ما و روزگار برادرها
همه برادر بودند. برادر ارتشی برادر پاسدار برادر بسیجی؛ کوچک و بزرگ ، فرمانده و سرباز، عالی رتبه ترین مدیران و خدمه های ساده، همه با هم برادر بودند.
برادرانی که اخوت و برادری با ایثار و از خود گذشتگی آمیخته بودند. برادر رجایی(نخست وزیر)، برادر تندگویان (وزیر)، برادر صیاد (فرمانده ارتشی)، برادر کلاهدوز(فرمانده سپاهی)، برادر همت، برادر خرازی، برادر کاظمی، برادر عاصی، برادر زفاک، برادر خیرخواه و برادر…
از عناوین دیگر چون تیمسار، امیر، سردار و جناب یا سرکار و … خبری نبود و خوشایند ترین عنوان این عنوان بود “برادر”
پرشمارترین واژه، واژه برادر بود. برادرها همیشه درکنارهم بودند و فقط در ایثار از هم سبقت می گرفتند.
برادر امدادگر برادر بیسیم چی برادر تعاون برادرهای … این برادران همه برای خدا آمده بودند. چون مؤمن بودند و به مصداق “انما المؤمنین اخوه”
برادرهای
تبریزی برادرهای اهوازی و خراسانی و … با یک هدف و پیرو یک مکتب و یک
رهبر بودند.
آهای برادرهای دیروزی خسته نباشید. آهای برادرهای امروزی بیاین کمک، به خدا کار خیلی سخته، بار سنگینه، اگه همه ما برادرها دوباره دست به دست هم بدیم در سال حماسه ها کارهای خیلی بزرگ انجام می دیم. اگه می خواهی آن برادرهای رفته پیش خدا خوشحال بشن بیاین برادری کنین برادرا
شما کتاب مطالعه فر مودید؟