بررسی عوامل ایجاد پیوند و موانع جذب میان مسجد و جوانان(1)
ابتدا باید به کارکرد و قابلیتهای تربیتی مسجد اشاره کرد که به تعبیر قرآن کریم، تزکیه بر تعلیم مقدم است، و به طبع بعد تربیتی، به جنبه آموزشی نیز اشاره خواهیم کرد.
ابعاد تربیتی مسجد به گونه ای با ابعاد عبادی آن مرتبط است؛ زیرا عبادت پرورش دهنده روح و روان آدمی بوده و پاسخ به آن در واقع، پاسخ به یک نیاز طبیعی و مهم اوست. کسی که نیازهای جسمی و روانی خود را به طور منطقی پاسخ گوید شخصیتی متعادل می یابد. ارتباط با خداوند که دارای شکل ها و گونه های مختلفی مانند نماز، دعا و ... می باشد، در حالت کلی مقید به یک مکان خاصی نیست، به عکس مسیحیت که یک تعصب جاهلانه ای نسبت به کلیسا دارند، لذا انسان می تواند در هر لحظه و در هر مکانی، با معبود خویش ارتباط برقرار کند، اما با این اوصاف مسجد یک جایگاه ویژه پیدا کرده است، به این صورت که نماز با حضور قلب بالا در خانه، از ارزش کمتری نسبت به نماز جماعت در مسجد ولی با حضور قلب کمتر دارا می باشد.
از این رو، معصومان(علیهم السلام) در سخنان خویش، مسجد را آشیانه و پناهگاه مؤمن بر شمرده اند؛ پناهگاهی که انسان در آن از دغدغه و اضطراب فاصله می گیرد و به آرامش و سکون دست می یابد. امام صادق(علیه السلام) به مسلمانان سفارش می کند که هنگام رویارویی با مشکلات و اندوه های دنیوی، به نماز و مسجد پناه ببرند. بدین روی، از یک نگاه، جنبه های عبادی مسجد را می توان در شمار نقش تربیتی آن نیز به شمار آورد.
« مسجد با ایجاد آشنایی و پیوند میان مؤمن با نخبگان و
صالحان جامعه، بستری مناسب برای پرورش و تربیت روحی، اجتماعی وی فراهم می
کند. در مکتب تربیتی اسلام و بسیاری از مکتب های تربیتی دیگر، «انزوا طلبی»
و «جمع گریزی» بیماری روحی شناخته می شود، در حالی که اجتماعی بودن و جمع
گرایی ـ در حد معقول آن ـ نشانه سلامت روح و روان انسان و تعادل فکری او به
حساب می آید. مسجد با فراخوانی پیوسته مسلمانان به جمع، روح جمع گرایی،
انعطاف و نظم پذیری را در آنان تقویت می کند. افزون بر آنچه گذشت، مسجد
معمولاً جایگاه طرح مشکلات و مباحث اجتماعی است و به طور طبیعی، با حضور در
چنین مکانی روح تعهد و دردمندی در فرد ایجاد می شود.» (1).
لذا حضور مسلمانان، مخصوصا کودکان و نوجوانان سبب شده و موجب می گردد روند اسلام پذیری و جامعه پذیری دینی ایشان به درستی و با سرعت بیشتری شکل بگیرد و یک مسلمان با حضور در مساجد به وظایف فردی و اجتماعی خود آشنا گردد، ولی در این میان وظیفه متولیان فرهنگی، آموزشی و تربیتی مساجد بسیار مهم به نظر می رسد، که در ادامه به گوشه ای از آن اشاره خواهیم نمود.
تعلیم و تربیت رسالت اصلی مساجد
شاید
کسی نباشد که منکر جایگاه و قابلیت تربیتی افراد جامعه اسلامی، مخصوصا
برای نسل کودک، نوجوان و جوان باشد، ولی این یک امر بسیار مهم این است که
مهم ترین و اصلی ترین رسالتی که توانسته مسجد در عصرهای مختلف و مخصوصا در
عصر کنونی ایفا کند، همین جنبه تربیتی است، زیرا مسجد دارای ارزش و
قابلیتهای ذاتی است که شاید نتوان این ویژگیها را در هیچ یک از نهادهای
دیگر جامعه دینی و انسانی جستجو کرد، ولی باید به این مسئله توجه نمود که
با حرفهای کلی و آرمانی نمی توان به حالت مطلوب رسید. بلکه باید با توجه به
اصول لایتغیر و فرامین اسلامی و اقتضاءات امروزی، یک سیاستگذاری مناسب
تربیتی و آموزشی صحیحی را اتخاذ نمود. برای نمونه یکی از بارزترین ویژگی
های مسجد حضور جامعه اسلامی در کنار هم و اجتناب از تکروی هاست:
«آموزش ابزار تربیت است و مراکز آموزشی (مانند: مدرسه و دانشگاه) بستری
مناسب برای تربیت است. لذا از مهم ترین کارکردهای مسجد ایجاد حیات معنوی
جمعی و همبستگی اجتماعی مومنان است. اسلام به خلاف مسیحیت، دینی فردگرا
نیست، حتی به حیثیت جمعی انسانها توجه بیشتری دارد. » (2).
ارتباط میان فردی و جمعی
از کارکردهای انحصاری و همیشگی مسجد، تعلیم و تربیت حضوری و واقعی است که با توجه به تاثیر فضا و نوع فیزیک مسجد از حیث تربیتی و امام جماعت با ارتباط مستقیم، مخاطبان، موثرترین نقش را خواهد داشت. لذا اساس قالبهای تربیتی مساجد بر ارتباط چهره به چهره بنا شده است و این به ارتقاء سطح کیفی این ارتباط کمک میکند، لذا باید از این قابلیت به بهترین شکل استفاده نمود. حال با تاکید بر ارتباط عمیق رو در رو که میراث گذشتگان است و آثار مطلوب آن بر ما مشخص است، ولی باید از ابزارهای ارتباط جمعی و قابلیت ابزارهای نوین و در عین حال مناسب (که با اساس دین و کارکرد تربیت دچار تعارض نباشد) استفاده نمود، که این موضوع خود نیاز به تحقیقی مجزا دارد.
تربیت محوری
بهترین جا برای تحقق تربیت دینی و اسلامی فرزندان ما مسجد است، زیرا مسجد مکان انسان سازی است، از سوی دیگر در جامعه اسلامی، آنچه باید محور قرار بگیرد، تربیت است. « اگر تربیت اصل قرار گرفت به طبع سیاست، اقتصاد، مدیریت، فرهنگ و آموزش جامعه نیز اصلاح خواهد شد، زیرا تربیت هسته جامعه است و باید در سیاستگذاری های کلان و خرد جامعه اسلامی مانند میزان رشد و تعامل مساجد با سایر نهادها باید این اصل باشد که چه میزان می توان مساجد را در مسیر تربیت دینی افراد جامعه قرار داد و بعد از آن به ابعاد و قابلیتهای دیگر مساجد پرداخت.» (3) .
ضعفهای رسانههای عمومی و مسجد
در صدر اسلام به دلیل رشد کم جوامع از لحاظ تمدنی و نهادها و مراکز اجتماعی، به تعبیری مساجد تنها رسانه ارتباطی بین شرع اسلام و توده مردم بود که بوسیله نبی اکرم (صلوات الله علیه) و بعد از آن بوسیله ائمه اطهار (علیهم السلام) شکل می گرفت.« پیدایش مراکز موازی مساجد مثل مدارس، بسیج، فرهنگ سراها و مراکز متعدد فرهنگی، تعدد کانال ها و شبکه های تلویزیونی و ماهواره و اینترنت و غیره، سرگرمی های متنوع و برنامه ورزشی و تفریحی با سرمایه گذاری های کلان، جذب امکانات فرهنگی به منظور اجرای طرح های گوناگون و چیزهای کم اهمیت مثل موسیقی و سرگرمی های بی محتوا، ارایه ی چهره ضعیف از اهل مسجد در فیلم، حاضر نشدن پیوسته در مسجد، ضعف تبلیغات، پیام های بی محتوا، پخش برنامه هایی که گاهی به کونه ی غیر مستقیم بر مسجد تاثیر منفی دارد.» (4). در زمانه ما مراکز رسمی و نهادها غیر رسمی فراوانی شکل گرفته که هر کدام یک وظیفه ای را به عهده دارند، و ذهن برخی را نیز به این سمت برده که مسجد باید تنها وظیفه اجرای نماز و فعالیتهای صرف مذهبی را ایفا کند، در حالیکه این دیدگاه بسیار خام و اشتباه است و برای رسیدن به یک حالت مطلوب نیاز به بررسی های فراوان دارد، اگر در صدر اسلام تمام فعالیتهای تربیتی و آموزشی در مساجد انجام می گردید، آیا در زمان حاضر نیز باید همین اتفاق بیافتد؟ رابطه و تعامل سایر مراکز و نهادها باید چگونه باشد، نقش های انحصاری مسجد و هر نهادی چیست؟ و برای تحقق تعلیم و تربیت اسلامی هر ارگان، نهاد، مرکز و مجموعه تبلیغی، فرهنگی، آموزشی و تربیتی باید چه خط مشی و برنامه ای را دنبال کند، مطمئنا بهترین کار این نیست که شروع کنیم و نهادها و مجموعه های موازی را حذف کنیم، بلکه حالت ایده آل این است که هر حذف، اصلاح و تداومی باید براساس یک نقشه راه مشخص باشد.
جایگاه امام جماعت، متولیان مسجد و والدین
به
این سبب که کودکان و نوجوان بی مقدمه نمی توانند با مساجد ارتباط برقرار
کنند لذا والدین و متولیان تربیتی موظفند پلی را بین مسجد و فرزندان جامعه
اسلامی برقرار کنند و مهم تر از جذب ایشان، نگه داشتن و تربیت دینی و جمعی
نمودن فرزندان است.
مساجدی که در عصر ما وجود دارند، دارای اشخاص و متولیان متفاوتی است، از جمله می توان به هیات امناء، خادم، مسئولین اجرایی و فرهنگی و ... اشاره کرد، اما به قطع و یقین می توان گفت اصلی ترین نقش را امام جماعت ایفا می کند و اصولا باید ایفا نماید. در بسیاری از مساجد مشاهده شده که فضای مطلوب و امکانات مادی زیادی موجود است ولی آثار تربیتی آنها چندان مطلوب نبوده است و در حالت مقابل، مساجدی با فضا و امکاناتی محدود، توانسته اند به ثمرات عظیم تربیتی برسند، لذا در این بین نقش اصلی را امام جماعت به عنوان مرکز ثقل ایفا می کند.
« خصوصیات اخلاقی امام
جماعت، سخنرانی های ضعیف و دعوت نکردن از سخنواران ماهر، نبود ارتباط با
مراکز روحانیت، مرکز رسیدگی به امور مساجد و سایر مسجد های اطراف، استفاده
نکردن از تجربیات دیگران، بی توجهی به برنامه ریزی و سازماندهی امور مساجد،
فقدان مدیریت کارآمد در مساجد، نبود نقد و نظارت بر عملکرد ائمه جماعات،
منحصر بودن در تبلیغ سنتی و استفاده نکردن از ابزار روز، پاسخگو نبودن به
گرایش های گوناگون و تامین نبودن ائمه جماعات از مهم ترین چالش های مهم در
این عرصه است.» (5) .
نکته مهم دیگر در ارتباط با مساجد و نمازخانه ها ، که می تواند نقش بسیار مهمی در ایجاد و تقویت احساس مذهبی در کودکان و نوجوانان داشته باشد ، ویژگیهای شخصیتی کارگزاران اصلی آنها ، بخصوص پیشنمازها و خادمین مساجد است .خلق و خوی نیکوی امام مسجد و مهارت اجتماعی او در برقراری ارتباط با نمازگزاران بویژه نوباوگان و نوجوانان فوق العاده حساس است .
استقبال از حضور اتفاقی یا مستمر نوجوانان در مسجد ، توسط امام مسجد و با چهره ای گشاده و متبسم ، احساس زیبا و خوشایندی را در وجود نیازمند محبت کودکان و نوجوانان ، ایجاد می کند. باید مراقب بود که خدای ناکرده با تندخویی و عتاب و خطاب ، زمینه آزردگی روان حساس ، ترد و شکننده نوجوانان را به هنگام حضور در مسجد ، به هر دلیلی که باشد فراهم ننمایم ! بعضاً مشاهده شده است که به هنگام اقامه نماز و یا سخنرانی خطیب ، بعضی از کارگزاران مسجد ، مانند خادم مسجد ، با تندخویی و عصبانیت کودک یا کودکانی را که همراه پدر یا برادر بزرگتر خود به مسجد آمده اند، چون شیطنت می کنند ، آزرده می سازند یا از محوطه مسجد بیرون می کنند . متأسفانه این قبیل عکس العملهای ناسنجیده، خود می تواند آفتی باشد برای رشد و پرورش احساسات مذهبی کودکان. »
مسلماً از اولیای کودکان انتظار می رود که وقتی با کودکان خردسال خود به مسجد می روند حتی الامکان سعی نمایند به هنگام اقامه نماز یا ایراد سخنرانی ، مراقب رفتار فرزندان خود باشند. اما باید توجه داشت که هرگونه تندخویی ، اعمال خشونت و کنترل شدید می تواند احساسات لطیف کودکان را خدشه دار نماید . همان¬گونه که پیشتر اشاره شد امام حسن(ع) و امام حسین (ع) نیز زمانی که کودکی خردسال بودند، به هنگامی که پیامبر بزرگوار (ص) به سجده می¬رفتند، بر دوش پیامبر(ص) می¬نشستند و بازی می¬کردند و پیامبر(ع) نمازشان را طولانی می¬کردند تا آنها بیشتر لذت ببرند.» (6).
سادگی و زیبایی مسجد
اگر می خواهیم مساجد بتوانند وظیفه آموزشی و تربیتی خود را به خوبی ایفا کنند لذا باید تمام ارکان مادی و معنوی مساجد در حد مناسبی باشد، یکی از همین جنبه ها ظاهر مسجد است، از طرفی اساسا باید مکان نماز و جایگاه مقدس مسجد، پاک و پاکیزه باشد و نیز کودکان و نوجوانان با حضور در مساجد، تصاویری را در ذهن می سپارند که ایشان را به طور مستقیم و غیر مستقیم نسبت به دین جذب یا دفع می کند. »در یک جامعه اسلامی می بایست کودکان و نوجوانان از نگرشی مثبت و خوشایند نسبت به اماکن مقدس، همچون مساجد و نمازخانه ها برخوردار باشند. مسجد و نمازخانه باید احساسات و خاطره های زیبا و به یادماندنی را برای کودکان و نوجونان تداعی کند و سرانجام ما باید تدابیری اتخاذ نمائیم که کودکان مسجد را محلی آرامش بخش، زیبا و دوست داشتنی بداند.» (7) .
تمیزی
، سادگی و زیبایی از ویژگی های بارز مساجد و نمازخانه های مسلمانان است .
استفاده از رنگهای آرامش بخش ، همچون آبی و نیلی و فیروزه ای ، و بهره گیری
از شیوه معماری مبتنی بر طبیعت و اشکال هلالی و قوسی در بنای مساجد جلوه
خاصی به ساختار ظاهری آن می بخشد. چنین آراستگی و نمای آرام بخش ، زمانی که
با طنین دلنشین اذان ، آن هم با نیکوترین صدا ، همراه می شود، بر گیرایی
مساجد می افزاید و آن زمان که از همه مساجد مسلمین بوی خوش عطر و و گلاب به
مشام کودکان و نوجوانان می رسد، همه وجودشان سرشار از احساسات زیبا و دوست
داشتنی می گردد.
در واقع چنین انتظار می رود که در طول شبانه روز از همه
مساجد شهر بوی خوش عود و عطر و گلاب به مشام عابران و رهگذران برسد. چگونه
ممکن است در مکان مقدسی همچون مسجد ، سجده گاه الهی ، بعضاً خدای ناکرده
بوی عرق پا ، دود زهرآلود و آزار دهنده سیگار به مشام برسد؟ بدون تردید اگر
در چنین شرایطی ، کودکی برای نخستین بار به همراه پدر یا معلم خود وارد
مسجدی بشود، بوی دود ناشی از سیگار، وجودش را آزرده خواهد ساخت و ما بدون
این که قصدی داشته باشیم ، ناخودآگاه ، احساس ناخوشایندی در ضمیر او ایجاد
خواهیم کرد .
لذا وضعیت اماکن مقدس ، همچون مساجد شهر و نمازخانه های مدارس و مسافرخانه ها و غیره باید به گونه ای باشد که همه رهگذارن و همسایگان در ساعات مختلف شبانه روز ، به هنگام عبور از نزدیکی آنها ، با استشمام رایحه خوش، پی به وجود آن اماکن مقدس ببرند!
مسجد و آموزش اسلامی
مساجد
نهادهای اساسی آموزش در زمینه های قرآن، احکام، اخلاق و علومی مانند کلام و
فقه بوده اند. در پیوند با همین نقش آموزشی، به تدریج، مساجد عهده دار
کتابخانه های عظیم و پر رونقی شدند که در برخی از شهرهای ایران امروز نیز
وجود دارد. « مساجد محل پرورش استادان بزرگی بودند که بعدها خود از علما و
مدرسان بنام اسلام گردیدند. طی قرن ها، که تمدن اسلامی سیر نزولی خود را طی
می کرد، مساجد دیگر به عنوان یک نهاد اسلامی، نقش ها و کارکردهای مذکور را
ایفا نمی کرد. با توجه به تحولاتی که در اروپا رخ داده بود و در آن کلیسا
صرفاً نقش عبادی داشت، در بازتاب این تحول فکری بر جوامع اسلامی، در
کشورهای اسلامی نیز مساجد از نقش اصلی خود تهی گردید و تنها به یک بعد آن،
که عبادت بود، توجه می شد.». در پایان نیز به آیات قرآنى اشاره می کنیم که
در زمینه ارزش آموزش و علم تاکیدات فراوانی دارد و همگى بر بلندى جایگاه
دانش و برترى مقام علما و بزرگداشت مرتبه خرد و معرفت و بى ارزشى نادانى و
نادانان دلالت مى نماید. قرآن نادانى را با نابینایى یکى دانسته و آن را به
گمراهى و تاریکى محض تشبیه دانسته، مى فرماید:
« رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ
آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ
أَنتَ العَزِیزُ الحَکِیمُ»(بقره/129)
مهمترین عوامل ایجاد پیوند میان مسجد و جوان عبارتند از:
1- ایجاد ارتباط عاطفى بین خانه و مسجد
خانواده به عنوان نخستین کانون تعلیم وتربیت نقش عمدهاى در برقرارى ارتباط جوان با مساجد دارد. بسیارى از کارهاى ناپسند تا به صورت عادت در نیاید در اجتماع انجام نمىگیرد. امام على(ع) یکى از روشهاى تربیتى را عادت مىداند که از آن به عنوان طبیعت دوم یاد مىکند. و مىفرماید: «عود نفسک فعل المکارم و تحمّل اعباء المغارم تشرف نفسک و تعمر آخرک و یکثر حامدوک(8و9)؛ نفس خود را به امور نیک عادت دهید تا شرافت یابید و آخرت خود را آباد کنید و ستایش کنندگان را افزایش دهید بر این اساس اسلام سفارش مىکند فرزندان را از کودکى به نماز و روزه عادت دهید تا تقید به فرائض در بزرگسالى بر آنان دشوار نگردد.(10 ).
2- ایجاد ارتباط عاطفى بین مدرسه و مسجد
مدرسه
به عنوان خانه دوم مىتواند پل ارتباطى بین جوان و مسجد باشد. جوانان ما
بیشتر اوقات خود را با محیط مدرسه و با تماس و گفتگو با مربیان مىگذرانند
و بدیهى است که گفتار و کردار آنان تأثیر بیشترى دارد. از این فرصت باید
استفاده کرد وتفکیک ناخواسته میان تعلیم و تربیت را از بین برد مراکز
آموزشگاهى نباید تنها دغدغه خود را آموزش و تدریس بدانند. متأسفانه امروز
درمراکز آموزشى دو مقدمه آموزش و پرورش از یکدیگر جدا شده و افراد خاصى خود
را موظف به تربیت دینى نوجوانان و جوانان مىدانند از این رو در مدارسى که
نماز جماعت اقامه مىشود در نمازخانه فقط مربیان پرورشى و معلمان دینى
حضور مىیابند و دیگر معلمان حضور کم رنگ دارند. آیا معلمان ریاضى،
انگلیسى، ورزش، فارسى و غیره در قبال تربیت دینى دانشآموزان وظیفهاى
ندارند؟ اگر معلم ریاضى در کنار دانشآموزان در نماز جماعت حضور یابد قطعاً
اثر او به مراتب بیش از مربیان پرورشى خواهد بود. از سوى دیگر متصدیان
امور مساجد باید رابطه خود را با مدرسه تقویت نمایند.
اگر در جشن مدرسه، شیرینى به شکل بستهبندى شده و به نام مسجد به
دانشآموزان داده شود چه تأثیرى خواهد داشت؟ اگر امام جماعت و هیئت امناى
مسجد در مراسم مدرسه شرکت کنند چه فضاى مناسبى ساخته خواهد شد؟ از این طریق
مىتوان موانع میان مسجد و مدرسه را از پیش رو برداشت و تعادل طرفین
برقرار کرد.
3- ایجاد ارتباط عاطفى بین مسجد و جوان
جوان،
موجودى است عاطفى، زود رنج و شکننده. اگر با جوانان با صداقت و احترام
برخورد شود به سهولت مىتوان در این دوره از حیات در عمق دل و صفاى قلب او
نفوذ کرد. پیامبر اکرم(ص) توصیه فرمودهاند: «علیکم بالشبان خیراً فانهم
ارق افئدة ان اللَّه بعثنى بشیراً و نذیراً محالفنى الشبان و خالفنى
الشیوخ؛ بر شما باد به جوانان که قلب آنان رقیقتر و آمده پذیرش خیر است.
وقتى خداون مرا براى انذار و بشارت مردم مبعوث کرد سالخوردهها با من
مخالفت کردند اما جوانان با من پیمان بستند».(11)
لازم نیست شعائر دینى و تکالیف شرعى را بر جوانان تحمیل کرد که این کار عکس
العمل منفى دارد بلکه کافى است کانون مذهبى را به صورت جذاب، عرضه نمود و
فضاى صمیمى و خوشایندى را فراهم کرد. و در کنار هدایت بر همدلى تأکید
ورزید. براى توفیق در ارتباط بین مسجد و جوان باید به همدلى برسیم. وقتى
جوان احساس کند تنها از او گوش انتظار داریم چیزى به نام پذیرش اتفاق
نمىافتد. ما معمولاً در نصیحت کردن قهرمانیم اما در همدلى واقعاً کم
مىآوریم و به همین دلیل پلهاى ارتباط را مىشکنیم. همدلى نیازمند چند
مسأله است:
1- درک جوان
واقعیت
آن است که دوره جوانى اقتضائات خاص خود را دارد. جوانان به دلیل ناپختگى
کم تجربگى، احساسات شدید و مشکلات بلوغ به طور طبیعى، خطاپذیرند و از طرفى
روحیه استقلالطلبى و ستیزه جویى زمینه چالشها و تضادها را در میان این
قشر و بزرگترها به وجود مىآورد نحوه برخود با مسائل جوانان بسیار ظریف و
حساس مىباشد، بسیارى از دست اندرکاران کانونهاى دینى و مساجد، بدون توجه
کافى به واقعیات دوران نوجوانى و جوانى و مشکلات ویژه آنان، اقدام به
واکنشهاى تند و افراطى مىکنند و چه بسا یک یا دو برخورد ناسنجیده و
ناصواب براى همیشه جوانان را از مساجد و عرصه تربیت دینى دورگرداند.
استاد مطهرى داستانى را نقل مىکند که گویا این حقیقت است و مىگوید: شخصى
که به مسجد مىآمد و نماز جماعتش ترک نمىشد توسط یکى از مقدسین مورد عتاب
قرار مىگیرد که اگر مسمانى چرا ریشت را این طور کردهاى؟ او از همان جا
سجاده را بر مىدارد و مىگوید این مسجد و این نماز جماعت و این دین و مذهب
مال خودتان رفت که رفت.(12)
آنان که منادیان و ناشران فرهنگ نمازند باید راههاى ارتباط با جوانان را
شناسایى کنند و از روشهاى کارآمد استفاده نمایند و خودرا جاى جوان بگذارند
وتوقع بیش از حد از او نداشته باشند خوشبختانه دین واقع بین اسلام به نکات
دقیقى پرداخته که بسیار کارگشا است. وقتى امام على(ع) با خدمت کارش قنبر
براى خرید لباس به بازار رفتند و دو پیراهن دو درهمى و سه درهمى خریدارى
نمودند امام(ع) پیراهن سه درهمى را به قنبر دادند. قنبر گفت: شما به آن
سزاوارترى چون شما بالاى منبر مىروى و خطبه مىخوانى، امام(ع) در پاسخ
فرمود: «انت شاب و لک شره الشباب؛ تو جوان هستى و میل جوانى دارى».(13)
در حدیث فوق امام(ع) این درس را به همگان داده است که جوان را درک کنند و روحیه او را در نظر گیرند.
2- انعطافپذیرى
همدلى بدون انعطافپذیرى ممکن نیست. جوان به حکم جوان بودن در معرض خطا و لغزش است. از این رو امام على(ع) مىفرماید: «جهل الشباب معذور و علمه محقور؛ نادانى جوان غیر قابل ملامت و علم او محدود واندک است«(14)خداوند به پیامبر رحمتش مىفرماید: «و لو کنت فظاً غلیظ القلب لا نفضوا من حولک« (15)؛ اگر سخت دل و ترش روى بودى همه از تو دور تو پراکنده مىشدند. مسؤلان مساجد باید با تحمل و بردبارى و انعطافپذیرى، با جوانان بزرگوارانه برخورد کنند و چون پدرى دلسوز دست نوازش بر سر فرزندان خود بکشند و «ارتباط عاطفى« را بر ارتباط دستورى و خشک مقدم دارند. روان شناسان معتقدند نخستین امرى که بر اثر پیوندهاى معنوى یا معنایى و دوستى مىشکفد محبت است و محبت در ابتداى امر مستقل و فراگیراست(16).
3- جوان گرایى
معمولاً جوان از جوان بهتر و زودتر مىپذیرد. در دو جوان به دلیل نزدیک بودن جهان احساسى وعاطفى و روحى، تفهیم و تفاهم سریعتر اتفاق مىافتد. در حال حاظر ائمه جماعت بسیارى از مساجد کهنسالاند و با دنیاى جوان بیگانهاند هر چند در این میان، پیران خوش اندیش و جوان دل وجود دارند که توانایى فوق العادهاى در جذب جوانان دارنداما باید به یک جوان گرایى در مساجد برسیم. بعضى از جوانان، عدم امکان ارتباط با امام جماعت سالمند را دلیل اجتناب از نماز جماعت و عدم حضور در مساجد مىدانند و به تجربه دیده شده مساجدى که امام جماعت جوان و پرشورى دارد در جذب جوانان موفقتر بودهاند. در این رابطه لازم است تحولى در سیستم مدیریتى مساجد به وقوع پیوندد و فرهنگ جوان گرایى در اداره مساجد نهادینه گردد و جوانان در کنار سالمندان در هیئت امناى مساجد راه یابند.
4- زیبا سازى مساجد
یکى از راههاى استحکام پیوند جوانان با مساجد، زیبا ساختن مساجد و کانونهاى دینى است. مساجد از همان سردر تا درون مسجد (صحن، محراب، فضا، دیوارها و غیره) باید آراسته و پیراسته و جوان پسند باشد واز جاذبههاى هنرى و علمى در پیشانى مسجد استفاده شود. پاکیزگى، طراوت و زیبایى مسجد، در جذب جوانان بسیار مؤثر است. بعضى از دانشآموزان، بوى بد، فضاى تنگ نمازخانه، فرشها و موکتهاى آلوده را باعث بى رغبتى به نماز مىدانند.
5- فعال کردن مساجد
براى حضور جوانان در مساجد، لازم است، مساجد را از انحصار به نماز، خارج کرد، جوان عنصرى فعال و پرشور است و به دنبال کانونى فراگیر و خودجوش مىباشد. مطالعه عصر نبوى نشان مىدهد که مسجد، پایگاه تصمیمگیرى اجتماعى، نظامى، سیاسى، عبادى و فرهنگى بوده است. در این صورت مسجد یک مجتمع مىباشد که جوانان را با سلایق مختلف در خود جمع کرده است. اگر در دوران دفاع مقدس ما شاهد حضور چشمگیر جوانان در مساجد بودیم یکى از دلائلش فعال بودن در زمینههاى عبادى، نظامى و فرهنگى بوده است. اگر امکانات هنرى، ورزشى، نمایشى، کتابخانه در کنار مسجد به عنوان جزئى از پیکره مسجد محسوب شود جوانان به مسجد راغبتر خواهند شد. با کمال تأسف دنیاى الحاد در مسیر خود با ظواهرى زیبا از روشهاى نو و از تمامى امکانات استفاده مىکنند ولى ما تنها به روشهاى سنتى اکتفا کردهایم و از همه ظرفیتها استفاده نمىکنیم. قرآن کریم به کاربرد هنر در القا و تغییر افکار اشاره کرده و مىفرماید: سامرى دشمن موسى(ع) با زر و زیور، گوسالهاى ساخت که صدایى شگفت داشت و آن را خداى موسى معرفى کرد و به این صورت پیروان موسى(ع) را به انحراف کشاند(17). چرا ما براى هدایت مردم از شیوههاى هنرى مثل فیلم، کارتون، تئاتر، نقاشى، گرافیک، مسابقه و غیره استفاده نکنیم؟
6- بهبود شیوه هاى پیام رسانى دینى
متأسفانه در روشهاى تبلیغى و جذب جوانان، بیشتر از روشهاى کلیشهاى و تکرارى و به صورت مستقیم استفاده مىکنیم و همین امر در بى علاقگى و گریز جوانان از نماز جواعت مؤثر بوده است. در برخى تحقیقات به ویژه تحقیقاتى که در آموزش و پرورش انجام پذیرفته است یکى از دلایل گریز دانشآموزان از نماز جماعت، سخنرانىهاى طولانى و تکرارى مطرح شده است. (18). ما هندسه گفتن با جوانان را به خوبى نمىدانیم و یا رعایت نمىکنیم. پر گویى، مکرر گویى و ارتباط مستقیم آمرانه و دستورى باعث دلزدگى و نفرت و دین گریزى جوانان مىشود. در یک نظر سنجى از دانشآموزان که در مورد منابع کسب اطلاعات درباره زندگى حضرت على(ع) صورت گرفته است معلوم گردید که سریال امام على(ع) که از تلویزیون پخش شد بالاترین نمره 4/35 ولى سخنان روحانیون کمترین نمره (2/43) را به خود اختصاص داده است و این موضوع، نگرش منفى جوانان نسبت به روش متعارف تبلیغ دینى را مىرساند و ثابت مىکند که دانشآموزان به طور کلى، حوصله و علاقه کمترى براى شنیدن سخنان یا خواندن مطالب دارند. ما در عصر ابتکارات و خلاقیتها به سر مىبریم هر روز شیوههاى جدید اطلاع رسانى و تبلیغاتى ابداع مىشود ولى آیا شیوههاى پیام رسانى در عرصه دین و معارف دینى شیوههاى کارآمد و به روز است؟ بى شک منبر و وعظ و خطابه یکى از شیوههاى اصیل و مؤثر تبلیغ دینى است ولى آیااین روش در همه جا و براى همه اقشار جامعه مفید است؟ آیا ائمه جماعات مساجد به غیر از سخنرانى، روش دیگرى را آزمودهاند؟ باتوجه به تجارب سودمند مبلغان در سالهاى اخیر در به کارگیرى از گفتگوى مستقیم دو نفرى و به اصطلاح تبلیغ چهره به چهره و رفیق شدن و اظهار همدردى کردن بانسل جوان وقت آن رسیده که در سطح وسیع از این تجربه ارزشمند استفاده گردد و ائمه جماعات مساجد با اتخاذ روش ابتکارى خود، مجالس رادر خانهها به صورت پرسش و پاسخ و هدایت غیر مستقیم برگزار نمایند. یکى از رموز موفقیت روحانیون در جبهههاى حق علیه باطل در سالهاى دفاع مقدس در همین امر نهفته است روحانى با رزمندگان نشست و برخاست داشت در کنار آنها غذا مىخورد، استراحت مىکرد، در غم و شادىهاى آنان شریک بود و از میهن اسلامى دفاع مىنمود و در وقت نماز، به عبادت مىپرداخت، از این رو رزمنده به محض شنیدن صداى اذان با رغبت و عشق به نمازخانهها روى مىآوردند و نداى وحدت سرمىدادند.
7- عملگرایى
روابط
جوان با مسجد تا حد زیادى بستگى به نوع برخورد و رفتار امام جماعت و
الگوهاى جامعهدارد. جوانان حساس و زود شکن هستند. رؤیت فاصله میان گفتن و
بودن در جامعه، زمینه گریز جوانان را فراهم مىکند. آنها کمتر مىتوانند
به تحلیل عمیق بپردازند، از این رو زود قضاوت و حکم صادر مىکنند.
توصیههاى کلامى در صورتى که با رعایت نکات روان شناختى انجام گیرد تأثیرى
بسزا خواهد داشت ولى عدم هماهنگى میان قول و فعل، پند و اندرز مربیان را
بىاعتبار مىکند. امام صادق(ع) مىفرماید: هرگاه شخص عالم به مقتضاى علم
خویش عمل نکند اثر موعظهاش هم چون آب باران بر روى سنگ صاف از قلبهاى
مردم محو خواهد شد. امام على(ع) نیز مىفرماید(19). کسى که خود را پیشواى
مردم قرار مىدهد پیش از آن که به آموزش دیگران بپردازد باید خود را آموزش
دهد و نیز باید تربیت کردار او بر تربیت گفتارش پیشى داشته باشد. (20).
استاد مطهرى مىگوید: این خود یک غفلت و اشتباه بزرگى است امروز در اجتماع
ما که براى گفتن و نوشتن و خطابه و مقاله بیش از اندازه ارزش قائلیم و بیش
از اندازه انتظار داریم. در حقیقت از زبان اعجازمىخواهیم. (21). سعدیا گر
چه سخندان و مصالح گویى به عمل کار بر آید به سخندانى نیست فرزندان ما بیش
از آن که به گفتار ما نظر افکنند اعمال ما را زیر نظر مىگیرند که
گفتهاند: بچههاى ما آن گونه مىشوند که ما هستیم نه آن گونه که مىخواهیم
باشند. (22). یکى از پیامدهاى تضاد در گفتار و رفتار مبلغان دینى و
متصدیانامور مساجد، ایجاد تنفر در بین جوانان است در روانشناسى ثابت شده
است که بخش زیادى از یادگیرى انسان از راه چشم صورت مىگیرد. استاد مطهرى
مىگوید: هیچ چیز بشر را بیشتر از عمل تحت تأثیر قرار نمىدهد شما
مىبینید مردم از انبیاء و اولیا زیاد پیروى مىکنند ولى از حکما و فلاسفه
آن قدر پیروى نمىکنند چرا؟ براى این که فلاسفه فقط مىگویند، فقط مکتب
دارند، فقط تئورى مىدهند... ولى انبیا و اولیا تنها تئورى و فرضیه ندارند
عمل هم دارند آن چه مىگویند اول عمل مىکنند حتى این طور نیست که اول
بگویند بعد عمل کنند اول عمل مىکنند بعد مىگویند، وقتى انسان بعد ا زآن
که خودش عمل کرد گفت آن گفته اثرش چندین برابر است.(23).
بسیار اتفاق افتاده وقتى از جوانان مىپرسیم چرا به مسجد نمىروى؟ مىگویند
فلان مسجدى نماز جماعتش ترک نمىشود ولى در عمل فلان کار را مىکند. او
انتظار چنین رفتارى را از الگوهاى جامعه ندارد. از این رو نسبت به همه چیز
بدبین و بى اعتماد مىشود. در شرایط که جوان به الگوگرایى و همانندسازى
توجه خاص دارد باید روى کرد تازهاى به این مقوله ارزشمند صورت گیرد و
الگوهایى متناسب با فرهنگ دینى به شکل جوان معرفى گردد و در دو بخش،
سختافزارى و نرمافزارى شکل و محتواى مساجد، تغییر اساسى به وجود آید تا
در تعامل جوان و مساجد، شاهد خیزشى همه جانبه باشیم.
8- پاسخ گویى به پرسشهاى دینى جوانان
یکى
از راههاى استحکام پیوند میان مسجد و جوان، رفع نیاز فکرى و معنوى جوانان
مىباشد. جوانان ذهن خلاق و جستجو گرى دارند و همواره به دنبال کشف حقیقت و
حل مسائل و پاسخ گویى به شبهاتاند. علاوه بر آن امروز شبهه افکنى در حوزه
فرهنگ دینى یکى از پر خطرترین جلوههاى تهاجم فرهنگى در عرصه تربیت دینى
است این شبهات به قول استاد مطهرى، گذرگاه خوبى هستند اما عدم پاسخ گویى به
آنها موجب تزلزل در عقاید واندیشههاى دینى آنان مىگردد و پایههاى
تربیت دینى را سست مىگرداند. جوان اگر احساس کند که مسجد محلى براى پاسخ
گویى به سؤالات اوست و در آن شخصیت ارزشمند و فرهیختهاى است که درد او را
درک مىکند، خواه ناخواه به سمت و سوى او متمایل مىگردد و دیگران رانیز
با خود همراه مىسازد. استاد مطهرى مىگوید: ما امروز از این نسل گله داریم
که چرا با قرآن آشنانیست چرا در مدرسهها قرآن یاد نمىگیرند حتى به
دانشگاه هم که مىروند از خواندن قرآن عاجزند البته جاى تأسف است که این
طور است اما باید از خودمان بپرسیم ما تاکنون چه اقدامى در این راه
کردهایم؟ آیا با همین فقه و شرعیات و قرآن که در مدارس است توقع داریم نسل
جوان با قرآن آشنایى کامل داشته باشد؟ قرآن از مؤمنان مىخواهد که
سخنانشان محکم و استوار باشد »قولوا قولاًسدیاً؛(24) این نکته در تربیت
دینى و جذب جوانان بسیار مهم و حیاتى است که سخنان مربى باید(25).
همچون سدى محکم جلوى امواج مختلف مقاوم باشد.
9- پیوند مسجد با زندگى جوان
اگر
مساجد از خاصیت تک بعدى (معنوى گرایى) به سوى چند بعدى شدن سوق داده شود و
اقدام عملى در جهت نیازهاى فردى و اجتماعى نسل جوان بردارد قطعاً در جذب
جوانان موفق خواهد بود. وجود برخى مشکلات زمینه ساز انحراف و بى رغبتى به
دین یا کانونهاى دینى است. بیکارى، عدم ازدواج و عدم تأمین معیشتى زمینه
دین گریزى و سستى نسل جوان را فراهم مىسازد. از جوانى که در آتش غریزه
جنسى مىسوزد و بر اثر بى کارى و عدم امید به آینده سر از یأس و ناامیدى در
مىآورد و مأمنى براى حل مشکلات خودنمى یابد چگونه انتظار رغبت به نماز و
دین مدارى از او مىتوان داشت. دین خردگرا و حکمت مدار اسلام در کنار مسایل
معنوى بر مسایل مادى و اقتصادى نیز تأکید مىکند و فقر را مایه کفر معرفى
مىکند چنان که از پیامبر (ص) نقل است که فرمود: کاد الفقر ان یکون
کفراً(26)؛ رهبران دینى و الگوهاى جامعه باید خود را با مشکلات.
جوانان درگیر کنند و در حد امکان در حل آن بکوشند تا از این طریق پیوند
عاطفى برقرار گردد. مردم دل به کسى مىدهند و خانه دل را حریم کسانى
مىسازند که با درد و رنج آنان آشنا و با غم هایشان محرم و در راه خدمت به
آنان کوشا باشند.
در این راستا پیشنهاد مىشود در مساجد ستاد رفع مشکلات جوانان تأسیس گردد و
معتمدینمحل از اهل مسجد در ساماندهى معیشت جوانان، کاریابى، آسانسازى
ازدواج و غیره مشارکت نمایند. پس بیائیم در نگرش و روش خود به دو مقوله
ارزشمند مسجد و جوان تجدیدنظر نماییم و بین این دو علقهاى ناگسستنى
برقرار سازیم.
موانع حضور جوانان در مسجد
1ـ بحران هویت دینی،
2ـ تهاجم فرهنگی،
3 ـ روحیات و خواستههای جوان و مسجد ،
4 ـ ناهنجاریها ،
5 ـ دین گریزی
راههای جذب جوانان
1- امام جماعت،
2- خانواده و دوستان،
3ـ امکانات و فعالیتهای مسجد (امکانات، فعالیتها، سفرهای زیارتی و سیاحتی برگزاری مسابقهها)،
4ـ بها دادن به جوانان (عضویت در هیئت امنا، نظرخواهی، واگذار کردن فعالیتهای مسجد به جوانان)،
5ـتبلیغات دینی،
6ـحضور شخصیتهای موجه و محبوب جوانان در
مسجد،
7ـنظافت و تزیین مسجد،
8ـ برخوردها،
9ـ بیان مباحث مورد نیاز جوانان
در مسجد،
10ـ تشویق