی میکنیم و به مجازات و طرد شاگردمان میاندیشیم؛ غافل از این که خودمان روزی هزاربار توبه میکنیم و توبه میشکنیم.