مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

مربی محور - مسجد مدار

مبانی و اصول کار فرهنگی ،تربیتی و تشکیلاتی ویژه مربیان صالحین و فعالان مجموعه های تربیتی و فرهنگی

arrow
خبرنامه سایت
فیسبوک صالحین
پرتال صالحین خیبری
خاکریز ما

codes and tools for blog

مربی محور - مسجد مدار

گام نخست در تربیت، طهارت است، همچنانکه گام نخست در عبادت طهارت است.

«طهارت شریعت به آب است و طهارت طریقت به تخلیه هوا و هوس و طهارت حقیقت خالی کردن قلب است از غیر حق تعالی»

عضویت در خبرنامه ایمیلی
امکانات سایت
دیگر پایگاه های ما
آخرین نظرات
دوستان صالحین
دفاتر مراجع عظام تقلید

دلایل فروپاشی نظام‌های فرهنگی «قسمت اول»

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ق.ظ

سخنرانیحجةالاسلام انجوی نژاد

دلایل فروپاشی نظام‌های فرهنگی «قسمت اول»

صوت سخنرانی:



متن سخنرانی:

شیطان دو جور برای ما دام تهیه می کنه . 
نوع اول: رک میاد و به ما می گه برو گناه کن . 
 خیلی راحت می گه مشهد چیه ، زیارت چیه ، کانون چیه ، جلسه چیه ، برو دنبال دنیا ، 4 روز وقت داری ، توی دنیا خوش بگذرون . تموم شد رفت ! 
یه عده ای رُک از شیطون قبول می کنن . 
نوع دوم: می گه : اگه من به این رک بگم گوش نمیده ، باید یه پروژه رو براش طراحی کنم . 
به مناسبت من و شما برامون پروژه طراحی می کنه . مثلاً یه پروژه اش اینه که به ما بگه درس واجب تر از عبادته ، برو بشین درست رو بخون . 
و کلاً رابطه ما رو به بهانه درس با خدا قطع کنه . یه پروژه است ! 
این هم معمولاً توی جوهایی مثل ما جواب نمیده . 
پروژه ای که شیطان برای جوهایی مثل جو ما ، تشکیلاتی مثل کانون طراحی می کنه یه پروژه خاصه که در حقیقت از عبادت علیه عبادت استفاده می کنه . 
ما دو مدل عبادت داریم ، یه عبادت عام ، یه عبادت خاص .
وقتی می گن : " عبادت مگر خدمت خلق نیست " عبادت عامه . 
عبادت عام یعنی هر کار غیر عبادی رو که برای خدا انجام میدی . مثلاً آقا داره صوت تنظیم می کنه ، فیلمبرداری می کنه ، کفشها رو جفت می کنه ، غذا می پزه ، به یه کسی درس میده ، کار خیریه انجام میده . پول داره ، داره کار پولی می کنه و به مردم و مستمندان کار خیر می رسونه . عبادت این عبادت عامه . 
[عبادت] خاص یعنی نماز ، روزه ، دعا ، توسل ، ذکر ، سینه زنی ، گریه ، مناجات ، سجده . چیزهایی که اسمش عبادته . 
شیطون میاد چیکار می کنه ؟! 
عبادت عام یه اثر بر روح ما داره ، عبادت خاص یه اثر دیگه .
عبادت عام چه اثری بر زندگی ما داره ؟! برکت داره ، به ما کمک می کنه ، خیلی هم عبادت خوبیه ، اما بعد از یه مدتی اگه عبادت خاص به عبادت عام سنجاق نشه ، عبادت عام قابل فروپاشی است . 
مسئول مملکتی که می گه عبادت من خدمت به خلقه . 4 صبح می ره سر کار تا 12 شب ، قبوله . منتها دیگه نمازش رو اول وقت نمی خونه ، ذکرش رو نمی گه ، قرآن نمی خونه ، توسل نمی کنه ، چون وقت نداره . فقط داره برای مردم کار می کنه . 
می گن : شیطون اینو از مسیر عبادت عام می بره و به زمین خوردن می رسونه . 
یه کسی که در پیشگاه خدا گریه می کرد که خدایا اینقدر دوست دارم نمازشب بخونم ، نماز صبحم رو اول وقت بخونم ، نماز جماعت برم ، برای تو گرفتارم . تحقیق دارم ، مطالعه دارم ، صحبت دارم ، مردم رو راهنمایی می کنم . 
کارش به جایی رسید که توی 60 سالگی خورد زمین ، اون هم از مسیر منکرات جنسی . 
چرا ؟ چون داشت اشتباه می کرد ، تو اصلاً حق نداری عبادت خاصت رو به خاطر عبادت عام حذف کنی .
وقتی امام حاکم شد ، بیشتر عبادت خاص می کرد . 
وقتی رهبر ، رهبر شد ، بیشتر عبادت خاص می کرد . 
توی جمع ما چی ؟ کادر داره عبادت عام می کنه ، اگه از عبادت خاص غافل بشه ، یعنی بشینه گریه کنه ، سینه بزنه ، صحبت گوش کنه ، نماز بخونه ، نمازشب بخونه . 
10 سال اعتکاف گرفتیم ، نمازشب نخونها هم نمازشب خوندن ، این آقا توی این ده سال نرسیده . بعدش چی ؟! 
یعنی اگه انسان نتونه جبران کنه ....
من بارها خدمتتون عرض کردم ، امثال منی که شب قدر برای مردم منبر می ریم و قرآن به سر می گیریم ، عمل عبادیه ، اما شک دارم که این عبادته خاصه یا عام . الان من قرآن به سر گرفتم خاصه ، یعنی مال خودمه یا عامه ، مال مردمه . 
شک دارم ، می رم دوباره شخصی این کار رو انجام میدم . می گم : معلوم نیست اون عبادت اصلی باشه . 
خیلی از مسائل اینطوریه . 
اگه یه روزی من و شما به عبادات تدارکاتی ، انتظاماتی ، پرسنلی و ... تبدیل شدیم ، یعنی مسیر عبادتمون از این مسیر بود ، یقین بدونید نمی تونید تاب و طاقت بیارید . 
یقین بدونید زمین می خورید . 
ما یواش یواش نمی تونستیم فاصله بگیریم . شیطون اولش می گفت نرو هیئت ، 
می گفتی : مگه دیوونه ام ؟! 
حالا اومده چیکار کرده ؟ گفته : انتظاماتی ، تدارکاتی ، تبلیغاتی ، این کار رو بکن . 
می گه : خب داره خودش رو ارضا می کنه ، می گه من توی هیئتم و از مستمعین عادی جلوترم . اگه از عبادت خاص غافل بشی ، مسیر, مسیر زمین خوردنه . 
کسانی که توی مملکت مسئول می شن و فکر می کنن همین عبادته ، آخرش [زمین می خورن] . 
همون بابایی که سال 84 به من نصیحت می کرد که شما برید بچه های مردم رو توی مسجدها جمع کنید ، توی یه گوشه ای از خلق قایم بشید . ما هم می ریم کار
4 تا خلق الله رو راه میندازیم ، ببینیم کی نزد خدا سرافرازتره ؟! این آقا رو سال 86 برای 6 – 7 میلیارد اختلاس دست بند زدن و بردن . 
داشت کار خلق الله رو راه مینداخت ، مثل اینکه یه مقداری هم کار خودش رو راه انداخته . 
آدم نمی تونه بدون عبادت خاص توی مسیر عبادت عام بمونه . 
کادر وقتی کادر می شه عبادت عام می کنه ، وقتی مستمع می شه عبادت خاص 
می کنه . 
مکبر عبادت عام می کنه ، وقتی یه جایی می ره نماز جماعت بخونه عبادت خاص 
می کنه . 
حتی بنده اگه امام جماعت وایسم دارم عبادت عام می کنم ، باید یه جایی برم مأموم بشم . 
بنده وقتی مداحی می کنم عبادت عام ، وقتی سخنرانی می کنم عبادت عام . چقدر سخنرانی و مداحی گوش میدم عبادت خاصه . 
تازه می گن : مداحی کردن و سخنرانی کردن خودش عبادته . من قبول نمی کنم ، می ترسم سرم کلاه بره . 
شما که توی کارهای عادی که مصداق عبادت هم نیست کار می کنید ، یقیناً باید دنبال عبادت خاص باشید . 
دلایلی که نظامهای فرهنگی از هم می پاشه چیست ؟ چه اتفاقی می افته که یه مجموعه فرهنگی بعد از دو سال تکثیر نمی شه ، نصف می شه ؟!
مثلاً 100 نفر می شن ، 50 تا . بعد از 4 سال ، 100 تا می شن 5 تا 10 تا . نمی شن
5 تا 40 تا که بگیم تکثیر شدن . 
این جزء چیزهایی است که اگه دقت نکنید همه مجموعه ها دچارش می شن . 
یقیناً هر مجموعه ای که برای خدا کار می کنه ، حتماً شیطون مقابلش می ایسته . 
یعنی اگه توی یه مجموعه ای فروپاشی نباشه ، کار نمی کنه ، اگه کار هم می کنه حتماً دنبال فروپاشیشه . 
مثل معبد بودایی ها هزار ساله که هست ، همیشه هم هست ، نه دعوایی دارن ، نه بحثی . همیشه هم مشتریشون ثابته ، محترمند ، هیچکس هم اذیتشون نمی کنه ، همه هم بهشون احترام میذارن . هر کسی میاد ، امریکا میاد ، انگلیس میاد ، اسرائیل میاد احترام میذارن . 
همیشه هم آدمهای محترمی هستن . اگه هزار تا باشن ، هزار سالِ که هزار تا هستن. نه کم می شن و نه زیاد ! هیچ مقاومتی مقابلشون نیست . 
چرا ؟ برای اینکه خداوند تبارک و تعالی می فرمایند : " الوَسوَاسِ الخَنَّاسِ . الّذِی یُوَسوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ " مال کارهای جواب ده معنوی است . 
اینها که کاری به کار کسی ندارن . دارن یه دینی ترویج می کنن که یه عده ای آروم بشن ، شیطون هم سراغشون نمی ره . 
اگه مجموعه مذهبی ـ فرهنگی ای باشه که از شیطان و شیطانهای داخل انسانها بهش تهاجم نشه ، معلومه کار نمی کنه . 
توی کشور ما داره به اغلب مجموعه ها تهاجم می شه . اغلب یعنی همه شون ! 
این تهاجم مال اینه که کشور شیعی است و هر گونه تجمع شیعی برای شیطان خطرناکه . 
چه اتفاقی می افته که یه نظام فرهنگی فروپاشی می کنه ؟
بحث قدرت و فساد شاید زیاد قابل توجه مجموعه ای مثل کانون نباشه .
اما واقعاً باید توی این مجموعه هم توجه بشه . 
درسته که قدرتی توی این مجموعه توزیع نمی شه و خبری هم نیست . اما فقط و فقط قدرت یه پست سیاسی و مالی نیست ، بعضی وقتها قدرت یه پست اعتباریه . 
یعنی آدم احساس قدرت می کنه . 
آدم که نباید همیشه توی مجلس باشه تا بهش قدرت برسه . یا مثلاً 4 میلیارد پول داشته باشه .
بعضی وقتها اعتبارات ما قدرت ماست . 
به محض اینکه روی این قدرت از درون و بیرون نظارت نشه ، یقیناً فساد سراغش میاد . 
یعنی هر قدرتی که تحت نظارت نباشه [فساد میاره] .
حضرت امام (ره) در بحث ولایت فقیه فرمودند : خبرگان باید بر ولی فقیه هم نظارت داشته باشند و بررسی کنند . 
امام (ره) فرمودند : حتی قدرت ولی فقیه بدون نظارت به فساد می رسه .
تازه مقام معظم رهبری خیلی داغتر فرمودند . فرمودند : غیر از خبرگان ، قانون هم باید بر [ولی فقیه] نظارت کنه . 
یعنی یه مجتهدِ آیت اللهِ واجد الشرایطِ اصلحِ صالحِ مورد تأیید اغلب علما و مراجع هم می گه : منم اگه مبسوط الید بشم و هیچکس روم نظارت نکنه به فساد می رسم . 
یه شهری رفته بودم که الان 4 – 5 سالِ نرفتم . اونها مجموعه هاشون دست به دست هم دادن ، 7 – 8 تا مجموعه 10 نفره بودن ، یعنی مستمعشون 10 – 15 نفر بود . 
دست به دست هم دادن ، یه مجلس بزرگ گرفتن ، تیزر استانی و ... 
برای شهری که حداکثر 150 – 200 هزار نفر جمعیت داشت ، یدفعه یه مجلس گرفتن 5 - 6 - 8 هزار نفر . ما هم منبریش بودیم ! 
اینها یه اعتباره ، اینها که برای من و تو نیومدن ، برای پرچم حضرت زهرا (س) 
ـ ایام فاطمیه بود ـ اومدن . 
اصلاً اینها یدفعه خودشون کف کردن . مشکل این بود که خودشون کف کردن . بعد نشستن به ما گفتن که آقا خیلی عالیه ، دیگه انشاءالله خدمت شما هستیم ، قول بعدی محرم ، دهه دوم ، سه شب . منم گفتم : چشم .
20 روز نشد که گروه اولشون تماس گرفتن که پیرامون قولی که دادید به ما قول دادید دیگه ؟! گفتم : آره ، به شما قول دادم . گفت : خیلی ممنون ، دستتون درد نکنه . 
یه ساعت بعدش یه گروه دیگه شون تماس گرفت که پیرامون قولی که دادید به ما قول دادید ؟ گفتم :  بله ، به شما قول دادم . 
گفت : پس چرا گفتید به اونها قول دادید ؟! گفتم : به کیا ؟! گفت : آخه ما بعد از این داستان 5 تامون گفتیم که توی این قضیه ما بودیم . می خوایم 5 تامون جدا [مجلس] بگیریم . اگه می شه شما 5 تا سه روز بیاید ، که ما خدمتتون باشیم . 
من بهشون گفتم : هر وقت دوباره 5 تاتون کنار هم جمع شدید [من میام] . حالا فکر کردید خبریه ؟! برید 5 تایی جدا بگیرید ببینید چی می شه ؟! که 5 تاشون رفتن جدا گرفتن و همه شون تعطیل شد . 
بعد از 5 سال 5 تا 20 نفر توی یه شهر 200 هزار نفره ، هنوز نتونستن با هم باشن . برای چی ؟! من نفهمیدم برای چی !؟ 
اصلاً نفهمیدم دعوا سر چی بود !؟ بعد می گن قدرت فساد نمیاره . 
احساس کاذب قدرت . 
بعضی وقتها ما احساس کاذب می کنیم ، این فساد میاره . همون وقت باهاش مبارزه کنید ، وگرنه نظام فرهنگی از هم می پاشه . 
توقع خداوند تبارک و تعالی اینه که من و شما همه چیز رو از خدا ببینیم . وگرنه نظام فرهنگی از هم می پاشه .
این فیلمهایی که از بنی صدر و .. نشون میده ، واقعاً همین طوری بوده . 
می یومد ، چند صد هزار نفر جمع می شدن . آخه 10 میلیون رأی داشت . آدمی که 10 میلیون رأی داره ، اگه یه سوت بزنه حداقل 1 میلیونشون میان . 
توی همون فیلمی که تلویزیون بقیه اش رو نشون نداد ، من یادمه که اون زمان نشون داد . 
چون اون زمان تلویزیون دست اینها بود ، قشنگ نشون می داد . 
گفت : بریزید چماق دارها رو بزنید . ملت ریختن ، یه مشت بچه حزب اللهی اون ور دانشگاه بودن ، زدن لت و پارشون کردن . همه رو زدن . قدرته دیگه ! 
به همین راحتی ! 
اون جمعیت 10 میلیونی که برای بنی صدر اینقدر پای کار بودن ، توی 2 -3 روز یه دفعه ورق برگشت و همین ها رفتن توی خیابون و مرگ بر بنی صدر گفتن . 
اون قدرت سیاسیه ، ما هم اگه مراقب خودمون نباشیم این چیزها سراغمون میاد . 
قدرتی در کار نیست .
وقتی آدم توی تشکیلات فرهنگی کار می کنه ، قدرت تمام و تام در اختیار خداست . هر یه لحظه ای که احساس قدرت کردی ، یکی از دلایل فروپاشی است . 
اسمش در مجموعه های فرهنگی خودرأیی است ، و اسم سیاسیش دیکتاتوری . 
یعنی به جایی برسی که فکر کنی تمام حق در اختیار منه . 
یکی از مشکلات ما توی بحثهای سیاسی همینه .
یعنی کسانی که صحبت می کنن یه درصد از حق رو توی طرف مقابل نمی دونن .
می گه صد در صدش دست منه . اگه یه درصدش رو توی طرف مقابل بدونه ، کلی برد کردیم . 
هیچکس نمیاد بگه ، آقای فلانی در فرمایشات شما فلان قبول ، فلان قبول ، اما من روی فلان و فلان حرف دارم . 
[بهش] می گه : تو رمالی ، جادوگری ، همه چیزت داغونه . 
اون یکی هم می گه تو مستکبری ، ثروتمندی ، دزدی . تموم شد ! 
یه طرف می شه دزد ، یه طرف می شه رمال . یعنی یه درصد حق رو توی طرف مقابل نمی دونه .
اگه یه وقتی من فکر کنم آخر کار فرهنگی منم ، هیچکس از من و تو بیشتر نمی فهمه، روی دست کانون هیچ تشکیلاتی نمیاد ، به این می گن خودرأیی . 
یه وقت هست من و تو یه رأی داریم . 
مثلاً بعضی ها می گن فلانی خودرأیه ، انتقاد پذیر نیست . 
انتقاد پذیری به این معنا نیست که هر چی تو گفتی ، من بگم چشم . 
خودرأیی یعنی من یه حرفی بزنم ، بعد برام 4 تا دلیل منطقی بگن ، بگم همینی که هست . این می شه خودرأیی . یا اصلاً بگم تو حرف نزن ، تو چیکاره ای ؟!! 
چرا ؟ چون این آقا 15 سالشه ، 20 سالشه ... 
می گه : اصلاً تو حرف نزن . 
بعضی وقتها این حرفِ رو نمی زنیم ، با نوع برخوردمون می گیم . 
معمولاً توی کانون میان با انتظامات صحبت کنن ، می خواد یه انتقادی بکنه ، همچین نگاش می کنه می گه بله . 
نوع نگاه بهش می گه که تو داری حرف زیادی می زنی ، من چون آدم خوب و متواضعی هستم دارم گوش میدم . بله بله ، باشه ... 
یعنی با چشمهاش داره به یارو می گه که حرف تو مهم نیست . 
خود رأیی این نیست که شما بگی باشه دارم گوش میدم . توی چهره ات هم باید نشون بدی . 
یعنی باید توی چشمات شوق باشه . 
ـ آقا داره چرت می گه . خیلی خب ، تو وظیفه اسلامیت رو انجام بده و با شوق گوش بده . 
بعضی ها توقع دارن که توی کانون موضع من و تو طوری باشه که هرچی گفتن ، شما بگی بله ، شما راست می گی . اگه هم گوش ندی ، می گن : انتقاد پذیر نیستن . 
نه ، خودرأیی یعنی شما حرفت رو بزنی ، بعد هم بشینی [گوش کنی] . تو هم خودرأی نباش . بشین و دلایل منو بشنو . 
می خوایم به یه نتیجه برسیم . 
نه اینکه انتقاد ناپذیر کسی نیست که هر کی ، هر چی بهش گفت بگه بله ، شما راست می گی و عمل کنه . نه ! انتقاد باید مسائل خودش رو داشته باشه . 
اگه توی واحدها ، توی بنده ، توی شما ، خودرأیی باشه . یعنی جوری باشه که من و شما فکر کنیم همه حق مائیم ، هرکی ، هرچی می گه الکی می گه . نه ! خیلی هاشون راست می گن . 
ما هیچوقت اعتقاد نداشتیم که مجموعه ما یه مجموعه معصوم بدون اشتباهه . 
ما خیلی اشتباه داشتیم ، اینقدر اشتباه داشتیم که اگه اشتباهاتمون رو بشماریم ، کمتر از کارهای درستمون نیست . اشتباه زیاد بوده . 
توی رفتارهای ما ، توی صحبتهای ما ، توی برخوردهای ما ، واحد راه انداختیم ، پشیمون شدیم . مسئول واحد اشتباه [انتخاب] شده ، اینقدر از این چیزها بوده ، مگه الکیه !؟
برخوردهای اشتباه توی واحدها ، توی سطح بالاتر ، بنده ، شماها . مگه می شه یه مجموعه ای معصوم باشه ؟! 
اما یه کسی که می گه من خودرأی نیستم باید انتقاد رو گوش بده ، جواب انتقاد رو بده . 
یعنی بگه این هست ! 
برادرها و خواهرها ! در مجموعه کانون هر جا انتقادی دیدید که فکر کردید این انتقاد بدرد می خوره ، بیارید یا بررسی می شه یا جواب داده می شه . راه سومی نداره ! 
پس خودرأیی یه مجموعه فرهنگی یکی از مسیرهای فروپاشی است . 
3- عدم توجه به نقد بیرونی و عدم تأسیس مؤسسه ای برای نقد درونی
یعنی من و شما اینقدر ارتباطاتمون رو محدود کنیم که نقدهای بیرون رو نشنویم . 
یکی از مشکلات مسائل فرهنگی و سیاسی ما اینه که به نقدها جواب نمیدن . 
مثلاً توی تالار گفتمان دارن بحث سیاسی می کنن . یکی از اونور یه چیزی رو paste می کنه ، می ره . یکی دیگه میاد یه چیز دیگه ای رو paste می کنه می ره . نه این مال اونو می خونه ، نه اون مال اینو . اصلاً بسته است ! 
این مسیر غیر از مسیر بهائیته ؟! بهائیت می گه : فقط باید مال خودمون رو بخونیم . همه کتابها غیر از بیان حرام . 
ما داریم همین طوری کار می کنیم . یعنی هیچکس جواب اون یکی رو نمیده ، نقدش هم نمی خونه . 
نقد باید باشه و نقد باید جدی گرفته بشه . 
یعنی آدم باید نسبت به نقد یه برخورد خوبی داشته باشه . 
بیان بگن ، جدی هم بگن . بیان ، قشنگ بگن که این نقد ماست .
نقد بیرونی ، یعنی یه سیستمی نقدها رو از بیرون بگیره ، بیاره توی مجموعه و بررسی کنه . اگه این نباشه باعث فروپاشی می شه . 
سؤال : این سیستم توی کانون وجود داره ؟! رسمی نیست ، ولی غیررسمی هست .
غیر رسمی یعنی از اینور و اونور نقد می رسه .  
رسمی نقد می کنن ، اما ما نقدها رو بررسی نمی کنیم و این ضعفه . 
نهادهای مختلف به طور رسمی و قضایی مجموعه ما رو نقد می کنن . 
هرچی که تو شنیدی ، صد جای دیگه نوشته شده ، بولتن شده ، سی دی شده و کاملاً داره نقد می شه . 
ولی اینکه ما یه سیستمی داشته باشیم که خودمون نقدها رو بگیریم در کانون وجود نداره ، و هیچ مجموعه فرهنگی این سیستم رو نداره و به همین دلیل ما هنوز جرأت نکردیم که یه همچین سیستمی داشته باشیم که یه کسی بره نقدها رو جمع کنه . 
هیچ مجموعه فرهنگی هنوز به این درجه از کار تشکیلاتی نرسیده و هیچ سیستمی توی کشور ما اینو نداره . 
هیچ جای کشور ما ، هیچ مجموعه ای سیستمی که بره نقدها رو جمع کنه بیاره نداره که بخوان به ما ایراد بگیرن که چرا مجموعه شما نداره

ببینید:

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Susa Web Tools