15 نوع آسیب دانشآموزان را تهدید میکند
فرقهگرایی،
استفاده نادرست از فناوریهای روز و ماهواره، ارتباط نامتعارف با جنس
مخالف، اعتیاد و فعالیتهای هرمی در صدر تهدیدات خطر آفرین در حوزه
دانشآموزی کشور هستند.
همیشه رودست خوردن دردناکتر از ضربه رو در رو است؛ ضربه از جایی که فکرش
را نمیکنی یا اصلاً جبههای برایش تعریف نکرده ای. عدم هوشیاری یعنی همان
عدم تعریف جبهه که گاه خسران غیرقابل جبرانی عاید کشور میکند. قطعاً هر چه
مقصد این خسارت حساستر و کلیدیتر باشد، سرمایهگذاری طرف مقابل بیشتر و
البته که ضریب آسیبپذیری در آن حوزه بالاتر میرود.
با در نظر گرفتن حساسیت داشتن و تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد برای یک
کشور حوزه دانشآموزی از جمله عرصههای در معرض خطر است که نادیده گرفتن
انگیزه دشمن برای وارد ساختن ضربه از این ناحیه جز ساده انگاری نابخشودنی
نیست. به عبارتی انکار وجود این تهدید پاک کردن صورت مسئله است که گهگاه از
سوی مقامات آموزش و پروش مطرح میشود.
در این بین، به تازگی سردار محمد صالح جوکار، رئیس سازمان بسیج دانشآموزی،
از وجود 15 نوع تهدید و آسیب در حوزه دانشآموزی خبر داد و گفت: «از جمله
این تهدیدها ترویج فرقههای کاذب اعم از شیطانپرستی و دیگر نحلههای منحرف
فکری است.»
رشد 100 درصدی بزهکاری کودکان و نوجوانان:
طبق آخرین آماری که از سوی کانون اصلاح و تربیت اعلام شد، سال گذشته آمار
مددجویان این مرکز رشد 100 درصدی داشته که بر این اساس 13 درصد آنها را
افراد بیسواد، 40 درصد را با سواد تا مقطع ابتدایی، 43 درصد را با مدرک
سیکل و 4 درصد را مقطع دبیرستان تشکیل میدهند.
اگرچه از کنار هم گذاشتن این ارقام نتیجه نامطلوبی حاصل میشود که معمولاً
آموزش و پرورشیها هم از عنوان کردن آن به دلیل گسترش یافتن، اعراض میکنند
با این حال طرح آن از جانب مسئولان بسیج دانشآموزی نشاندهنده دغدغهمندی
آنان در این حوزه و مطالعاتی است که انجام میشود.
صاحب نظران معتقدند در جامعه ما بهخصوص جامعه شهری با توجه به بافت فرهنگی
و تضاد طبقاتی که در آن حاکم است جوانان در معرض بیشترین آسیبهای
اجتماعی قرار دارند، حال فارغ از اینکه این آسیبها نشئت گرفته از کدام
نهاد یا حوزههای فرهنگی و اجتماعی یا از حریمهای خصوصی مانند خانواده و
غیره است، به هر حال این مسئله به عنوان یک معضل اجتماعی تبدیل شده است.
با توجه به درگیری مستقیم دانشآموزان با نظام آموزشی و تأثیرپذیری سن
آنان، طبیعی است که اولین و بزرگترین ضعفها را در بستر نظام تعلیم و
تربیت بجوییم که با وجود داشتن پشتوانههای غنی فرهنگی و تربیتی اسلامی
هنوز نتوانسته در حد و اندازه یک نظام اسلامی ظاهر شده و با تجویز نسخههای
عملی و کاربردی از ورود این آسیبها یا به حداقل رساندن آنها کارنامه قابل
قبولی ارائه کند.