هرگاه مربی تربیتی در بهرهگیری از عوامل معنوی کوتاهی به خرج دهد، گروه با مشکل عدم تعادل در بهرهگیری معنوی مواجه خواهد بود. اتفاقی که عواقب ناگواری را در قدم اول متوجه گروه و در قدم بعدی متوجه اجتماع خواهد ساخت، چرا که رشد ناهمگون همواره و در هر فضایی آسیبهای خاص خود را به همراه داشته است.
خطرناکترین آسیبی که در این زمینه در قدم اول متوجه مربی و متربی گروه نامتعادل خواهد بود بزرگ شدن غیر واقعی انسانهاست. اتفاقی که منجر به
تاریکی باطنی است. باد شدن بادکنکوار انسان که از آن به عنوان استدراج
نام برده میشود. استدراج یکی از خطرناکتریت اتفاقاتی است که بندگان خدا
ممکن است به آن مبتلا شوند و به این معناست که انسان مبتلا به استدراج،
چنان غرق در نعمتهای الهی خواهد شد که متوجه رذایل اخلاقی خود نمیشود.
مانند کسی که به صورت مداوم به فکر پرکردن انبار خود باشد،غافل از اینکه
موشهای زیادی در انبار لانه دارند.
مراد و مرید بازی در تشکیلات، غرور، عُجب، بیحیایی، روشنفکر مآبی و حتی
محصور شدن در حُریت از دیگر آثار خطرناکی است که در صورت برهم خوردن تعادل
معنوی متوجه گروه و اعضای آن خواهد بود. نگاهی دقیق به تاریخ نیز بیانگر
این است که همواره عدم تعادل معنوی، نتایج خطرناکی را در پی داشته، چنان که
ایجاد جریان بیمار وهابیت یا زایش دیگر نحلههای انحرافی که از تهدیدهای
جدی در سیستمهای تربیتی به حساب میآید نیز محصول این جریان است.